شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
✨🍃🌸🍃💐🍃🌸🍃✨ هرکس چهل صبا دعای عهدرابخواند ازیاران امام زمان خواهدشد ان شاالله دعای عهد بسم الله الر
سلام
روزتون زهرایی
دعای عهد را هر صبح وغروب بخوانیم
هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🍃🌸❤️🍃
💫روزمون رو با صلوات خاصه حضرت فاطمــه زهرا(س) آغاز میکنیـــم 🍃
🍃🌸❤️🍃
@shahid_hadi124
با سلام
ان شاء الله
به نیابت از
#شهید ابراهیم هادی
#شهید تورجی زاده
#شهید_حججی
#همه_شهدا
هدیه به
#حضرت زهرا(س)
امروز ازصفحه 5و6
تلاوت می کنیم
@shahid_hadi124
🌸➰➰➰➰➰➰🌸
۹سالی بود که خاکش کرده بودیم همون جنازه ای که ۱۸روز توی ارتفاعات کردستان مونده بود.تازه بعد از ۲۸روز که برای دفن آوردنش،تغییری که نکرده بود هیچ بوی خوشی هم میداد.
بارون زده بودو قبرش رو خراب کرده بود باید تعمیرش میکردیم.
سنگ قبرش رو برداشتیم.زیر سنگ خالی شده بوددیواره های قبر وسنگ لحد بهم ریخته بود.برادر وپسرم رفتند توی قبر،جنازه سالم بود،نمیشد کاری کرد باید میاوردنش بیرون،وفتی خواستند جنازه رو بدندبالا،دست هردوشون خونی شد.
اینارو پدرش میگفت،
باهمون لهجه ی بوشهری ادامه داد:«شبا که از بیرون می اومد تا دیر وقت مینشست زیر نور چراغ فانوس،میخوند ومینوشت.
بهش میگفتم بابا خسته ی کاری،برو بخواب،براچی خودتو اذیت میکنی؟»
میگفت:«بابا میخوام خوندن ونوشتن یاد بگیرم روضه خون امام حسین(ع) بشم.»
آخر به آرزوش رسید.محرم که میشد مردم رو جمع میکرد براشون نوحه میخوند،عبدالنبی هرچی داره از امام حسین داره...»
شهید عبدالنبی یحیایی
روستای تنگه ارم برازجان بوشهر
تولد:۱۳۴۲_____شهادت:۱۳۶۲
راوی:پدر شهید
@shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
با سلام #قدم_قدم_تا_ظهور_مهدی_فاطمه_عج عمل امروز: بخاطر امام زمان (عج) یه صندوق درست کنید وهر روز
با سلام
#قدم_قدم_تا_ظهور_مهدی_فاطمه_عج
عمل امروز:
بخاطر امام زمان (عج)
هرکارخوبی که قرارهست انجام بدید به نیت مهدی فاطمه عج هم باشد .
گاهی سعی کنید در نظافت مسجد کمک کنید .
وقتی کارهایتان را به نیت مولا انجام می دهید ،این انگیزه می شه خود به خود کارهایتان رنگ خدایی بگیرند
#ان_شاءالله_امام_زمانی_بمونیم
التماس دعای فرج
@shahid_hadi124
هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
ان شاء الله هرشب
دورکعت نماز هدیه به #حضرت_زهرا_س
به نیابتاز
#شهید_هادی
#شهید_تورجی_زاده
#شهید_حججی
شهدای کربلا
شهدای جنگ تحمیلی
شهدای گمنام
شهدای مدافعان حرم
@shahid_hadi124
🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐
#زندگینامه_شهید_منوچهر
#قسمت_پنجاه_سوم
نمی توانستم حرف بزنم، چه برسد به اینکه شوخی کنم. همه قطع امید کرده بودند. چند روز بیشتر فرصت نداشتیم. لباس هاش را عوض کردم که در زدند. فریبا گفت: آقایی آمده با منوچهر کار دارد.
چادر سرم کردم و در را باز کردم. مردی گفت یا الله گفت و آمد تو. علی را صدا زدم، بیاید ببیند کیست. دیدم آمده کنار منوچهر نشسته، یک دستش را گذاشته روی سینه ی منوچهرو یک دستش را روی سرش دعا می خواند.
