eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
37.4هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
10.9هزار ویدیو
108 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. خادم کانال 👇👇 @labaikya_mahdi_313 تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 تاريخ ولادت: 1344. تاريخ شهادت: 1363/12/22 محل شهادت: جزاير مجنون مزار پاك شهيد: قطعه 27 رديف 136 شماره 🌷_ ✍_برخی افراد، پس از تجربه نزديك به مرگ، زندگي الهي و بسيار معنوي پيدا مي كنند. برخي هم بودند كه به ظاهر تجربه اينگونه نداشتند اما ... علي حيدري از نوجواني مراقبت از نفس را شروع كرد و اجازه نداد شيطان در زندگيش وارد شود، لذا چشمانش آنچه ناديدني بود را مي ديد و ... او به سرّ خلقت رسيد. خدا را عاشقانه عبادت مي كرد. عاشق خدمت به خلق بود. بارها شام خود را برمي داشت و به كارتن خواب هاي داخل خيابان مي داد. گناه خط قرمز زندگي اش بود. يكبار به خاطر يك گناه كه ناخواسته انجام داد مريض شد! كرامات بسياري از او نقل شده، در حالي كه مانند عادي ترين افراد زندگي مي كرد. يكي از موارد عجيب زندگيش، بوي عطر عجيبش بود. بعدها در وصيت نامه اش نوشت: من هيچ گاه عطر نخريدم. هربار بوي عطر مي خواستم سه بار از عمق جان مي گفتم: حسين جان و همه جا معطر مي شد. علي ۱۹ ساله در محضر آيت الله حق شناس به درجاتي رسيد كه طي الارض، يكي از ساده ترين كارهايش بود. او در اسفند۶۳ همان طور كه پيش بيني كرده بود به شهادت رسيد. 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 فرزند : حسین تاریخ تولد : 1344/6/20 محل تولد : دولت آباد مرکز شهرستان برخوار اصفهان تاریخ شهادت : 1361/1/17 محل شهادت: گلزار شهدای دولت آباد ماجرای تکان‌دهنده از شهید که تک فرزند خانواده بود و زنده زنده سرش رو بریدند ولی زبونش رو باز نکرد تا عملیات لو بره. عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود. اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته. اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند. جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه... مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم... مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد و خم شد رگهای عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد... 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 نام پدر: رسول تاریخ تولد: 1342/01/01 محل تولد :شیراز تاریخ شهادت : 1362/05/02 عملیات والفجر 2_حاج عمران. 🌷 ﺷﻬﻴﺪﻱ ﻛﻪ ﻣﻴﮕﻔﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﻦ را ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ اﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ از شناسایی منطقه عملیاتی والفجر ۲ بر می گشتیم. ... هلیکوپتر که روی زمین نشست. شهیدصیاد شیرازی پیاده شد. پشت سرش هم کمال.... کمال در بین فرماندهان عالی رتبه ای که حاضر بودند روی دو زانو نشست و شروع کرد به یک چوب موقعیت محوری که باید عمل می شد را به دقت تشریح کرد.... کلامش که تمام شد. صیاد روی دوش او زد و گفت: باید درجه های من را بزنن رو دوش این کیهان فرد! ادامه داد: چنین نیرویی را باید تو هفت سنگر پنهون کرد تا دست دشمن بهش نرسه! قبل از رفتن به عملیات خواب دیده بود از هلیکوپتر سقوط می کند.... توی هلیکوپتر بود که شهید شد. 