eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
37هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
11.4هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام اعضای خوب و ‌محترم لطفا اگر نظری در مورد چله ترک گناه دارید برای ما پیام بدین _وهم چنین اگر از مطالب کانال راضی هستید خوشحال می شیم تا نظرات مفیدتون را برای ما ارسال کنید. منتظر نظراتتون هستیم.👇👇👇 @ya_ommah التماس دعای فرج. یا علی مدد.
🕊🌟🕊🌟🕊🌟🕊🌟 ❤️ حضرت زهرا سلام الله علیها و گریه سرباز عراقی: ❣(بر اساس خاطراتی از مرحوم ابوترابی )❣ 💞 در اسارت،اذان گفتن باصدای بلند ممنوع بود.ما در آنجا اذان می‌گفتیم، اما به گونه‌ای که دشمن نفهمد. روزی جوان هفده ساله ضعیف و نحیفی، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: "چیه؟ اذان می‌گویی. بیاجلو"! 😳 🌺یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: چیه؟ من اذان گفتم نه او.آن بعثی گفت :او اذان گفت. برادرمان اصرارکرد که"نه،اشتباه می‌کنی من اذان گفتم".مأمور بعثی گفت:خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو"...😔 💖برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد.وقتی مأمور عراقی رفت،او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی.الان دیگر پای من گیر است. ❤️به هر حال،ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل(موصل شماره ۱و۲) زیرزمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش می‌بارید.آن مأمور بعثی، گاهی وقت‌ها آب می‌پاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرم تر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) می‌دادند که بیشتر آن خمیر بود. ایشان می‌گفت: می‌دیدم اگرنان را بخورم از تشنگی خفه می‌شوم نان رافقط مزه مزه می‌کردم که شیره‌اش را بمکم. آن مأمور هم هر از چند ساعتی می‌آمد و برای این‌که بیشتر اذیت کند، آب می‌آورد، ولی می‌ریخت روی زمین و بارهااین کاررا تکرار می‌کرد... 💧💦 💖روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک می‌شوم. گفتم: یا فاطمه زهرا! امروز افتخارمی‌کنم که مثل فرزندتان آقاحسین بن علی (ع) اینجا تشنه‌کام به شهادت برسم.سرم را گذاشتم زمین و گفتم: ؟افتخارمی‌کنم.این شهادت همراه با تشنه‌ کامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت، ‌این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن.دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم... 💜تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمی‌خورد و دهانم خشک شده است.در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره،همان نگهبانی که این مکافات را سرم آورده بود و همیشه آب می‌آورد و می‌ریخت روی زمین.ِ.. 💧💦 💛اواز پشت پنجره مرا صدا می‌زد که بیا آب آورده‌ام.اعتنایی نکردم. دیدم لحن صدایش فرق می‌کند ودارد گریه می‌کندو می‌گوید: بیا که آب آورده‌ام. او مرا قسم می‌داد به حق فاطمه زهرا(س) که آب را از دستش بگیرم. 💞عراقی‌ها هیچ‌وقت به حضرت زهرا(س) قسم نمی‌خوردند.تا نام مبارکت حضرت فاطمه (س) رابرد، طاقت نیاوردم. سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و می‌گوید: بیا آب را ببر! این دفعه با دفعات قبل فرق می‌کند. همین‌ طور که روی زمین بودم، سرم راکج کردم واو لیوان آب را ریخت توی دهانم. لیوان دوم و سوم را هم آورد.یک مقدار حال آمدم. بلند شدم.او گفت: به حق فاطمه زهرا بیا واز من در گذر و مرا حلال کن! گفتم: تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمی‌کنم.😒😒😒 💖 گفت: دیشب، نیمه‌شب، مادرم آمدو مرا از خواب بیدار کردبا عصبانیت و گریه گفت: چه کار کردی که مرادر مقابل حضرت زهرا (س)شرمنده کردی.الان حضرت زهرا(س) را در عالم خواب زیارت کردم. ایشان فرمودند: "به پسرت بگو برو ودل اسیری که به دردآورده‌ای را به دست بیاور وگرنه همه شمارا نفرین خواهم کرد... ❣اسرار ‌حقیقی حیاتم زهراست     معنای عبادتم، صلاتم زهراست دیگرچه غم ازکشاکش این دنیا    وقتی که فرشته نجاتم زهراست❣ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#قسمت_اول داستان کمک امیرالمومنین علی علیع السلام «بسم رب الزهرا ‌سلام الله» دیشب گفتم داس
