#قرارِعاشقۍ❤️
قࢪائت دعاے فرج ...
بهنیّٺ برادࢪشهیدمانمےخوانیم 🌱
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 💐💚
@shahid_gomnam15
میگن دعای دسته جمعی زودتر اجابت میشه
دورهم جمع شدیم و برای فرج امر مولامون دعا میخونیم تو هم اگه دلت تنگه و پای کاری
بگو یاعلی✋
@shahid_gomnam15
بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
🔸🔹#دعای_عصر_غیبت🔹🔸
#دعایی که در زمان غیبت بایدهر روز خوانده شود🙏
#اللهُمَّ_عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،
🔹 فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
#اَللهُمَّ_عَرِّفنی رَسُولَکَ،
🔹 فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
#اللهُمَّ_عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم
🔹 تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ .
🌟 #دعای_غریق
✨ دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان
یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ
🔹یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ 🔹
ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
برادرشھیدابراهیمهادے 🌿'
#صفـــ۱۷ــفحه 📚
•﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه کنیم که امام زمان علیه السلام
نگاه ویژه به ما داشته باشد؟
@shahid_gomnam15
میشود کمی ما را دعا کنید
دلمان عجیب زخمی ست
جا نمی شویم
نه در زمین...
نه در زمان
#سلام_صبحتون_شهدایی
@shahid_gomnam15
#شهیدانه
🌹🕊اے شهیـد
میدانم از اینجا
ڪہ من نشسته ام
تا آنجا که تو ایستادهاے
فاصله بسیار استـ
امّا ڪافیستـ
تو فقط دستم را بگیرے
دیگر فاصلهاے نمی ماند🕊🌹
#شهیدمحمدرضاملائزمانی
#هویزه
@shahid_gomnam15
💔
امام خمینی رحمهاللهعلیه:
#شهادت یڪ هدیہ اے است
ازطرف خداوندتبارڪ و تعالے
براے آن ڪسانےڪہ لایق هستند.
آناتولےمیرزایی
مسیحی تازه مسلمان شده
لایق #شهادت شد
درحالےکه بعضی مسلمانان
پیشانےپینه بسته از مُهر جانماز
به خاطر نداشتن بصیرت، مردند
#شهید_آناتولی_میرزایی🌹
@shahid_gomnam15
شهید گمنام
داري، اين اتفاق خيلي عجيب نيست! گفت: يعني چي؟! يعني به خاطر تيپ و قيافهام اين حرف رو زده. لبخندي زد
چند ماه از پيروزي انقلاب گذشت. يکي از دوستان به من گفت: فردا با ابراهيم
برويد ســازمان تربيت بدني، آقاي داودي)رئيس ســازمان( با شما کار دارند!
فردا صبح آدرس گرفتيم و رفتيم ســازمان. آقــاي داودي که معلم دوران
دبيرستان ابراهيم بود خيلي ما را تحويل گرفت.
بعد به همراه چند نفر ديگر وارد سالن شديم. ايشان براي ما صحبت کرد و
گفت: شما که افرادي ورزشکار و انقلابی هستيد، بيائيد در سازمان و مسئوليت
قبول کنيد و...
ايشان به من و ابراهيم گفت: مسئوليت بازرسي سازمان را براي شما گذاشتهايم.
ما هم پس از کمي صحبت قبول کرديم. از فرداي آن روزکار ما شروع شد. هر
جا که به مشکل برميخورديم با آقاي داودي هماهنگ ميکرديم.
فراموش نميكنم، صبح يک روز ابراهيم وارد دفتر بازرســي شــد و سؤال
کرد: چيکار ميکني؟
گفتم: هيچي، دارم حکم انفصال از خدمت ميزنم. پرسيد: براي کي!؟
ادامه دادم: گزارش رســيده رئيس يکي از فدراسيونها با قيافه خيلي زننده
به محل كار ميياد. برخوردهاي خيلي نامناسب با کارمندها خصوصًا خانمها
داره. حتي گفته اند مواضعي مخالف حرکت انقالب داره. تازه همســرش هم
حجاب نداره
#رفیق_شهیدم
ادامه دارد
@shahid_gomnam15
تلـــــنگࢪانھ🔔
ما برایِ نعمتِ دین،
زیر دِین خیلیها هستیم!