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🌷 محسن وقتی در دانشکده تحصیل می کرد سه شنبه هر هفته با اتوبوس به قم و مسجد جمکران می رفت و آخر شب هم با اتوبوس به اصفهان بر می گشت . در یکی از این سفر ها در مسجد جمکران سخنرانی بود در آن سخنرانی اشاره به سرد شدن آتش بر حضرت ابراهیم علیه سلام شده بود . محسن پس از پایان سخنرانی سوار بر اتوبوس شد تا به اصفهان بر گردد . با اینکه خیلی خسته بود ولی در اتوبوس خوابش نمی برد و مدام به فکر این بود که آتش چگونه بر حضرت ابراهیم سرد شده و با خودش می گفت ای کاش من هم به این یقین می رسیدم . یک ساعت مانده به اذان صبح به دانشکده رسید و با خودش می گفت اگر بروم و بخوابم چون خیلی خسته هستم خوابم می برد و خدایی نا کرده نماز صبحم قضا می شود و برای همین هم به نماز خانه می روم و نماز شب می خوانم تا اذان بگوید . هنگام پایین آمدن از پله های نماز خانه بود که متوجه شد موتور سرایه دار آنجا دچار آتش سوزی شده سریع خودش را به موتور رساند و شروع به خاموش کردن آتش کرد اما غافل از اینکه در این حین دستش آتش گرفته بود ولی خودش متوجه نمی شد تا اینکه یکی از دوستانش به نماز خانه می آید و با دیدن این صحنه و با داد و فریاد محسن را از وجود آتش در دستش با خبر می کند. تا اینکه آتش را خاموش می کند اما جالب اینجا بود که بعد از اینکه آتش دست او خاموش شد دست محسن سالم سالم بود و هیچ اثری از سوختگی در دستش نبود و او به دست سالم خود خیره شده بود . ( به نقل همکار شهید) 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌸 👆👆 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🌷_ ✍خداحافظی و عمل به قول آخرین باری که می‌خواست برود وقتی با بچه‌ها خداحافظی می‌کرد، بچه کوچکترم که سه سال و نیمش بود، نمی‌توانست از پدرش دل بکند. گریه می‌کرد که بابا نرو. آقا مهدی به او گفت: "بابا می‌خوام برم سربازای صدام رو بکشم" محسن می‌گفت: "اگه سربازای صدام رو بکشی اونوقت بچه‌هاشون بی‌بابا می‌شن.   منقلب شد و گفت: "می‌خوام خود صدام رو بکشم". می‌گفت: "بابا برام پفک بخر". می‌گفت: "چشم بابا برات خوراکی می‌خره". چند بار خداحافظی کرد و چند صد متر رفت و باز محسن صداش کرد و برگشت. بالاخره رفت.   روزی که خبر شهادتش را دادند، شبش خواب دیدم که مهدی آمده و محسن را بغل کرده و به شیرینی فروشی سر کوچه‌مان برده است. خیلی هم خوشحال است. دائم بچه را ناز می‌داد. برایش قاقالی خریده بود. یک خوراکی دست محسن داده بود. بقیه‌اش را به من داد و گفت: "این‌ها را بعدا به او بده". بعد هم محسن را به بغل من داد و گفت: "دارم می‌رم". محسن زد زیر گریه و گفت: "بابا نرو"... و از گریه محسن بیدار شدم. همان روز تشییع این خواب را دیدم.   او به قولی که به محسن داده بود، عمل کرد. روایتی از همسر شهید 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 نام پــــدر : حسینعلی تاریخ تولد : ۱۳۶۴/۰۲/۱۴-گنبدکاووس دین و مذهب : اسلام ، تشیّع وضعیت تأهل : متأهل تعداد فرزندان : ۲ فرزند شغل : آزاد ملّیّت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۰۱/۱۶ - حماه مزار : گنبدکاووس، امامزاده یحیی‌بن‌زید 📚کتاب : «کبوتر حرم» ✍تواضع، اخلاص، مهربانی، صداقت و پرکاری برای محرومان و خدمت در هیئت‌های مذهبی از ویژگی های بارز این شهید بزرگوار بود. پدر شهید شکوری در خصوص اعزام فرزندش برای دفاع از حریم اهل بیت می‌گوید: «وقتی اصرار بیش از حد او را دیدم و اینکه استکبار جهانی از ابتدای پیروزی انقلاب و درجنگ تحمیلی از رزمندگان ما شکست خورده بود و اینک با ایجاد گروهک داعش بدنبال ضربه زدن به اسلام و انقلاب است، رضایت دادم تا فرزندم به سوریه اعزام شود.» پدر شهید شکوری ادامه داد: «البته مهدی قبل از صحبت کردن با من با همسرش صحبت کرده بود و رضایت او را گرفته بود و من نیز وقتی متوجه شدم، همسرش راضی شده است با رفتن او مخالفتی نکردم.» وی اضافه کرد: «آخرین تماس من با مهدی سه ساعت قبل از شهادت او بود که گویا زخمی شده بود، آن موقع به دلم افتاد که فرزندم شهید می شود و همین اتفاق نیز افتاد، به هرحال سرنوشت و روزی او نیز رسیدن به مقام شهادت بود.» 