eitaa logo
شهید گمنام
3.4هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.2هزار ویدیو
93 فایل
🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ࢪفیق‌شهیدشهیدت‌میڪند.🥀 ارتباط با مدیر کانال شهید گمنام ⤵️⤵️⤵️ @khakreezfarhangi ⤵️⤵️⤵️ @gomnam30 خادم تبادل ⤵️⤵️⤵️ @YaFateme1349
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🕊 تلاوت آیات‌ قرآن ڪریم ؛ ۩ بــِہ نـیّـت‌ برادرشھیدابراهیم‌هادے 🌿' 📚 •﴿رفیق‌شھیدم‌ابراهیم‌هادے‌‌﴾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 عنایت ویژه (عج) به خانمی که به خاطر حفظ هفت سال از خانه بیرون نیامد 🎙 @shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می‌گذرد کاروان، روی گل ارغوان قافله ‌سالار آن، سرو شهید جوان در غم این عاشقان، چشم فلک خون ‌فشان داغ جدایی به دل، آتش حسرت به جان خورشیدی تابیدی،‌ ای شهید در دل‌ها جاویدی،‌ ای شهید می‌گرید در سوگت، آسمان می‌سوزد از داغت، شمع جان چون روید لاله از، خاک تو یاد آرم از جان، پاک تو (2) هفته دفاع مقدس گرامی باد شادی روح مطهر شهدای عزیزمان صلوات 🌼مسافر آسمان @shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 راز عکس رزمنده ای که رب را به جای کمپوت مجبور شد بخورد 🔹️ ترکش خمپاره پیشونیش را چاک داده بود، خون از سرش جاری و از دستش هم می خود روی زمین می‌ریخت. ◇ از او پرسیدم چه حرفی برای مردم داری؟ ◇ با لبخند گفت: از مردم کشورم می خواهم وقتی برای جبهه ها کمپوت می فرستند، عکس روی کمپوتها را نکنن! ◇ گفتم: داره ضبط میشه برادر ی حرف بهتری بگو ◇ با همون طنازی گفت: آخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه افتاده و آشپزخانه به زور ازم تحویل گرفته است. @shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ // جانبازان موجی سراینده: مرحوم ابوالفضل سپهر ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ @shahid_gomnam15
🇮🇷🕊 هفته ، سالگرد آغاز روزهای پُرالتهاب عشق و رشادت، بر حماسه آفرینان با ایمان انقلاب اسلامی گرامی باد. **دفاع_مقدس** **سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان** امام_زمان_عج @shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 نگاهی گذرا بر زندگی جانباز شهید احمد صداقتی 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 @shahid_gomnam15
🌱 پیکرم هم بر نگردد🥀 پدر شهید می‌گوید: احمد همیشه می‌گفت: «بابا، اگر من شهید شدم از من بت نسازید، همینی که هستم را بگویید»؛ او می‌گفت: «دوست دارم، پیکرم هم برنگردد و شهادتم ریا نباشد. @shahid_gomnam15
او بالاخره آمد، چه شهادتی و چه آمدنی! مانند حضرت ابوالفضل(ع) شهید شد، در ایام میلاد رسول اکرم(ص) پیکرش تفحص شد و در ایام فاطمیه بر شانه‌های مردم نشست.🥀 وقتی پاکت بیل بالا آمد، در ابتدا با یک دست مصنوعی مواجه شدیم؛ دست آن شهید از کتف تا انگشتان مصنوعی بود که داخل اورکتش دیده می‌شد.   شهید را پایین گذاشتیم؛ دست دیگر این شهید در عملیات محرم قطع شده بود؛ مدارک او را بررسی کردیم، نامش «احمد صداقتی» از لشکر 14 امام حسین(ع) اصفهان بود.   پیکر شهید احمد صداقتی🌼    در پیکر شهید صداقتی هم چند نشانه از آقا ابوالفضل العباس(ع) پیدا کردیم؛ اینکه دو دست شهید قطع شده بود و سر ایشان هم از فرق شکافته شده بود.   این هم نشانی از آقا ابوالفضل(ع) است که دو دست مبارکشان در روز عاشورا قطع شد و عمود آهنین بر فرق مبارکشان فرود آمد؛ هم اینها نشانه سلام به آقا ابوالفضل(ع) در ابتدای کار تفحص بود.   شهید احمد صداقتی ارادت خاصی به آقا ابوالفضل(ع) داشت.🍃 @shahid_gomnam15
