گفتم بی بی جان عباست را هم کشتن
تا اینو گفتم دیدم زانوهاش لرزید و افتاد
زمین 😭😭
یه مدتی گریه کرد و فرمود عباس من هم
فدای حسین زهرا
فقط بشیر. برام بگو
چطوری عباسم را کشتن
گفتم بی بی جان
در روز عاشورا بچه های حسین زهرا
تشنه بودن _
عباس رفت تا برای بچه ها آب بیاره
هم چین که داشت برمی گشت تیر
به چشمش زدن
فرمود آفرین عباسم
گفتم بی بی جان
هم چین که داشت بر می گشت
تیر به چشاش زدن
فرمود بارک الله عباسم
گفتم بی بی جان
هم چین که داشت برمی گشت.
دستهای عیاس را بریدن.... 😭 😭
و به سرش عمود آهنین زدن
فرمود آفرین عباسم
گفتم بی بی
عباس از اسب با صورت به زمین خورد
😭😭😭😭😭
خانوم ام البنین اومد نزدیکتر و فرمود بشیر یه سوال ازتو دارم بشیر
بشیر عباسم تونست برای بچه های
حسینم آب بیاره یه نه ؟؟
گفتم نه بی بی جان
گفت ای وای بیچاره عباسم
ای شرمنده عباسم 😭😭
خانوم اومد جلوی محمل رباب
صدا زد رباب جان عباسم را حلال کن
نتونست برای اصغرت آب بیاره 😭
امشب می خوام بگم الان وقت
دعا کردنه حالا که اشکات جاری شده
الان دردو دلت را بگو
الهی هیچ کس امیدش نا امید نشه
امشب بگو عباس ترا قسمت میدم
به مادرت ام البنین امید مارا نا امید
نکنی
تو درد کشیده ای تو می دونی
نا امیدی یعنی چه
تو میدونی ابوالفضل 😭😭😭😭😭
اما زینب سلام الله اومد پیش
خانوم ام البنین
فرمود ام البنین نبودی تو کربلا
ولی تو علقمه بوی مادرم زهرا پیچیده بود
شاید مادرم میگفت یه عمری تو برای
حسینم مادری کردی تو علقمه اومد
تلافی کنه
این دقایق آخر حضرت عباس
لحظه های خوش سقا بود
دید یک زنی با قد کمون داره
می آد سمتش
صدا می زنه پسرم😭😭😭
حالا مادر (حضرت، زهرا) داره میگه
پسرم کاشکی دستام می تونست
تیر از تو چشمت در بیاره
آخه دستات جون داره... 😭
پسرم شبیه چشم من دوتا چشات شده
من بمیرم که سرم مثل سر بابات شده
امشب باید بری کربلا ها
دلت را بفرست کربلا
جلوی بغضت را نگیر
بذار اشکات بریزه
برو کربلا و برو بین الحرمین
امشب از اون شبهاست که
اربابمون همه را توام می خره
وای حسین
😭😭😭
حضرت ابا عبدالله الحسین دید
عباس از علقمه صدا می زنه
آخا آدرک آخا...........
آقا خودش را سراسیمه رسوند
بالای سر داداش
قربون سر متلاشی شده ات
حسین اومد نگاه کرد آخ داداش
چه به روزت آوردن
بیچاره کردن حسینت را 😭
حسین زهرا دست کشید به سر سقا
دید دیگه سری نمونده
تو این دقایق آخر.
یه عده دارن کف می زنن
یه عده دارن هلهله می کنن
ولی وای تو خیمه ها چه خبره
تو خیمه همه دارن معجر ها را محکم
می بندن 😭😭😭
ای حسین
تمام عالم و آدم همه میگن فدای حسین
حسین داره میگه فدای ابوالفضل..... 😭 😭
دیده وا کن که طبیبت سر بالین امد
دیده وا کن که حسین با دل خونین آمد
دیده بر هم منه ای سرو به خون غلتیده
تا نگویند حسین داغ برادر دیده😭😭
داداش تو نباشی حسینت زمین گیر
می شه
تا حضرت زینب س دید داداش
ار علقمه اومد و عمود خیمه را کشید
فهمید چه خبر شده
کمر حسین خم شده و زینب قدش خم
شده
چیزی نگذشت که خواهر دید
تو گودال قتلگاه شمر چکمه به
پا آمده 😭😭
او می دوید و من می دویم
او رویه مقتول من روبه قاتل
او می نشست و من می نشستم
او روی سینه من در مقابل
او می برید و من می برید
او از کمر تیغ من ناله از دل
او می کشید و من می کشیدم
اون از حسین سر من از حسین دل
صدا بزن حسین
ای حسین........ حسین...... حسین.....
ام البنین بعد از ماجرای کربلا
رفت چهار تا قبر درست کرد
هر روز می رفت اونجا عزاداری
می کرد چنان با سوز دل گریه
می کرد که هر عابری را به گریه
می نداخت
میگفت ای مردم مدینه دیگه به من
ام البنین نگویید
امشب برعکس شبهایی که روضه
می نوشتم و می خواستم زودتر
تموم بشه
امشب دوست دارم همش براتون
بگم از حسین و کربلا و......... 😭 😭
الان دلهاتون آماده دعا هست
حالا وقت دعاست
مهدی زهرا منتظر دعای ماست
امام زمانم آقا جان خودت فرمودی
هرجا روضه عموم عباس باشه
منم اونجا هستم