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و _صلوات🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 غواص نام پدر: محمود تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۸/۲۸ محل تولد: ساوجبلاغ سن: ۲۱ سال تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱۱/۱ محل شهادت: ماووت عملیات: بیت المقدس۲ گردان: زهیر یگان خدمتی: لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه‌السلام مزار: ساوجبلاغ، فخر ایران نوشته بود من برنمیگردم مگر با زیارت حسین علیه سلام یا شهادت! خوابش را دیدم. با خنده گفت: مادر دست چپم و دو تا از دندان‌هایم را در حرم امام حسین جا گذاشتم! روز بعد رفتم معراج شهدا. با اصرار پیکرش را دیدم، دست چپش قطع شده، زیر لبخند زیبایش هم جای دو دندان خالی بود! فرازی از  بنام الله پاسدار حرمت خون شهداء می‌روم، می‌روم تا یاری دین خداکنم، می‌روم تا یاری امام کبیرمان خمینی بت شکن کنم. می‌روم تا خون ناچیز خود را به درخت اسلام و آزادگی هدیه کنم، می‌روم تا به معبود خود رسیده و گناهان خود را پاک کنم. می‌روم تا فدای هل من ناصرحسین را، لبیک گفته و راه حسین را ادامه دهیم... 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 طلبه تاریخ تولد : ۱۳۴۱/۰۸/۸ میبد تاریخ شهادت : ١٣۶۰/۰٢/۱۶ محل شهادت :محور آبادان _ماهشهر یحیی در همان لحظه تولد، نشان شهادت را به‏همراه داشت و از مادرش نقل است که: «یحیی به‏هنگام تولد چشم‌هایش باز بود.» محل تولدش، کانون گرم خانواده‌ای کشاورز و مذهبی در شهیدیه میبد بود و به‏همین دلیل، به‏محض سپری کردن دوران طفولیت، آن هنگام که پا به سن پنج سالگی گذاشت، وی را جهت فراگیری قرآن مجید به مکتب‏خانه می‌فرستند. او در مدت سه سالی که به مکتب‏خانه رفت، قرآن و خط را آموخت و منقول است که استاد بار‌ها از او تمجید کرده و گفته است: «در میان شاگردانم یحیی را بیش‏تر از همه دوست دارم.» یحیی پس از گذراندن دوران مکتب و آشنا شدن با قرآن مجید، به مدرسه می‌رود و تا سال چهارم دبستان تحصیل می‌کند ولی به‏علت علاقه زیادی که به علوم دینی دارد، از شهیدیه به یزد می‌رود و وارد مدرسه علمیه می‌شود. به مدت دو سال در مدرسه علمیه مصلای یزد به تحصیل علوم دینی می‌پردازد. از او در این دوران به‏عنوان یک طلبه نمونه یاد می‌کنند. 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و _صلوات🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 تولد : ۱۳۴۴ درماه صفر نام پدر :محمدعلی شهادت : در دومين روز سال 1361 و در عمليات «فتح‌المبين» با رمز یازهرا (س) در منطقه تپه چشمه در سن ۱۷ سالگی هنگامي که مشغول پاکسازی يک ميدان مين بود، آسمانی شد و به ملکوت اعلی پرکشيد. مزار: معراج شهدای شهید آباد دزفول جای بوسه مادر اصرار دارد برای غسل و تکفین امیر حضور داشته باشد. اما مگر پیکری تکه پاره و سوخته را می شود غسل داد؟ پیکری که از هر روضه ی کربلا نقشی دارد. هر دو دست امیر قطع شده اند. سر شکافته است و صورت سوخته و متلاشی. نه چشمی مانده است و نه ابرویی. نه لب و دهانی. مادر زانو می زند کنار تابوت و سرتاپای امیرش را جستجوگرانه می کاود. هر کس یک بار هم پای روضه ی زینب نشسته باشد، می داند که مادر دارد دنبال جای بوسه می گردد. جایی که بشود لبهایش را بگذارد آنجا و برای آخرین بار شیرینی بوسیدن پسرش را بچشد. پسری که قرار بود دامادش کند و حالا فرشتگان دارند در آسمان عروسی اش را جشن می گیرند. مادر خم می شود و سینه ی امیرش را بوسه باران می کند. همان جایی را که قبل از او ترکش را بوسه باران کرده اند. چقدر روایت امیر روضه است. اینجا هم باز باید بگویم:«صلی الله علیک یا اباعبدالله» 😭😭😭 پيام من به مردم دزفول اين است که استقامت کنند و از ولايت فقيه پيروی نمايند که امروز، روز استقامت است. 