داستان کمک امیر المومنین علی علیه السلام👇👇 از پیامک پسرم اشکم در اومد ،ولی کنترل کردم. یهو به ذهنم رسید که اخوند محله مادرم اینا گفته بود که هرکس هر جا در مانده شد امام علی ع را صدا بزنه ،مولا بدادش می رسه _دیگه مرگ و دریدن عفت خودم را جلو چشام می دیدم یهویی سه بار تو دلم صدا زدم یا امیرالمومنین به فریادم برس. تا مولای یتیمان را صدا زدم ،یه فکری به سرعت در ذهنم اومد به پسرم پیامک دادم که من از الکی می گم گوشیم تو مغازه اونجا جا مونده(چون زیاد از اونجا دور نشده بودیم و راننده هی می گفت این خیابون شلوغ هست باید از راه دیگری برویم و کاملا مشخص بود که فکر پلیدی دارند ) خنده قهقه اونها حال اذم را بدتر می کرد _ پسرم پیامکم راخوند گفت مامان یعنی می شه گفتم اره _من گوشیمو خاموش می کنم ومی ذارم تو کیفم و هی الکی می گم گوشیم نیست هنوز راننده به بیراهه نیوفتاده بود که با صدایی که راننده هم بشنوه گفتم پس گوشیم کو؟!! اقا واایستا گوشیم نیست ،ضبط را کم کرد گفت یعنی چه خانم خوب نگاه کن گفتم نه تو همون مغازه جا گذاشتم می شه دور بزنی برم بر دارم یه نگاه کرد گفت باشه ولی ادرس بده رفیقم میره میگیره لازم نیست شما پیاده شین تا رسیدیم سر جای اولمون ،تا دوستش درا باز کرد منم در عقب را باز کردم و پسرم را پرت کردم بیرون وخودم هم دنبالش پرت شدم. راننده اومد منو بزور تو ماشین بندازه که با سرو صدام مردم نزدیک شدن و راننده با پسترین حرف به من دور شد _ وقتی از ماشین پایین اومدیم، هم من هم پسرم از ترس می لرزیدیم ، یه اقای مسنی که وضعیت مارا دید زنک زد تاکسی تلفنی و کرایه مارا حساب کرد و مارا سوار ماشین کرد که مارا تا دم در خونمون بیاره من اون شب خودم به عینه کمک امیر المومنین اسد الله غالب را دیدم _
بسم الله رب الزهرا. سلام علیکم _امشب چهارمین شب چله ترک گناه را می خواهیم با هم پشت سر بگذاریم _عزیزانی که پیام دادن و پیشنهاد دادند ،ممنونیم از لطف همگیتان ،بعضی از اعضا پیشنهاد داده بودند که برامون هر روز بگین چه گناهی را ترک کنیم مثلا یه روز غیبت نکنیم ،یک روز دروغ نگیم ،بازم ممنونیم از نظراتتون ،هنوز زوده به این مرحله وارد شویم.هنوز این قلب ما آمادگی پیدا نکرده ،هنوز هر روز گاهی به گناهی سرک می کشه _ امروز چندین نفر گناه اومد سراغشون و......بزرگواران اگر افتادین اشکال نداره ،باز بلند شین ،دوباره همین امشب دوباره شروع کنید ، اگر هر بارزمین خوردید که دیگه افسرده بشین و از نظر روحی بهم بریزید ، مطمئن باشید باز گناه ولتون نمی کنه ،هی می اد وسوسه می کنه که تنها دلخوشیت گناه کردنه ،پس بیا چند دقیقه ای خوش باش _حالا این صدای کیه که چنین مارا مثل آهن ربا به سمت خودش می کشه ....این صدای نفس اماره هست. پس اگر زمین خوردید با نفرت بر نفس دوباره شروع کنید و یک یاعلی بگین و دوباره شروع کنید به ترک گناه،باز از همه شما خواهش می کنم دفترچه ترک گناه را همراه خودتون همه جا داشته باشین . حتی وقتی می ایین همین فضای مجازی ،حتما دفترچه کنارتون باشه،این فضای مجازی یک فضای حقیقی هست که اون شکل حیوانی مارا نشان میدهد، پس چیزی که با دست می نویسیم ،چیزی که می فرستیم ، لایک می کنیم، استیکر قلب و گل وبلبل ان شاء الله امشب هم می خواهیم آماده بشیم برای فردایی که بدون گناه سپری کنیم.سوره لقمان را کمی با دقت و با معنی بخونید ، ازتون خواهش می کنم همینطوری نخونید که مثلا فقط بگین خوندیم ، اگر با دل و جان وتمام وجود بخونید رو قلبتون خیلی زیاد اثر داره ، به قلب انرژی میده ونیروی نفس ضعیف تر می شه ،تمام این چیزهایی را که هرشب می گم و برای شما پیش پا افتاده هست همه اینا یه کد رسیدن بخداست ، فقط همینو می تونم به شما بگم،حالادیگه بستگی به خودتون داره که چطور انجام دهید، _ان شاء الله فردا دوشنبه هست اگر خواستید روزه بگیرید سحر تکه نانی اول بخورید و با دست روی نان بنویسید(الحافظ) ،اگر هم روزه نگرفتید که صبحانه چنین کنید. التماس دعا یا علی مدد.
