یه نفر بخواد به مادرت نگاه چپ کنه چکار میکنی؟
سریع میری باهاش دعوا میکنی
ان شاء الله هیچ وقت جلو چشمت مادرت زمین نخوره
ان شاء الله هیچ وقت جلو چشمت مادرت سیلی نخوره
ان شاء الله هیچ وقت جلو چشمت مادرت دست به دیوار نگیره و راه بره
این روزا کار علی فقط شده التماس حضرت زهرا
هی میگه زهرا جان نرو
ببین میتوانی بمانی بمان
عزیزم تو خیلی جوانی بمان
بچه ها هی التماس میکنند که مادر نرو
هی میاند پیش باباشون علی که بابا به مادر بگو ما رو تنها نگذاره
مادر آرزوشه بچه هاشو تو لباس عروسی و دامادی ببینه
مادر آرزوشه قد کشیدن بچه هاشو ببینه
بچه کوچک داری یا نه؟
اگه بچه کوچک داری یه لحظه الان بهش نگاه کن
اون بچه همه امیدش به مادرشه
هر کاری داشته باشه به مادرش میگه
یه لحظه فکر کن پیش بچه هات نباشی
چه حالی میشی؟
اسما میگه دیدم نیمه های شب علی سر گذاشته به دیوار و داره بلند بلند گریه میکنه
میگه اومدم گفتم آقا رسم نیست تو عرب مرد اینقدر بلند بلند گریه کنه
فرمود اخه اسما اون چیزی که من دیدم رو تو ندیدی
همین جور که داشتم فاطمه رو غسل میدادم چشمم خورد به بازوی ورم کرده زهرا