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌸 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 🗓سالگرد_شهادت: (کرار) تولد : 1356/04/22 محل تولد : مشهد  شهادت : 1396/07/01 محل شهادت : دیر الزور - سوریه وضعیت تاهل : متاهل با 2 فرزند محل مزار شهید : مشهد – بهشت رضا علیه سلام ✍ _شوخ طبعی ویژگی اخلاقی بارز رضا بود و همیشه مهربان و با عاطفه بود روزی که می ‌خواست به سوریه برود گفتم: من جواب بچه هایت را نمی ‌توانم بدهم رضا گفت: مادر! من اگر نروم از حرم دفاع کنم، شما فردا می‌توانی سرت را مقابل جدت حضرت زهرا سلام الله بالا بگیری؟ به حرم بی بی (سلام الله) جسارت می ‌کنند، من چطور آرام بنشینم؟ حالا هم در عجبم که چرا اینقدر آرامم و صبور... مطمئنم در حقم دعا کرده وگرنه مگر می ‌شود خار به پای فرزندی برود و مادرش آرام بنشیند؟ به خدا رضا برایم دعا کرده است... راوی: مادر شهید🌾 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 نام پدر:دوست محمد محل تولد:زابل تولد:۱۳۵۳/۱/۵ شهادت:۱۳۷۳/۱۲/۶ محل شهادت:نوک آباد خاش تحصیلات:سیکل تخصص:سرباز وظیفه رده اعزام کننده:نیروی انتظامی ✍ _شجاعت به نقل از آقای نظامی (از همسایگان شهید)، روزی هنگام غروب نزدیک به اذان خسته و کوفته در حالی که بیلی به همراه داشتم از زمین کشاورزی خودم که نزدیک آبادی بود با پای پیاده به سمت خانه راه افتادم. چند متری نرفته بودم که ناگهان چند جوان سارق راه را بر من بستند و قصد سرقت از من را داشتند. با آنان گلاویز شدم که در این زمان متوجه شدم شخصی به کمکم آمد و با آمدن او سارقان متواری شدند و او مرا از دست آنان نجات داد و ما به اتفاق هم از آن محل آمدیم. اسمش را که پرسیدم خودش را حسینعلی پیغان معرفی کرد. او جوانی قد بلند و قوی هیکل بود و دارای دل و جرات فراوان. بعدها خبر شهادتش را از دیگران شنیدم 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 تولد: ۱۳۵۸/۰۹/۰۸ روز تاسوعا؛ محل تولد: مشهد مقدس شهادت: ۱۳۹۴/۰۷/۲۷؛ (۵ محرم)؛ محل شهادت : سوریه ، حلب مسئولیت نظامی: فرمانده ارشد و از بنیانگذاران لشکر فاطمیون مزار : گلزار شهدای بهشت رضا علیه السلام، قطعه: ۵۰ ✍ _برادر شهید می گوید: اولین بار که رضا به سوریه رفت و بازگشت، فقط از غربت شیعه و حضرت زینب سلام الله علیها می‌گفت: « حرم حضرت زینب(سلام الله) بسیار خلوت است و خانم آنجا بسیار غریب هستند. می‌گفت نبینید حرم امام رضا (علیه سلام) در اینجا تا چه اندازه شلوغ است. اما در سوریه، تنها زائران خانم زینب (سلام الله) رزمنده‌ها هستند.» از این ناراحت بود که مردم در آنجا خیلی معتقد نیستند. می‌گفت: « داعش و تکفیری‌ها تمام تلاش خود را برای جدا کردن حزب‌الله از ایران و قطع ارتباط این دو می‌کند و یا به نحوی می‌خواهد شیعه را از بین ببرد، در حالی که در آنجا از شیعه تنها یک نام باقی مانده است. این جای تاسف دارد ولی ببینید همین‌ داعش از یک نام شیعه تا چه اندازه می‌ترسند که چنین قصد نابودی دارند» 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 نـام پـدر :علی اکبر تـولـد :۱۳۴۲/۰۸/۰۴ مـحل تـولـد :تهران شهادت : ۱۳۶۱/۰۲/۲۰ محل شهادت :خرمشهر تاهل :مجرد دسـته اعـزامـی :سپاه پاسداران تـحصیـلات :سوم راهنمایی مـزار : تهران .