🌹☘🌹🌹☘🌹☘ سلام گفته بودید اگر نظری دارید در مورد چله ترک گناه خیلی جاها خوندم که هر گناهی که از ما سر می زنه یک سیلی به صورت مهدی فاطمه س ... می خواستم بگم خودمون ،خودمون رو تنبیه کنیم از این به بعد اگه گناهی از مون سر زد با تمام توان ،یکی بزنیم تو صورت خودمون تا یادمون نره عزیزی به خاطر ما داره سیلی می خوره فکرشم اومد بزنیم باور کنید خیلی موثره چندین بار این کار رو کردم ودیگر اینکه من دفتری گرفتم که گناهان خودمو در اون بنویسم از کو چکترین به بزرگترین مثل شهدا نگاه کردن به اون دفتر باعث می شه که آدم خجالت بکشه ودیگر ترس از اینکه بخواد بنویسه گناه نمی کنه ☝️☝️☝️☝️ 🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم.... ❤🌹❤🌹 بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ❤ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 💚 کانال و 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd ❤🌹❤🌹❤
☆ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ‌☆ ♡دعای عهد♡ 💠اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ،💠 وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ،💠 وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ،💠 وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ،💠 وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ،💠 وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، 💠وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ،💠 وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ،💠 یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، 💠وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، 💠یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ،💠 وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، 💠یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ،💠 یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.💠 اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ،💠 صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ،💠 عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها،💠 سَهْلِها وَ جَبَلِها، 💠وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، 💠وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ،💠 وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.💠 أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا،💠 وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، 💠لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً.💠 اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، 💠وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ،💠 وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.💠 اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، 💠فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى،💠 شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى،💠 مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.💠 اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ،💠 وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، 💠وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ،💠 وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، 💠وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، 💠وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ،💠 فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ:💠 ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، 💠فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک💠َ حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، 💠وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،💠 وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ،💠 وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ،💠 وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، 💠وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،💠 وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ،💠 اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ،💠وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ،💠 وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ،💠 اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، 💠وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، 💠إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، 💠بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.💠 سپس سه مرتبه دست بر ران راست خود میزنی و در هر مرتبه میگویی: ☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ِ ☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ِ ☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ ِ ♡ اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرج♡ ♢سلامتی مولا مون صاحب الزمان‌صلوات♢ ⇦التماس دعا➣
ان شاء الله امروز هم به نیابت از هدیه به زهرا(س) صفحه 555 و 556 و 557 را تلاوت می کنیم @shahid_hadi124
