eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.7هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
11.5هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴_مکالمۀ غلام سیاه و امام حسین علیه سلام 🔹فقط باشخصیتا باید فدای تو بشن، حسین! ما بی‌آبروییم؟ 🔹اربعین ۱۳۹۲، جادۀ نجف-کربلا، عمود ۱۷۰ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
4_6014599083795156395.mp3
5.66M
امشب شهادت نامۀ عشاق امضا می‌شود... فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می‌شود امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی😭 فردا پریشان جمعشان چو قلب زهرا میشود🥀 👤 حاج‌سیدمجید 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 پایان ۴۰ سال چشم به راهی بازگشت پیکرمطهر شهید والا مقام پس از ۴۰ سال در حسینیه معلی 😭😭😭 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 این شهید سر نداره جوان بی سر ۱۸ ساله‌ای که بعد از ۴۰ سال بازگشته.. 😭😭😭 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
اشک هدیه اباعبدالله - استاد علیرضا پناهیان.mp3
1.15M
امشب حسین ع داره خارها رو از بیابونا جمع میکنه....😭 ■امشب بسوز تا بهت رحم کنن....😭 استاد_پناهیان 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام ارباب خوبم...♥️✋ قلبم‌ فقط برای حسـین‌بن فاطمه است.. مجنون کربلای حسـین بن فاطمه است.. این آتشی که در جـگرم شعله میکشد.. ازبرکت نگاه حسـین‌بن‌فاطمه است السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَيْنِ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
1699204.mp3
6.52M
🔺 دعای ندبه 🎤 بانوای: استاد فرهمند 💫یار مهدوی من...! 🤲🏻بیا تا برای آوردن امام‌مان هم پیمان شویم، بیا تا میله های قفس نفسمان را بشکنیم، 🌷بیا تا دست در دست هم برای دیدن روی گل مهدی فاطمه دعا کنیم، بیا تا ما هم زمینه ساز پایان یافتن ناآرامی های دوران باشیم. ✨اللّٰھـُــم عجِّل لِوَلیڪَ الفَرَج✨ ( دعای ندبه را بخوانید حتی اگر یک صفحه از آن را بخوانید. حتما سعی کنید با معنی بخونید و بعدا اثرش رو خواهید دید 👌) ...♥️ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا معرفتم ده تا حسینی شوم و حسینی قربانی ات...😭 🌷 : چرا شهیدحججی را (هنگام رفتن به قتلگاه) گریان ندیدید؟ چرا در او این آرامش را دیدید؟ اصلا به زمین نگاه نمی کرد.... امام حسین علیه سلام به مدافع حرم گفت: نترس سر مرا هم بریدند درد نداشت...😭 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
محرم 10.mp3
16.96M
10 ▪️مراقب باش این روزا شور نگیرَتِت❗️ زیرخیمه حسین، یه قولهایی بدی، و بعد دوباره روز از نو،و روزی از نو! عزادارِ حسین،اونقدر باهاش هم قدمه که اهل آسمون می شناسنش👇 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴_ خوانی مرحوم کوثری در حضور امام خمینی(س) و پاسخ دم حاضران: _ امروز حسین سر می دهد/ عباس و اکبر می دهد فرا رسیدن ایام عزاداری و حسینی تسلیت باد 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🕯 به هنگام ظهر،امام حسین(ع) که اهمیت ویژه ای برای نماز قائل بود دستور توقف جنگ داد و همه به نماز ایستادند. دشمن این وقفه را نپذیرفت و به جنگ خود ادامه می داد. 🕯 اما امام با یاران اندک خود نماز ظهر را به صورت نماز خوف (نماز ویژه زمان جنگ ) به جای آورد و برخی از یاران مامور حفاظت از نمازگزاران شدند. 🕯 سعید بن عبدالله حنفی، یکی از ماموران محافظ بود که هر تیری که به سوی امام پرتاپ می شد خود را سپر بلا می کرد.او آنقدر ایستادگی کرد تا نماز امام به پایان رسید، سپس به روی زمین افتاد و به شهادت رسید.😭😭 منتهی الامال ، ج 1، ص 362 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
