✍امام علی (ع) میفرمایند:
اي مردم! از خدایی بترسيد كه اگر
سخنی گوييد می شنود، و اگر پنهان
داريد می داند، و برای #مرگ آماده
باشيد، كه اگر از آن فرار كنيد شما
را می يابد، و اگر بر جای خود بمانيد
شما را می گيرد، و اگر فراموشش كنيد
شما را از ياد نبرد.
📚نهج البلاغه ، حکمت ۲۰۳
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گریه کردن جنازه شهید فخری زاده‼️‼️‼️
حین شنیدن روضه امام حسین علیه السلام‼️
#شهید_محسن_فخری_زاده
یا ابا عبدالله الحسین...😭😭😭
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
سلام
ما یک گروه ختم درست کردیم که زیر
نظر همین کانال شهید هادی هست
قصد داریم جمع بشیم دور هم و ذکر
بگیم و برا فرج امام زمان ع و براورده
شدن حوائج همه مسلمین دعا کنیم
🌹گروه ختم متبرک است به نام شهید
مدافع حرم محمد حسین محمدخانی
نیت کنید تا این شهید دستتون را بگیره #شما_مخصوصا_دعوت_شدید👌👌
https://eitaa.com/joinchat/1140064324C50e4492dca
لینک گروه ختم👆👆جانمونیدا
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
سلام ما یک گروه ختم درست کردیم که زیر نظر همین کانال شهید هادی هست قصد داریم جمع بشیم دور هم و
سلام
همه اعضا عضو ختم صلوات بشن
ضرر نمی کنید عضو شوید و از
حال معنوی گروه بهره ببرید
بیایید ببینید چقدر حاجت گرفتن
حاجت داری وارد شو
👆 👆
شهید مدافع حرم دعوتت کرده
جانمونی
✍حضرت امام خامنه ای :
🔰«میرزا کوچک، مرد تنهایی بود که به دو قدرت بزرگ آن روز دنیا یک نهی بزرگ گفت.»
نه با روس ها ساخت، نه با انگلیسی ها،
هم با انگلیسی ها جنگید، هم با قزاق های روس جنگید،هم با لشکر رضاخانی و کسانی که قبل رضاخان بودند.
آواز همت ، اراده ،شخصیت و هویت خود خرج کرد برای اینکه به یک نسل ،《 هویت، شخصیت ،نیرو واراده بخشید》 ۱۳۸۰/۰۲/۱۲🔰
💠 ۱۱ آذر سالروز شهادت میرزا کوچک خان جنگلی💠
#شادی_روحش_صلوات
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
13.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺🍃🍃
🍃
#در_جلسه_خواستگاری_چه_بگوییم ⁉️
#قسمت_1
💠 باید ها و نباید ها #جلسه_خواستگاری
🌱 استاد علی صدرا
#سیمای_خانواده
#شبکه_یک
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
🌸مظلومترینمادرشهید🌸
شهید #یوسفداورپناه
میخوام امروز با هم یه سر به کربلا بزنیم.
نمیدونم با خوندن داستان این شهید چه حالی میشید اما بعضی وقت ها خوبه آدم ایمان خودش رو با این آدم ها مقایسه کنه .
در پست بعد بخوانید
👇👇👇👇👇
🔷🌹💠🌹🔷🌹💠🌹🔷🌹💠
🔮 من مظلومترین #مادرشهید هستم.
♦️اسم جوان رعنایی که توی عکس 👆
می بینید #شهیدیوسف_داورپناه هست.
♥️ در۱۵ تیرماه سال۱۳۴۴هجری شمسی، در شهر کرمان به دنیا آمد.
در رشته برق فارغ التحصیل شد و با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد.
پس از آن که گروهکهای تجزیه طلب وتروریست درغرب کشور اقدام به آشوب واغتشاش کردند و شهرهای کردنشین ایران رااشغال کردند،شهید یوسف داورپناه داوطلبانه رهسپارکردستان شدو با پیوستن به گروه ضربت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درشهرستان پیرانشهر از توابع استان آذربایجان غربی به مبارزه با گروهک های تروریست کردی پرداخت.
