eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.6هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
11.5هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
Part08_علی از زبان علی(1).mp3
7.76M
قسمت8⃣ *اتمام حجت با مردم در موضوع خلافت و امامت *احتجاجات امیرالمومنین (ع) به امامت و خلافت خود *" إنّي النَّبَأُ العَظِيمُ ، و الصِّدِّيقُ الأكبَرُ ..." *نهایت بی یاوری! *صبری همچون خار در چشم و استخوان در گلو! 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ از عزا درآوردن مادر شهید مجید قربانخانی پس از ۸ سال روی آنتن زنده😍 🌹کانال حضرت زهرا و شهید هادی👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
ای قلم_ابراهیم رهبر.mp3
5.22M
ای قلم سوزلرینده اثریوخ... 🎙ابراهیم رهبر 💢 دلیل دلگیری عصرهای ✍ از آیت‌الله بهاءالدینی پرسیدند: علت این‌که عصرهای جمعه دل انسان می‌گیرد و غمگین می‌شود چیست؟ فرمودند: چون در آن لحظه _مقدّس امام عصر (ارواحنا فداه) به‌سبب عرضه‌ی اعمال انسان‌ها، ناراحت و گرفته است، آدم و عالم متأثر می‌شوند، قلب و مدارِ وجود است.💔 📚 شرح چهل حدیث ص ۴۳۲ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 بسم ربِّ زهـــرا سلام الله قسمت پنجاه و ششم داستان #شهیدتورجی_زاده... 🌷🕊 کربلای ده راوی
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 بسم ربِّ زهـــرا سلام الله قسمت پنجاه و هفتم داستان پرواز راوی: جمعی از دوستان شب حمله گردان ما بود . محمد تورجی را دیدم . با هم صحبت کردیم . گفت : انشاءالله عراقی ها خودشان ارتفاعات را خالی کنند ! من دعا می کنم بدون تلفات پیروز شویم . چون بیشتر بچه های ما هنوز از کربلای پنج مجروح هستند. نیروی جدید به گردان ما نیامده بود . به خاطر کمبود نیرو گروهان حُر منحل شد . گروهان عمار و ذوالفقار تقویت شدند ! حالا با دو گروهان راهی ارتفاعات می شدیم. در تاریکی شب به سمت ارتفاعات می رفتیم . رمز عملیات یا زهرا (سلام الله علیها) بود . همه آماده بودیم. یکی از مسئولین لشگر آنجا بود . محمد ساک دستی خودش را به او داد و گفت : این پیش شما باشه . من برنمی گردم ! شما بفرست اصفهان. در سکوت کامل از ارتفاعات بالا رفتیم . باور کردنی نبود . در کل ارتفاعات گلان هیچ نیروی عراقی نبود. سنگرهای دشمن همگی خالی بود ! در منطقه اسپیدار هم سنگرها خالی بود . بیشتر از این می ترسیدیم که این یک حُقه نظامی باشد ! ما فقط یک اسیر عراقی گرفتیم ! سریع یکی از بچه ها جلو آمد . با اسیر صحبت کرد و گفت : بقیه نیروهایتان کجا هستند ؟! اسیر در جواب گفت : فرمانده ما برای کسب تکلیف به قرارگاه رفت. نیروهای ما هم به سمت پایین رفتند . گفتند : اگر ایران حمله کرد ما پاتک می کنیم و ارتفاعات را پس می گیریم. یک گروهان روی ارتفاعات پاسگاه پلیس مستقر بود . یک گروهان هم روی اسپیدار . خبر آزادی منطقه سریع پشت بی سیم ها منتقل شد. نماز