شهیده رقیه رضایی 🌱
مهریه رقیه یک سفر حج بود و چهارده سکه طلا، ازدواج با من به خاطر رضای خدا بود نه برای مادیات یا هر چیز دیگر.
در همسر داری اش طوری رفتار می کرد که همه اش رضایت خدا را مد نظر داشت.
سر سوزنی از تکالیفش را چه نسبت به من و چه در رفتار با دیگران کم یا زیاد نمی کرد.
خودش را فانی در خدا می دید.
هر وقت می خواست کاری انجام بدهد، با خودش می اندیشید که آیا این کار رضایت خدا را در پیش دارد؟ بعد هم جوابش را به سرعت پیدا می کرد.
راوی: همسر شهیده 💚
تاریخ شهادت: ۶۶/۵/۹ 🥀
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
🌺 زمانی که محمد هادی در تهران بود وصبح ها در بازار آهن فعالیت می کرد، و عصر اگر وقت می کرد با موتور کار می کرد
همیشه دست به خیر داشت. خصوصاً برای هیئت ها بسیار خرج می کرد.
✿ هادی میگفت باید مجلس "امام حسین" (علیه السلام) پر رونق باشد. باید این بچه ها که هیئت می آیند خاطره خوشی داشته باشند.
✿ هربار که برای هیئت و یا کارهای فرهنگی مسجد احتیاج به کمک مالی داشتیم اولین کسی که جلو می آمد هادی بود. همیشه آماده بود برای هزینه بود
اما چیزی برای خودش خرج نمی کرد. وقتی می فهمید که مثلا هیئت نوجوانان مسجد، احتیاج به کمک مالی دارد دریغ نمی کرد.
💙یا اگر می فهمیدکه شخصی احتیاج به پول دارد، حتی اگر شده قرض می کرد و کار او را راه می انداخت.
#سیره_شهدا
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
🌿شهیدی که سرش درد میکرد!!
⚘شبی خواب دیدم که پیکر مطهر شهید در تابوت است و تابوت نیز در مسجد روستایمان گذاشته شده است. آن شهید در تابوت با من سخن گفت و خواست که هنگام حرکت تابوت خیلی جسدش را به اطراف حمل نکنیم. علت را پرسیدم؛ او گفت: «سرم درد میکند و با حرکت تابوت دردش بیشتر میشود.»
⚘....پس از شهادت او به یاد خوابم افتادم و وقتی جسد را مشاهده کردم، دیدم دقیقاً گلوله به سر او اصابت کرده بود. شهید هاشمی اولین شهید روستای طلحه میباشد و به همین مناسبت گلزار شهدای طلحه نیز به نام «بهشت هاشمی» نامگذاری شده است.
✍🏻به روایت برادر
#شهید_سیدابوالحسن_هاشمی♥️🕊
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
18.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️مداحی روایت مادر شهید از تولد تا شهادت فرزندش
چشمام به دره خونهمون نگرون
قلبم شده بود پر خون، نگرون
هربار که شهیدی اومد خبرش
من بودم و گریهکنون نگرون
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 چشم انتظاری مادری تمام شد؛
🔹 لحظه اعلام خبر شناسایی هویت شهید تازه تفحص شده انتظامی پرویز پوردل پس از ۳۴ سال
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
💠 من بعضی وقت ها که سر سجاده زیارت عاشورا میخواندم به امام حسین میگفتم من دوست داشتم کاش در عاشورا بودم و مانند آن کسی که جلو تیر ها می ایستاد باشم ، تا هر تیری می آمد با سر و صورت آنها را میگرفتم ، گفتم محمد حسین جان من ادعا کردم ولی تو اقدام کردی !
بچه من با صورتش تمام تیر ها رو گرفته بود
❇️ یه عمر من روضه اربا اربا رو شنیده بودم ولی امروز به چشم دیدم پسر من هم اربا اربا شده بود. اینها هر کدوم با هر چی که داشتند هر توانی داشتند محمد حسین رو زده بودند!
