دوستش میگفت:
توی مدتی که عراق بود
وقتی میخواست به کربلا بره
روی صورتش چفیه میانداخت
و میگفت:
اگر به نامحرم نگاه کنی؛ راه شهادت بسته میشه... 🥀
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری 🕊🌱
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
شهید محسن دین شعاری 🌱
چند هفته قبل از شهادت حاج محسن، با هم به مزار پاک پدر و مادرمان رفته بودیم.
محسن حال و هوای دیگری داشت از من خواست که با هم بر سر مزار شهدا نیز برویم.
وقتی وارد قطعه شهدا شدیم حاجی انگار دنبال چیزی میگشت
علت سرگردانیاش را پرسیدم
گفت میخواهم مزار شهید نوری در قطعه ۲۹ را پیدا کنم
پس از کمی جستجو مزار شهید علیرضا نوری را پیدا کردیم
در کنار مزار او یک قبر خالی بود
حاج محسن با دیدن آن آرام نشست، دستش را بر روی مزار خالی گذاشت و گفت مرا اینجا دفن کنید.
با تعجب پرسیدم اشتباه نمیکنی؟
اما محسن آرام گفت اینجا قبر من است...
بعد از شهادت حاجی با اینکه ما در دفن او سهمی نداشتیم اما نمیدانم برنامهها چطور ردیف شده بود که بچههای تخریب هماهنگ کردند و محسن را در همان جایی که پیشبینی کرده بود به خاک سپردند.
محسن خانه آخرت خود را پیدا کرده بود...
تاریخ شهادت: ۶۶/۵/۱۵ 🥀
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
~🕊
#کݪام_شهید💌
💛﴿ما را آفریده اند براےِ
رفتن در مسیر سخت
خالص شـــــــوی
منقطـع شـــــوی
#شهیـــد خواهےشد..﴾💛
░..این راه و این تـــو ..░
#شهید_سعید_خواجه_صالحانی❤️🕊
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
معرفی کتاب زندگی با کد مهران 🌱
بریده ای از کتاب:
چند ماه قبل از شهادتش، مصادف شده بود با اوایل ماه ربیعالاول. از درد پهلو و بازوی چپ، خیلی اذیت میشد. شبها هم از درد خوابش نمیبرد. معمولاً وقتی خیلی درد داشت، فقط در حد چند کلمۀکوتاه، ابراز میکرد. آن موقع هم در جواب احوالپرسی من گفت: «پهلو و بازوی چپم درد میکند.» گفتم: «روزهای اول ماه ربیع است و فصل پهلودرد و بازودرد.» سریع موضوع را گرفت. اشک، جمع شد توی چشمهایش و لبخند زد. از آن موقع تا آخر عمرش، به احترام خانم فاطمه (س)، نشنیدم دیگر از آن درد گلایه کند.
#معرفی_کتاب_شهدا 🕊🌱
#شهید_مهران_حریرچیان 🕊🌱
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
~🕊
میدانۍ..
دݪتنگۍهایم را دوست دارم🌱
آن ݪحظہ ڪه به یاد تو هستم
و از دورۍات دݪتنگ مۍشوم
آن لحظہ ڪه از نبودن تو در ڪنارم
به آسمان و آسمانیان شڪایت مۍڪنم
و آن زمان ڪه گریههاۍ شبانہام
مرحمۍ بر دݪ زخمۍام نمۍگذارند
و دوری این همہ راه و غیبت چشمهایت
حس دیدن را از چشمهاۍ من مۍگیرند..
