eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.2هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
11.9هزار ویدیو
114 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌹☘🌹☘🌹☘ 🔮قسمت سی و دوم داستان #شهیدتورجی_زاده 🍇مقر فرماندهی-قرارگاه راوی: نوار مصاحبه شهید   💙ر
🌹☘🌹☘🌹☘ 🔮قسمت سی و سوم داستان 🍇پدافند راوی: دوستان و خانواده شهید تورجی   💙قرارگاه مرکزی عراق در جنوب فاو تصرف شد. حدود یکصد اسیر را از این منطقه خارج کردیم. 💚با پاکسازی شهر فاو بیشتر اهداف عملیات محقق شد. صبح روز بعد لشگر 17 علی بن ابی طالب علیه السلام جایگزین ما شد. 💜بچه ها بسیار خوشحال بودند.😇 همه مطمئن بودند که فاو را هم مانند خرمشهر، خدا آزاد کرد. ❤️گردان ما هنوز آماده بود. برای همین با تقاضای بچه ها و موافقت لشگر به منطقه کارخانه نمک و اطراف جاده فاو-ام القصر در شمال منطقه درگیری اعزام شدیم. ❤️شب قبل گارد ریاست جمهوری عراق با تمام قوا به این منطقه حمله کرده بود. اما با یاری خدا نتوانسته بود کاری انجام دهد. عراق هم شدیداً منطقه را زیر آتش گرفته بود. 💖طرح برادر صادقی این بود که گردان، نیروی کمتری را در خط مستقر کند. فاصله نیروها از هم زیاد باشد. 💛این کار تلفات را بسیار پایین می آورد. گروهان ما یعنی ذوالفقار در روی جاده و اطراف آن مستقر شد. ❤️گروهان حُر در پشت خط ما بود. گروهان عمار هم در ساحل اروند مستقر شد. مواضع نیروها مستحکم شده بود. برای همین تلفات ما بسیار کم شد. سه روز در آن منطقه بودیم. روز بعد بچه های گردان ما به دارخوئین برگشتند. 💚در طی مدت این عملیات ضربات سختی به ارتش عراق وارد شد. مهمترین لشگرهای ارتش عراق از بین رفت. تنها آبراه عراق سقوط کرد. صادرات نفت عراق قطع شد. بیش از هفتاد فروند هواپیمای عراقی سقوط کرد. و همه اینها چیزی نبود جز یاری خدا.😇 💜با خستگی بسیار به دارخوئین رسیدیم. پادگانی که یادآور بسیاری از دوستان شهید ماست. جای جای این پادگان بوی عطر شهدا می دهد. نزدیک غروب بود. هنوز کامل مستقر نشده بودیم. ❤️بلافاصله فرماندهان گروهانها را صدا زدند و گفتند: سریع آماده شوید. می خواهیم برویم! همه با تعجب پرسیدند:کجا،😳بچه ها خسته اند.ما تازه از راه رسیدیم. 💙برادر صادقی جلو آمد و گفت: طبق اخبار به دست آمده و به احتمال زیاد هواپیماهای عراق اینجا را بمباران می کنند! سریع آماده حرکت شوید. 💛بعضی از فرماندهان خیلی اصرار می کردند. می گفتند: امشب را اینجا بمانیم. 💜اما برادر تورجی مثل همیشه تبعیت از حرف فرمانده داشت. بلافاصله گفت: چشم. اما کجا باید رفت! 💖مکان اردوگاه شهید عرب بود. در پنج کیلومتری دارخوئین. سوار تویوتاها شدیم و به همراه گردانهای دیگر حرکت کردیم. ❤️باران شدیدی آمده بود. 💦زمینها گِلی بود. با سختی بسیار به چادرها رسیدیم. دیگر حال هیچ کاری نداشتیم. همه مشغول استراحت شدیم.😦 💜ساعت هفت صبح بود. مشغول صبحانه بودیم. یکدفعه صداهایی آمد. زمین زیر پای ما می لرزید. 💚همه نگاه ها به سمت دارخوئین بود. از دور ستونای دود به هوا رفته بود. عراق اردوگاه را بمباران🚀 کرد! 