eitaa logo
به یاد شهید دهقان
432 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
154 فایل
+إمروز فضاے مجازے میتواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•] ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا ڪپے با ذڪر صلواٺ✔
مشاهده در ایتا
دانلود
💠إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُوْلَـئِكَ هُمُ الضَّآلُّونَ 📿🔮مسلماً کسانی که پس از ایمانشان کافر شدند، سپس بر کفر [خود] افزودند، هرگز توبه آنان پذیرفته نخواهد شد؛ و اینانند که گمراهند. 📚سوره آل عمران آیه 90 @shahid_dehghanamiri
☘گر طبیبانه بیایی به سر بالینم / به دو عالم ندهم لذت بیماری را... این قسمت رو بخونید قلبتون رقیق بشه :)♥️ @shahid_dehghanamiri
مَنَده باخ.... به منم نگاه کن :)❤️ @shahid_dehghanamiri
بسم‌الله🌱
السلام علیڪ یا اباصالح المهدے { عج}💚✋🏻
☘قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله: مِن سَعادَةِ ابْنِ آدَمَ حُسنُ الْخُلقِ وَ مِن شَقاوَةِ ابْنِ آدَمَ سُوءُ الْخُلقِ 💠پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرمایند: از خوشبختى انسان خوش اخلاقى و از بدبختى انسان بد اخلاقى است. 📚كنز العمّال، ح 5243 @shahid_dehghanamiri
جیگرمون حال اومد😍😍😍
•[﷽]• 🌱 ✨ 🍂🍂🍂🍂🍂🍂 مثل بهنام همان کلاهی که از تو گرفت. توی همان دوره‌ای که با اردوی آموزشگاه رفته بودید کوه. بهنام به خاطر آفتاب اذیت می‌شد. تو خودت اذیت نمی‌شدی که کلاهت را به بهنام دادی؟ بعد هم که پس نگرفتی. یا همان تسبیح سبزت که با تسبیح قرمز بهنام عوض کردی. تسبیح قرمز همیشه دستت بود. بهنام هر وقت تسبیح قرمز را می‌دید میگفت: ((حال می‌کنی چه تسبیحی بهت دادم؟)) تو هم می‌گفتی :((تو چه رفیقی هستی؟ تسبیحی که بهت یادگاری دادم کو؟)) از ترس تو تسبیح همیشه همراهش بود. تسبیح را از داخل یکی از جیب هایش بیرون می‌کشید و می‌گفت :((بیا بابا، دستمه. )) برایت مهم بود که بهنام تسبیح را نگه داشته باشد یا فقط میخواستی سر به سرش بگذاری و تلافی کنی؟ چقدر مدت با هم بودنتان کوتاه بود. اما همین مدت کوتاه چه قدر خاطره داشت برایتان. هر روز و هر لحظه اش خاطره بود. من هم که سیر نمی‌شوم از نوشتنشان. زمزمه آخرین عملیات به گوش می‌رسید. آخرین عملیات مربوط به شما. می‌گفتند بعد از این عملیات برمی‌گردید. برگه هایی به دستتان داده بودند و ازتان پرسیده بودند :(( چه کسانی می‌روند و چه کسانی می‌مانند؟)) تو و بهنام هم درس داشتید هم کار. تو در خطر اخراج دانشگاه بودی. قرار گذاشتید بعد از این عملیات برگردید. هدف بعدی‌تان هم عضویت در سپاه قدس بود. انگار سپاه بیشتر به روحیات تو نزدیک بود. تو که به قول خودت در همه این مدت از چیزی نترسیده بودی. همان شب قبل از عملیات که دور آتش نشسته بودید و هر کس تعریف می‌کرد که کجاها ترسیده. تو گفته بودی:((من هیچ جا نترسیدم.)) هر چه می‌گفتند مگر می‌شود نترسیده باشی؟ بازهم سر حرفت بودی. بهنام هم تصدیق می‌کند که تو توی هیچ کدام از موقعیت های خطرناک نترسیده بودی. تو را در حساس‌ترین لحظات دیده بود و می‌دانست که ادعایت از روی احساس یا غرور نیست. تو واقعا نمی ترسیدی. و همین نترسیدنت تا آن سن آن همه بلا به سرت آورده بود. اما نترسیدنت به معنای بی فکر بودنت نیست. نمی‌ترسیدی، اما بی گدار هم به آب نمی‌زدی. حداقل آن جاهایی که پای جان دوستانت در میان بود. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🆔•| @shahid_dehghanamiri |•