MaqtalKhani-18k.mp3
3.81M
🏴_ ظهر عاشورا توسط ⭕️ گفتگوی جانگداز امام حسین و حضرت زینب سلام الله... 🔹عاشورای ۱۳۹۰، مهدیه تهران 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
26.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 _گریه های جانسوز مادر اولین دیدار مادر شهید بعد از ۴۰ سال با پیکر بی سر فرزندش 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شب عاشوراهمه بچه‌ها رو جمع کرد و گفت حر وقتی توبه کرد امام بخشیدش و به جمع خودشون راهش داد بیایید امشب ما هم حر امام حسین بشیم، بعد گفت پوتین هاتون رو در بیارید بند پوتینش را گره زد و توش خاک ریخت و انداخت روی گردنش و پیاده توی بیابان شروع به عزاداری کرد.آن شب احمد زمزمه های داشت که تا آن موقع ندیده بودیم.... ...🌷🕊 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🏴_ طرح چله زیارت عاشورا _ شروع: روز عاشورا _ پایان: روز اربعین 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴_‌ روضه مکشوف: در اصطلاح مداحان و مرثیه خوانان یعنی بیان تفصیلی واقعه و مصیبت بگونه‌ای هیچگونه ملاحظه‌ای مانع بیان جزییات نشود به عبارت دیگر یعنی روضه عریان ...🌷🕊 ... 😭😭😭 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
51.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 _به باد گفتم اگر شد.... مداحی محمود کریمی 😭😭😭 امان از دل زینب سلام الله 😭😭😭 پیشنهاد دانلود 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🕊شهدای عصر عاشورای جهرم 🌹🍃 در دهه اول محرم سیاه پوش عزای سرور و سالار شهیدان مهر ماه سال 1362 شمسی را می‌توان جزء عاشوراهایی دانست که دارای بیشترین تقارب با عاشورای سال 61قمری امام حسین علیه السلام است. در عصر عاشورای سال 1362، 13 نفر از رزمندگان اسلام که اکثر آنها را نیروهای بسیجی تشکیل می‌دادند توسط نیروهای منافقین دستگیر شده و در اوج غربت و مظلومیت در جنگلهای میاندوآب آذربایجان غربی به شهادت می‌رسند. غلام رشیدیان تنها شاهد عینی و راننده اتوبوس حامل رزمندگان است که کاروان رزمندگان را به سمت جبهه‌های شمال غرب می‌برد. او روز حادثه را این چنین روایت می‌کند: اولین باری بود که در روز تاسوعا نیرو به جبهه می بردم. حزن شدیدی فضای اتوبوس را گرفته بود، تعدادی جوان ونوجوان معصوم. شاید اولین سالی بود که بچه‌ها شب عاشورا را در اتوبوس می گذراندند. هر کس برای خودش خلوتی داشت. بعضیها زیر لب روضه می خواندند، بعضی در فکر و برخی دیگر چیزی می‌نوشتند. شب فرا رسید کمی خسته شده بودم از آقای نظری که کمک من بود خواستم تا او رانندگی کند و من ساعتی استراحت کنم، زمانی که اتوبوس برای اقامه نماز صبح ایستاد از خواب بیدار شدم. بعد از خواندن نماز صبح من پشت فرمان نشستم. باید کمی عجله می‌کردیم تا ساعت 4 عصر خودمان را به مهاباد برسانیم چون بعد ساعت 4 جاده ناامن می‌شد و تازه تردد ضد انقلاب آغاز می‌شد و تا صبح روز بعد ادامه می یافت و جاده را ناامن می‌کرد. روز عاشورا بود و از گوشه کنار اتوبوس صدای هق هق گریه به گوش می‌رسید. نمی دانم شاید به دلشان افتاده بود که در روز عاشورای امام حسین، به شهدای کربلا می پیوندند. هر