eitaa logo
『علمدار کمیل』
361 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
604 ویدیو
4 فایل
『بهـ‌نام‌خداۍِابراهیم♥️ #هادےدلھٰا 🕊 شھـادت‌ یڪ هنـر وَ شھیـد یك‌هنـرمنـدواقعےاسٺ... حرفتو میتونی از این لینک به گوش ما برسونی👇 https://eitaa.com/shahid_ehadi_harf_deli اگر برای خداست بگذار گمنام بمانم... کپی با ذکر صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
『علمدار کمیل』
فرزند حاج عماد جوان بود و هیچکس مجبورش نکرده بود در این مسیر باشد . می‌توانست دانشگاهش را ادامه دهد ، هزاران فرصت داشت که به دنیا برسد . اما آن جوان که روح ، معنویت ، معرفت و عشق حاج عماد را درون خود داشت ، همه‌ی این کارها را رها کرد و به سوریه ، قنیطره و جولان رفت . خبر شهادت او به هر کس رسید مثل این بود که حاج عماد ، آن فرمانده یگانه و تیزبین و تاریخی ، دوباره به شهادت رسیده است . - سید حسن نصرالله
『علمدار کمیل』
-
هر چیزی چهره‌ای دارد و چهره‌ی دین شما نماز است . - پیامبر اکرم (ص)
امام رضا علیه السلام: اشک بر حسین علیه السلام گناهان بزرگ را فرو میریزد...❤️  『@shahid_ehadiٍ
Untitled 23.mp3
7.11M
جونِ تو نه جونِ خودم هر موقع از تو دور شدم چوبشو خوردم به‌ ...
قرائت دعایی عهد به نیت برادرشهیدمان
MohsenFarahmand-DoayeAhd.mp3
9.66M
°•دعا عهد•° با نوای محسن فرهمند... التماس دعا
حسین موتور می‌راند و من پشت سرش نشسته بودم. ناگهان وسط «تپه‌های ذلیجان» ایستاد. پرسیدم: چی شد؟ چرا ایستادی؟ از موتور پیاده شد و گفت: تو بنشین جلو و رانندگی کن. گفتم: چرا؟ گفت: احساس می‌کنم دچار غرور شده‌ام. تعجب کردم، وسط دشت و تپه‌های ذلیجان، جایی که کسی ما را نمی‌دید، چگونه چنین احساسی پیدا کرده بود؟ وقتی متوجه تعجب من شد، در حالی که به تپه کوچک پشت سرمان اشاره می‌کرد، گفت: وقتی به آن تپه رسیدم کمی گاز دادم و از موتورسواری خودم لذت بردم. معلوم میشه دچار هوای نفس شدم؛ در حالی که به خاطر خدا سوار موتور شده‌ایم. تا مدت‌ها سوار موتور نمی‌شد ... ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @shahid_ehadi
قرائت دعایی عهد به نیت برادرشهیدمان
MohsenFarahmand-DoayeAhd.mp3
9.66M
°•دعا عهد•° با نوای محسن فرهمند... التماس دعا
💠خودکشی...💠 🔅شب جمعه بود که بر سر مزار یادبود شهید ابراهیم هادی رفتم. خانمی با لهجه عربی مشغول توزیع شیرینی بود و همینطور برای ابراهیم صلوات می گرفت. او میگفت از اهواز تا اینجا آمده ام. یکی از خانم ها باتعجب از او پرسید: علت آمدن شما چیست: این خانوم کنار مزار ابراهیم نشست و گفت: مدتی قبل گرفتاری های دنیا خیلی به من فشار آورد. همچنین گرفتاری مالی شدید نیز ایجاد شد. دیگه هیچ راه چاره ای نداشتم. آخر شب بود که به موضوع خودکشی فکر کردم. به دیدگاه خودم این آخرین راه درمان بود. تصمیم قطعی گرفتم که فردا خودکشی را عملی کنم. 🔸همان شب در عالم خواب جوانی را دیدم که با من صحبت کرد و گفت: خودکشی راه حل مشکلات شما نیست، بلکه مشکلات شما را صد برابر می کند. هم در برزخ گرفتار می شوی و هم پدر و مادر و فرزندت را گرفتار می کنی. عذاب روحی خودکشی به مراتب بالاتر از مشکلات شماست. مشکلات دنیای حل خواهد شد و... اینقدر صحبت کرد که وقتی بیدار شدم، مجاب شدم به خودکشی فکر نکنم. ✴️چند روز بعد گرفتاری مالی ما به طرز عجیبی برطرف شد، مدتی از این ماجرا گذشت و من به طور کل موضوع خودکشی را فراموش کردم، اما همیشه به این فکر می کردم که آن جوان که بود؟! یک روز که این در فضای مجازی به دنبال مطلبی میگشتم، یک باره با تصویر جوانی روبرو شدم که آن شب با من در مورد خودکشی حرف زد! روی عکس کلیک کردم، نوشته شده بود: شهید ابراهیم هادی @shahid_ehadi @Ebrahimhadi
هدایت شده از -متلهف.!
یا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ ای پناه کسی که پناهی ندارد!
