#روایت_عشق^'💜'^
🌿اذن شهادت از حضرت زهرا(س)
🍁شهید برونسی یک بار خیلی دیر از منطقه به خانه آمد، شب همه خوابیده بودیم که متوجه شدم صدای شهید میآید، در خواب با کسی صحبت میکرد و میگفت #یازهرا(س)..
🍁چند بار صدایشان کردم اما اصلاً متوجه نمیشدند.. در حال و هوای خودشان بودند. وقتی توانستم بیدارشان کنم، ناراحت شد، به سمت اتاق دیگری رفت، من نیز پشت سرش، رفتم؛ دیدم گوشهای نشست، اسم #حضرت_فاطمه(س) را صدا میزد و از شدت گریه شانههایش میلرزد؛ آرامتر که شد، به من گفت: چرا بیدارم کردی، داشتم اذن شهادتم را از بی بی فاطمه(س) میگرفتم..
✍🏻به روایت همسر
#شهید_عبدالحسین_برونسی♥️🕊
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
#خاطرات_شهدا.. 🦋
غواص به فرماندهاش گفت:
اگر رمز را اعلام ڪردۍ و تو آب نپریدم،
من رو هول بده تو آب!
فرمانده گفت: اگر مطمئن نیستۍ میتونۍ برگردۍ..
غواص جواب داد: نه! پاۍ حرف امام ایستادم.
فقط مۍترسم دلم گیر خواهر ڪوچولوم باشه.
آخه تو یڪ حادثه اقوامم رو از دست دادم و
الان هم خواهرم رو سپردم دست همسایهها تا در عملیات شرڪت ڪنم..💔
والفجر ۸، اروند رود وحشۍ، فرمانده تا داد زد
#یازهرا غواص قصهۍ ما اولین نفرۍ بود که توۍ آب پرید و اولین نفری بود که به شهادت رسید!🕊
راستے رفیق یه چیزی.. من و شما چقدر پاۍ حرف امام ایستادهایم؟!
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
#خاطرات_شهدا.. 🦋
غواص به فرماندهاش گفت:
اگر رمز را اعلام ڪردۍ و تو آب نپریدم،
من رو هول بده تو آب!
فرمانده گفت: اگر مطمئن نیستۍ میتونۍ برگردۍ..
غواص جواب داد: نه! پاۍ حرف امام ایستادم.
فقط مۍترسم دلم گیر خواهر ڪوچولوم باشه.
آخه تو یڪ حادثه اقوامم رو از دست دادم و
الان هم خواهرم رو سپردم دست همسایهها تا در عملیات شرڪت ڪنم..💔
والفجر ۸، اروند رود وحشۍ، فرمانده تا داد زد
#یازهرا غواص قصهۍ ما اولین نفرۍ بود که توۍ آب پرید و اولین نفری بود که به شهادت رسید!🕊
راستے رفیق یه چیزی.. من و شما چقدر پاۍ حرف امام ایستادهایم؟!
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیهای از شهید برونسی....
دستوری که امتحانش رو پس داده...
#یازهرا
#يا_صاحب_الزمان