از گاهی آقای نظری پارچ آبی را بین بچه‌ها می‌گرداند تا بنوشند اما عاشورا بود وکسی لب به آب نمی زد. حال و هوای اتوبوس قابل توصیف نبود فرصت توقف نداشتیم فقط چند لحظه‌ای را برای اقامه نماز ظهر در سقز ایستادیم. نماز ظهر عاشورایشان دیدنی بود تعدادی نوجوان با آن جثه‌ کوچکشان مشغول راز و نیاز بودند. سریع سوار شدند تا زودتر به مهاباد برسیم، دلهره عجیبی داشتم آقای نظری هم که کنار من نشسته بود حال خوشی نداشت و می‌گفت خیلی دلم شور می‌زند. دلمان مثل سیر و سرکه می جوشید و دلیلش را نمی دانستیم * عصر عاشورا – مهاباد آخرین پیچ جاده را که رد کردیم دیدم یک مینی‎بوس و چند ماشین کنارجاده ایستاده‎اند. فکر کردیم تصادف شده. پا از روی گاز برداشتم و سرعت را کم کردم تا از کنار ماشین‎ها با احتیاط رد شوم، ناگهان یک نفر با لباس کردی، آرپی‌جی بر روی دوش به وسط جاده ‌پرید. مصطفی رهایی دست به اسلحه ‌برد گفت کومله کومله!! ترمز محکمی ‌گرفتم، بچه ها از شیشه اتوبوس دیدن دو نفر دیگر کلاش‌های‌شان را به سمت اتوبوس نشانه بردند، یکی بچها داد زد کمین خوردیم . . . کمین خوردیم . . . * پنچ کیلومتری مهاباد فرمانده کومله‌ها بچه ها را از اتوبوس پیاده می‌کند. پلاک اتوبوس شخصی بود. یک نفر بالا می‌رود و اتوبوس را می‌گردد یک نفر دیگر هم جعبه‌های بغل را باز کرده و وسایل بچه‌ها را بیرون می‌ریزد. کارت بسیجی و سپاهی بچه‌ها پیدا می‌کند. کارت‌ها را به فرمانده خود می‌دهند و او دستور می‌دهد همه را لا به لای درخت‌های اطراف جاده ببرند * عصر عاشورا – مهاباد فرمانده کومله‎ها دستور قتل مرا می‌دهد به او گفتم یک راننده شخصی هستم زن و بچه دارم، مرا بر‌گردانند… صدای تیراندازی از زیر پل به گوش رسید، آن‎ها مصطفی رهایی را زیر پل به شهادت ‌رسانند و بقیه بچه‌ها را داخل درخت‌ها ‌برند و دقایقی بعد صدای رگبار کلاش به گوش ‌رسد کردها به من دستور دادن که با اتوبوس برگردد . . . تویوتای سپاه که بالای آن دوشیکا نصب بود از روبرو می‌آمد پشت سرش ماشین های سپاه، پر از نیرو در حال حرکت بودن، تویوتا را که دیدم چراغ ‌زدم و ‌ایستاد، سراسیمه پایین ‌پریدم و تند تند ماجرا را تعریف کردم. راننده‌ تویوتا گازش را ‌چسباند که سریع‌تر به صحنه برسد. منم پشت سرش بر‌گشتم. در صحنه جنایت خبری از کومله‌ها نبود فرمانده که کنار راننده تویوتا نشسته به من ‌گفت: این‌ها برای ما کمین گذاشته بودند شما پیش مرگ یک گردان شده‌اید وگرنه تلفات زیادی از ما می‌گرفتند . . . *** شب یازدهم محرم – کربلا اجساد مطهر شهدای عصر عاشورای جهرم، تیر باران شده و بی سر، لا به لای درخت‌ها بر خاک افتاده، ماه کم فروغ و غمگین می‌تابد. در جهرم شام غریبان ابا عبداله گرفته اند و مردم در حسینه و مساجد بعضی هم در گلزار شهدا شمع روشن کرده و بر غربت عاشورائیان گریه می‌کنند…
خواهران زینبی ، حسینی باشید خواهران خوب تر از جانم من نمی دانم وقتی حسین (ع) در صحرای کربلا بود چه عذابی می کشید،ولی می دانم حس او به زینب (س) چه بوده. عزیزان من حالا دست هایی بلند شده و زینب هایی غریب و تنها مانده اند و حسینی در میدان نیست . امیدوارم کسانی باشیم که راه او را ادامه دهیم و از زینب های زمانه و حرم او دفاع کنیم . ( فرازی از وصیت نامه شهید ) ...🌷🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
Mohammad-Bagher-Khodahafez-Anam-Baji2.mp3
3.89M
خداحافظ ای آنام مداحی محمد باقر منصوری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124