💠 محمد حسین خودشو خرج کرد ؛ ما هم خودمونو خرج آقامون میکنیم چه ارزشی داره جون ناقابلمون در مقابل آقامون ؛ محمدحسین های دیگه هم هستند خالصانه خودشونو خرج خواهند کرد برای آقا شون
❇️ وقتی دستم رو بردم بالا ،
دستم آغشته به خون محمد حسین بود گفتم یا امام حسین هر وقت دستم را بالا بردم خالی بود ولی امروز با خون صورت پسرم که در دستمه میگم یا حسین ،
من هیچ نبودم امروز پسرم به من عزت داد تا با خون پسرم بگویم یا حسین ،
خیلی ازش ممنونم ، قربان قدم هایت که در این مسیر گام برداشتی ؛
الحمد الله که شهید ولایت شدی .
💠 پسر ۲۲ ساله ام میگفت خدا کنه تا لحظه آخر این اعتقادات مون رو تثبیت کنیم و حفظ کنیم بریم
جنازه اش را که دیدم گفتم قربونت برم هر چی رو هم که نگفتی ثابت کردی.
با همه سوراخ سوراخ های صورتش من همان زیبایی و نور را در چهره اش میدیدم.
💠 این بی مروت ها نگفتن این پسر جوونه مادر داره ، مادرش میخواد ببیندش ، با چه رو و وضعیتی ببینه! . .
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️وقت چیدن میوه
وقتی که باغبون، میوه رسیده رو چیده بود.
📚 منبع: کتاب سلیمانی عزیز
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
"برا خدا ناز کن؛ شهدا برا خدا ناز میکردن. گناه نمیکردن ولی عوضش برا خدا ناز میکردن، خدا هم نازشونو میخرید!
حاج_احمد_کریمی تیر خورد، رسیدن بالاسرش...
گفت: من دلم نمیخواد شهید بشم! گفتن: یعنی چی نمیخوای شهید بشی؟! برا خدا داری ناز میکنی؟
گفت: آره؛ من نمیخوام اینجوری شهید بشم، من میخوام مثل اربابم امام حسین ارباً اربا بشم... .
حاج احمد حرکت کرد سمت آمبولانس، بیسیمچی هم حرکت کرد، علی آزاد پناه هم حرکت کرد. سه تایی با هم. یک دفعه یه خمپاره اومد خورد وسطشون، دیدم حاج احمد ارباً اربا شده. همهی حاج احمد شد یه گونی پلاستیکی!
"نقل از حاج حسین یکتا"
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل هر کس که حسینیست
ز خود بی خبر است..
کشتهی عشقِ حسین علیه السلام از همه کس زندهتر است..
🏴 ما ملت امام حسینیم
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
آن باد
که آغشته
به بوی نفس
تــوست؛
از کوچهی ما
کاش
گذر داشته باشد ...
شهید عباس آسمیه🌷
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
شناسایی هویت شهید پرویز پوردل پس از ۳۴ سال؛
🌷 پیکر مطهر شهید مدافع وطن پرویز پوردل از شهدای دوران دفاع مقدس، با تلاش گروههای تفحص شهدا کشف و شناسایی شد.
شهید پرویز پوردل، فرزند اسماعیل، متولد سیزدهم فروردین ۱۳۴۷ تهران است.
او ساکن اسلامشهر تهران و از نیروهای ژاندارمری بود.
شهید پوردل در تک دشمن در منطقه زبیدات در ۲۱ تیرماه ۱۳۶۷ به فیض شهادت نائل آمد و پیکر پاکش در منطقه مفقود الاثر شد.
پس از گذشت ۳۴ سال از شهادتش، پیکر مطهر این شهید طی عملیات تفحص شهدا کشف و هویت او از طریق آزمایش DNA شناسایی شد.
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b