امروز پیش مادر شهید بود چقدر این بزگوار ارامش داره و ارامش انتقال میده ان شاءالله همیشه سلامت باشن و پسرشون کمکمون کنه __ خوشا به سعادت شما😢 ان‌شاءالله

سلام ، گروهتون خیلی عالیه ، ممنونم ، فقط بی زحمت اگر لطف کنید پارت های بیشتری از رمان را بزارید م*** میشه 🌺🌺 _ علیکم سلام ، ممنونم از نظر قشنگ تون😍 خواهش میکنم در خدمتیم به روی چشم

چرا دیر به دیر رمان میفرستید _ حقیقتش ادمین رمان وقت نمیکنن تایپ کنن بخاطر همینه.

دلم کربلا میخواد! دعا میکنید امسال برم؟ ____ هعی کربلا ... 💔 دوای هر درد کربلا... امید به خدا ان‌شاءالله میرید

تو کی ای؟ _ یه بنده خدایی

رمان نمیذاری _ بله چرا که نذاریم

سلام رمانتون خیلی قشنگه من از اول دنبال میکنم دستتون درد نکنه خیلی عالیه فقط میخواستم بپرسم چند پارته رمان _ علیکم سلام ، ممنونم بابت نظر قشنگ تون😁😍 حقیقتش نمیدونم ادمین رمان میدونن

شهید ابراهیم هادی برام خیلی عجیب برادر شده انگار قبلا هم دوستشون داشتم بعد یه مدت گفتم چرا جوابمو نمیدی میخوایی از من دور شی یا منو برونی من برادر ندارم همیشه دوست داشتم برادر داشتم العان اصلا انقدر حس برادرانه خاصی یهو بهش پیدا کردم اصلا تا حالا این حسو نداشتم اصلا برام غریبه نیست انگار برادرمه اصلا همون حسی که ادم به برادر داره رو دارم اونایی که داداش دارن میفهمن گفتم بگم همینطوری _ همه ی شهدا برادر و تاج سر ما هستن واقعا خوش به سعادت شما شهید ابراهیم هادی خیلی ارامش میده خیلی...

ما مدعیان صف اول بودیم،شهدا را از آخر چیدند...💔 ____ :))) 💔

در شیعه خانه صاحب الزمان(عج)؛ مظلوم ترین قشر، قشرِ امام زمانیه :)) #شهدائنا

گلباران محل ‌شهادت جوان سبزواری🔥 #شهید_حمیدرضا_الداغی

همون جوون باغیرتی که بهش می گفتین «هیز تویی هرزه تویی... » جونشو داد تا ناموس شما رو از چنگال لاشخورای هرزه بکشه بیرون! #فور @ir_mohebin