مزار شهید حسینعلی کلارستاقی🕊💐 طبق وصیت شهید در حیاط مسجد به خاک سپرده شدند. @shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️صدای شهید حسینعلی کلارستاقی ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━ @shahid_gomnam15 💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- راه شهدای ِما راه حق است از خدا می‌خواهم که ادامه دهنده راه آنها باشیم ؛ آنهایی که با بودنشان و زندگی‌شان به ما درس ایثار دادند ، با جهادشان درس مقاومت و با رفتن‌شان درس عشق به ما می‌آموختند . - شهید حسین خرازی @shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به همان قلم هر ملتی که بر خودباوری پایبند نباشد ، شکوفا نمی گردد . جامعه ای که شکوفا نشود ، لاجرم به دریوزگی و وابستگی تن خواهد داد ! وابستگی آغاز اسارت و در بند بودن انسان است ! هشت سال دفاع جانانه از وطن ، اوج ازخودگذشتگی ، ایثار و اعتماد به نفس بود ! این دفاع ، تار و پود اسارت و برده پروری را درهم کوبید و نگاه متفاوتی را ببار آورد . نگاهی به سوی قهرمانان ملی ، عزیز و غرور آفرین که تا ابد نامشان جاودانه خواهد ماند . آغاز هفته دفاع مقدس گرامی باد با احترام ✍علی مصطفی نژاد ‌‌🌱‌⃟🌸๛@shahid_gomnam15 •┈┈•❀🌸❀•┈┈
|•سلام‌بر‌ابراهیم‌•| زندگینامه ابراهيــم در آن دوران همچون معلمي فداکار به تربيت فرزندان اين مرز و بوم مشغول شد. او اهل ورزش بود. با ورزش پهلوانان يعني ورزش باســتاني شــروع کرد. در واليبال وکشــتي بينظيربود. هرگز در هيچ ميداني پا پس نکشيد و مردانه ميايستاد. مردانگــي او را ميتوان در ارتفاعات ســر به فلک کشــيده بازي دراز و گيالنغرب تا دشتهاي سوزان جنوب مشاهده کرد. حماســههاي او در اين مناطق هنــوز در اذهان ياران قديمي جنگ تداعي ميکند. در والفجر مقدماتي پنج روز به همراه بچههاي گردانهاي کميل و حنظله درکانالهاي فكه مقاومت کردند. اماتسليم نشدند. ســرانجام در 22 بهمن سال 1361 بعد از فرســتادن بچههاي باقيمانده به عقب، تنهاي تنها با خدا همراه شد. ديگركسي او را نديد. او هميشه از خدا ميخواســت گمنام بماند، چرا كه گمنامي صفت ياران محبوب خداست. خدا هم دعايش را مســتجاب كرد. ابراهيم سالهاست كه گمنام و غريب در فكه مانده تا خورشيدي باشد براي راهيان نور. این‌حکایت‌ادامه‌دارد..
مـیدونـی‌مـا‌ ، از ایـن جـهان بزرگ چی میـخوام⁉️ نشسـتن توی بیـن‌الحـرمین:)) @shahid_gomnam15
_ لذت میبرم ! @shahid_gomnam15
داشتیم با هم برمی‌گشتیم. من پشت فرمان نشسته بودم و مصطفی هم کنار دستم بود. در ترافیک بودیم و او هم مشغول صحبت کردن با تلفن. بنده خدایی آمد کنار دست ما ترمز کرد، نگاهی به داخل ماشین انداخت و دید خانم‌ها همه چادری، مصطفی هم با پیراهن یقه‌آخوندی و ریش نشسته. طرف یک فحش رکیک داد و تا راه باز شد سریع گازش را گرفت و رفت. عصبانی شدم و پایم را روی گاز گذاشتم که جلویش بپیچم و از ماشین پیاده‌اش کنم. مصطفی مچ دستم را گرفت و گفت: داداش تو ماشین زن و بچه نشسته. اون بنده خدا هم از روی نفهمی یه حرفی زده، ما نباید آتش بیار معرکه باشیم که! همان‌جا مطمئن شدم که مصطفای پرشروشور دوران کودکی به مردی صبور تبدیل شده.. مصطفی صدرزاده @shahid_gomnam15
کتاب * سر سر * موضوع کتاب : زندگینامه و خاطرات سردار بی سر شهید مدافع حرم عبدالله اسکندری بخشی از کتاب : چشم از او بر نمی داشتم . از لحظه ی نشستنم داخل ماشین دلم میخواست حرف می زدم یا برایم حرف می زد . با خودش زمزمه می کرد .ذکر میگفت. رو به رو را نگاه میکرد. اقرار می کنم که دیگر تحمل دوری اش را نداشتم. @shahid_gomnam15
دخترش زار زار گریه می‌کرد . . . ازش پرسیدن : چی می‌خوای ؟ ! گفت : می‌خوام صورت پدرمو بوس کنم ! جیغ و دادِش دل همه را کباب کرده بود 💔 یکی رفت و به سرباز روی سر تابوت گفت : خب بگذارید صورت پدرش را ببیند ، دخترش است ! چه می‌شود مگر ! ! ؟ سرباز اشکش جاری شد . گفت : آخ که من برایش بمیرم ، پدرش سر ندارد 🙂 ! _شهید‌جواد‌الله‌کرمی:) ═✧❁🌷❁✧┄ @shahid_gomnam15