بگذارید خود مادر شهید تعریف کند :😭
یوسف بعداز انقلاب وارد سپاه شد، جنگ که شروع شد دائما به منطقه کردستان رفت وآمد داشت.
چند بار به شدت مجروح شده بود.
خوب یادم هست، ماه مبارک رمضان ازطرف سپاه آمدند و گفتند که یوسفت زخمی شده وحالا در بیمارستان امام تبریز بستری است.
افطارنکرده راهی تبریزشدم.
دربیمارستان از دور یوسف راشناختم، مادرقربانش بشود، چوب زیر دستش گذاشته بود و در میان تعداد زیادی از مجروحین ایستاده بود.
ازدورصدایش زدم وخود را دوان دوان به آغوشش رساندم، صدای شیون و زاری ام بیمارستان رابه هم زد، همه داشتند ما را نگاه میکردند، مادری که مدت هاس پسر دلبندش راندیده و یوسفی که مجروح درآغوش مادرش آرام گرفته...
یوسف گفت:مادر! تورابه خدا آرام باش! گریه نکن،من را ازآغوشت بیرون بکش؛
بچه هابادیدنت یاد مادراشان می افتند و دلشان میگیرد...
رنگ به رخسار نداشت.
بعدازچندروزاز بیمارستان مرخص اش کردیم و آمدیم خانه در روستای کوتاجوق ارومیه.
درمنطقه همه او را میشناختند، ضد انقلاب و دمکرات کینه عجیبی ازیوسف درسینه داشتند، چندین نفراز سرکرده هایشان راغافل گیر و دربند کرده بود.
شب خوابید! گفته بود برای نماز بیدارش کنم. نیم ساعتی به اذان مانده بود که بیدارشدم، دیدم دموکرات ها روی دیوارهای خانه با چراغ به یک دیگرعلامت میدهند. پدرش رابیدارکردم، گفتم: دمکرات هابیرون خانه هستند.
گفت:آن ها هیچ کاری نمی توانند بکنند.
آقایوسف بیدارشد،گفت : مامان چه خبره؟
گفتم: چیزی نیست،
نگاهی به ساعت کرد و برای نماز وضوگرفت، رکعت اول نمازش راخوانده بود که دمکرات ها واردخانه شدند، همه جا را گرفتند، یوسف بدون توجه به آن هانمازش راخواند و تمام کرد.
اسلحه رابه سمت من گرفتند، گفتند:
لامصب! توهم حزب اللهی هستی؟
یوسف تفنگ را ازپیشانیم کشید و گفت:
شمابرای گرفتن من آمده اید، پس با مادرم کاری نداشته باشید، میخواستند یوسف را ببرند.
یوسف گفت: مرا ازپشت بام ببرید!
گفتند:می ترسی که ازنگاه های مردم روستا شرم سارباشی؟
گفت: می ترسم که زنان روستا مرا ببیند و هراس دلهایشان را فرابگیردو فکرکنند که شمابه منطقه مسلط شده اید!
گفتند: تونمازمیخوانی؟ برای رهبرت است؟ این نماز برای خدا نیست واین عبادت ها قبول نیست.
گفت:نام رهبرم را به زبان نیاور، من برای رهبری میجنگم که یک ملت در نماز به او اقتدا میکنند، در این حال یکی از زنان دمکرات با قنداق تفنگ ضربه محکمی به دهان یوسف زد که غرق درخون شد.خلاصه یوسفم رابردند...
صبح شد پیغام آوردند که یوسف را شهیدکرده ایم؛ پدرومادرش را برای تحویل جنازه به مقر حزب بیاورند.
پدرش باشنیدن این خبر همان جادق کرد وجان سپرد.
