#اثر_دل_شکستن
یکی از دوستان نزدیک مرحوم مرشد(مرشد چلویی) می گفت:
شخصی از حاجیان بازار، روضه هفتگی داشت که در شبهای تولد یا وفات، ولیمه و غذا می داد.
شبی با جناب مرشد به منزل او رفتیم. دیدیم صاحب منزل نیست، پرسیدیم:«حاج آقا کجاست؟»
پاسخ دادند: «حاج آقا مریض است و در اطاق کناری خوابیده است». با جناب مرشد به آن اطاق رفتیم، دیدیم صاحب روضه در بستر خوابیده و از درد ومرض ناله می کند و حالش خوب نیست.
از یک طرف صدای بلندگوی روضه شنیده می شد و از یک طرف صدای ناله صاحب روضه!
قدری که نشستیم، جناب مرشد به من گفت: «می خواهیم راهی نشان بدهم که حاج آقا زود حالش خوب شود»؟
با اشتیاق گفتم: «بله آقا اگر بفرمایید، خوب است. این بیچاره راه نجات بدهیم، آدم مومن و خوبی است، راحت می شود ».
مرحوم مرشد سری به علامت رضا تکان داد وگفت: «مدتی قبل که در این منزل شام می دادند، این حاج آقا کسانی را که جزو هیأت بودند ومی شناخت، برای صرف شام به داخل منزل هدایت کرد. وقتی داخل اطاق آمد، متوجه شد یک مرد فقیر با دو بچه خود که لباس پاره و کهنه ای به تن داشتند، از غیبت او استفاده کرده و داخل اتاق نشسته اند که شام بخورند. این حاج آقا، با عصبانیت مسکین و اطفال او را از منزل بیرون کرد و گفت: موقعی که شام باشد همه اهل روضه می شوند»!
از همان شب، حال صاحب منزل به هم می خورد و این مدتی که مریض است، هیچ دارویی او را درمان نخواهدکرد، مگر اینکه آن مرد مسکین و اطفال او را پیدا کند و از آنان دلجویی نماید.
دوست جناب مرشد به من گفت: عجیب آن که پس از چند روز توانستند از طریق مسجد محل، آن مرد مسکین را پیدا کنند. او را به منزل آوردند و مقداری غذا و پول به او دادند. او خوشحال شد و رفت. فردای آن روز صاحب منزل شفا یافت.
@shahid_hadi124
چند روز دگر مانده که با ناله بگوییم
#ایاهلحرم؛ #میروعلمدارنیامد😭
داره میادمحرمت....
اینو میگم
#دوستدارمآقا😭😭😭
دلت برای #محرم آماده کن
کانال #شهید_هادی
#شهید_تورجیزاده
@shahid_hadi124
fde5ed8b41e005f5e089dec4f77444b3045786ff.mp3
3.46M
#ڪربلایۍمحمدحسـین_حدادیان❤️
|دردت بہ جـونم
|ان شاءلله تا
#محـرمت،زنده بمونم😭
#پیشنهاددانلود
@shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#ڪربلایۍمحمدحسـین_حدادیان❤️ |دردت بہ جـونم |ان شاءلله تا #محـرمت،زنده بمونم😭 #پیشنهاددانلود @sh
آخ کربلا
خیلی دل تنگ کربلا هستم
اینقدر که شب وروزم را ازم گرفته
یا حسین یه کربلا .......
🔵 بعضیا میگن حالا اگه تو #انتخابات 92 یا 96 #قالیباف یا #رئیسی بجای #روحانی برنده شده بودن، خیلی وضعمون بهتر بود؟
جواب کاملا واضحه👆
#بلوغ_سیاسی یعنی به #کارنامه ها رای بدیم، بجای #شعار و #وعده .. آیا جامعه #ایران با تجربه تلخ روحانی به این بلوغ رسیده؟
#مترو #قطار #پیشرفت #دریاچه #چیتگر #بیابان #برق #زباله #کار #کارآمدی #خودرو #پراید #گرانی #دلار #مدیریت #سفر #کلید #آمریکا
@shahid_hadi124
شما یادتون نمیاد!
یه زمان یه نایلونهایی بود که کهنه میذاشتن وسطش و می بستن به #کودک
بعضیا گره ای بود و بعضیا دکمه فشاری که این دکمه ایه لاکچری محسوب میشد!
#علی_برکت_الله با #تدبیر دولت داریم از دوران #پوشک #دوباره میرسیم به اون دوران
#دوران #روحانی_مچکریم
#به_عقب_برنمیگردیم
#تا_1400_با_روحانی
💚 به کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده بپیوندید 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#عاشقانه_شہدا 🌹 اولین بار براے صحبت کردن زمان #خواستگارے💐 وآخرین بار هـم براے صحبت کردن قبل از اعزا
#خاطرات_شهدا🌷
#عاشقانه_شہدا 🌹
🌿 من خیلے مخالف رفتن عباس به #سوریه بودم☹️
و اصلا اجازه ندادم که بره!