💠یاعلـــــے💠 هر چه دارم همه از حضرت حیدر دارم لقمه ای نان شب از برکت دلبـــــر دارم گنج قارون همه در دست من است زیرا من منصب نوکری از دولت #حیـــدر دارم #السلام_علیک_یا_امیرالمؤمنین_علی_ع 💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇 @shahid_hadi124
🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘ ❤️ ❤️ سلام وقتتون بخیر من تو قفسه کتابم، سلام بر ابراهیم و دارم. هر روز باید برم و سلام بدم به این شهید. اگه به شما بگم روزی که خدا نکرده گناهی میکنم اصلا نمیتونم، یا شهید اجازه نمیدن که بخوام برم طرفشو سلام بدم. شاید باورتون نشه، ولی این حقیقته خیلی جاها دستم و گرفته به پسرم قول داده بودم ببرمش مشهد اما نمیتونستم. خدا شاهده شب سر نماز گریه کردم توسل کردم به شهید. گفتم من رو شرمنده این بچه نکن. فرداش یکی از دوستاشون زنگ زدن گفتن داریم فردا میریم مشهد. و قسمت شد و پسرم رفت، یعنی ابروی یک مادر و حفظ کردن. هر وقت مشکلم جدی باشه دو رکعت نماز میخونم هدیه به شهید ابراهیم هادی. خدا شاهده مشکلم حل میشه ❤️شهید ابراهیم جزیی از زندگی ما شدن❤️ 👆👆👆👆 🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘
🌟بسم رب الزهرا 🌟 خانمهای خانه دار توجه کنند.👌 💚به امید خدا و با اجازه حضرت زهرا سلام الله علیها غذای نذری امروز را هم برای خانواده خود مهیا کنید. 💚 غذای نذری امروز هدیه به 💞به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور مولا آقا امام زمان و سلامتی اعضای خانواده میباشد. ❤️در موقع پخت غذا با طهارت باشید وسوره کوثر را قرائت کنید 💖ان شاء الله این غذا نور بشه در تمام وجود شما و افراد خانوادتان ، نوش جانتان. 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
1_46670715.mp3
2.66M
🎧🎧 ⏰ 5 دقیقه 👆 ✅ چرا باهم بد شدیم؟ 🔹 چرا روی قوم و خویش های خودمون بد حساب و بدبینی میکنیم ═══✼🍃🌹🍃✼═══ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
❣🌟❣🌟❣🌟❣ ✍آیت الله آقا مجتبی تهرانی(ره) : 💖شفّاف ميگويم: براي اينکه در زمان غيبت امام زمان ارواحنا له فداه ، يک سري شبهات در شما اثر نکند، دستور اين است. سند روايت هم خيلي خوب است. پس هر روز بگوييد: ❤️👈(«يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِکَ» ) 💞دو سه ثانيه هم بيشتر طول نميکشد. لذا اين را هر روز بخوانيد تا دلتان به امام زمان(صلوات الله علیه) قرص شود. 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
❣🌟❣🌟❣🌟❣🌟❣ 💖زندگینامه مظلوم شهیدِ مدافعِ حرم ، (شهدایِ مظلومِِ مدافعِ حرمِ استانِ مازندران-خانطومان) . ❤️(عليرضا بريری يكي از شهدای دلاور خان طومان است كه در پي پيمان‌شكنی تروريست‌ها به همراه چند تن از همرزمانش در شرايط آتش‌بس به شهادت رسيد). نام خانوادگی او ما را به ياد يكي از ياران اباعبدالله الحسين(ع) در كربلا مي‌اندازد كه تا پاي جان بر سر عهدش با جانان ماند و كربلايي شد. ❤️عليرضا متولد 30 فروردين ماه سال 1366بود. پاسدار نيروي زميني لشكر25 كربلا مازندران كه نداي هل من ناصر ينصرني امام زمانش را لبيك گفت و در خان طومان سوريه به شهادت رسيد و مفقودالپيكر شد.💔  💜عليرضا حقيقتاً عاشق شهادت بود نه به حرف كه با عمل هم اين را به همگان ثابت كرد. 💞همسر شهید: من و عليرضا هر دو در یک محله زندگی می‌کردیم؛ «سادات محله» كه يكی از محله‌های قديمي بابلسر است. عليرضا متولد 30/1/66 بود. شناخت زيادي نسبت به هم نداشتيم، اما با ايشان از طرف يكي از دوستانشان كه هم‌محلي ما بود به هم معرفي شديم. 💚از آنجايي كه پدر ايشان و پدر من با هم همكار بودند، مراحل آشنای و خواستگاري به فاصله حدود دو ماه برگزار شد. زمان آشنايی من و عليرضا ايشان دانشجوی دانشكده افسری بود و مهم‌ترين حرفش اين بود كه شغلش پر از مشغله و بسيار پرمخاطره است و سختی‌های زيادی در زندگی آينده خواهيم داشت. او از سختی و نبودن‌هايش در زندگي برايم گفت. البته از آنجايي كه پدر من هم نظامی بودند تقريباً به اين سختی‌ها واقف بودم. 💗عليرضا در همان صحبت‌هاي ابتدايي از قناعت برايم گفت و اينكه بايد قناعت را در زندگی‌مان همواره مد نظر داشته باشيم. ما در تاريخ 10 فروردين ماه سال 1387 عقد كرديم. آن زمان 19 سال داشتم. در دوران عقد خيلي كم حضور داشت، اما وقتی كه بود در واقع نبودنش را جبران می‌كرد.  💚عليرضا ارادتي خاص به شهدا داشت. همواره به شهدا و سعادتشان غبطه مي‌خورد. علاقه زيادي به شهداي غرب كشور داشت. هميشه هم مي‌گفت شهداي جنگ كه در مناطق غرب به شهادت رسيدند مظلوم‌ترين شهداي ما بودند. 💙از همان ابتدا حرف از شهادت در خانواده ما بود. هميشه وقتي به مزار عمويشان مي‌رفت مي‌گفتند فکر کن عکس من را روزی بر سر مزار حک کنند و بنویسند شهید علیرضا بریری.❣ ادامه دارد........... 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
❤️هر وقت از کسی به تو بدی رسید، سعی کن به رویش نیاوری. خجالت زده کردن اشخاص صفت خوبی نیست و گفت: حضرت یوسف پس از اینکه از چاه نجات یافت و عزیز مصر شد، برادرانش به او رسیدند؛ تا آخر عمر جلوی برادرانش جمله ای که «چاه» در آن باشد، بر زبان نیاورد. 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#قسمت_دوم داستان کمک امیر المومنین علی علیه السلام👇👇 از پیامک پسرم اشکم در اومد ،ولی کنترل کردم.