بهشت زهرا سلام الله ✍ _دو سال از شهادت برادرش احمد به دست کومله در ۲۴ اردیبهشت سال ۵۹ می‌گذشت که علی و یونس نیز در جنوب به شهادت رسیدند. علی روز ۱۹ اردیبهشت سال ۶۱ در خرمشهر شهید شد و یونس یک روز بعد در شلمچه به شهادت رسید. اتفاقاً در مسجد برای ختم علی، حاجی داشت سخنرانی می‌کرد که خبر یونس را هم آوردند و او پشت میکروفن اعلام کرد شهید سوم من هم آمد. همین که این خبر را گفت مسجد به هم ریخت. ما هم در منزل مراسمی زنانه داشتیم و یک خانم در حال سخنرانی بود. داشتم چای می‌دادم. بعد از مدتی پسر دایی‌ام آمد و گفت: خدا به این مادر صبر بدهد. این را گفت و خبر شهادت یونس را اعلام کرد. خانم سخنران ناراحت شد. گفتم ناراحتی ندارد ما خودمان این راه را انتخاب کردیم و تا آخر می‌رویم. به دخترهایم گفتم مبادا گریه کنید. وصیت برادرانتان است که در انظار گریه نکنید. یکی از خانم‌ها گفت: مگر تو زن بابای بچه‌ها هستی؟ من هم با ناراحتی گفتم: بله! من جایگاه بچه‌های خودم را می‌دانستم و آنچه من درک می‌کردم آنها درک نمی‌کردند. روای: مادر شهید 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 تولد: ۱۳۳۴/۰۵/۰۷ محل تولد : یزد شهادت : ۱۳۶۲/۱۲/۰۶ محل شهادت : طلائیه .عملیات خیبر مزار: گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله تهران تحصيلات: پزشگ مسئوليت در جبهه: مسئول بيمارستان صحرایی ✍ _محمدعلی هنگام نماز، مانند هميشه سجاده‌اش را پهن کرد، ولی قبل از اين که نماز بخواند، نوزادش را کنار سجاده قرار داد و پس از مدتی کوتاه، به نماز ايستاد. همسرش با دقت کارهای محمدعلی را زير نظر گرفته بود. صبر کرد تا نماز او تمام شود. نماز خواندنش را دوست داشت و از اين که مي ديد، همسر پزشکش اين‌چنين با خضوع و خشوع در مقابل پروردگار، سر بر سجده‌ی بندگی می گذارد، لذّت می برد. نماز که تمام شد از او پرسيد: - برای چی موقع نماز بچه را گذاشتی کنار سجاده؟! محمدعلی لبخندی زد و نگاهی به کودک سه ماهه و سپس به همسرش انداخت و گفت: - ببين خانم! تربيت صحيح فرزند را بايد از همون ماهها و روزهای اول تولد آغاز کرد. شايد الآن اين نوزاد چيزی متوجه نشه، ولي همين که از دوران شيرخوارگی، اون رو کنار سجاده می ذارم، باعث می شه که ذهن و فکر اون به نماز و ذکر و عبادت عادت کنه! محمدعلی توضيحات علمی و مذهبی ديگری نيز برای همسرش ارائه کرد، اما همسر وی در آن لحظات در دل، به داشتن چنين همسر مؤمن، عالم و فهميده‌ای، چون رهنمون به خود می باليد. 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 تولد: ۱۳۴۳/۰۴/۰۶ _تهران شهادت: ۱۳۷۹/۱۱/۲۲ _فکه نحوه شهادت : انفجار مین مـزار : بهشت زهرا(سلام الله) قطعه: ۲۷/ردیف:۱۶/شماره:ج به نقل از خود شهید ✍ _داخل خاک عراق مشغول جستجو بودیم؛ یکی از افسران عراقی خبر آورد که در منطقه‌ای جلوتر از اینجا یک گورستان دسته جمعی از شهدای ایرانی است؛اما عراقی‌ها اجازه عبور نمی‌دادند؛ با تلاش بسیار و پس از مدت‌ها پیگیری به آن منطقه رفتیم؛ آن روز تلخ‌ترین روز دوران تفحص بود ۴۶شهدای غواص آنجا بودند، دست و پا و چشم‌های همگی آنها بسته شده بود؛ آنچه می‌دیدم باور کردنی نبود؛ بعثی‌ها اینها را زنده به گور کرده بودند پلاک همه آنها را هم جدا کرده بودند تا شناسایی نشوند. در کنار همه پیکرها که سالم و کامل بود یک دست قطع شده قرار داشت؛ این دست متعلق به هیچ کدام از پیکرها نبود؛  انگشتر فیروزه زیبایی هم بر دست داشت؛ این دست مدت‌های طولانی مونس من شده بود؛هر وقت کار ما گره می‌خورد به سراغ این دست می‌آمدیم؛ گویی این دست آمده بود تا دستگیر همه ما باشد پیام 🇮🇷 به ارواح طیبه همه شهداء