eitaa logo
رفاقت تا شهادت...🌱
4هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
5.1هزار ویدیو
42 فایل
بسـم‌ربّ‌عشــق ماهمیشھ‌فکرمیکنیم‌شھدا یه کارخاصی‌کردن‌کہ‌شھیدشدن❗ ، نه‌رفیق . .🖐🏽 اونا خیلی‌کارهارونکردن‌که شھید شدن :))💔 اگه انتقاد و پیشنهادی داشتی من اینجام @rabbani244 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
". همیشہ‌مےگفت: . واسہ‌ڪےڪارمےڪنے؟ . مےگفتم:امام‌حسین:)♥️🌱 . مےگفت:پس‌حرف‌هارو‌بیخیال :) . ڪار‌خودت‌روبڪن . جوابش‌باامام‌حسین . . .♥️:)" +شہیدمحمدحسین‌محمدخانے 🕊 ┄┅─✵🕊✵─┅┄
🌸 . . . گفتم: عاشقی را از که آموختی ، گفت: از آن شهید گمنامی که معشوق را ، حتی به قیمتِ از دست دادنِ هویت ، خریدار بود! :))))♥️ ┄┅─✵🕊✵─┅┄
‹🔗🥀› وَتـٰا‌ابـَد‌بہ‌آنـٰانکِہ‌ پلاکِشـٰان‌را‌ازگَردَن‌خـویش‌در‌آوردَنـد تـٰامانَند‌‌مادرشـٰان‌گمنام‌بِمـٰانند‌مَدیونیم💔!' ┄┅─✵🕊✵─┅┄
♥️ ازدرانداختنت‌ازپنجرھ‌بیاتو! بجنگ‌واسہ‌خواسته‌هات.. نـاامیدنشو(: خداببینہ‌سفت‌وسخت‌چسبیدی‌بہ ‌خواستت، بهت‌میدھ‌خواستہ‌‌ات‌رو! ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ ┄┅─✵🕊✵─┅┄
هرکه را جام شهادټ ندهند..."🕊 🧡 🧡 ┄┅─✵🕊✵─┅┄
به‌جوانان‌بگوییدامروزچشم شهیدان‌به‌شماست‌،به‌پاخیزید اسلام‌وخودرا دریابید🖐🏼(: ┄┅─✵🕊✵─┅┄
میگفت:قبل‌ازشوخی نیتِ‌تقرب‌ڪن‌وتودلت‌بگو: دل‌یہ‌مؤمن‌ُشادمیڪنم،قربة‌الی‌الله این‌شوخیاتم‌میشہ‌عبادت..🖐🏻 🦋 ✨ ‎‌‌‎‌‌ ┄┅─✵🕊✵─┅┄
🕊 *💔 بعد از شهادت تکفیری ها روی بدن و سینه شهید نفت ریختند و آتش زدند😔، اما فقط لباس های شهید سوخت و بدن سالم ماند. *مادر شهید می‌گفت: *قبلا هم به خاطر تصادف دچار سوختگی شده بود اما به خاطر عزاداری و سینه زنی برای امام حسین(ع) هیچ آسیبی به بدنش نرسیده بود.✨🌱 *شهید غلامرضا لنگری زاده *اولین شهید مدافع حرم کرمان شادی روحشون صلوات🌷 ┄┅─✵🕊✵─┅┄
💚🌱 🌿و سلام بر او که می گفت: «دینِ صحیح این است که هر یک از ما به محمدِ کوچک و علیِ کوچک تبدیل شود و کار و تلاش کند، دین این است و غیر آن لغو و پوچ» | شهید امام موسی صدر❣| ┄┅─✵🕊✵─┅┄
✍شهید آوینی: «خون» با حسین پیمان «ریختن» بسته است، «سر» با حسین پیمان «باختن» شهید همت: حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست می‌دارم شهید سلیمانی: امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند 🥀 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
🎋 🥀شهید مدافع‌حرم روز عاشورا، وقتی که با بچه‌های هیئت، سرگرم پذیرایی از دسته‌جات عزاداری بودیم، وسط هیئت زنجیرزنان چهره‌ای آشنا دیدم! باورم نمی‌شد که خودش باشد اما نزدیکتر که رسیدم، خودش بود. با شال عزا چشمانش را بسته بود و با چشمِ دل راه می‌رفت. بغلش کردم و گفتم «امین جان! چشمانت؟» خندید و گفت «کُلُّنا عبّاسکِ یا زَینب» و رفت! بعد از شهادتش فهمیدم که در سوریه، آنها را کنار حرم عمه‌ی سادات، جا گذاشته بود. رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ته خوشبختی یه عاشق وقتی به اربابش میره💔 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b