eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
37.2هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
11.4هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . بنی صدر دستور داده بود كه باید نیروهای مستقر در هویزه عقب نشینی كنند و به بیایند! حسین میگفت: هویزه در دل است و ما از اینجا میتوانیم به ضربه بزنیم،شخصاً با بنی صدر هم صحبت كرده بود. . وقتی كه دید راه به جایی نمیبرد، نامه ای به آیت الله خامنه ای نوشت و گفت كه تعداد های ما از تعداد نیروها هم كمتر است، ولی میمانیم! در دی ماه ۱۳۵۹ بیست تا سی نفر از جوانان با دست خالی، اما با استوار از و ، مقابل دشمن تا دندان مسلح كردند... هیچ كس نماند! . عراقیها با از روی اجساد مطهر شهدای گذشتند، طوری كه هیچ اثری از نماند... بعدها جنازه ها به سختی شدند! حسین را از كه در بود شناختند... قرآنی با امضای خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای... . . . . : هر کدام از شما یک نسخه‌ی قرآن در بغلتان داشته باشید؛ اگر در جایی منتظر کاری می‌ایستید و پیدا می‌کنید! - یک دقیقه، دو دقیقه، پنج دقیقه، نیم ساعت - قرآن را باز کنید و به آن مشغول شوید؛ تا با این کتاب پیدا کنید... 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
⚡﷽⚡ 👈به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بی بی علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچه‌ها آمد پیشم و گفت: " و شهید حججی امده‌ان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم." ⚡ من را برد پیش پدر محسن که کنار ایستاده بود. پدر محسن می دانست که من برای پسرش رفته بودم.😓 تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن آوردی?" 💢نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر را تحویل داده‌اند? بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند? بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند?😭 ⚡گفتم: "حاج‌آقا، مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش." گفت: "قسمت میدم به بی‌بی که بگو." التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.😞 💢دستش رو انداخت میان شبکه‌های ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برام آوردی، راضی ام."💝 💢وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاج‌آقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام اربا اربا کرده ان."😭 💥هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن!"💙. ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124