مخصوصا شهیدان این راه پر ارزش( تفحص)، که شما در آن مشغول حرکتید و شهید محمودوند، شهید عزیزی که برای ارواح طیبه همه شان از خداوند متعال علو درجات و هم نشيني با صالحان و اولیاء و ائمه را مسئلت می کنم، شما باب شهادت را باز نگه داشتید. سید علی خامنه ای ۲۰/۱۲/۱۳۷۹ 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 نام پدر: بایرامعلی تولد: 1335/11/12 محل تولد: آذربایجان شرقی - میانه - ترکمانچای وضعیت تاهل :متاهل سمت :بسیجی جراحت:1367، مریوان ، مصدومیت شیمیایی شهادت : 1377/11/06 محل شهادت : شهریار گلزار شهدا: ملارد 🌷 پدر شب آخر شام را کنار دیگر اعضای خانواده تناول کرد و پس از صرف شام از برادرم که باعث رنجش پدر شده بود دلجویی کرد وسپس برای عیادت یکی ازبستگان که ناخوش احوال بودبه همراه مادرم رفت نیمه های شب با سرفه های پدربیدارشدم ،حال پدرخوب نبودو وی مشغول ذکر ائمه بود، پدر اعتقاد زیادی به حضرت ابوالفضل(علیه سلام) داشت وایشان راقسم می دادند که پیش خدا واسطه شود تا خواسته پدر که همانا شهادت است نصیبش شودو پدر در مسیر بیمارستان به علت مسافت طولانی به محل سکونت ما به درجه شهادت که همانا خواسته ای دیرینه برای وی بود رسید و به جمع یاران سفر کرده خود شتافت. 📜 دخترها زینب گونه باشند و پسرها حسین وار زندگی کنند و یادگاری از این شهید بزگوار به عنوان حسینه و پایگاه فرهنگی بر جای مانده است که به خواست همسر شهید تبدیل به نیمی پایگاه و نیم دیگر حسینه شده است و هیئت رزمندگان شهرستان ملارد نیز در این محل دایر می باشد. 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و صلوات🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهیدی که امام حسین برایش پیام فرستاد! تولد :۱۳۴۴/۰۳/۲۵ محل تولد :همدان شهادت : ۱۳۶۵/۰۲/۰۹ محل شهادت :عملیات والفجر .فاو مزار شهدای همدان . ✍ نزدیک اذان صبح در خواب، از امام حسین (علیه سلام) یک پیام شفاهی دریافت کرده بود و یک پیام کتبی. پیام شفاهی، وعده ملاقات امام حسین (علیه سلام) بود و در نامه حضرت نوشته بود: چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا میخوانی. وقتی بیدار شد حال بارانی داشت. چند شب بعد هـم شهید شد. امام حسین (علیه سلام) آمده بود دنبالش... راوی: حاج علی سیفی 📚کتاب خط عاشقی ۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۴۷ 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 نام پــــدر : صبیح نام جهادی : محسن تاریخ تولد : ۱۳۶۳/۰۶/۰۲ - اهواز وضعیت تأهل : متأهل شـغل : پاسدار ملّیّت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۷/۲۶ - قنیطره مــزار : گلزار شهدای شهرستان ویس 📚کتاب : «شبیه نادر» ✍همسر شهید نقل می‌کنند: زندگی‌مان را خیلی ساده شروع کردیم؛ ساده اما پُر از عشقی خالص؛ خالص از این جهت که هیچوقت بیش از آنچه بودیم، از هم توقع نداشتیم. شهید حمید به شدت معتقد به مسائل معنوی بود و در ایام محرم و صفر خودش را وقفِ هیئت می‌کرد. سرشار از معرفت و جوانمردی بود و در سنّ کم دست خیرش بیش از بیش بود. آقا نادر ید طولایی در دست‌گیری از مردم داشت و حتی در روزهایی که شاید از پیش برای تفریح بچه‌ها قرار می‌گذاشتیم اما موردی پیش می‌آمد، ابتدا به مردم کمک می‌کرد، این عمل او به منظور بی‌توجهی به من و فرزندانم نبود بلکه واقعاً با اعتقاد به دست‌گیری از برادران و خواهران دینی‌اش این کار را انجام می‌داد و بعد با شرح واقعه من را آرام می‌کرد. 