حیف که بعضی ها یادشون رفته..💔
#شهداشرمندهایم🕊
یادش بخیر.m4a
2.28M
🎧 یاد اون مرداے
یہ رنگ یادش بخیر
شهادت تموم آرزومہ💔🥀
#بسیار_دلنشین
شهید گمنام
🎧 یاد اون مرداے یہ رنگ یادش بخیر شهادت تموم آرزومہ💔🥀 #بسیار_دلنشین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بی لبخند نمی دیدیش. به دیگران هم می گفت: از صبح که بیدار می شین، به همه لبخند بزنین. دلشون رو شاد می کنین. براتون حسنه می نویسن.
#عبدالله_میثمی
@shahid_gomnam15
🌸 بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین 🌸
هفدهمین روز (30بهمن) چله ی ختم صلوات مون هدیه به روح مطهر #شهید_مهدی_زین_الدین سلامتی و تعجیل در فرج حضرت مهدی (عج) میباشد #ختم_صلوات دست جمعی مون روزانه ۱۰۰ مرتبه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
🌱🌸🌱🌺🌱🌸🌱🌺🌱🌸🌱🌺🌱
گروه ختم صلوات مون
⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3400007970C7419aa8d81
رجبــ🌙ماه تـوبه است...
«يامُقيل العَثَرات»است...
ای كه لغزشها را اقاله" میكنی🙂!
اقاله "یعنی؛
اگر توبه کنیم
طوری با ما معامله میكند که؛
گویا گناهی مرتكب نشدهايم!
اگر با حضورقلبـ♥️
در قنوت ياسجده بگويید،
توفيقاتیکهگاهیباگناهسلبمیشود(:
بازمیگردد💫....
روز های پایانی ماه رجب
لحظه هارا دریاب♥️
☜ تَࢪڪِگُناہ
#کانال_شهید_گمنام_رو_به_دوستان_خودتون_معرفی_کنید
⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/105185438C4324fc896c
🌷 کتاب (کتاب مخفی) 🌷
#قسمت_پنجاه_یکم
نفر سوم با مشعل بزرگی در دست از پشت سرشان پیش آمده و مشعل را تا جایی که می تواند بالا نگه نی دارد تا صورت نصرانی را ببیند . یکی از آن ها (زبیر) نام دارد . زبیر با قدم های آرام پیش آمده و برابر نصرانی می ایستد . شمشیری توی دستش آماده دفاع است . زبیر به چشمان نصرانی نگاه می کند و می پرسد:
_ کیستی و چه می خواهی ؟!
نصرانی با دقت به آن سه نفر نگاه می کند. به شمشیر ها خیره می شود و آرام می گوید:
_ خطری برای شما ندارم . به امید مشک آبی به این سو آمدم .
زبیر همان طور که نگاهش می کند، می گوید:
_ چهره ات به فراریان می ماند ! از چیزی و کسی گریخته ای ؟!
نصرانی نگاهش می کند و می گوید:
_ نه !
زبیر می پرسد :
_ از کجا می آیی و به کجا می روی ؟!
_ از مدینه آمده ام و به شرق می روم. به مرز ایران .
زبیر سری تکان می دهد . نگاهی به همراهانش نی اندازد و رو به نصرانی می گوید:
_ مسافر برهوت نیستی چرا که مسافران برهوت خوب می دانند که شب وقت مناسبی برای رفتن نیست !
با تامل در نگاه نصرانی خیره می شود و ادامه می دهد:
_ برهوت در روز ، راه مسافران است و در شب راه راهزنان !
نصرانی لبخندی می زند و می گوید:
_ من راهزن نیستم !
ادامه دارد...
#کتاب_مخفی
@shahid_gomnam15