صبح را همانجا خواندیم . با روشن شدن هوا بیشتر نیروها در سنگرها مشغول استراحت شدند. کل روز مشغول پاکسازی منطقه بودیم . محمد نیروها را در سنگرها پخش کرد . هر لحظه احتمال پاتک بود . باید کاری کرد که کمترین تلفات را داشته باشیم . هوا تاریک شد . نقل و انتقال نیروهای دشمن زیاد شده بود . محمد با چند نفر از بچه ها رفت برای شناسایی. مسیر عبور نیروهای دشمن را شناسایی کرد . پشت بی سیم به بچه ها دستورات لازم را داد . تا هوا تاریک بود جابه جایی انجام شد . آخر شب بود . بچه های لشگر 25 کربلا در ارتفاعات مجاور ما با دشمن درگیر بودند . یکی از فرماندهان از پشت بی سیم تورجی را صدا کرد . بعد گفت : محمد یه کم برای ما مداحی کن . بچه ها رو ارتفاعات مجاور درگیر هستند . دعا کن کار سریع به نتیجه برسه . محمد یکبار دیگر شروع به خواندن کرد . همان اشعاری که برای شهید خرازی خوانده بود . صدای او در کل بی سیم های منطقه پخش می شد . بعد هم برای پیروزی بچه ها در محور مجاور دعا کرد. عجیب بود . کار تصرف ارتفاعات خیل سریع انجام شد. هوا هنوز تاریک بود . به سنگر بالای تپه آمد . مشغول نماز شب شد . نماز صبح را هم خواند و رفت پایین . محل استقرار بچه ها را بررسی کرد و برگشت . یکی از بچه ها همراهش بود . رسید به سنگر ، سید احمد را در آغوش گرفت و بوسید . بعد گفت : این هم آخرین خداحافظی ما !! بعد هم دستش را به کمر گرفت و گفت : نمی دانم چرا پهلویم درد می کند ! «همانجا ، دقایقی بعد مورد اصابت قرار گرفت !»  هوا در حال روشن شدن بود . می خواستم بخوابم . محمد گفت : عراقی ها آماده پاتک هستند . فعلاً بیدار باش . ساعت هفت صبح بود . پنجمین روز اردیبهشت . رفتم به سنگر روی قله . محمد تورجی جلوی سنگر نشسته بود . چهار نفر داخل سنگر دراز کشیده بودند . سنگر آنها کوچک بود . سقف آن هم از حلبی و چوب بود . داخل سنگر برادر اسدی معاون گردان دراز کشیده بود . در کنار او حسین دردشتی بود . برادر خدمت کُن بیسیم چی تورجی هم خوابیده بود . با محمد تورجی صحبت کردم . چند دقیقه بعد از آنها جدا شدم . رفتم پیش جواد مُحب فرمانده گروهان خودمان . وارد سنگر شدم . نشستم گوشه سنگر به کارهای محمد فکر می کردم. یادم افتاد در ایام کربلای 5 یکبار با محمد صحبت می کردم . حرف از شهادت بود . محمد گفت : من در عملیاتی شهید می شوم که رمز آن یازهرا (سلام الله علیها) است . من هم فرمانده گردان یازهرا (سلام الله علیها) هستم ! نمی دانم چرا یکدفعه یاد این حرفها افتادم . خیلی دلشوره داشتم . یکدفعه صدار انفجار خمپاره آمد . برگشتم به سمت نوک تپه . گلوله دقیق داخل سنگر فرماندهی خورده بود ! به همراه یکی از بچه ها دویدیم به سمت نوک تپه . دل توی دلم نبود . همه خاطرات گذشته ای که با محمد داشتم در ذهنم مرور می شد . با اینحال به خودم دلداری می دادم. می گفتم : هیچ اتفاقی نیفتاده . اما انفجار خیلی شدید بود . مطمئن بودم خمپاره شصت نبوده.
- ناشناس.mp3
1.9M
🎙️سمینار ازدواج موفق⁦💕 کامل و گوش کنید😉 ▫️قسمت: ۲۸ ▫️زمان: حدود ۱۰دقیقه ▫️دکتر: شاهین فرهنگ موضوع ؛ سوالات هدایت شده در خواستگاری! ادامه‌دارد...💕 💢 👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
__ السلامُ عَلَیْکَ یا عَلیُ بْنِ أبیطالِبْ(ع) ️ ️السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ ️السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام 🌴حــرم فــاطـمــه را بــا خـاک نــجــف بـایــد سـاخـت وقـــف زهـراســت نـــجـف بـاهـمــه ی ذراتــش __ ️اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
📚 ✍همراه با ابراهیم به سمت مقر سپاه می رفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم . صدای اذان ظهر که آمد ، ماشین را در مقابل یک مسجد نگه داشت . گفتم : آقا ابراهیم ، بیا زودتر بریم مقر ، همونجا نماز رو می خونیم . ما که بیکار نیستیم . داریم کار رزمنده ها رو انجام می دهیم . این هم مثل نمازه . 🖊با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت : تموم این کارها بازیه . هدف از جنگ و جبهه و ... اینه که نماز زنده بشه . هدف تمام کارهای ما اینه که ما عبد خدا و اهل نماز اول وقت بشیم . ان شاء الله اثر اهمیت به رو تو زندگی خودت می بینی... بــرادر شــهــیــدم ...🌷🕊 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
ارتباط موفق_55.mp3
14.15M
۵۵ ؛ پيامبر مهربانی‌ها؛ خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمْ لاَِهْلِهِ  / بهترینِ شما، کسی است که برای خانواده‌اش بهترین است. نمی‌توانی در اجتماعِ دوستان، بستگان، همکاران و... محبوب باشی و قدرت جذب بالایی داشته باشی؛ بدون اینکه در خانواده‌ات محبوب باشی. [ حتی اگر کسی نداند؛ شما فرد محبوبی در خانواده‌ات نیستی، نَفْسِ دیگران این حقیقت را درک می‌کند.] 🎤 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
هر طور که با نماز رفتار کنیم بازتاب ان را در زندگیمان خواهیم دید
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 نام پدر: ابراهیم تاریخ تولد: 1339/12/01 محل تولد: تهران وضعیت تاهل: مجرد مسئولیت نظـامی: فرمانده تیپ ذوالفقار لشکر۲۷محمدرسول الله ص تـاریخ شـهادت: 1361/12/01 مـحل شـهادت: فکه عـملیـات: والفجرمقدماتی مـحل مـزار: بهشت زهرا (س) قطعه: 28 /ردیف: 102/شماره: 1 🌷 "شهادت را دوست داشت. یک بار با حالت عصبانی به یکی از واحدهای سپاه رفته و با داد و فریاد گفته بود برای چه مرا به کردستان نمی فرستید؟... به او گفته بودند برای تو هنوز خیلی زود است. او وقتی جریان را برای من تعریف کرد، گفتم همینجا هم کار زیاد است. اگر راست می گویی همینجا کار کن. با من به جهاد(سازندگی) بیا و به مناطق محروم و مردم محروم کمک کن. گفت ولی اینجا ها که می گویی، شهادت نیست. گفتم اسلام به زنده تو بیشتر نیاز دارد. آرام گفت آخر نمی دانی شهادت فی سبیل الله یعنی چه." راوی : خواهر شهید 🌸شادی روح پاک همه شهیدان .🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
پِــلاڪ‌راازگردنــش‌‌درآورد. گفــتم‌:ازڪجـٰاتورابشنـٰاسند؟! گفـت:آنڪہ‌بـٰاید‌بشنـٰاسد! میـشنـٰاسد..🙂🕊
بقول‌حاج‌مھدۍرسـولی: این‌عصر،‌عصرحیرت‌نیست.. عصر‌حرڪته'! حیرون‌نشیا..ما‌نسل‌موندن‌نیستیم‌ نسل‌رسوندنیم.." ...🌷🕊 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
14_Panahian_FazaeleAjibeQadir_(www.rasekhoon.net).mp3
9.7M
🍁_ فضائل عجیب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124 ‌‌
Part09_علی از زبان علی.mp3
9.47M
قسمت9⃣ *سکوت برای حفظ وحدت و اساس دین *گفتگو و استدلال امیرالمومنین(ع) با ابوبکر *دلایل امیرالمومنین(ع) بر برتری و حق خلافت خود *تصدیق و اعتراف ابوبکر بر افضل بودن امام علی(ع) 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁_ با مادری که حدود ۵۰۰ نفر را از زندان آزاد کرد وقتی برای رضایت شاکی انگشت این خانم شکست 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
هیچ وقت به دنبال کسی ندوید🌿 ارزش به این است که آزادانه به کسی هدیه شود🍃 من منتظر هستم که از طرف حضرت زهرا س به من هدیه شود🍃 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124