ولے با حرف هاش منو #راضی کرد...😔
🌿روزی که مےخواست به سوریه بره
من #مدرسه بودم و از روزهای قبل هم #امتحان داشتم
نتونستیم زیاد باهم صحبت کنیم
و فقط برام یه #نامه نوشته بود💌
🌿وقتی اونو خوندم
خیلے #مضطرب شدم😰
چون نوشته هاش طوری بود که مشخص می شد آخرین نوشته هاشه
خیلی #عارفانه نوشته بود💞😭
🌿نوشته بود رفتم تا #وابسته نشوم😓
چون مےترسید به #عشق دنیویش زیاد وابسته بشه!
و نتونه دل بکنه💔
و فراموش کنه که در اون طرف مرزها چہ اتفاقاتی دارد میافته!💚
#شهید_عباس_دانشگر 🌷
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم
@shahid_hadi124
🍃💐🍃🍁🍃💐🍃
🍃🍁🍃
🍃
لحظهی غروب، متعلّق به امام زمانت است، برنامهٔ خود را طوری تنظیم کن که چند دقیقه توسل به #امام_زمان ارواحنافداه داشته باشی. همه باهم دعای فرج روزمزمه کنیم
🍃
🍃🍁🍃
🍃💐🍃🍁🍃💐🍃
🌹«بسم رب المهدی (عح)»🌹
خداوندا در این لحظات غروب ،چنان بغضی گلوم را فشارمی دهد
که گوییا قرار هست جانم از بدنم بیرون رود.
خدایا این لحظات که دل امام زمان (عج) از گناهانمون گرفته هست
برای تسلای دل مولا _کمی از اشکها و گریه های امامم را به ما عطاء کن تا مولای ما اینقدر اشک نریزند.
مولای من _آقای من _الان اشکهای مبارکتان_در کدام شهر و در کدام دیارجاری هست که چنین جان مارا هم گرفته هست .؟؟؟
خدایا امام زمانمون را حافظ و نگهدار باش .
آقا فدای قدمت که بالاسر مزار شهدایی ....
یاکه در مشهد الرضایی.....
یا که به یک سنگ بقیع سر گذاشته ای و گریه می کنی....
یا امام زمان (عج) مولای من:
هرکجا هستی یاد ما هم باش
ابا صالح التماس دعا
یاد ماهم باش .....
😭😭😭😭😭😭😭
یه غروب ویه دل تتگی
التماس دعای فرج وشهادت
@shahid_hadi124
🍃💐🍃🌹🍃💐🍃
ان شاء الله امشب هم داستان شهید #علیرضا_کریمی
قسمت بیست و هشتم
قسمت بیست و نهم
قسمت سی ام
در کانال قرار خواهد گرفت
#شهیدی_که_برات_کربلا_میدهد
التماس دعا_ای شهید
@shahid_hadi124
💠بســــــم رب شهـــــــدا والصـــــــدیقیــــــــن💠
📚 #مسافر_کربلا
#زندگینامه_و_خاطرات_شهید_علیرضا_کریمی
🌺قسمت 8⃣2⃣
✨محاصره
📝راوی: رسول سالاری
🍃گوشی بیسیم رو گرفتم و با قرارگاه صحبت کردم. مسئول قرارگاه گفت: یکی از لشکرها باید سمت چپ سیل بند رو تصرف می کرده،اما نیروهاش توی موانع و میدون مین گیر کردند! هر لحظه هم احتمال داره شما از سمت سیل بند محاصره بشین!
🍃بعد گفت:بچه ها خط اول دشمن رو شکستن. اما عراقی های در حال فرار, دارن به سمت شما که خط دوم هستین می یان و با شما درگیر می شن.از سمت عراقی ها هم که زیر آتیش هستین.
🍃بهترین کار اینه که بچه های گردان امام حسین(ع) که به شما ملحق شدند, با هم بیائید عقب!
🍃سرم داغ شده بود.پاهام دیگه حرکت نمی کرد.همان جا نشستم روی زمین. احساس می کردم که به آخر دنیا رسیدم. این حرف ها یعنی ما توی محاصره کامل هستیم.تمام ماجراهای دیشب تا حالا تو ذهنم مرور می شد.
🍃یکدفعه دیدم از سمت سیل بند, احمد خسروی با چند نفر دیگه از بچه ها به سمت ما می یاد. به سختی بلند شدم. رفتم جلو و خبرها رو بهش دادم. او هم کمی فکر کرد و رفت سراغ بچه ها.
🍃من هم رفتم سمت جاده شنی. می خواستم برم دنبال علیرضا که پشت سیل بند تیراندازی شد. فهمیدم عراقی ها به آنجا رسیدند. مجبور شدم برگردم.