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و _صلوات🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 سردار تولد: ۱۳۴۳/۰۳/۱۷ محل تولد :شیراز مسئولیت : جانشین فرمانده مخابرات لشکر۱۹ فجر شهادت : ۱۳۶۴/۱۱/۲۲ محل شهادت:فاو-عملیات والفجر۸ ✍ -همیشه وضو داشت. یه روز گفتم رضا چرا وقتی که پای سفره می شینی. وقتی می خوابی وقتی از خونه بیرون می ری اول وضو می گیری؟ گفت:وقتی کنار سفره میشینم مهمان امیرالمومنینم شرم می کنم بدون وضو باشم...وقتی می خوابم یا بیرون میرم ممکنه از خواب بیدار نشم یا بر نگردم. هرکسی هم با وضو از این دنیا بره اجر شهید را داره می خوام از اجر شهید محروم نشم... 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 تاریخ تولد : 1357/09/20 محل تولد : اندیمشک تاریخ شهادت : 1395/08/09 محل شهادت : حلب - سوریه وضعیت تاهل : متاهل با 3 فرزند محل مزار شهید : اندیمشک ✍ _نقل از همسر شهید مدافع حرم : ولایت پذیری مطلق یکی از موضوعاتی است که حتی زمانی که در قید حیات بودند روی کلمه مطلق تاکید می‌کردند و می‌گفتند اگر ولایت پذیری مطلق نباشد چیزهای دیگری ورود پیدا می‌کند بنابراین باید مطلق باشد تا همه راه ها برای نفوذ در ولایت پذیری بسته شود. زمانی که از خواب بیدار میشد، شروع میکرد به خواندن ، بچه ها می‌گفتند بابا میخواهیم کمی بیشتر بخوابیم. میگفت بچه‌ها با خواندن روضه انرژی میگیرید و با انرژی بیدار میشوید. محمدم عاشق علیه السلام بود و همه اینها از به ارباب بی‌کفن نشأت میگیرد. 🗓 _شهادت ۸ آبان ۹۵ هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 تولد : 1364/10/10 محل تولد : بابل - مازندران شهادت : 1395/02/16 محل شهادت : خانطومان - سوریه وضعیت تاهل : متاهل با 1 فرزند محل مزار شهید : مازندران- بابل- روستای هریکندی 📚کتاب مربوط به شهید طاهرخان طومان وقتی محل کار بود، گاهی دو دقیقه از وقـت اداری‌ اش را بـه کار شـخـصـی اختصاص می‌داد. همه این دو دقیقه‌‌هـا و یا بیشتر و کمتر را یـادداشت می‌کرد و برای خودش مرخصی ساعتی رد می‌کرد. این در حالی بود که چون فرمـانده دسـته بـود، می‌تـوانـسـت از اخـتـیارات فرماندهی‌ اش استفاده کند؛ اما نمی‌کرد. 📜 فرازی از ✍ ای مردم بدانید رفتن من از روی هوا و هوس نبوده بلکه به خاطر حفظ حرم آل الله و همچنین نگه‌داشتن جبهه و مقاومت در آن سوی مرزها بوده تا این‌که جبهه دشمن به مرزهای ما کشیده نشود. به تأسی از گفته رهبر فقیدم حضرت امام خمینی (ره): پشتیبان ولایت‌فقیه باشید تا به مملکت ما آسیبی نرسد. حال که زعامت این کشتی پرتلاطم به دست باکفایت رهبر عزیزتر از جانم افتاده و ایشان نیز به‌حق آن را سکان‌داری نموده، ایشان را در این امر یاری کنید تا بار دیگر علی تنها نماند. امیدوارم این قطره خون ناقابلم در درگاه ایزدمنان قیمت داشته باشد و درخت مقاومت اسلامی با آنان تنومند گشته و باعث بیداری مردم مسلمان جهان گردد 🌱 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 تولد: ۱۳۶۹/۶/۱۹ محل تولد:روستای کفرات نکا مازندران شهادت: ۱۳۹۵/۲/۱۷ محل شهادت:خانطومان در سوریه محل مزار شهید:ساری حرم امام زاده عباس(علیه سلام) 🌷 ✍ اهل نماز وروزه ونماز شب بود به نماز اول وقت خیلی تاکید داشت وتا نماز نمی‌خواند پای سفره نمی‌آمد بسیار مراقب بود گناه نکند رعایت حق الناس را می‌کرد .