﴿تمام این ݪحظات و دقایق رادوست دارم﴾
چون مۍدانم ڪہ تمام من به یاد توست
و از دورۍ تو گریان است و باز مۍدانم
در این دقایق چقدر دوستت دارم❤️
#دݪنوشته📝
#شهید_استاد_عباس_آبیاری❤️🕊
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
#حاجقاسم
خدایا ثروث چشمانم گوهر اشك بر حسین فاطمه است
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
•
سیدمیلاد همیشھ میگفت:
حُسین گونھ زندگـے کنید ڪھ تمام
عاقبت بخیرۍها
در همین راه است . . !❤️🌱
#شهید_سیدمیلاد_مصطفوی♥️🕊
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
یکبار سعید خیلی از بچهها کار کشید. فرمانده دسته بود.
شب برایش جشن پتو گرفتند.
حسابی کتکش زدند.
من هم که دیدم نمی توانم نجاتش دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تاشاید کمی کمتر کتک بخورد!
سعید هم نامردی نکرد، به تلافی آن جشن پتو، نیم ساعت قبل از وقت نماز صبح، اذان گفت.
همہ بیدار شدند نماز خواندند!!!
بعد از اذان فرمانده گروهان دید همه
بچهها خوابند. بیدارشان کرد و گفت:
اذان گفتند چرا خوابید؟
گفتند ما نماز خواندیم!!!
گفت الآن اذان گفتند، چطور نماز خواندید؟؟
گفتند سعید شاهدی اذان گفت!
سعید هم گفت من برای
نمازشب اذان گفتم نه نماز صبح!
"شهید سعید شاهدی"
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
حجت عاشق شهادت بود 5سال قبل از شهادتش اتاقش را با عنوان ⇜"حجره شهید حجت رحیمی " مزین نمود و با شهدا انس عجیبی داشت
قبل از شهادتش هر کس وارد اتاقش می شد بوی شهیدوشهادت به مشامش میخورد
و براین اساس بود که تقدیر الهی براین شد تا حجت خوبی ها در اسفند ماه 1390 در خرمشهر شهر خونین و در نزدیک ترین نقطه به مرقد اربابش حسین شهدشهادت را در جریان جنگ نرم و در حین ماموریت در ستاد راهیان نور کشور بنوشد. و اینچنین است که راه شهادت هنوز برای برخی خواص باز است ....
📜وصیت شهید حجت الله:
خدایا ! مرا به صراط شهدا و صراط امام ثابت بدار تا شرمنده آنها نشوم و با روی سفید به دیدارشان بیایم.
شهید حجت الله رحیمی
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
مادر شهیدان جوادی
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
🌈🌹🌈🌹🌈
خواب شهید عباس آبیاری دو روز قبل از شهادت :
شب ۱۹ دی ماه ۹۴ عباس درحال استراحت بود که در خواب حضرت زینب(س) را صدا میزد .
دوستش عباس را از خواب بیدار میکند و عباس خوابش را تعریف میکند...
✍بہ نقل از شهید بزرگوار عباس آبیاری:
در خواب دیدم بانویی قد خمیده مقابلم ایستاده است و مرا صدا میکند، عباس جان پسرم بیا کنارم ، من که متوجه نبودم با من هست پرسیدم با من هستید ؟
بانوی قد خمیده گفت بله عباس جان بیا سمت راستم پسرم که نام برادرم عباس را داری ...
بعد شهید عباس آسمیه را صدا کرد عباس جان توام بیا سمت چپم پسرم و بعد شهید رضا نصیری را صدا کرد و گفت پسرم هم اسم عمویم هستی بیا کنارم،
✍شهید مرتضی کریمی را صدا کرد و فرموند :هم اسم پدرم هستی بیا فرزندم ، میثم(شہید میثم نظری) جان توام بیا شما پسرم و بعد با بانوی قدخمیده به داخل نور رفتیم...دو روز بعد از خواب شهید عباس آبیاری در ۲۱ دی ماه ۹۴ ،در منطقه عملیاتی خانطومان هر پنج نفر بشهادت رسیدند.
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
فداکاری شهید 19 ساله افغانی در جنگ با عراق هنوز يک شهيد مانده،کسی برای تحويل پيکر اواقدام نکرده شهید رجبعلی غلامی
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b