. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
برادرشھیدابراهیمهادے 🌿'
#صفـــ۳۸۱ــفحه 📚
•﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾•
6.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اولین صبحی که چشم باز کردم دیدم......
مرجع خاطرات شنیده نشده از شهید صدرزاده
🍃🌸 سلام و عرض ادب واحترام وخداقوت خدمت شما بزرگواران
صبحتان پرازنور وامید وپرازشورزندگی
❤سرباز گفت: میشه برم دوستم رو که زخمی شده نجات بدم..؟
فرمانده گفت: ارزش نداره تا تو بری اون مرده...
ولی سرباز رفت و با جنازه دوستش برگشت.
فرمانده گفت؛ دیدی گفتم ارزش نداره..!
سرباز گفت: چرا داشت، وقتی رسیدم بالا سرش گفت میدونستم که میای رفیق..!
❤هفته رفیق مبارک❤
بفرست برای رفیقای با معرفتت
ما که فرستادیم🌹
پرسیدنددوست بهتر است یا برادر؟
گفت:برادر مانند طلا است
و دوست مانند الماس
گفتند چطور؟
گفت طلا اگر بشکند درست میشود
اماالماس اگر بشکند هرگز درست نمیشود.
امروز روز جهانی دوست خوب است
💞💞روزت مبارک دوست خوبم💞💞
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
•°💚🕊°•
بخشی از وصیت نامه ی شهید:
سلام بر آنهایی که رفتند و مثل ارباب بی کفن جان دادند. من خاک پای شهدا هستم. شهدایی
که برای دفاع از اسلام رفتند و جان عزیز خود
را بر طبق اخلاص نهادند. خدا کند به مدد
شهدا و دعای دوستانم مرگ من نیز شهادت
قرار گیرد که بهترین مرگ هاست.
_شهیدحسینمعزغلامی🕊
یاد شهدا با ذکر صلوات 🌹
اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
1_917056964.mp3
زمان:
حجم:
1.39M
اذان شهید باکری..
به افق دلهای بیقرار
دلتون شکست التماس دعا🤲🤲
حی علی الصلاه
التماس دعا🌹
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
11.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹کشف پیکرهای مطهر ۲ شهید دوران دفاع مقدس در شرق دجله عراق
♦️گروههای تفحص شهدا در روزهای ۱۲ و ۱۳ اسفند موفق به کشف پیکرهای مطهر ۲ شهید دوران دفاع مقدس از منطقه شرق دجله عراق گردیدند
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
Part14_گلستان یازدهم.mp3
زمان:
حجم:
9.97M
🎙کتاب_صوتی
📚گلستان یازدهم
قسمت 4⃣1⃣
📚 @shahid_gomnam15
😁لبخند
خاطره ای منتشر نشده از شهید ابراهیم هادی
با ابراهیم به دیدن یکی از رزمندگان ساکن روستای مسگر آباد تهران رفتیم.
ما را به خانه اش دعوت کرد. یک سینی کاهو و شربت برای ما آورد.
من خیلی مودبانه چند تا برگ کاهو برداشتم و آرام خوردم.
ابراهیم گفت: خیلی با کلاسی. اینجوری که کاهو نمیخورن. راحت باش.
بعد یکدسته کاهو را برداشت و خلاصه همه را توی دهانش فرو کرد. لپ های ابراهیم باد کرده بود و به زور میخواست کاهوها را بجود!
همان موقع پدر دوست ما وارد شد. به احترام ایشان بلند شدیم و سلام کردیم.
ابراهیم دست داد و دست دیگرش را جلوی دهانش گرفته بود. اما با هر جمله ای که می گفت مقداری از کاهوها بیرون می ریخت!
وقتی بیرون آمدیم گفتم: راستی ابرام جون چه جوری باید کاهو خورد؟!
خلاصه تا مدت ها یاد آن روز که می افتادیم حسابی می خندیدیم.
✅راوی: برادر علی صادقی از همرزمان شهید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
💌#شهید
همیشه میگفت:
بعد از توکل به خداوند،
توسل به حضرات معصومین؛
خصوصا حضرت زهرا "س"
حلال مشکلات است...
| #شهیدابراهیم_هادی |
هادی اگر تویی که کسی گم نمیشود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