💜بیشتر ساختمانها خراب شده بود. دیشب تعداد کمی از بچه ها در آنجا ماندند. تقریباً همه آنها شهید شده بودند.😰 💙دو روز در اردوگاه بودیم. دوباره به خط پدافندی فاو برگشتیم. یک هفته هم در خطوط پدافندی مستقر بودیم. 💚بچه های جهاد شبانه لودرها را به خط نزدیک می کردند 🚍و مشغول زدن خاکریز و جان پناه بودند. ❤️هواپیماهای عراقی هم مرتب این منطقه را زیر آتش داشتند. چند بار هم بمباران شیمیایی✈️ کردند. اما از منطقه ما دور بود. 💜دوران پدافندی هم خاطرات جالبی داشت. وقتی از خط اصلی نبرد برای استراحت به کنار اروند برگشتیم بچه ها خیلی ناراحت بودند!😒 💚همه می گفتند:یا برگردیم یا برگردیم اردوگاه! علتش را می دانستم. کنار اروند در طی روز پر از مگس بود. انسان را واقعاً کلافه می کرد. در طی شب هم پر از پشه! کسی جرأت خواب نداشت.🙃 💖بالاخره با انجام طرحی مشکل خواب بچه ها حل شد. این طرح در نوع خود جالب بود😎. چند جعبه مهمات را با طناب به هم بستیم. این جعبه ها را به سقف آویزان کردیم. یک طناب هم از سقف به گوشه اتاق وصل کردیم! 💜یکی از بچه ها باید طناب را تکان می داد. این کار هم فضا را خنک می کرد هم مانع از حضور پشه ها می شد.😍 ❤️برای همین شیفت گذاشته بودیم. هر نفر در شب یک ساعت باید طناب را تکان می داد!😍 💚بار دیگر پس از چند روز استراحت به سنگرهای پدافندی جاده فاو- ام القصر برگشتیم. 💜بزرگترین مشکل در آنجا کوچکی سنگرها بود. عراقی ها هم کوچکترین حرکت ما را با خمپاره جواب می دادند. بیچاره کسانی که می خواستند به دستشویی بروند!! ❤️در همان روزهای اول پدافندی با انفجار یک خمپاره برادر تورجی به شدت مجروح شد. ❤️برای مداوا به بیمارستان صحرایی رفتیم. مدتی در آنجا بودم. سپس برای درمان به اهواز رفتیم. 💚چند روز بعد به جمع بچه های گردان برگشتیم. همه با هم به مرخصی رفتیم. 😎 ...... 📕بر گرفته از کتاب http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
YEKNET.IR سخنرانی استاد عالی.mp3
3.66M
🔴دل مشغولی های دنیا ( ما ابد در پیش داریم ) #سخنرانی بسیار شنیدنی👌👌👌 🌸🍃حجت الاسلام #عالی 📡 حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید. 💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
⭕️چند خانم رفتند جلو سوالاتشان را بپرسند. در تمام مدت سرش بالا نیامد... نگاهش هم به زمین دوخته بود. ⭕️خانم ها که رفتند، رفتم جلو گفتم: تو انقدر سرت پایینه نگاهم نمیکنی به طرف که داره حرف میزنه باهات، اینا فکر نکنن تو خشک و متعصبی و اثر حرفات کم شه! ❣گفت: من نگاه نمیکنم تا !👌👌👌 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
بسم رب الزهرا سلام بعضی از اعضا سوال کردند چکار کنیم در نماز حضور قلب داشته باشیم؟ برای این که آدم در نماز حضور قلب داشته باشه باید در 24 ساعت مراقب خودش باشه مراقب چشمش باشه که باهاش گناه نکنه معلومه کسی که با چشمش نا محرم رو دیده موقع نماز همش تصویر اون نامحرم میاد جلو چشمش مراقب گوشش باشه چیز حرام نشنوه مراقب زبانش باشه باهاش گناه نکنه و کلا مراقب اعضا و جوارحش باشه که مرتکب حرام نشه از دیگر کارها این که در جای خلوت نماز بخوانیم قبل از اذان چند دقیقه در سجاده بنشینیم و به ذکر مشغول باشیم نماز وقتی میخوایم بخونیم فرض کنیم که این آخرین نمازی هست که داریم میخونیم خصوصا اول وقت باشه و البته آیت الله بهجت فرمودند هرکاری کنی نمیتونی کامل حضور قلب داشته باشی ولی وقتی نماز میخونی همون یه لحظه که حواست جمع نماز شد اون رو حفظ کن و نگذار دوباره حواست پرت بشه این فرموده علامه قاضی ره که استاد آیت الله بهجت و علامه طباطبایی بودند هیچ وقت فراموش نکنیم که ایشان فرمودند هرکس نماز های سه وقتش ( صبح و ظهر و مغرب و عشا ) رو سر وقت بخونه و به مقامات عالیه نرسید مرا لعن کند آیت الله بهجت در توضیح فرموده علامه قاصی می ‌فرمودند حتی اگر حضور قلب هم نباشه پس تا میتوانیم نماز هامون رو اول وقت بخونیم التماس دعای فرج یاعلی مدد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌾🍃❣🌾🍃❣ ❣🌾🍃❣ 🍃❣ ﷽ بسم الله الرحمن الرحیم ﷽ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ الرضا ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَﯾﺎﺑﻘﯿﺔَ اﻟﻠﻪِورحمة الله وبرکاته 🍃❣ ❣🌾🍃❣ 🌾🍃❣🌾🍃❣
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌷🌸🌷🌸🌷 🌸🌷🌸🌷 🌷🌸🌷 🌸🌷 🌷 🌹 #دعای_عهد 🌹 🌷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 🌷 🌸 اَللّ
❣🌟❣🌟❣🌟❣ 💖حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) فرمودند: 💞صبح ها سعی کن این دعا «دعای عهد» را بخوانی چون در سرنوشت (عاقبت به خیری) دخالت دارد. 💢و ان شاء الله هر روز سوره یس را بخونیم و هدیه کنیم به حضرت زهرا سلام الله. ⏩ @shahid_hadi124
ای کاش بعضی ها بدانند و بفهمند که بعضی ها برای چه رفتند رفتند و هیچگاه جسمشان نیامد رفتند و تکه تکه برگشتند رفتند و بعد از سال ها با جسم و جان خسته برگشتند رفتند و مادران وهمسران و فرزندان را به انتظاری جان کاه اجبار کردند سالم رفتند و وقت برگشتن دیگر نفسی نداشتن از نیرنگ دشمن راستی برای چه رفتند⁉️ شما میدانید⁉️ 💚 @shahid_hadi124 💚
🔹آخرین نفری که از عملیات بر میگشت خودش بود. 🔸یک کلاه خود سرش بود، افتاد ته دره 🔹حالا آن‌طرف دموکرات ها بودند و آتش سنگینی می ریختند. 🔸تا نرفت و کلاه خود را برنداشت، برنگشت. 🔹گفتم اگه شهید میشدی چی؟ 🔴👈گفت : این #بیت_المال بود. 🔸کجایند مردان بی ادعا 🌷جاویدالاثر حاج #احمد_متوسلیان 💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇 @shahid_hadi124
👇🌷👇👇👇🌷👇👇👇👇🌷 ببخشید چند لحظه ... صبر....تحمل گام های شیطان برای عادی سازی روابط ! ⛔️گام اول مرد مجازی: سلام خواهرم زن مجازی: سلام (هر چه باشد جواب سلام واجب است!) مرد مجازی: خواهری من قصد مزاحمت ندارم. فقط به‌عنوان برادرتان درخواستی دارم. زن مجازی: (باکمی تعلل و تأمل) خواهش می‌کنم، بفرمایید!😏 مرد مجازی: من رفتار شمارا در گروه‌ها دیده‌ام. شما واقعاً خانم موقر و فهمیده‌ای هستید. من در فضای مجازی به دنبال کسی مثل شما هستم که مثل خواهرم مواظبم باشد و نگذارد در لغزشگاه‌ها دچار لغزش شوم! به راهنمایی شما در این فضای آلوده در برخورد با نامحرمان خیلی نیاز دارم!