🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
بسم رب الزهرا(س) ورب الشهدا
امروز پنج شنبه هست و به نیت اموات وشهدا ختم قران داریم
🌷این ختم قران به نیابت از
#شهید_سید_حسن_طباطبایی
#شهید_سید_جواد_موسوی
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
و
شهدای بی سر
#شهید_سید_علی_اکبر_دهقان
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
#شهید_عبدالله_اسکندری
#شهید_عباسعلی_فتاحی
#شهید_محسن_حججی
#شهید_ذوالفقار_حسن_عزالدین
#شهید_بلباسی
هدیه به
#حضرت_مولا_علی_علیه_السلام
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #حضرت_مهدی_فاطمه_عج
#حضرت_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حضرت_امام_رضا_علیه_السلام
#حضرت_نرجس_خاتون_علیه_السلام
#حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
🌷 نیت سلامتی و فرج مولا امام زمان عج 🌷
وبه نیت حاجات همه اعضای محترم کانال میباشد🌷
🌷به نیت کربلایی شدن وکربلایی موندن شرکت کنندگان
ان شاء الله به عظمت این شهدا همگی حاجت روا بشید
#توجه:
شما فقط پیام بدید که جزء می خواهید ما به شما جزء خواهیم داد
📢📢
فقط تا پنج شنبه آینده وقت دارید بخونید
🌹
🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
💖 #شهید_عباسعلی_فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود.
💜سال شصت به شش زبان زنده ی دنیا تسلط داشت.
تک فرزند خانواده هم بود.
💚زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری⁉️
💖عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…
💞عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه ، بزرگترین اشتباهه….
💖بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهیدخرازی گفت:چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود…
پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون #عباسعلی_فتاحی بود. قبل از رفتن #شهید_حاج_حسین_خرازی خواستشون و گفت:
💖 ” به هیچوقت با عراقیها درگیر نمیشید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقیها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… و تخریبچی ها رفتند…
❤️یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده ، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقیها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای #عباسعلی_و_اسیر_شد…😔
❤️زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند ممکنه عباسعلی فتاحی توی شکنجه ها لو بده. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین⁉️ عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده ، سرش بره زبونش باز نمیشه. برید عملیات کنید…
💜عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی.❗️
💔سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه. گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه…
💜اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه #عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته. اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند….😢
💞جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره.
💞وقت تشییع مادر گفت:صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده ، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین. گفتن مادر بیخیال. نمیشه…
💜مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه ! ولی فقط ….. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره⁉️
💔گفتند:مادر! عراقی ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم…
💖مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن.😢
💛 پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد و خم شد #رگهای_عباس رو بوسید. و مادر شهید #عباسعلی_فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد…💔
راوی: محمد احمدیان از بچه های تفحص
#لطفا_با_وضو_وارد_شوید
#با_ذکر_یک_صلوات
💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مــعـرفــی_شـهــدا
#شهید_عباسعلی_فتاحی
فرزند : حسین
تاریخ تولد : 1344/6/20
محل تولد : دولت آباد مرکز شهرستان برخوار اصفهان
تاریخ شهادت : 1361/1/17
محل شهادت: گلزار شهدای دولت آباد
#خـاطـــره_شـهــیــد
ماجرای تکاندهنده از شهید که تک فرزند خانواده بود و زنده زنده سرش رو بریدند ولی زبونش رو باز نکرد تا عملیات لو بره.
عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود.
اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته. اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند. جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه... مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین
یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره گفتند: مادر! عراقیها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم... مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد و خم شد رگهای عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد...
🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا
و#شهید_عباسعلی_فتاحی_صلوات🌱
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ 🌸
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124