🍃نماز صبح را همان جا پیش بچه ها خواندم. بعد از نماز بچه های گردان امام حسین(ع) هم رسیدند. راه برای بازگشت بچه ها باز شد. فرصت زیادی نداشتیم. برادر خسروی داد می زد:زود باشین! هوا روشن بشه اینجا غوغا می شه!
🌷ادامه دارد....
💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
📚 #مسافر_کربلا
#خاطرات_شهید_علیرضا_کریمی
🌺قسمت 9⃣2⃣
🎇 محاصره
📝راوی: رسول سالاری
🍃یکی از بچه های مجروح را دیدم. از بچه های محل بود.تا من را دید گفت: از علیرضا خبری داری؟! گفتم: نه!
🍃بعد ادامه داد: بچه ها تو مسیر, حدود سی تا مجروح رو گذاشته بودند پشت سیل بند, قرار بود نیروهای امدادگر اونها رو ببرند عقب.
🍃من جلوتر از علیرضا تیر به پام خورد و افتادم. علیرضا با پای زخمی روی جاده شنی نشسته بود.
🍃یکدفعه دیدم سر و کله عراقی ها پیدا شد.علی پشت جاده سنگر گرفت و با هر گلوله ای که شلیک می کرد یکی از اونها رو می انداخت. عراقی ها می خواستند مجروح ها رو تیر خلاصی بزنن ولی بیشترشون کشته شدند. بعد هم علی خودش رو کشون کشون به سمت من آورد و گفت:برو از لای تپه ها خودت رو به بچه ها برسون. من هم خشابهای اضافه رو بهش دادم و اومدم.
🍃هوا تقریبا روشن شده بود. بارش گلوله های توپ و خمپاره لحظه ای قطع نمی شد. صدای غرش تانکهای عراقی هر لحظه نزدیکتر می شد.
🍃رفتم به طرف اسرای عراقی. آن ها گوشه محوطه بودند. چند تا از اسرا خیلی سیاه و درشت هیکل بودند.
🍃یکی از بچه ها گفت: می بینی, اینها رو از آفریقا آوردن برای کمک به صدام. تمام نیروهای منافقین و استکبار هم متحد شدند برای نابودی اسلام ناب حضرت امام ولی از قدرت ایمان به خدا بی خبرند.
🍃تو همین حال بودم که بیسیم چی دوید به سمت من. گوشی را داد دستم. هنوز چند کلمه ای حرف نزده بودم. احساس کردم ضربه محکمی توی سرم خورد. انگار کلاه اهنی روی سرم له شد.
🍃چند قدمی راه رفتم. احساس کردم از گوشی بیسیم هیچ صدائی نمی یاد. برگشتم و دیدم بیسیم چی غرق خون روی زمین افتاده.
🍃سیم گوشی هم قطع شده. من هم از سر و صورتم خون جاری شده. روی زمین افتادم و دیگه چیزی نفهمیدم.
🌷ادامه دارد....
💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
📚 #مسافر_کربلا
#خاطرات_شهید_علیرضا_کریمی
🌺قسمت 0⃣3⃣
🎇محاصره
📝راوی: رسول سالاری
🍃ساعتی بعد به هوش آمدم. با چند تا مجروح دیگر داخل نفربر بودیم.نفربر, کنار یک خاکریز ایستاد. ما را گذاشتند روی زمین. آفتاب مستقیم توی چشمم می خورد.
🍃خاکریز کنار ما خیلی آشنا بود. دیشب با بچه ها اینجا بودیم. یک لحظه یاد علیرضا افتادم.
🍃می خواستم بلند شوم و سمت جاده شنی حرکت کنم. اما سرم خیلی درد می کرد. چند تا ترکش ریز و درشت توی سرم و صورتم خورده بود. منتظر آمبولانس بودیم. دقایقی بعد بقیه بچه های گردان ها هم رسیدند. تعدادشان بسیار کم بود. شاید نزدیک به دویست نفر!
🍃برادر خسروی جلو آمد. در حالی که خستگی در چهره اش موج می زد پرسید: حالت چطوره؟
باصدایی بغض آلود گفتم من خوبم, از علیرضا چه خبر؟!
🍃نشست کنارم. نفس عمیقی کشید و گفت: تو راه که جلو می رفتیم دیدمش. وقتی دیدم مجروح کنار جاده افتاده خیلی دلم سوخت.اومدم بلندش کنم و با خودم بیارمش. اما قسمم داد. گفت: تو رو جان امام منو رها کن و برو, علیرضا به من گفت:
🍃شما فرماندهی, برو, بچه هامنتظرت هستن. بعد هم اشک از چشمان برادر خسروی سرازیر شد.
