eitaa logo
به یاد شهید دهقان
431 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
154 فایل
+إمروز فضاے مجازے میتواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•] ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا ڪپے با ذڪر صلواٺ✔
مشاهده در ایتا
دانلود
دِلتَنگے دَردِ سَختیست! دَردے ڪھ نِمیتوانے آن را براےِ هیچڪَس تعریف ڪُنے...💔 ... @shahid_dehghanamiri
خیآط هرڪوڪۍڪه پآے ِ چـآڋرم زد، گویۍڪه دِلم با دل ِ زهرا (س) گره خورد... @shahid_dehghanamiri
『♡』 يَا كَثِيرَ الْوَفَاءِ ؛ من ؛ گاهی برای خُودت هم شده بگو داری ... يَادَائِمَ الْبَقَاءِ ... که میشی ، که میشی فقط من هستم .. :) ♥️✨ @shahid_dehghanamiri
💠 ن و القلم... 💠 چهارده شهریور هزار و سیصد و نود و چهار... 📝 کاغذ و قلم را برداشت؛ تا توشه ای برای کوله های تشنه و خالی ما تحریر کند... آخرین مشق هایی که استادی 20 ساله برای من و تو انشاء کرد؛ و ما بارها و بارها از بر کردیم و هر بار آرامشش از ژرفای وجود لمس شد... امروز، چهارده شهریور هزار و سیصد و نود و نه... 📌 و باز ما و برگه هایی که پنج ساله شد: «بسم الله الرحمن الرحیم و فدیناه بذبح عظیم...» 🍃🖤| @Shahid_Dehghanamiri
10.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اربعین‌ ... پی‌ریزی‌ِ تمدن‌ بزرگ .. چرا راهپیمایی اربعین حتی با وجود کرونا برای ما ضروری است؟ @shahid_dehghanamiri
درد میجویند این وارستگان مکتب عشق ❤️ انکه درمان خواهد از اصحاب این مکتب غریب است ... الشهدا @shahid_dehghanamiri
💦محمد رشته تجربی درس می خواند با اینکه در بسیج و هیئت بسیار مشغول بود اما از شاگردهای ممتاز بود در کنکور شرکت کرد کارشناسی تغذیه دانشگاه خرم آباد قبول شد اما نرفت؛ برای پسر درس خوانی مثل محمد رشته پایینی بود . خیلی تلاش کرد کنکور سال بعد شرکت کرد محمد رشته دندان پزشکی دانشگاه شیراز قبول شد همه بهش میگفتند آقای دکتر .اما پاسدار شدن را به دکتر بودن ترجیح داد . عاشق سپاه بود. دانشگاه امام حسین(علیه السلام) درس خواند، با همکاری یکی از فرمانده هان در زمینه مسائل  نظامی کتاب نوشت. اعتقاد داشت که باید اطلاعات و سطح آگاهی اش بالا برود. 💦هر سال در ایام محرم به مناسبت شهادت سرور و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین در منزل مان مراسم عزاداری برپا میکردیم تا اینکه بنا بر گفته خود محمد : یکی از همان روزها (محرم ۱۳۸۸)، بعد از مراسم خیلی خسته شده بودم آخرشب بود خوابیدم کمی قبل از اذان صبح بود که در خواب شهید علی چیت سازیان را دیدم، چند نفری هم همراه ایشان بودند که من نشناختم. ایشان رو به من کرد و گفت: حتما به مراسم شما می آیم و به شما سر می زنم.  درحالیکه لبخند قشنگی روی لبانش نقش بسته بود که زیبایی و نورانیت چهره اش را دو چندان می کرد. دلتنگی شدیدی مرا احاطه کرد و دوست داشتم که با آنان باشم، موقع خداحافظی گفتم: علی آقا من میخواهم همراه شما بیایم ، گفت: شما هم می آیی اما هنوز وقتش نرسیده است! 💦همیشه می گفت: من در بین دوستانم اضافه ام. اینها در یک سطح بالایی از تقوا هستند. ولی من به او می‌گفتم یک کاری بکن که اگر اتفاقی برایت افتاد، پیش خدا روسفید باشی.   شب ۲۱ ماه رمضان سال ۹۰ به همدان آمد، شب احیا بود. من و محمد ساعت یک و نیم رفتیم به مادرم سر زدیم. کمی طول کشید، گفتم : احیا دیر نشود، گفت : مادر احیای من تویی، من به خاطر تو آمدم همدان. تنم لرزید، پیش خودم گفتم : محمدم شهادتش نزدیک است. 🕊🌷 🍃🥀 ✨🌸 الشهدا @shahid_dehghanamiri
•🖇🌱• 💎 |🤩💕|میدوݩـیدچیہ‌؟! ماجذاٻترین‌خوش‌پوݜ‌تریݩ رهٻروداریم:) ٻڂاطرِهمیݩہ‌ڪہ‌ڂیــلیا‌حسودیشوݧ میشہ‌بہ‌مردم‌وڪشورایراݩ چۅن‌سیدعلـ‌ـ💚ـــے‌رهٻر‌ایرانہ عزیزایرانہ•💪🏿• فردیہ‌ڪہ‌ماڪف‌دستموݧ‌مینویسم.. سیدعݪے‌لٻ‌ترڪند‌جانم‌را‌فدایݜ‌میڪنم🖐🏿✨ الشهدا @shahid_dehghanamiri
📝🍃| ... 🌿💕اظهار نا رضایتی شنبه با پدرش صحبت کرد و به پدرش گفت: برای من زن بگیر. پدرش گفت: خودت از آنجا بیاور، محمدرضا گفت: من دو تا می آرم یکی برای خودم و یکی هم برای شما اگر میخواهی برای محسنم بیاورم؟ توی همان صحبت هاش آنقد با شوخی و ساده حرف میزد و صحنه ها را برای ما عادی جلوه میداد که ما فکر میکردیم به یک اردوی تفریحی رفته و هیچ ذهنیتی نسبت به سوریه نداشتم. به محمدرضا گفتم: آنجا چه کار میکنید؟ می گفت: میخوریم،میخوابیم،فوتبال بازی میکنیم،جالب اینکه سراغ یکی دیگر از همرزم هایش را می گرفتم باز همین حرفها را میزدو حتی در حرفهایش یک کلمه که اظهار نارضایتی از رفتنش به سوریه برود وجود نداشت. 💜 🌷 الشهدا🌸 @shahid_dehghanamiri