💛 حمید مثل خیلی از مردم، از آخر کارش فراری نبود. وقتی مراسم عقد تمام شد، با پیکان مدل هفتاد برادرش سعید، به سمت امام زاده اسماعیل باراجین حرکت کردیم. بعد از زیارت و نماز، آمدیم حیاط امام زاده. حمید راهش را کج کرد سوی قبرستان، بعد از گلزار شهدا. همه جا تاریک بود و سطح قبرستان بالا و بلندی داشت. چند بار کم مانده بود بخورم زمین. خیلی تعجب کرده بودم. در اولین ساعات محرمیت، در دل شب به جای رستوران و کافی شاپ، سر از قبرستان در آورده بودیم. اتفاقا آن شب کسی را هم آورده بودند برای تدفین. حمید گفت: فرزانه! روز اول خوشی زندگی آمدیم اینجا یادمان باشد ته ماجرا همین جاست. ولی من مطمئنم جایم توی گلزار شهداست. باهم قرار گذاشته بودیم، هر کدام از ما زودتر از دنیا رفت، آن دیگری، شب اول قبر تنهایش نگذارد. حالا آمده بودم به عهدم وفا کنم. هر چه مادرم اصرار کرد که حداقل چند دقیقه ای بیا داخل ماشین گرم شو. قبول نکردم. به حمید قول داده بودم. بعضی ها تعجب می کردند و می گفتند: مگر شما چند سال باهم زندگی کردید که چنین قول هایی به هم داده بودید. آن شب بقیه می رفتند و می آمدند؛ اما من تا صبح سر مزار حمید برایش قرآن خواندم. راوی:همسرشهید🌷✨ @shahid_ehadi @yadtbashd313
قرائت دعایی عهد به نیت برادرشهیدمان
MohsenFarahmand-DoayeAhd.mp3
9.66M
°•دعا عهد•° با نوای محسن فرهمند... التماس دعا
«غسل و نماز توبه یکشنبه‌های ماه ذی‌القعده» براى روز یکشنبه این ماه نمازى با فضیلت بسیار از رسول خدا صلى‌الله‌علیه‌وآله‏ روایت شده است که هر که این نماز را به‌جا آورد، توبه‌هایش پذیرفته و گناهش آمرزیده می‌شود، طلبکاران او در قیامت از وى راضى می‌گردند، باایمان از دنیا خواهد رفت ، ایمانش از او گرفته نشود، قبرش وسیع و نورانى می‌گردد و والدینش از او راضى می‌شوند ... نماز به این گونه اقامه می‌شود : 🔻 غسل کنید (نیت توبه)، 🔻 وضو بگیرید، 🔻 ۲ تا دو رکعت نماز مانند نماز صبح به جا آورید که در هر نماز، در هر رکعت سوره «حمد» را یک مرتبه، سوره «توحید» را سه مرتبه، سوره «فلق» را یک مرتبه و سوره‏ «ناس» را یک مرتبه بخوانید. 🔻 پس از نماز هفتاد مرتبه استغفار کنید:«استغفرالله ربی و اتوب الیه». 🔻بعد از ۷۰ بار استغفار یکبار بگویید : «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ». 🔻 سپس یکبار بگویید: «یا عَزِیزُ یا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات فَإِنَّهُ لایَغْفِرُ الذُّنُوبَ الا انت». @shahid_ehadi @Aminikhaah
او می‌داند در شریعت ما پوست معنایی ندارد؛ او آزادی می‌خواهد :) @shahid_ehadi
گریه‌ها و توهین‌ها به "وینیسیوس جونیور" رو بخاطر رنگ پوستش دیدین؟ قلبم عمیقاً درد گرفت.. غرب اینه دوستان! حالا این ماجرا رو بخونید💛👇🏻 یکی از شیعیانِ ساکن آمریکا نقل می‌کنه: دهه اول محرم مراسم روضه گرفته بودیم؛ شب اول یه سیاه‌پوستی از سر کنجکاوی اومده بود تو جلسه، یکی از بچه‌ها هم براش ترجمه می‌کرد چی میگیم. فرداشب دیدیم با چندتا سیاه‌پوست دیگه اومده. پس‌فردا تعدادشون بیشتر شد و همینجوری زیادتر شدن تا مجبور شدیم یه جای دیگه روهم برای مراسم در نظر بگیریم. شب آخر ۱۵۰تا سیاه‌پوست گفتن ما میخوایم مسلمون بشیم و شیعه بشیم! پرسیدم: چی‌ شده مگه؟ همشون نگاه کردن به اونی که شب اول اومده بود. ازش پرسیدم چی‌ شده؟ گفت: شب اول که اومدم، یه تیکه از روضه‌ غلام سیاهِ اباعبدالله رو خوندین.. همونی که اباعبدالله مثل پسرِ خودش، سرشو گذاشت رو پاهاش و بلند بلند براش گریه کرد. همون شب رفتم به این سیاه‌پوستا گفتم بیاید یه دین و یه آقایی رو پیدا کردم که توش سیاه و سفید فرقی نداره.✨ @shahid_ehadi
قرائت دعایی عهد به نیت برادرشهیدمان