😢 زن مجازی: حرف عجیبی می‌زنید! چه نیازی هست که شما با یک نامحرم ارتباط آلوده داشته باشد تا از ارتباط‌های آلوده دیگر در امان بمانید؟😐 مرد مجازی: نه این‌طور قضاوت نکنید! من به دنبال آلودگی و هوس و این حرف‌ها نیستم. از وقار شما در برخورد با دیگران خوشم آمده. خانم‌های زیادی سعی کرده‌اند با من ارتباط برقرار کنند اما من خودم را از همه آلودگی‌ها نجات داده‌ام شکر خدا. به دنبال نقطه اتکایی برای فرار از وسوسه‌های فضای مجازی می‌گردم!😞 زن مجازی: ببخشید من معذورم. من قبل از اینکه غریقی را نجات بدهم خودم به ورطه نابودی کشیده می‌شوم. لطفاً پیام ندهید چون بلاک می‌کنم!😡 مرد مجازی: اجازه می‌دهید فقط پیام‌های مذهبی برای شما ارسال کنم؟ زن مجازی: اشکال ندارد. من استفاده می‌کنم. اما حق چت کردن چون پاسخ نمی‌دهم!ندارید😒 مرد مجازی: حتماً! حتماً ⛔️گام دوم مرد مجازی: ببخشید خواهر سؤالی دارم. شما متأهل هستید؟ چون جواب هیچ‌کدام از سؤالاتی که از شما می‌پرسم نمی‌دهید! زن مجازی: بله. من متأهلم و همسرم از همه تعاملات من در این فضا خبر دارد. مرد مجازی: من هم متأهل هستم. زن مجازی: پس شما متأهل هستید؟ شرم‌آور است که با وجودیکه متأهل هستید به دنبال زن‌های دیگر هستید. ولی من ترجیح می‌دهم همه انرژی و وقتم را برای همسرم صرف کنم.😠 مرد مجازی: شما دوباره برگشتید به پله اول! من که گفتم دنبال یک مشاور روحی هستم. چرا از کمک به من مضایقه می‌کنید؟😭 ⛔️گام سوم مرد مجازی: آبجی لطفاً کمی درباره هدف زندگی برای من توضیح بدهید. من احساس پوچی می‌کنم… و پاسخ زن مجازی…😊 مرد مجازی: خیلی عالی توضیح دادید. کسانی مثل شما حقیقتاً کمیاب‌اند. من قدردان شما هستم! ⛔️گام چهارم: مرد مجازی: خواهرم رفتارهای خانمم جدیداً کلافه کننده است. نمی‌دانم چطور باید با او رفتار کنم تا زندگی‌ام لذت‌بخش شود…شما که خانم هستید لطفاً من را راهنمایی کنید! و پاسخ زن مجازی…😇 ⛔️گام پنجم: مرد مجازی: ای‌کاش به خانمم تفهیم می‌کردم که مثل شما فکر کند، مثل شما صحبت کند و مثل شما رفتار کند… و پاسخ زن مجازی درحالی‌که در دلش قند آب می‌شود…😌 ⛔️گام ششم…😌 ⛔️گام هفتم…😌♥️ ⛔️گام هشتم…♥️♥️♥️ 🔥💔گام آخر: اکنون دیگر زن، یک هویت مجازی نیست. واقعیتی است ویرانه که در کنجی نشسته و با حسرت تمام به خرابه‌های زندگی‌اش نگاه می‌کند؛ و هرازگاهی قطره اشکی، صورتش را خیس می‌کند… همه لحظات شاد زندگی او و همسرش از مقابل چشمان خیسش رژه می‌روند اما دیگر کار از کار از گذشته است… سرمایه‌های بزرگی را به خاطر چیزی ازدست‌داده است که واقعیتی جز گناه و خیانت و دروغ نداشته است… این داستان واقعی بود.و روال رابطه ناصحیح به همین صورت بازسازی‌شده در داستان بوده است؛ و هرروز این داستان‌های واقعی تکرار خواهد شد اگر یقین نداشته باشم که شیطان گام‌به‌گام ما را به نیستی و فنا نزدیک می‌کند… واقعا اين مكالمه براتون اشنا نبود ؟؟؟؟😉 مراقب این ارتباطات باشید، مجازیست اما زندگی را حقیقی ویران میکند! مراقب باشید، شما مشاور، روانشناس خانواده، مربی تربیتی کودک و... نیستید! مراقب باشید! مراقب باشید! مراقب باشید! 💚 کانال و 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd