eitaa logo
رفاقت تا شهادت...🌱
4.5هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
4.3هزار ویدیو
33 فایل
بسـم‌ربّ‌عشــق ماهمیشھ‌فکرمیکنیم‌شھدا یه کارخاصی‌کردن‌کہ‌شھیدشدن❗ ، نه‌رفیق . .🖐🏽 اونا خیلی‌کارهارونکردن‌که شھید شدن :))💔 اگه انتقاد و پیشنهادی داشتی من اینجام @rabbani244 تبادل نداریم تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/187105918Ce558e6c9ac
مشاهده در ایتا
دانلود
المیادین :سردار قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در سفری از پیش تعیین نشده وارد عراق شده است. منتظر خبرای خوش هستیم آن شاالله*. 👈 یاد یک خاطره از شهید سلیمانی افتادم :: 😭 شش سال پیش اربعین که مشکلاتی بوجود آمده بود و دولت فریدون هم به آن دامن میزد و مرز بسته شده بود به حاج قاسم گفتم چه کار کنیم مرز بسته شده اربعیین حیرونیم 👈 ایشون با جدیت فرمودند مگر من مرده ام که مرز عراق اربعیین بسته بشه رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این چایی قبل و بعد هیئت ببینید و به بذارید❤️ رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
🌿شھیدۍ ڪھ هیچڪس‌ منتظࢪش‌ نبود جز خــدا.. ⚘ از شهدای بهزیستی استان مازندارن، که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچ کس در جبهه نفهمید خانواده ای ندارد. کم سخن میگفت و با سن کم سخت ترین کار جبهه، بسیمچی بودن، را قبول کرده بود. ⚘سرانجام توسط منافقین اسیر شد، برگه و کد های عملیات رو قبل از اسارت خورده بود و منافقین پس از شهادتش برای بدست اوردن رمز سینه و شکمش رو شکافته بودند.... رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
میگفت‌: به جای‌ اینکه‌ عکس‌ خودتون‌ رو‌ بزارید پروفایلتون‌ تا‌ بقیه‌ با‌ دیدنش‌ به‌ گناه‌ بیفتن یه ‌تلنگر‌ قشنگ ‌بزارید که‌ با‌ دیدنش‌ به ‌خودشون‌ بیان... 🕊🌱 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
معرفی کتاب حتی یک شاخه گل 🌱 بریده هایی از کتاب: ۱-گفتم: آی خدا! کاش یک بمب می‌آمد همین‌جا و ما راحت می‌شدیم. حاج حسن خیلی جدی گفت: «ما نیامدیم که شهید بشویم. آمدیم دشمن را بکشیم و اسلام را یاری کنیم. اگر هم توفیق داشته باشیم، بعد از یاری اسلام و نابودی دشمن اسلام، در این راه به شهادت برسیم.» ۲-در کسب خود انصاف داشته باشید و در فروختن جنس به حداقل فایده اکتفا و قناعت کنید و همواره از خداوند برکت بخواهید و نظرتان به خدا باشد، نه به مشتری و جداً از هرگونه احتکار و تبعیض بین مشتری دوری کنید و به همکارانی‌که در رابطه با انقلاب بی‌تفاوت هستند که حتی حاضر نیستند برای تشییع جنازه شهیدان شرکت کنند، بگویید که این دنیا می‌گذرد و آن‌چه از مال دنیا اندوخته کنید، تمام می‌شود و شما مدیون انقلاب هستید. 🕊🌱 🕊🌱 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
.... 🌷اون شب به سنگر ما آمده بود تا شب را در سنگر بگذراند. ولی ما او را نمی شناختیم. هنگام خواب گفتیم: پتو نداریم برادر!! گفت: ایرادی نداره. یک برزنت زیر خود انداخت و خوابید. 🌷....صبح وقت نماز، فرمانده گردانمان آمد و گفت: برادر خرازی شما جلو بایستید. و ما تازه فهمیدیم؛ که او فرمانده لشگر حاج حسین خرازی بود.... 🌹سردار شهيد حاج حسين خرازى، فرمانده لشكر امام حسين (ع) رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
در گلزار شهدای قزوین وقتی از کنار مزار شهید عباس بابایی عبور کنی به قطعه ۷ ردیف ۲ میرسی. اونجا یک سنگ قبر میبینی که روش نوشته شده: مشتی خاک به پیشگاه خداوند متعال... 🥀 اگر میخوای روی سنگ قبر اسم شهید رو ببینی دنبال اسم نگرد چون شهید وصیت کرده بود به روی سنگ قبرم اسمم را ننویسید، میخواهم همچون ده ها شهید دیگر گمنام باقی بمانم... اگر خواستید فقط این جمله را بنویسید: مشتی خاک به پیشگاه خداوند متعال... اسم این شهید بزرگوار علی قاریان پور است. ما کجا و شهدا کجا... 💔 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
به روایت از همسر بزرگوارم : « همیشه ۹ دی را بخاطر دارم . ۹ دی 1362 شیرینی خوران نامزدیمان بود ، نهم دی ماه 1364 عروسی کردیم ، پسرمان جابر در نهم دی ماه 1365 متولد شد ، عیسی در دی ماه 1365 شهید شد و در نهم دی 1374 استخوانهای عیسی را آوردند....😭 😭 👇 👇 همسرم روستا زاده اهل ساری بود که فارغ التحصیل نمونه دانشگاه دفاع مقدس بودند ، آنها 5 برادر بودند و همگی اهل جنگ و جهاد : موسی ، عیسی ، عسگر ، ابراهیم و عباس.. رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
♥️↓ گفتم: دارم‌ از استرس‌ می‌میرم!گفت‌: یہ ‌ذڪر بهت‌ میگم‌ هر بار گیر ڪردی ‌بگو، من ‌خیلی ‌قبولش ‌دارم: گره‌ی‌ڪار ِ‌منم‌ همین ‌باز ڪرد...💔 (آخہ ‌خودشم‌ بسختـی ‌اجازه‌ی ‌خروج ‌گرفت) گفتم: باشہ ‌داداش ‌بگو، گفت: تسبیح ‌داری؟ گفتم: آره، گفت: بگو "الهی ‌بالرقیہ ‌سلام ‌الله ‌علیها"... حتمـا ‌سہ‌ سـالہ‌‌ی‌ ارباب ‌نظر می‌ڪنہ، منتظرتم و قطع‌ ڪردم‌. چشممو بستم‌‌ شروع‌ ڪردم:الهی ‌بالرقیہ ‌سلام‌الله‌علیها...الهی ‌بالرقیہ‌ سلام‌الله‌علیها...✨ ۱۰تا‌ نگفتم ‌ڪہ ‌‌یهو گفتن: این ‌پنج ‌نفـر آخرین ‌لیستہ، بقیہ‌اش ‌فـردا‼️، توجہ‌ نڪردم‌ همینجور ‌ذڪر می‌گفتم ڪہ ‌یهو اسمم ‌رو خوندن...، بغضم ‌ترڪید با گریہ ‌رفتم‌ سمت ‌خونہ حاضر‌شم، وقتی حسین رو دیدم ‌گفتم: درست‌شد😭 اشڪ ‌تو چشمش ‌حلقہ ‌زد‌ و گفت: "الهی ‌بالرقیہ‌ سلام‌ الله ‌علیها"... -سرباز روح الله 🎀🖇 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
چطور ‌میتونی ‌ادامه‌ بدی؟ من‌ هر دفعه‌ که‌ نشستم‌ شهدا‌ تا‌ کمر خم‌ شدن... دست‌ دراز‌ کردن‌ برام‌ بلندم‌ کنن... تو ‌بودی‌ دستتو‌ نمیدادی‌ بهشون؟ 🥺😢 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
معرفی کتاب تصویر آخر 🌱 «تصویر آخر» از مجموعه سرآمدان علم و ایثار نشر فاتحان، زندگی‌نامه داستانی شهیده سیده طیبه‌ سادات موسوی‌ زمانی به روایت محمدعلی گودینی است. دوران دفاع مقدس پرافتخارترین برهه از تاریخ معاصر ایران اسلامی است. الگویی به‌ یادماندنی از حیات طیبهٔ انقلاب اسلامی توأم با خلق صحنه‌های بسیار زیبایی از رشادت‌ها و از جان گذشتگی‌های آحاد ملت ایران در راه مبارزه با طاغوت‌های زمان و تحقق آرمان‌های بلند یک ملت ظلم‌ستیز؛ این‌گونه بود که هشت سال دفاع مقدس سربلندی این مردم شریف در پیشگاه تاریخ و ذلت ابرقدرت‌های شرق و غرب را به ارمغان آورد و در بزرگ‌ترین آوردگاه تاریخی ایران زمین، نه‌تنها وجبی از خاک عزیز ایران اسلامی از دست نرفت، بلکه جهانیان را مات و مبهوت عظمت و بزرگی خود نمودیم... 🕊🌱 🕊🌱 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
معرفی کتاب دخترم ناهید 🌱 بریده هایی از کتاب: ۱-ـ اسمت چیست؟ ـ ناهید. ـ کجایی هستی؟ ـ سنندجی. ـ تو که کردی، غریب نیستی، پس جرمت چه بوده؟ ناهید گفت: «دین‌داری.» گفت که به خاطر شرکت در کلاس قرآن و حمایت از امام دستگیرش کردند. گفت که از او خواستند به امام توهین کند و نکرد. گفت: «بمیرم هم این کار را نمی‌کنم. این آرزو را باید به گور ببرند.» ۲-ناهید گفت: «من از مرگ نمی‌ترسم. راه من همین است.» تهمینه گفت: «چگونه می‌شود راضی‌شان کنم آزادت کنند؟» ناهید گفت: «راهی ندارد.» تهمینه گفت: «چرا؟» گفت: «چند ماه است که شکنجه‌ام می‌کنند. تن به خفت ندادم. حاضر نیستم برای زنده‌ماندن ذلیل بشوم.» 🕊🌱 🕊🌱 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b