961879809_-224380.mp3
9.9M
به یاد امامِ صادق (؏) ✨؛
حاجتِ دلا همینه ..
به زودی باشه ایشالا ،
وعدھ ی ما ها مدینه !💚(:
مدینه شهرِ غربت و غم ..
مزارِ بانوی بےحرم !💔
قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
- ملازمِ حرم !💛(:
#حسین_دنیا_آمد ..
امام ڪاظم (؏) تبسم ڪردند !
ڪسی برایِ پارھ ڪردن بند اسارت آمدھ است !❤️(:
4_6041831216561258618.mp3
12.4M
بارون میبارھ از چشم تَرِت!
بےتابِ تو شدھ
معصومه(س)، دخترت💔(:
قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
- ملازمِ حرم !💛(:
#حسین_دنیا_آمد ..
امام رضا (؏) تبسم ڪردند !
مرهمِ دردِ غربت آمدھ است !❤️(:
قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
#حسین_دنیا_آمد .. امام رضا (؏) تبسم ڪردند ! مرهمِ دردِ غربت آمدھ است !❤️(:
مثل یک خوابه وعده گاه ما تو صحن انقلابه.mp3
3.73M
مثلِ یڪ خوابه ..
وعدھ گاھِ ما تو صحنِ انقلابه !💛(:
قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
- ملازمِ حرم !💛(:
#حسین_دنیا_آمد ..
امام مهدی (عج) تبسم ڪردند💚؛
ڪسی برایِ یاری آمدھ است !❤️(:
قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
#حسین_دنیا_آمد .. امام مهدی (عج) تبسم ڪردند💚؛ ڪسی برایِ یاری آمدھ است !❤️(:
یروز میاد با ذوالفقار اونی که مرده.mp3
19.75M
یه روز میاد با ذوالفقار ؛
اونے ڪه مَردھ !💚
همونے ڪه ڪوھ غم و بلا و دردھ💔
برای ما حسینےها آقایے ڪردھ🌸(:
آقا بیا ؛✨
امید شیعه ها بیا !❤️
آقا بیا ؛✨
امیرِ با وفا بیا !❤️
آقا بیا ؛✨
با پرچمِ امام ڪربلا بیا !❤️
قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
- ملازمِ حرم !💛(:
برادر جان ؛
من را ببین ! اینجا این گوشه نشسته ام !
این دفترِ زندگے و این قلمِ عملم ؛ ڪنارم !✨
لحظه ای منت سرِ این شاگردِ تنبلِ ڪلاسِ شهادت بگذار !
بیا و بگو چطور بر صفحاتِ حیاتم بنویسم ڪه مهرِ لبخندِ آسمان ، پایِ هر برگِ دفترم بنشیند ؟ ❤️(:
چطور ورق ورق بگذرم ڪه آخرِ دفترم ، در صفحه فوت ، مهرِ شهادت بزنند ؟❤️(:
#عزیزترین_رفیق_تولدت_مبارک💕
قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
لبخند تو را چند صباحےست ندیدم ..💔 یڪبارِ دگر ، خانه ات آباد ؛ بگو سیب !✨(:
Γ
.
#خاطراتِ_او .
دفعه اولی ڪه حسین به سوریه رفت خیلے برای ما سخت گذشت !💔
نه تنها روزشماری مےڪردیم برای بازگشتش ؛ بلڪه ثانیه ها را هم مےشمردیم تا برگردد .✨(:
یڪ روز تماس گرفت و گفت :
سهشنبه شب برمےگردم !
بینهایت خوشحال شدیم .💕
از ساعت دھ شب در فرودگاھ امام خمینے (رھ) با یڪ سبد گل بزرگ منتظر برگشت ایشان بودیم ڪه تقریباً برای ساعت سه هواپیمایش روی زمین نشست . ✈️
تمام مدت پشت شیشه های سالن پرواز قرآن مےخوندیم و ذڪر مےگفتیم تا از روی پله ها دیدیمش .❤️
شاد و خوشحال به سمتش رفتیم .
تا از گیت بیرون آمد تا ما را با آن سبد گل بزرگ دید با غمِ بزرگے ڪه در چشماش و صداش نمایان بود گفت :
تو رو خدا برید آنطرف و گل را مخفی کنید .
ما هم اطاعت ڪردیم و خودمان را از گیت دور ڪردیم وقتی آمد بیرون و از او علت را جویا شدیم با حالِ عجیبے گفت :
تو این پرواز چند تا شهید آوردیم !🌷
تازھ خیلے از این شهدا در منطقه جاموند 🥀. مےترسم پدر و مادر یڪی از شهدا این دستهگل ها رو ببینه و آھ بکشه .💔
تمام راھ برگشت از فرودگاھ را با چشم اشڪبار طی ڪردیم تا رسیدیم به منزل .🚗
تا نمازِ صبح نشست و از خاطرات تلخِ حلب گفت و ما گریه ڪردیم . 💔
به خاطر همین اتفاقات بار دوم ڪه از سوریه برگشت بےخبر آمد ! (:
| به روایتِ #مادرِ_شهید💕✨ |
.
L
قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
Γ . #خاطراتِ_او . دفعه اولی ڪه حسین به سوریه رفت خیلے برای ما سخت گذشت !💔 نه تنها روزشماری مےڪردی
برگرد و باز از خاطرات بگو ..
ڪه ما گریه ڪنیم !
ما اشڪِ خاطرھ شدنت را ..
دوست نداریم ! 💔(:
چند سالےست جایت شدھ در قاب و
در تصاویرمان خالے ! 🚶♂
عڪست ڪنارِ ڪیڪ بود ولے ..
شمع ها سوختند ! 🕯
انگار حسینِ در قاب ، آشنا نبود با رسمِ فوت ڪردنِ شمعِ تولد !💔(:
#عزیزترین_رفیق_تولدت_مبارک💕