من و علی بهت زده نگاه می کردیم. آمد طرف ما پرسید شما خانم ایشان هستید؟ گفتم: بله گفت: ببین چی می خویم. این کارها را مو به مو انجام میدهی.
چهل شب عاشورا بخوان{دست راستش را با انگشت اشاره به صورت تاکید بالا آورد} با صد لعن و صد سلام. اول با دو رکعت نماز حاجت شروع کن. بین دعا هم اصلا حرف نزن زانوهام حس نداشت.
توی دلم فقط امام زمان را صدا می زدم. آمد برود. دویدم دنبالش. گفتم: کجا می روید؟ اصلا از کجا آمده ید؟ گفت: از جایی که دل آقای مدق ان جاست. می لرزیدم.
گفتم: شما من را کلافه کردید، بگویید کی هستید؟ لبخند زد و گفت: به دلت رجوع کن و رفت. با علی از پشت پنجره توی کوچه را نگاه کردیم، از خانه که رفت بیرون یک خانم همراهش بود.
منوچهر توی خانه هم او را دیده بود. ما ندیده بودیم....
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐
🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐
#زندگینامه_شهید_منوچهر
#قسمت_پنجاه_چهارم
منوچهر دراز کشید روی تخت، پشتش را کرد به ما و روی صورتش را کشید. زار می زد. تا شب نه آب خورد، نه غذا. فقط نماز خواند. به من اصرار کرد بخوابم. گفت:«حالش خوب است، چیزی نمی شود.» تا صبح رو به قبله نشست و با حضرت زهرا سلام الله حرف زد.
می گفت:«من شفا خواستم که آمدید من را شفا بدهید؟ اگر بدانم شفاعتم نمی کنید، نمی خواهم یک ثانیه دیگر بمانم. تا حالا که ندیده بودمتان، دلم به فرشته و بچه ها بود؛ اما حالا دیگه نمی خواهم بمانم.» و این را تا صبح تکرار می کرد.
به هق هق افتادم. گفتم: خیلی بی معرفتی منوچهر. شرایط به وجود آمده که اگر شفایت را بخواهی، راحت می شوی. ما که زندگی نکردیم.
تا بود، جنگ بود، بعد هم که یک راست رفتی بیمارستان. حالا می شود چند سال راحت با هم زندگی کنیم. گفت:« اگر چیزی را که من امروز دیدم می دیدی، تو هم نمی خواستی بمانی.»
چهل شب با هم عاشورا می خواندیم. گاهی می رفتیم بالای پشت بام می خواندیم. دراز می کشید و سرش را می گذاشت روی پام و من صد تا لعن و صد تا سلام را می گفتم.
انگشتانم را می بوسید و تشکر می کرد. همه ی هواسم به منوچهر بود. نمی توانستم خودم را ببینم و خدا را. همه را واسطه می کردم که او بیشتر بماند.
او توی دنیای خودش بود و من توی این دنیا با منوچهر. برایم مثل روز روشن بود که منوچهر دم از رفتنی می زند، که همین موقع هاست......
#ادامه_دارد..
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐
بسم الله الرحمن الرحیم
#مادر_خوبےها_التماس_دعا
سلامی از عمق #وجود بفرست
بر مادر عشق و#سجود
🌷السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ
🍃السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّهِ
🌷السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ
🌷السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ
🍃السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّة
🌷ُالسَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ
🍃السَّلامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❣ #روزتون_زهرایی❣
@shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
✨🍃🌸🍃💐🍃🌸🍃✨ هرکس چهل صبا دعای عهدرابخواند ازیاران امام زمان خواهدشد ان شاالله دعای عهد بسم الله الر
سلام
روزتون زهرایی
دعای عهد را هر صبح وغروب بخوانیم
هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🍃🌸❤️🍃
💫روزمون رو با صلوات خاصه حضرت فاطمــه زهرا(س) آغاز میکنیـــم 🍃
🍃🌸❤️🍃
@shahid_hadi124
با سلام
ان شاء الله
به نیابت از
#شهید ابراهیم هادی
#شهید تورجی زاده
#شهید_حججی
#همه_شهدا
هدیه به
#حضرت زهرا(س)
امروز ازصفحه 7و8
تلاوت می کنیم
@shahid_hadi124