🍃تو همین صحبت ها بودیم. یکدفعه محمد آقا (داداش علیرضا که تو گردان امام حسین(ع) بود) رسید. با نگاهش به دنبال علیرضا می گشت. بعد هم به سمت من آمد. از خجالت نمی دانستم چه کنم.
🍃سراغ علیرضا را گرفت. یکی از بچه های محل جلو آمد و گفت: دو تا از رفیقاش رفتن بیارنش. با تعجب پرسید: مگه کجاست؟!
🍃پریدم تو حرفش. گفتم: تیر خورده بود تو پاش. کنار جاده شنی مونده. نزدیکه, الان دیگه می رسن. دقایقی بعد آمبولانس رسید. ما را به عقب منتقل کردند.
🌷ادامه دارد....
💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
🍃🌷🍃🌺🍃🌷
🌷نماز شبو تو سه زمان می تونید بخونید:
1= بعد از نماز عشاء.
2= بعد از نیمه شب
3 =از صبح تا شب، به نیت قضا .
🌹 بهترین زمان برای خوندن #نماز_شب / یک ساعت قبل از اذان صبحه🌴
🌷.نتونستی بخونی، توی دو زمان دیگه بخون، ولی ترکش نکن . . 🌴
چه جوری نماز شب بخونیم؟
♦️4 تا دو رکعت به نیت نماز شب.
♦️ 2 رکعت به نیت نماز شفع
♦️ یک رکعت به نیت نماز وتر
➕ جمعا میشه 11 رکعت. .
❌ نماز شبو طولانی نخون،
💐بخصوص اگر نیمه شب می خوای بخونی.
اینجوری خسته میشی، اونوقت شیطون دیگه نمیذاره بخونی . .
🌷توی نماز شب، فقط #حمد بخون، سوره لازم نداره .
🌷قنوت نمی خواد بگیری
در قنوت #نماز_وتر هم لازم نیست به چهل تا مومن دعا کنی.
♦️ لازم نیست سیصد تا العی العفو بگی،
🌹سه بار تسبیح گفتن کافیه🌹
✨ فضیلت نمازهای #شفع_و_وتر بیشتر از هشت رکعتیه که به نیت نماز شب خوانده میشه.
🌷می تونید فقط به نماز شفع و وتر اکتفا کنید و هشت رکعت نماز شبو نخونید
💐اگر وقت برای نماز شب، کم باشه می تونید فقط نماز وتر بخونید .🌴
🌷 لازم نیست یازده رکعت رو یه بار بخونی تا خسته بشی،
🌺بینشون فاصله بده. همانطور که پیامبر با فاصله نماز شب می خواند .
🌹مثلا دو رکعت ساعت 9 شب بخون، دو رکعت ساعت 9:30، دو رکعت ساعت 10، ...
.🌹با فاصله خواندن فضیلتش بیشتره 🌹
🌷اگر نتونستی بعد از نماز عشا، یا نیمه شب بخونی، از صبح تا شب، وقت داری قضاشو بخونی 🌴
🍃🌾 نماز نافله رو #بدون_مهر و بدون رکوع و سجود. و بدون قنوت،و حتی در حال راه رفتن میشه خوند .
♦️ اگر وقت نداشتی، قضای نماز شبت رو توی خیابون بخون، توی کلاس، توی محل کارت بخون. کافیه نیت کنی، حمدو بخونی، بعد با اشاره رکوع و سجودو بجا بیاری .
🌺 میگیم ما اینجوری به دلمون نمی چسبه...
❌ اینا وسوسه های شیطونه!!! ❌
🌹خدا قبول داره، اونوقت شیطون نمیذاره . هر جور تونستی #نماز_شبتو بخون، خدا زود راضی میشه .
♦️فعلا نماز شبتونو به همین آسونی شروع کنید #بعدا_قلبمون_خودش_می خواد...........
💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
⚜اهل عالم ، دارد از ره ماه ماتم میرسد
⚜هیئتی ها ، یاعلی ؛ دارد محرّم میرسد
@shahud_hadi124
میدونم الان گوشیا دستتون مث من
دارین کانالا رو چک میکنید!!!
گشتم نبود نگردددد نیست!!!
یه چند دقیقه از گوشی دل بکن
بزار کنار!! که چی بشه؟؟؟
میگم...
یکی به اسم مهدی غریبه 😞
هر شبــــ منتظره قبل خواب باهاش
صحبت کنیم...
به اندازه یه لیوان ابـــ خوردنی
یا نه اصلا به اندازه دلبستگی که به موبایل داریم!!
برای مهدی فاطمه وقت بزاریم😔😔
تا درد ودل نکرده با مولا نخوابیداااا
الهی بحق خون شهدا فرج مولامون رو برسون....
شب همگی مهدوی🌷
یا زهرا (سلام الله)
@shahid_hadi124