eitaa logo
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
584 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
386 ویدیو
15 فایل
بسمِ الله الرَّحمٰنِ الرَّحیم🌸 یاران! پای در راھ نهیم کھ این راھ رفتنی است و نھ گفتنی..🕊✨ ‌ اینجاییم تا از لوحِ قلبمان محافظت کنیم کھ: نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست !🌒 چھ کنم حرف دگر یاد نداد استادم..🌱 ‌ ٫ سلامتے و ظهور بقیھ الله (عج) صلوات !🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
#زیارت_آل‌یٰـس🌸🌱 💚 | چلـه‌ی‌ظهـور'!
روزِ هشتم چلـه🌱... بـھ نیابت از رفیق و برادر شهیدمان ، آقا محمدحسین محمدخانے❤️'! 🕊!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
- ساعت بہ وقت عاشقے💕✨ بہ وقت『ملجاء'🌿』‌
✨🌷✨🌷 🌷✨🌷 ✨🌷 🌷 بسم‌رب‌الحسین'؏- 『ملجاء'🌿』 (فَفَروا اِلےَ الحُسین'؏❤️!) "ادامہ‌قسمت‌بیست‌ودوم - این‌دلو‌باید‌ساخت! 📜" سرجاش جا به جا شد و گفت: بذار یه جور بگم خوب بفهمی. دین، یعنی عشق و حال! چشام گرد شد: چی گفتی؟ عشق و حال؟ گرفتی منو؟ خندید و گفت: حق داری باور نکنی. چیزی که از دین و ایمونمون بهمون گفتن و تعریفی که تو ذهنمون جا دادن، چیزی بوده که به اشتباه باب شده! همیشه گفتن: دیندار باش! بدرد آخرتت میخوره! یا ایمانتو حفظ کن، اونور بخاطرش ازت سوال میشه! در حالی که اصلا اینطور نیست! -نیست؟؟؟ +نه نیست! آره دیندار باشی به درد آخرتت میخوره اما چرا؟ اونور از ایمان داشتن یا نداشتنت نمی پرسن! ازت میپرسن دنیاتو چجوری ساختی؟ چجوری گذروندیش؟ مکثی کرد و گفت: یادته اون روز که رفتیم بهشت زهرا (س) بهت گفتم اون دنیا یه سوال میپرسن که از هر سوالی مهم تره؟ اینقدر اون روز رو مرور کرده بودم که لحظه لحظه‌ش رو لوح خاطرات ذهنم حک شده بود. سرتکون دادم. گفت: گفتم ازت میپرسن در دنیا چه کردی! اما چرا؟ چرا میپرسن در دنیا چه کردی؟ چند ثانیه سکوت کردم و بعد با تردید گفتم: خب... چون خدا ازمون خواسته تو زندگیمون کارایی رو بکنیم که خودش گفته... فکر کنم بخاطر همین هم میپرسن چیکار کردی! میخوان بدونن خواسته خدا رو عملی کردی یا نه! -علی اکبر؟ بنظر تو خدا به نماز خوندن ما نیازی داره؟ مثلا اگه شکرش نکنیم، چیزی ازش کم میشه؟ یا جلوش سجده کنیم، چیزی بهش اضافه میشه... سوال خوبی بود که جوابش مشخص بود اما همین جواب مشخص، کلی سوال پشتش داشت! اگر خدا به دولا راست شدن ما احتیاجی نداره، پس نماز بخونیم که چی؟ فکرم عجیب درگیر شده بود، اونقدر که یادم رفت جواب سوال سعید رو بدم. گفت: یا بنظرت اگر ما مال مردم رو بالا بکشیم، دزدی کنیم یا شراب بخوریم یا ... یا به نامحرم نگاه کنیم یا یه جوری بپوشیم و رفتار کنیم که نامحرم بهمون نگاه کنه، اتفاقی برای خدا میوفته؟ سرمو انداختم پایین: برای خدا اتفاقی نمیوفته. اما ما رو میفرسته جهنم! -آها! خب چرا؟ وقتی اتفاقی واسش نمیوفته پس چرا میفرستتمون جهنم؟ +چون به حرفش گوش نکردیم! -چرا وقتی اینکارا به نظر لذت بخش میاد، گفته نکنیم؟ شانه بالا دادم: چمیدونم! خب خدا ما رو آفریده! هر قانونی میتونه بذاره برامون... -نه دیگه نشد! اگر به «هر قانونی» بود که سنگ رو سنگ بند نمیشد! خدا خودش با ظلم مخالفه اونوقت بیاد همینجوری بی دلیل قانون بذاره؟ کاری که خودِ خودِ ظلمه؟ چند ثانیه تو چشماش نگاه کردم و بعد پرسیدم: چی میخوای بگی سعید؟ لبخندی زد و گفت: میخوام بگم دین، یه قانون نیست! دین، سبک زندگیه! سبکی که یه زندگی بی نقص برات میسازه! دین یعنی همون چیزایی که دلت میخواد! دین یعنی کیف دنیا رو بردن! از زندگی لذت بردن! دین یعنی عشق و حال! -نمیفهممت! اگر دین، هر چی دلت میخواد باشه، خب اونایی که... چمیدونم... شراب میخورن، مال مردمو بالا میکشن، به نامحرم نگاه میکنن هم دلشون میخواد که میکنن دیگه... در حالی که کاراشون خلافه دینه! تا خواست جواب بده گفتم: بعدشم! اگر به عشق و حاله چرا خدا برای عمل نکردن بهش جهنم رو آفریده؟ مگه عشق و حال زورکی هم میشه؟ سعید زیر چشمی نگام کرد و گفت: تموم شد؟ سرتکون دادم. با خنده گفت: حالا اون پیچ صداتو بچرخون! کمش کن که بچه ها بالا دارن کار میکنن! دستم رو رو دهنم گذاشتم و دستپاچه گفتم: آخ ببخشید! حواسم نبود... -عیبی نداره... ولی کلا تو بحثای این سبکی تند نرو! حتی اگر مخالفی هم سعی کن با آرامش پیش بری! اینطوری فقط اعصاب خودتو خورد میکنی... سرتکون دادم و آروم چشم گفتم. لبخندی زد و گفت: برا تک تک حرفات جواب دارم! حالِ شنیدن داری؟ 💬- این‌عاشقانہ‌، ادامہ‌دارد...🕊 هدیہ بہ آقای جوانان حضرت‌علےاکبر'ع💕 بہ‌قلم: نوڪرالحسن (مرضیہ_قاف) ✋🏻✨ 🖇 ✨قرارگاه‌شھیدغلامے https://eitaa.com/shahid_gholami_73 🌷 ✨🌷 🌷✨🌷 ✨🌷✨🌷
✨🌷✨🌷 🌷✨🌷 ✨🌷 🌷 بسم‌رب‌الحسین'؏- 『ملجاء'🌿』 (فَفَروا اِلےَ الحُسین'؏❤️!) "ادامہ‌قسمت‌بیست‌ودوم - این‌دلو‌باید‌ساخت! 📜" مشتاقانه سرتکون دادم که شروع کرد: ببین داداشم! اونی که تو اسمشو میذاری، دل خواستن؛ هوای نفسه! اما تن دادن بهش، تقصیر دله! به قلبم اشاره کرد و گفت: برای داشتن زندگی خوب، این دلو باید ساخت! گیج و گنگ گفتم: بازم نمیفهممت! -علی اکبر قرآن کلام همون خداییه که ما رو آفریده! درست؟ سرتکون دادم. گفت: پس چم و خمِ دل و جونمونو از هر کسی بهتر میدونه! درست؟ +درست! -همون خدا تو قرآنش گفته: الا بذکر الله، تطمئن القلوب!... بنظرت دلی که به یاد خدا آروم میشه، به خلاف حرف خدا علاقه نشون میده؟ حرفش خیلی حق بود! اما با چیزایی که از قبل میدونستم، مثلا اینکه خیلی ها «دلشون میخواد» فلان کارو بکنن، جور در نمیومد. سکوتم رو که دید گفت: مثل این میمونه که بگی طرف عاشق یکیه ولی میره دست تو دست دشمن عشقش میذاره! میشه؟ اصلا جور درمیاد؟ راست میگفت! نمیشد. پرسیدم: پس... برای چی میرن سمت گناه و میگن دلم خواست؟ یا خودِ من! چرا دیشب دلم خواست بخونم؟ لبخندی زد و گفت: نه تو دلت خواست، نه هر کس که گناه میکنه! -پس ... چیه؟ + ببین! نفس تا جایی که بتونه به دل نزدیک میشه! نفسی که جای شیطانه، نزدیک دلی میشه، که اگر بخواد زمینو به آسمون میدوزه! میاد نزدیک دل میشه و آروم آروم سر راهش سنگ و کلوخ گناه میذاره! اما با ظاهر زیبا نه با شکل زشتی که داره... با ظاهری که هر کس ببینه محوش میشه و سمتش میره! بشکنی زدم و گفتم: آها ببین! خودتم داری میگی قشنگه و هر کس سمتش میره! پس تقصیر ما نیست! لبخند معناداری زد و گفت: اگه اینو گفتم، قبلشم گفتم که این دلو باید ساخت! سکوت کردم. گفت: دلی که هنوز خام باشه و نساخته باشنش، علاقه و میلش، بی هوا سمت اون زیبایی ظاهری میتازه و فریب نفسش رو میخوره! اینقدر محو زیباییش شده که فقط میره تا بهش برسه! با سرعت... و وقتی بهش میرسه با کله به اون صخره میخوره و هر چی تو راه رسیدن بهش کیف کرده هم کوفتش میشه! تا به خودش میاد، زیر پاش خالی میشه و میوفته تو چاهی که شیطان براش کنده بود! داد و فریاد میکشه! کمک میخواد! اما همون شیطان میاد بالا سرش وامیسته هر هر به وضعش میخنده! هی میگه کمکم کن! تو بودی که منو تو این چاه انداختی اما شیطان میگه: به من ربطی نداره! من که مجبورت نکردم! میخواستی به حرفم گوش نکنی! من از خدا میترسم و به توئه گناهکار کمک نمیکنم! عین آیات سوره حشر... آهی کشید و گفت: اما میدونی کجا ترسناک میشه؟ + کجا؟ -اونجا که اینقدر این دل به سنگ و کلوخ گناه میخوره که خودشم سنگ میشه! کم کم از خوردن به صخره های گناهی که نفسش جلو پاش میذاره دردش نمیگیره! و... این دقیقا وقتیه که خدا دیگه نگات نمیکنه :) چند بار با خودم چرتکه انداختم و حرفاشو تجزیه تحلیل کردم. راست میگفت! اما هنوزم هزار تا علامت سوال تو سرم بود! پرسیدم: سعید... حرفات قبول! اما نگا... خودتم گفتی شیطان میگه از خدا میترسم! یعنی... یعنی همون وضع و حال ما... هنوزم میگم: اگر دین عشق و حاله، پس چرا برای انجام ندادنش باید بریم جهنم؟ 💬- این‌عاشقانہ‌، ادامہ‌دارد...🕊 هدیہ بہ آقای جوانان حضرت‌علےاکبر'ع💕 بہ‌قلم: نوڪرالحسن (مرضیہ_قاف) ✋🏻✨ 🖇 ✨قرارگاه‌شھیدغلامے https://eitaa.com/shahid_gholami_73 🌷 ✨🌷 🌷✨🌷 ✨🌷✨🌷
رفقا جواب شما برای سوال علےاکبر چیه؟ اگر شما جای سعید بودید، چجوری قانعش مےڪردید؟ - https://harfeto.timefriend.net/16382092377844 مشتاقم نظراتتون رو بدونم✋🏻🌱... ناشناسو خالے نذاریدا❤️'!
‹بِسم‌رَب‌ِّمولاناٰ،صاحِب‌ألزَمان'؏ـج🌹🌿›
[ 💕 ] صبر ڪن✋🏻'! خدا در رو باز مےڪند❤️... فقط نشستن و مودب بودن ڪار توئـھ! اما باز کردن یا نکردنِ دَر با اوست🌱... اگر دیدی تاخیر افتاد، پشت در بایست! مبادا بروی و بگویے چیزی نمےدهند🚶‍♂، دَر را محکم نزنے یا اصلا نزنے ... صاحب خانه خودش مےداند✨! آنجا بنشین🌸(: [ حاج اسماعیل دولابے🌹 ] .🌼'| sᴀʜɪᴅ.ɢʜᴏʟᴀᴍɪ
[ (عج)💚 ] من غرق دنیایمم🚶‍♂... فڪری بـھ حالـم ڪن✨! خیلے بدی ڪردم، آقا حلالم ڪن💔'! .🌸'| sᴀʜɪᴅ.ɢʜᴏʟᴀᴍɪ
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
#زیارت_آل‌یٰـس🌸🌱 💚 | چلـه‌ی‌ظهـور'!
روزِ نهم چلـه🌱... بـھ نیابت از رفیق و برادر شهیدمان ، حاج حسین همدانے❤️'! 🕊!
