هدایت شده از رمان جدید
💜🖤💜🖤💜🖤
🖤💜🖤💜🖤
💜🖤💜🖤
🖤💜🖤
💜🖤
🖤
💜 رمان اورا 💜
قسمت صد و پنجاه و هشتم
صدای گریه بچه ها
صدای صدا زدن های حسین و در زدنش
صدای وجدنا خودم که میگفت بزار بره خودت رو نبین!
صدای قلبم که میگفت نه اگه بره و شهیدبشه چی؟
صدای دلم که گفت برای دل خودت دل حسین رو ببین
نمیدونم چرا ولی عجیب مثل بچه ها بهونه نرفتن حسین رو گرفته بودم
پاهام و جمع کردم و دستام رو روش گذاشتم و سرم رو روی دستام گذاشتم.
همه و همه صدا ها جلوی یک کلمه ساکت شدن و هیچ صدایی نشنیدم
"خودم"
اونقدر گریه کردم که متوجه نشدم که کنار در افتاده ام و خوابم برده.
چیز گرمی روم فرد اومد که اشتیاقم رو برای خواب بیشتر میکرد
متوجه پتو که شدم بیشتر زیرش خزیدم
فکر کنم چند ساعتی خوابیده بودم که دیگه حالم از خواب داشت به هم میخورد
آروم لای چشمام رو باز کردم نشستم سر جام
عارفه کنارم خوابیده بود
حتما حسین آورده بودش کنارم
بلندش دم و عارفه رو شیر دادم و روی دستام شروع به تکون دادنش کردم
آنقدر با مزه بود که دلم میخواد بچلونمش
آروم آروم تکونش دادم که یه نیم چه لبخندی روی لبش اومد
اخ چقدر یهویی دلم براش رفت
آروم گذشتم سر جاش و لپ سفیدش رو آروم بوسیدم
یاد حسین که افتادم نفس عمیقی کشیدم و رفتم بیرون
هم زمان که من از اتاق بچه ها اومدم بیرون اونم از اتاقمون
چشمامون که بهم خورد لبخندی به روم زد که لبخند کوچولویی زدم
سریع لبخندم رو جمع کردم و اومدم برم از بغلش که
مچ دستم رو گرفت و من کشوند عقب
_بله؟
_عزیز دلم وایسا کارت دارم
_خیلی خوب وایسا برم چایی بیارم
_به خدا آنقدر چایی خوردم کیسه صفرا سوراخ شد
_چه ربطی داشت؟
_بیا کارت دارم
باهم رفتیم تو اتاق که دیدم ساکش رو بسته و لباساش رو گذاشته روی تخت
اشک تو چشمام جمع شد
سعی کردم که دلم رو نشونش ندم و بگم بره و موفقم بودم فعلا
لبخند غمگینی به روش زدم که دستم رو گرفت و گفت
_ترنم جانم! عشق دلم!
یه خدا میرم و زود میام
این بار خیلی شیطونی کردن تو سوریه میریم یکم جمعشون کنیم و بیایم
_میریم؟ بیایم؟ مگه چند نفرید؟
_من و مهدی و حامد و ارمان
_با... شه
_راضی؟
_اره
_منو نگا ترنم مطمئنی؟
دستام رو توی هوا تکون دادم و خودم رو زدم به اون کوچه
_آره بابا
خب کی میخوای بری؟
_انشالله
یک ساعت دیگه
چشمام دوباره بارون گرفت
فقط یک ساعت دیگه کنارم بود
چشمای اشک بارم رو بهش دوختم که دستم رو گرفت و منو کشوند سمت حال
منو نشوند روی مبل و برام چایی دم کرد و برام آورد
قشنگ توی این یک ساعت یجوری برخورد کرد که سیر شدم قشنگ
یه کاریرکد از خنده فرش و گاز بگیرم
حالا موقع رفتنشه...
💜
🖤💜
💜🖤💜
🖤💜🖤💜
💜🖤💜🖤💜
🖤💜🖤💜🖤💜
استـٰادپَنـٰاهیانمیگھ:
ظـرفبشڪن؛
سـربشڪن؛
شیشھمـٰاشیـنبشڪن؛
امـآ...
غـرورنَشڪن...💚
احسـٰاسنَشڪن...🌱
قلـبنَشڪن..💔
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
#تلنگرانه‼️
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
「🌸💗」
بــٰانـو!
چـٰادُرسـَرڪردنت ؛
بہهَمیـنسـٰادگےاِنتقـٰامکربلــٰاست!🍃″
#چادرانه
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
چشمهایت را معجزه از طرف خدا میدانم.. حضرت برادر...! 😍
قالَ لا تَخافا إِنَّني مَعَكُما أَسمَعُ وَأَرىٰ
فرمود: نترسید!
من با شما هستم؛میشنوم و میبینم
(طه/46)
-و چه جای ترس و غم است
وقتی که خدا در هر لحظه
نجوایمان را هم میشنود
و اعمالمان را میبیند
و او همه بندگانش را کفایت میکند...💕
🔰عروج شهادت گونه جهادگر بسیجی محمدرضا احمدی😭
جهادگر بسیجی محمد رضا احمدی، فرمانده پایگاه بسیج دانشجویی مرکز اصفهان)
،مسئول گروه جهادی ریحانه النبی (سلام الله علیها) دانشگاه پیام نور اصفهان در اثر سانحه در بامداد روز شنبه مورخ ۲۱ مردادماه 1402 در راه حرکت های جهادی به سوی دیار حق شتافت.
عروج آسمانی این دانشجوی بسیجی جهادگر را خدمت خانواده ایشان و کلیه جهادگران استان اصفهان، تسلیت عرض می نماییم.