شوخ طبع وشاد بود اما هیچ گاه از حد اعتدال خارج نمی‌شد _مهربان بود به بزرگترها احترام می‌گذاشت کم می‌خورد وقتی مادرش به او می‌گفت یه کم بیشتر غذا بخور می‌گفت مادر اگه بری مناطق محروم که مردم نان برای خوردن ندارند این حرف را نمی زدید مسلمان اگر در فکر مسلمان دیگر نباشه که مسلمان نیست همه می‌گفتند سعید بوی شهادت می دهد 🦋 برادر شهید می گوید یک بار به یکی از بچه های فامیل در زمینه حجاب وپوشیدن چادر سفارش کرد وبرای اینکه حرف ها وسفارشاتش اثر بیشتری داشته باشد خودش از قم برای آن دختر خانم یه چادر زیبا خرید در بحث امر به معروف اعتقادش بود که باید امر به معروف ونهی از منکر در عمل انسان وبه زیبا ترین روش باشد 📜بخشی از ✍مهم ترین وصیت شهید پس از توجه به نماز وحفظ حجاب برای زنان ومادران این بود که مردم مناطق محروم را دريابيم وبعد نیز ولایت فقیه بود در هر زمان وبا هر مسئولیتی پشت ولی فقیه باشیم تا دشمن نتواند آسیبی به کشورمان بزند 🌱 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 نام پــــدر : محمدباقر تاریخ‌تولد: ۱۳۴۷/۰۴/۱۹ - کیار وضعیت تأهل : متأهل ۲ فرزند شـغل : پاسدار_سرهنگ تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۰۱/۱۰ - حلب مزار : شهرستان کیار 🔖 ✍ همرزم شهید نقل می‌کند: کار نظامی و در جبهه فعالیت‌کردن نیاز به روحیه دارد که شهید طاهری در آن شرایط علاوه بر روحیه‌داشتن، به دیگران نیز روحیه می‌دادند. زمانی که در منطقه پدافندی نُبُل و الزّهرا سوریه بودیم، حاج‌علی در جمع دوستان و همرزمان با لحن آرام و طنزگونه‌ای که داشتند، خاطراتی را تعریف می‌کردند. _لحن بیان ایشان در حدّی جذاب بود که ما گاهی فراموش می‌کردیم کجا و در چه شرایطی هستیم! گویی گرمای محبت علی طاهری از آن بخاری زغالی و نفتی گوشه‌ی اتاق، بسیار بیشتر بود. _همچنین، احترامی که ایشان برای دیگران قائل بودند، احترام بی‌دریغی بود. رعایت احترام و ادب ایشان، بزرگ و کوچک نداشت؛ طوری که ایشان همیشه در سلام‌کردن، تقدّم داشتند و به کوچکترها نیز تقدّم سلام داشتند. 🌱 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 نام پــــدر : مرتضی نام جهادی : العباس تاریخ تولد : ۱۳۵۹/۰۷/۰۱ - قروه🇮🇷 دیـن و مذهب : اسلام شیعه وضعیت تأهل : متأهل شـغل : پاسدار ملّیت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۳/۱۰ - اَلرّمادی🇮🇶 مــزار : کردستان، روستای میهم قروه 📚کتاب : «حلقه‌ی وصل» 🌷 ✍ شهید مدافع‌حرم منوچهر سعیدی به علت گرمای داخل کانتینر، بالای سقف کانتینر در منطقه‌ عملیاتی الرمادی کشور عراق خوابیده بود. ساعت ۲ بامداد، سه‌خودروی انتحاری گروه تکفیری داعش از سه‌طرف به سوی نیروهای مدافع حرم حمله کردند؛ نیروهای فاطمیون دوتا از خودروهای گروه داعش را منهدم کردند اما آنها خودروی سوم را نزدیکی کانتینر منفجر کردند. منوچهر سعیدی و تعدادی از نیروهای فاطمیون در آن حمله انتحاری گروه تروریستی داعش در حالی که پیکر آنها سوخته بود، به شهادت رسیدند.💔 🌱 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و _صلوات 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 نام پدر:عباس تولد: ۱۳۴۹/۱۰/۱۳ محل تولد:شهرستان دلیجان شهادت: ۱۳۶۷/۰۵/۰۲ محل شهادت:شلمچه 🔖 ✍ مادر شهید شهید علیخانی دارای ١۶ سن بود که به شهادت رسید حدود هشت ماه در جبهه حضور داشت که به شهادت رسیدند یک مرتبه مجروح که از ناحیه پا ترکش اصابت کردند و در مرتبه دوم به شهادت رسیدند ایشان دارای مدرک سیکل و برق کش بودند در شلمچه در اواخر جنگ بود که به همراه هفتاد نفر به شهادت رسید ایشان به عنوان بیسیم چی در جبهه حضور داشت دوسال پیش در عالم خواب دیدم که به من گفت که دیگر به خوابت نمی آیم چون بسیار خودت را اذیت می کنی بسیار به خانواده علاقه داشت و فرزند اول بود 📜فرازی از : ای مردم مسلمان ایران به جبهه ها هجوم آورید . یا شهادت نصیب ما می شود یا پیروزی را در آغوش می کشیم و به قول دوستم شهید سعید احمدی این انقلاب بود که ما را از لجن زار طاغوت بیرون کشید. 🌱 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا   و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124