داستان کمک امیرالمومنین علی علیه السلام 👇👇 _ خلاصه وقتی تو تاکسی نشستیم و نفس راحتی کشیدیم ، با خودم مرور کردم چرا چنین اتفاقی برام افتاد؟ چرا وچراهای بی جواب زیادی در ذهنم راه می رفتند . _ در تمام دو ساعت مسیر ساکت بودیم و‌من در اوهامی از فکر این اتفاق بودم _من خانمی چادری بودم ونماز هم می خوندم و مقید محرم و نامحرم هم بودم . ولی چند تا کار بد هم داشتم ، اول اینکه آرایش می کردم و به خودم حسابی می رسیدم و می رفتم بیرون .دوم اینکه نمازم را گاهی می خوندم گاهی نه. سوم اینکه ذهنی گناه می کردم ، یعنی گاهی که یک نفر را از همسرم زیبا تر و جذابتر می دیدم در ذهنم می گفتم کاش این آقا همسر من بود ، و در فکرم باهاش زندگی می کردم و این کار باعث شده بود از همسرم نفرت پیدا کنم و هرکاری را بهونه می کردم وکلا از کاراش خوشم نمی اومد و دائما درصدد مقایسه بودم که اینجا چرا اینکارا کرد و اونجا چرا اینطوری گفت .گاهی از خدا به شدت گله می کردم که من این مرد را دوست ندارم چرا باید سرنوشت من با همچین ادمی باشه ،حتی گاهی در ذهنم ارزوی مرگش را می کردم تا مثلا بعدا برم و با کس دیگری که در ذهنم هست ازدواج کنم ._ این افکار پنج سالی بود منو به خودش مشغول کرده بود . بعد از اتفاق اون شب ، و کمک مولایم و نجات از این مخمصه ، به خودم گفتم باید یه کاری کنم بخاطر این شکر که خدا در حقم کرد _ اون شب ساعت یازده ونیم شب تاکسی مارا به خونه رسوند و بچه هارا غذا دادم و همسرم هم شیفت بود ، خونه تنها بودم ، رفتم سر سجاده و نشستم فقط گریه کردم ، نه می تونستم نماز بخونم ژ نه جرات داشتم با خدا حرف بزنم_فقط می فهمیدم که این اتفاقات برام تلنگری هست و باید ییدار بشم . اینو هم یادم رفت بگم ، با اینکه چادری بودم و بی حیا هم نبودم ولی تو عروسی های فامیل پیش نامحرم هم می رقصیدم. و همه فامیل هم منو دعوت می کردن که برم مجلسشون را بقول معروف گرم کنم ._ اون شب ، خودم را در یک قدمی مرگ دیدم خیلی با قلبم کلنجار رفتم که کارامو کنار بذارم، ولی مگر می شد .مخصوصا صدای اهنگ به گوشم می رسید اصلا نمی تونستم خودمو کنترل کنم ، 🙈🙈 ولی اون شب تا خود سحر در سجاده ام زجه زدمو اشک ریختم ._ و خدا را به غربت مولا علی قسم می دادم که کمکم کنه ،نزدیک سحر شد گفتم بذار دو رکعت نماز یخونم . تا خواستم نیت نماز کنم دستامو بردم بالا دیدم یه موش وارد خونه من شد ، اژ تراس وارد شد .در تراس کمی خراب بود و خوب بسته نمی شد_یه موش سفید سفید به خونه من اومد و من در طبقه چهارم آپارتمان بودم . گفتم خدایا چطوری اخه طبقه چهارم موش یالا اومده خلاصه از نماز دست کشیدم و دنبال موش کردم ،هر چی گشتم موشی را نتونستم پیدا کنم اینقدر خونه دنبال موش گشتم زمان را نفهمیدم یهو دیدم افتاب داره در می اد ._ بدون خوندن نماز صبح خوابیدم ، تو خواب موشی را دیدم که فقط مامور بود وقت منو هدر بده ، فقط همینو تو خواب فهمیدم ،وقتی از خواب بیدار شدم .فهمیدم عمرم داره تلف می شه و اتفاق دیشب و موش و تلف زمان و ... همش یه نشونه هست که به خودم بیام _ 👇👇👇
