11.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️۱۳ شهریور ماه سالروز👆 شهادت🌹 جمعی از رزمندگان تیپ ویژه صابرین
#نیروی_زمینی_سپاه که سال ۱۳۹۰ در جریان درگیری با گروهک تروریستی پژاک در شمال غرب کشور به شهادت رسیدند.
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢آماده باش...👌
🚨⌛️ساعت صفر نزدیک است؛
بازی سیاسی مسخره قاتل کودکان غزه مانع از ضربه کاری ما نخواهد شد.
🪧#مجازات_سخت🔥
#انتقام_سخت
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
16.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
Delam shodeh.mp3
3.12M
شهادت امام رضا(ع)
دلم شده ...، دوباره مثل کبوترم😭
شب های پایانی ماه عزا
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
📕رمان #سپر_سرخ 🔻قسمت هجدهم ▫️اما همین خبر و یادآوری آن شب برای عصبیتر کردن عامر کافی بود که س
📕رمان #سپر_سرخ
🔻قسمت نوزدهم
▫️کلامم به آخر نرسیده دیدم تمام وجودش در هم شکست؛چند لحظه فقط نگاهم کرد و چه نگاه سنگینی که تا آن روز شبیهش را ندیده بودم و انگار باور کرد چیزی برای از دست دادن ندارد که شبیه ماری زخم خورده، زهرش را پاشید: «عاشق اون پسره شدی که منو پس میزنی؟»
▪دیگر مجازاتش از یک کشیده گذشته و نمیدانستم جواب اینهمه بیحیایی و بیرحمیاش را چطور بدهم که خیره به چشمانش، دنبال کلمهای برای کوبیدن بر دهانش میگشتم و سرانجام با صدایی شکسته حرف دلم را زدم: «یادته روزهایی که تو فلوجه گیر افتاده بودم؟پدرم التماست میکرد بیای فلوجه و من و مادرم رو با خودت از شهر ببری ولی تو از ترس جونت منو تنها گذاشتی و رفتی آمریکا! ادعا میکردی عاشق منی ولی حاضر نشدی حتی روزهایی که تردد تو فلوجه آزاد بود، من رو نجات بدی!»
▫با چشم خودم دیده بودم آن جوان برای نجات یک دختر غریبه بر لبۀ تیغ مرگ راه میرفت؛ میدانست ممکن است اسیر شود و اگر میفهمیدند از نیروهای ایرانی است، به مرگش راضی نشده و با وحشتناکترین روشها زجرکشش میکردند اما مردانه به میدان خطر زده بود که صادقانه شهادت دادم: «تو به خاطر من حاضر نشدی تا فلوجه بیای ولی اون برای نجات من...»
▪و پیش از آنکه شرحم به آخر برسد ابوزینب رسید. نیاز به هیچ توضیحی نبود که عامر روبرویم ایستاده و چشمان من غرق بغض و نفرت بود و همین صحنه، کافی بود تا ابوزینب رو به عامر صدایش را بلند کند: «چرا دست از سر این دختر برنمیداری؟ چی از جونش میخوای؟ برو دنبال زندگی خودت!»
▫اما همان حرفهای آخرم عامر را دیوانه کرده بود که با صدای بلند خندید و در پاسخ ابوزینب حرفی زد که از خجالت دنیا روی سرم خراب شد:«من میرم دنبال زندگی خودم ولی تو به فکر این دختر باش که عاشق رفیق ایرانیات شده!»
▪نمیدانستم نقشی از خطوط بههم ریختۀ چشمانم خوانده یا فقط میخواهد آزارم دهد و هر چه بود،دردناکترین روش را برای شکنجه معشوقه قدیمیاش انتخاب کرده بود.
▫️ابوزینب هم فهمیده بود کار جنون عامر از یک کشیده گذشته که با هر دو دست، یقۀ لباسش را چنگ زد و حکمش را صادر کرد:«والله اگه یک کلمه دیگه حرف بزنی...»
▪️دیگر نمیفهمیدم ابوزینب چه میگوید که عامر با همین چند کلمه قلبم را متلاشی کرده و نفسم را گرفته بود. دلم میخواست یکبار دیگر او را ببینم و حالا حرف عامر طوری دلم را زیر و رو کرده بود که حالم از همه چیز حتی احساس خودم به هم میخورد.
▪ابوزینب با فشار دست، عامر را به سمت انتهای کوچه هُل میداد و نمیخواست صدایش بیش از این بلند شود که در گلو فریاد میکشید تا عامر حرفی نزند و بهخدا من دیگر نمیشنیدم چه میگوید تا بلاخره از میدان دیدم ناپدید شد، ابوزینب برگشت و من در خلوت ماشینش در خودم فرو رفتم.