رفیقاینکهچندشبهیئت
رفتیمهمنیست
مهماینهکهچقدرسیمتوصله!
حسینیبودنخیلی
مهمترازهیئتیبودنه🚶🏾♂!'
میگن کربلا به رفتن نیست به کربلایی شدنه
راست میگن ، تا نفهمی اصل ماجرا چیه
حالا تو هزار و یک دفع هم برو کربلا ...
میگه خدا به یکی کربلا میده نه یه بار
بلکه هر سال ...
طرف هر سال میره کربلا با کلی غرور برمیگرده میگه من هر سال دارم میرم کربلا و کلی تعریف میکنه از خودش ...
خب
اما خدا به یکی کربلا رو نمیده اما یه کاری میکنه که حال دلش همیشه کربلایی باشه 💔
برا امام حسین اشک بریزه ، بی تاب باشه ...
گرفتی که چی میگم دیگه ؟!
رفیق الهی حال دلت کربلایی باشه 💚
الهی غرور برمون نداره ، بفهمیم کاره ای نیستیم
همه کاره خداست :)
@shahid_dehghan_amiri74
◖🤍🪴◗
˼ٺوۍمدٺۍڪہعـراقبود
وقٺۍمیخـوآستڪربلابرھ
روۍصورتشچفیہمیانداخٺ
ومیـگفٺ:
اگہبہنـآمحرمنگاھڪنی
راھشهادٺبسٺہمیشہ(:🚶🏻♂˹
+شـہیدهادۍذوالفقـارۍ✨
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
#ٺݪنگࢪانہ °{🍒❤️}°
ࢪوزےنیمساعٺ
دࢪشبانہࢪوزبࢪاے
خودٺانساڪٺباشید...!
#آیٺاللهڪشمیࢪے
[✍🏻| #میدونستی_شهید_دهقان]
هیچگاه مستقیم به نامحرم نگاه نمیکرد و به شدت مقید و چشمپاک بود. اوقاتی که در مهمانیهای خانوادگی بود، اگر بانوان حضور داشتند، حریم شرعی را رعایت میکرد. اگر جمع بابت موضوعی میخندیدند، سرش را پایین میانداخت و میخندید.
https://harfeto.timefriend.net/16885513900290
جایی برای حرفاتون..
حواست باشه
برا چی تو پیوی نا محرمی ؛
اگه حواست نباشه
با چند تا حرف ؛
با چند تا تعارف ؛
با چند تا ذوق ؛
با چند تا استیکر ؛
می تونی یه خانواده رو
از هم بپاشی ... 🖐🏽
#شایدتلنگر
*🌷ببینید و بیندیشید در مورد اعجاز عددی در سوره قدر ✨*
*إنا ١*
*أنزلناه ٢*
*فی ٣*
*ليلة ٤*
*القدر ٥*
*وما ٦*
*أدراك ٧*
*ما ٨*
*ليلة ٩*
*القدر ١٠*
*ليلة ١١*
*القدر ١٢*
*خير ١٣*
*من ١٤*
*الف ١٥*
*شهر ١٦*
*تنزل ١٧*
*الملائكة ١٨*
*والروح ١٩*
*فيها ٢٠*
*بإذن ٢١*
*ربهم ٢٢*
*من ٢٣*
*كل ٢٤*
*أمر ٢٥*
*سلام ٢٦*
*هی ٢٧*
*حتى ٢٨*
*مطلع ٢٩*
*الفجر ٣٠*
*سوره «القدر» دارای ٣٠ كلمه است به تعداد جزءهای قرآن !*
*و تعداد حروف این سوره ١١٤ است به اندازه ی تعداد سوره های قرآن كريم !*
*فقط خدا ارزش این سوره و این شب را می داند و بس ، قدر قدر قرآن را بدانیم*✨
[] *فضیلت خواندن سوره قدر*
*امام صادق علیه السلام :*
*هر کس سوره قدر رادر یکی از نمازهای واجب قرائت کند منادی ندا میدهد : ای بنده خدا ؛ خداوند گناهان گذشته تو را آمرزید پس اعمالت را از سر گیر.*
*امام رضا علیه السلام :*
*هر مؤمنی که هنگام وضو گرفتن سوره قدر را بخواند از گناهانش خارج می شود مانند آن روزی که از مادر متولد شده است.*
*امام صادق عليه السلام :*
*هرکس سوره قدر را بر آبی بخواند واز آن بنوشد خداوند نوری در چشمان او قرار دهد.*
*امام صادق عليه السلام :*
*هرکس سوره قدر راهنگام خواب یازده مرتبه بخواند خداوند یازده فرشته را مآمور میکند تا او را از شر هر شیطانی حفظ نمایند.*
*امام صادق علیه السلام :*
*هرکس سوره قدر را شفیع قرار دهد و از درگاه خداوند در خواستی نماید خداوند شفاعتش را پذیرفته و درخواستش را اجابت می نماید.*
*حداقل برای یک نفر ارسال کنید و ثوابش را هدیه کنید به روح همه شهدای اسلام و اموات خودتون .*☺️
#اربعین #حجاب #امام_زمان
🌿| @Abo_Vasal
یكاهلِدلیبودمیگفت؛
بچههیئتیهازودترپیرمیشن
پرسیدنچرا؟
گفتاوناییکهدغدغههیئتُندارن
شایدسالییکبارگذرشونبیوفتهوارباب
دعوتشونکنه؛
امابچههیئتیها..
بچههیئتیهاتومجالسروضههاشون
هردفعهسرِروضهقتلگاهپیروپیرترمیشن(:🙂