داستان کمک امیر المومنین علی علیه السلام 👇👇 اون روز رفتم مسجدجامع و همونجا سه تا قول دادم ،که اگر زیر قولم زدم خدا هربلایی خواست سرم بیاره و اصلا نمی فهمیدم دارم چکار می کنم _ قول اول اینکه نمازامو دیگه بخونم و نمازهایی که قضا کردم هم بنویسم و هر روز چند رکعتی بخونم _ قول دوم اینکه هر هفته ای یک روز دو رکعت نماز هدیه به امام علی علیه السلام بخونم . و فرقی نداشت کدوم روز ، فقط یه روز در هفته باشه_ قول سوم هم اینکه به همسرم احترام بگذارم حتی اگر بدترین مرد روی زمین باشه و در این مدت کوتاه عمر ، مدیونش نشم . و ذهنی و فکری دیگر به هیچ کسی فکر نکنم ._ و این را نوشتم و در کتابی در مسجد قرار دادم واومدم خونه بعد از یه هفته هم رفتیم مهمونی جمع فامیل بدون هیچ گونه ارایش و بسیار ساده همه نگام می کردن که حالت خوش نیست که اینطور اومدی ؟؟! وکلی خندیدن ،به منم خیلی برخورد ، گفتم خیر دیگه می خوام برای همیشه آرایش کردن را بذارم کنار ، _ خدا خودش گواه هست این حرف من نبود نمی دونم چطوری در زبانم اومد و لحظه ای همه سکوت کردن و شاید هم در دلشون به حرفم خیلی خندیدن از اون روز به بعد من کلا ادم دیگری شدم و روز به روز هم حالم خوب می شد با اینکه مشکلات بسیار زیادی در زندگی برام پیش اومد ولی اصلا برام چندان مهم نبود و من همچنان سر عهدم موندم ، بعدا از مدتی چشمام به خیلی چیزها باز شد و خیلی چیزهارا می فهمیدم. _ و دیگر رقصیدن را هم کنار گذاشتم. اصلا خجالتم می گرفت که چنین کاری پیش کسی انجام دهم . و خدایی که این امیرالمومنین علیه طوری دستمو گرفت که تا ابد منو مدیون محبت خودش کرد_من اینقدر از نظر ایمان رشد کردم که تمام فامیل بخاطر ایمانم به من احترام بسیار زیادی می گذارند _اینو یادم رفت بگم اوایل خبلی منو مسخره می کردن و اصلا براشون چنین چیزی معنی نداشت ولی کم خیلی از فامیل هم مثل من شدن ، نمی خوام بگم من اینقدر مومنم ولی خدای همه ما شاهد هست همون دو رکعت نماز برای مولا علی ع ،منو نماز شب خون کرد و خیلی چیرها نصیبم کرد من عطر بهشت را در سجاده نماز شب استشمام می کنم ، (پایان ) ان شاء الله همه اعضا از این داستان واقعی به نحو احسن استفاده کنند _التماس دعا یا علی مدد
سلام علیکم. کسانی که در شرکت کرده اند اگر برایشان مقدور است و میتوانند هم بخونند. ان شاءالله همگی ما با توسل به ائمه مخصوصا بتونیم با هم تا آخر چله را طی کنیم. به امید موفقیت برای همگی شما بزرگواران. التماس دعای فرج. یا علی مدد.
❣🌟❣🌟❣🌟❣ 💖🖊 حدیث داریم که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: اَشرافُ أُمَّتی أصحاب اللّیل 💞اشراف امت من نماز شب خوان ها هستند. 🌙 الآن شب ها بلند است؛ خودتان را عادت بدهید که شب ها زودتر استراحت کنید تا سحرها بلند شوید. 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124