▫خجالت میکشیدم سرم را بالا بگیرم یا کلمهای بگویم و او حال دلم را خوب میفهمید که پس از دقایقی سکوت و همین که وارد جاده فلوجه شدیم، شروع کرد:«مهدی اونروز رفته بود برای شناسایی، قرار بود قبل از غروب برگرده اما تا آخر شب ازش خبری نشد.تو فرماندهی همه نگرانش بودیم و تقریباً مطمئن شدیم گرفتار شده تا بلاخره برگشت.»
▪از بهخاطر آوردن لحظه بازگشت رفیقش، لبخندی زد و به شیرینی ادامه داد:«ما فقط صورتش رو میبوسیدیم و میگفتیم خدا رو شکر سالمی اما اون گفت کار شناسایی طول کشیده و هیچی از این قصه نگفت.»
▫در سکوتی ساده چشمم به زمینهای کشاورزی اطراف جاده بود و دوباره هوایی حضورش شده بودم که دلم بیهوا میلرزید.
▪ابوزینب نفس بلندی کشید و شاید او هم از حرفهای عامر دلش سوخته بود که آهسته نجوا کرد:«بیشتر از یک ساله مهدی رو میشناسم. از نیروهای حاج قاسم و از بهترین رفیقای منه! اهل نماز شب و دعا و قرآنه و هروقت فرصتی پیش میاد میره کربلا زیارت. شجاعتش بین بچهها معروفه اما دیگه فکر نمیکردم همچین کاری کنه!»
▫بهقدری بیریا از رفیقش میگفت که دلم میخواست به او بگویم فرصتی برای دیدارمان فراهم کند و با اینهمه تهمتی که عامر به من و او زده بود، دیگر مجالی برایم نمانده و همین حسرت باعث میشد بیشتر از عامر متنفر شوم.
▪مطمئن بودم دیگر او را نخواهم دید و باید فراموشش می کردم اما هر چه میکردم خاطرش از خیالم نمیرفت و حتی نمیتوانستم به کس دیگری فکر کنم.
▫حالا سه سال از آن روزها سپری شده و من با پای خودم به خوزستان آمده بودم و خبر نداشتم در همین سفر، دوباره او را خواهم دید.
▪صدای اذان همچنان از بلندگوی ماشین سپاه بلند بود و من در تیزی تیغ آفتاب سرِ ظهر شادگان، با چشمان پریشانم دنبال او میگشتم.
▫گفته بود بعد از نماز برای بردن این کودک بیمار به چادر ما بازخواهد گشت و در انتظار همین لحظه آن هم بعد از سه سال، جان من داشت به گلو میرسید...
📖 ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 ایران، ایران امام رضاس...
#امام_رضا
AUD-20220918-WA0176.mp3
7.18M
🏴 وداعبامحرم و #ماه_صفر
🎙 کربلایی حسین طاهری
🏴انگار دیگه تمومه
میبارم اشک نم نم
🏴 #صفر خدانگهدار
خداحافظ محرم
▪️عزاداری هاتون مورد تأیید حضرت زهرا سلام الله علیها و #امام_زمان ارواحنا فداه
🔴 کانال حضرت زهرا و شهدا 👇
@hazraet_zahra_135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ با صدای ماندگار👆
همه با هم میخوانیم
😭😭
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا
💞الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ
🌸وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ
💞وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ
🌸صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً
💞مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا
🌸صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ
دلت شکست من را هم دعا کن 😭
9.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔵🔴 روایتی از حضور شهید حاج قاسم سلیمانی در حرم امام رضا(ع)
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️#شهید_صنیع_خانی: شهادتم رازیست بین من و خدا و امام رضا(علیه سلام )
🔹️ محسن رضایی: شهید صنیع خانی میگفت، در مشهد شهادتم را از حضرت رضا(علیه سلام ) گرفتم.
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
🌺 لیلة المبیت همان شبی است که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب در بستر پیامبر صلیاللهعلیهوآله خوابید تا این قاعده را به ما یادآوری کند که متربی باید فدای مربی شود.
🌕 خدایا ما را فدایی #امام_زمان بگردان
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
@ashgjanam_amamzamanam
🏴🏮🏴🏮🏴🏮🏴🏮
.
ضمن قبولی عزاداری هاتون
وتبریک به مناسبت حلول ماه ربیع
کم کم باید منتظر خبرای خوب باشیم به فضل خدا
خبرایی از جنس انتقام 😉😉😉
.