من وبرادرش به آن سوی رودخانه رفتیم؛ یوسف را همان جایی که سپاه چندی از اعضای ضدانقلاب رابه هلاکت رسانده بود؛
جلوی چشمم بستند به گاری وسربریدند؛
دستان وپاهای یوسفم راباساتورقطعه قطعه کردند؛ انگشتانش رابریدند؛
جگرش رادرآوردند.
اعضاو جوارحش را ازهم پاشیدند.
به من گفتند:به امام توهين کن.
امتناع کردم گفتند: حال که چنین است او را با جنازه فرزندش دراین اتاق تنها بگذارید تا دق کند گفتند:اجازه نداری ازاینجا خارج شوی.
دو روز من و جنازه پاره پاره فرزندم در آن اتاق بودیم. صبح آمدند برام آب وغذا آوردند.
بیاد شهید تشنه لب کربلا افتادم. بعد من وجنازه فرزندم رابردند در یک بیابان وگفتند:
همین جا بادستان خودت زمین رابکن و دفنش کن...
👇👇👇👇 👇 👇
👆👆👆👆👆👆
در حالی که اعضای ضدانقلاب به صورت مسلح بالای کوه ایستاده بودند، و من که رمق و نای هیچ کاری را نداشتم به سختی با دست هایم زمین را چنگ می زدم و میکندم، گویی خیل دستانی دیگر هم کمکم میکردند و زمین زودتر از آنچه که فکر میکنی کنده می شد.
همینکه قبر آماده شد یک مرتبه باخود گفتم خدایا کفن ندارم فرزندم را کفن کنم "دلم رفت کربلا"
خدایا ببین فرزندم را تشیع نکردند و بر پیکرش نماز نخواندند باید غریبانه به خاک بسپارم.
بغض گلویم را فشرد و اشک از چشمانم جاری شد؛ چادرم را پهن کردم سر بریده و پاره پاره های بدن یوسفم را در چادرم پیچیدم و با دستان خودم درقبری که کنده بودم گذاشتم، یک مهر کربلا همراهم بود، خرد کرده و روی تکه های جسدش پاشیدم...و گفتم:
السلام علیک یا اباعبدالله ❤️
خدایاخودت این قربانی راقبول فرما؛
تک و تنها بودم ؛ با زمزمه یاحسین و یا زهرا زیر لب و گاها
"بافریاد لااله الاالله، الله اکبر و خمینی رهبر" داخل قبر گذاشتم.
حال دلم نمی آمد که خاک به روی جسم فرزندم بریزم دستانم میلرزید و دشمن نظاره گر این صحنه بود؛
گفتند:زودباش خاکش کن والا خودت راهم همین جاخاکت میکنیم.
آرام آرام خاک هارا به روی پیکر فرزندم ریختم ودفنش کردم.
خدایا! توخودت شاهد هستی که بالای سرش خانومی باچادرسیاه ایستاده بود و به من میگفت که آرام باش وبگو لااله الاالله...
شادی روح شهید بزرگوار فاتحه و
صلواتی قرائت کنی😔🌹🕊🌹
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
🔸طرحجدید
شهیدمحسنحججی❤️
💰هزینهاستفاده:
🔉قرائتدعایفرج
😍بهنیابتازشهید
''بسماللهالرحمنالرحیم''
👤الہےعظمالبلاء...
#ترور #انتقام_سخت
#شهید_محسن_فخری_زاده
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
9.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ استاد #رائفی_پور
📝 «اسرائیل با دانش و پیشرفت کشورها مشکل داره»
⭕️ شهید فخریزاده برای زن و بچه من و تو درحال ساخت واکسن کرونا بود.
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
14.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏯ #نماهنگ #روضه #ایام_فاطمیه
🍃چند وقتیست سرم روی تنم می افتد
🍃دست من نیست که گاهی بدنم می افتد
🎤 #محمودکریمی
👌بسیار دلنشین
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124