[ 💕 ] زینبے هستم و با گنبد او هم وطنم✋🏻... بـھ فدای حرمش این قطعات بدنم‌❤️(: .🌸'| sᴀʜɪᴅ.ɢʜᴏʟᴀᴍɪ
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
[ #داداش‌حسین💕 ] زینبے هستم و با گنبد او هم وطنم✋🏻... بـھ فدای حرمش این قطعات بدنم‌❤️(: .🌸'| sᴀʜɪᴅ
از لبخندت برایم بگو برادرم ... وقت رفتن، همان لحظه ڪه پر کشیدی، چه دیدی ؟ ڪه اینطور بـھ لبت خنده نشست❤️(:
-🍁✨ پاییزۍ ڪه نباشے🚶🏻‍♂ هر روز، دلم مثل برگ ها مےریزد🍂! براۍ یڪ لـحظہ دیدنت❤️' هر روز ... لہ مےشود زیر پاۍ عابران وقتے روز تمــــام مےشـود و تــو هنــوز، نیامدۍ💔(: (عج)💚 .🌸'| sᴀʜɪᴅ.ɢʜᴏʟᴀᴍɪ
من حقمہ ڪه ... لایـق نشـدم 💔! من حقمہ چون ... عاشـــق نشدم ❤️! :)✨ .🌱'| sᴀʜɪᴅ.ɢʜᴏʟᴀᴍɪ
نصفـه شبے یـھ چیزی ذهنمو درگیر ڪرده🚶‍♂!
میگن قراره طرفای غرب ایران برف و بارون بیاد🌧...
یعنے اگه تو مدینه هم بارون ببارھ مزار امام حسن(ع)، گِل میشه💔؟
‹بِسم‌رَب‌ِّمولاناٰ،صاحِب‌ألزَمان'؏ـج🌹🌿›
[ 💕 ] از هر چیز تعریف ڪردند🌱، بگو ڪار خداست ...✨ مــــال خــــداست ...✨ نڪند خدا را بپوشانی و آن را بہ خودت، یا غیر خودت نسبت دهی🚶🏻‍♂! ڪه ظلمی بزرگ تر از این نیست'💔(: [ حاج اسماعیل دولابے🌹 ] .🌼'| sᴀʜɪᴅ.ɢʜᴏʟᴀᴍɪ
🌿!¡ - تو ضمانت نڪنے ... در شب قبرم چہ ڪنم💔(: '؏🌱 🌷 .🌼'| sᴀʜɪᴅ.ɢʜᴏʟᴀᴍɪ
فاطمیه دوسال پیش یادتونه؟! حاج قاسم رو از دست دادیم . . . هنوز انتقام سخته پابرجاست اما محرم معمولا همه هستن دیگه حتی اون گناه کارِ مثل منم میاد اون نماز نخونه هم میاد ، همه میان اما فاطمیه خصوصیه هرکسی نمیاد هرکسی دعوت نمیشه!'
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
فاطمیه دوسال پیش یادتونه؟! حاج قاسم رو از دست دادیم . . . هنوز انتقام سخته پابرجاست اما محرم معمولا
رفقا ...✋🏻! بیاین از همین الان دست به دامن امام حسن (ع) بشیم💚... التماس ڪنیم این فاطمیه ما رو هم به جمع گریه‌ڪن های مادرشون راه بدن🕊... دست گدایےمونو سمت امام حسین (ع) دراز ڪنیم، بگیم آقا جان❤️! وظیفه بود تو محرمتون گریه ڪنیم، سینه بزنیم اما آقا ! شما رو به اشکامون ! به یا حسین (ع) هایے ڪه با دل شڪسته گفتیم، راهمون بدیم بیایم با اشکامون، هم دردِ شما باشیم💔...
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
رفقا ...✋🏻! بیاین از همین الان دست به دامن امام حسن (ع) بشیم💚... التماس ڪنیم این فاطمیه ما رو هم به
صاحب عزای اهل بیت تو دنیا، امام زمانه (عج)✨ بیاین یـھ قول و قراری با آقا بذاریم✋🏻! بگیم پسرِ مهربونِ حضرت زهرا 'س'❤️(: من بخاطر دلِ شما ... برای تعجیل در فرج شما ... برای یـھ لبخند شما ... فلان گناهم رو ترڪ مےڪنم🌱! یا فلان عمل صالح رو همیشه انجام میدم🌹! شما هم ما رو راه بدین، بیایم ڪنارتون، زیر سایه‌تون، دو قطره اشڪ بریزیم ... دنیا و آخرتمونو بسازیم 🕊🌸!
- ای‌بُردھ‌امان‌ازدل‌ِعشاق❤️... ڪجایۍ؟💔(: .🌸'| sᴀʜɪᴅ.ɢʜᴏʟᴀᴍɪ
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
#زیارت_آل‌یٰـس🌸🌱 💚 | چلـه‌ی‌ظهـور'!
روزِ دهم چلـه🌱... بـھ نیابت از دانشمند شهید ، دڪتر مجید شهریاری❤️'! 🕊!