eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
37.4هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
10.9هزار ویدیو
108 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. خادم کانال 👇👇 @labaikya_mahdi_313 تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی دست جوانان را در دستِ امام‌حسیــــن«علیه سلام» قرار دهید ، مشکل آنها حل می‌شود و امام بامهربانی به آنها نگاه می‌کند. برادر شهیدم ...🌷 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
✍این روزها بیشتر از همیشه شرمنده نگاه منتظرتان هستیم آن نگاهی که گویا فریاد میزند... خونمان را به سازش با دشمن نفروشید افسوس...هزاران افسوس که خون دل خوردن هایتان...یادمان رفت... 💔 بــرادرشهیدم ... 🌷🕊 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
✍مثݪ آن شیشہ ڪہ در همهمہ باد شڪست ناگھان باز دلم یاد تو افتاد و شڪست ... بــرادر شــهــیـــدم ...🌷🕊 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
✍وقتی بعد از انقلاب برای ماموریت اداره، به ابراهیم (شهید جاویدالاثر ) ماشین خارجی می دهند، ماشین را پس می دهد تا یک وقت ماشین مدل بالا، زمینه ی غرور و جدایی از مردم برایش نشود. 📝ابراهیم (شهید جاویدالاثر ) برای این که جایگاه و پست و مقام، او را مغرور نکند همه ی عوامل کبر و غرور را از خودش دور می کرد. 📝می دانست غرور و تکبر، شیطان را جهنمی کرد. چه برسد به او! 📝يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ 📝ای انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته؟! (سوره انفطار/آیه۶) برادر شهیدم ...🌷🕊 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
به‌کوچکترین‌چیزهایی‌که‌ماتوجه‌نداشتیم دقت‌میکرد.اسراف‌درزندگیش‌راه‌نداشت. تامی‌توانست‌درهر شرایطی‌به‌مخلوقات خدا کمک می کرد. *__یادم است پشت باشگاه صدری دور هم نشسته بودیم.کنار ابراهیم یک تکه نان‌خشک‌شده افتاده بود. نان را برداشت و گفت:ببین نعمت خدا را چطور بی احترامی کردند. *__نان‌خیلی‌سفت‌بود.بعدیڪ‌تکه‌سنگ‌ برداش و همینطور که دور هم روی سکو نشسته بودیم‌شروع‌به‌خُردکردن‌نان نمود. حسابی که ریز شد در محوطه باز انتهای کوچه پخش کرد! *__چند دقیقه بعد کبوترها آنجا جمع‌شدند. پرنده ها مشغول خوردن غذایی شدند که ابراهیم برایشان مهیا نموده بود. 📚 برگرفته از کتاب ...🌷🕊 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
قرار بود صبح زود با هم به جايي برويم. مي دانستم كار مهمي دارد. اما ابراهيم از من خواست به منزل يكي از سادات محل برويم. تا ظهر وقت ما گرفته شد. نمي دانستم چرا ابراهيم به اين پيرمرد سيد التماس مي كند! ماجرا از اين قرار بود كه پسر او، سيگار كشيده بود و پدر او را از خانه بيرون كرده بود. حالا ابراهيم آمده بود تا اين خانواده مومن را آشتي دهد. سرانجام توانست دل پدر را نرم كند. او براي تمام مردم محل اينگونه بود. بــرادرشـهـیـدم ...🌷🕊 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
⚡️خیر در آنچه خدا بخواهد ✍شاید داستان معجزه اذان ابراهیم هادی را شنیده باشید، او فرمانده نیروها بود، شاید دوست داشت خیلی زود ارتفاع آزاد شود و رزمندگان پیروز شوند، اما خدای ابراهیم چیز دیگری میخواست. *__ارتفاع آزاد نشد. ابراهیم اذان صبح گفت و با اذان او دلهای نیروهای دشمن متوجه خدا گردید. هجده نفر از آنها تسلیم شدند و ارتفاع آزاد و عملیات پیروز شد. آن ها بعد ها به سپاه اسلام پیوستند و همگی در راه خدا شهید شدند. اینجاست که باید به این کلام نورانی خدا بیشتر فکر کنیم:👇👇 "چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد و خداوند خیر فراوانی در آن قرار میدهد." *[ نسا،19] بــرادرشـهـیـدم ...🌷🕊 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
ابراهیم می‌گفت : دنیا همین است؛ تا آدم عاشقِ دنیاست و به این دنیا چسبیده، حال و روزش همین است. اما اگر انسان سرش را به سمتِ آسمان بالا بیاورد و کارهایش را برای رضای خدا انجام دهد، مطمئن باش زندگی‌اش عوض می‌شود و تازه معنی زندگی کردن را می‌فهمد. بــرادرشـهـیـدم ...🌷🕊 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
✍این روزها بیشتر از همیشه شرمنده نگاه منتظرتان هستیم آن نگاهی که گویا فریاد میزند... خونمان را به سازش با دشمن نفروشید افسوس...هزاران افسوس که خون دل خوردن هایتان...یادمان رفت... 💔 بــرادرشهیدم ... 🌷🕊 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
مقید‌ بود هر روز را بخواند ؛ حتی اگر کار داشت و سرش شلوغ بود سلام آخر زیارت را می‌خواند دائما می گفت : اگر دست جوان ها رو بزاریم توی دست امام حسین ؛ مشکلاتشون حل می شود . و امام با دیده لطف به انها نگاه می کند برادر شهیدم ...🌷🕊 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
📝 با نام‌رفت‌؛ ولی‌گمنام‌برگشت 💫نامش‌را امانت‌دادبه‌حضرت‌مادر ❤️گمنامی‌تنهابرای‌شهرت‌پرستان‌ دردآوراست ✌️مادر مهربان.س. گمنام‌میخرد] _ ...🌷🕊 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124