eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.7هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
11.5هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌷آرشیو صفحات و محتواهای شهدایی🌷
📚نام صفحه: شهید هادی124 لینک جهت عضویت: https://eitaa.com/shahid_hadi124 🌐نوع صفحه: پیام رسان ایتا 🔖معرفی: این دوشهید خیلی عاشق حضرت زهرا بودند اگر میخواهی تو هم عاشق حضرت زهرا بشی با این دوشهید مانوس باش. 🌷آرشیو صفحات شهدایی🌷 🆔 @jahadgarangomnam
سلام امروز هم مهمان یک شهید بزرگوار هستیم ان شاء الله دعای این شهید بدرقه راه و‌زندگیتان باد شادی روح بلندشان
🌹١٢ شهریور ماه سالروز شهادت نماد ایستادگی ومقاومت شهیدرئیسعلی دلواری و روز مبارزه با استعمار انگلیس گرامیباد @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌹١٢ شهریور ماه سالروز شهادت نماد ایستادگی ومقاومت شهیدرئیسعلی دلواری و روز مبارزه با استعمار انگلیس
نام . رئیسعلی فامیل. دلواری نام پدر. کدخدا محمد دلواری /لر بوشهری/ نام مادر. شهین /لر ممسنی/ تاریخ تولد شهریور ۱۲۶۱ روستای دلوار بوشهر تاریخ شهادت ۱۲شهریور۱۲۹۴ او در کودکی استعداد زیادی در سوار کاری و تیراندازی داشت با اینکه سواد نداشت اما دنیا و بریتانیای کبیر شگفت زده شجاعت این شیر مرد ایرانی شدند با هجوم بی رحمانه قوای بیگانه در جنگ جهانی اول از شمال شوروی و جنوب انگلیس و .... و دولت بی کفایت و قوای ضعیف محمد علی شاه قاجار فرصت مناسبی برای استعمار ایران بود . ارتش بریتانیا با ۵۰۰۰نیرو به بنادر جنوب هجوم آورد . اما جوانان با غیرتی چون رئیسعلی ۲۹ساله و خالو حسین دشتی با خون خود و افراد انگشت شمار دربرابر ارتش کلاسیک انگلیس از خاک و ناموس ایران دلیرانه دفاع کردند . قوای بیگانه هرگز نتوانست بر این جوانان پیروز شود ۹ماه کل شهر بوشهر در محاصره دلیران تنگستان بود انگلیس مجبور شد ۲۰۰۰۰هزار نیروی کمکی از هند و عراق راهی خلیج همیشه فارس کند اما شبیخون ها و جنگ های پارتیزانی جوانمرد دلوار آنان را ناکام می گذاشت . و ارتش کلاسیک شکست های مفتضحانه ای از این شیرمرد ایرانی می خوردند . سپس با بمباران ناجوانمردانه روستای دلوار را با خاک یکسان کردند اما باز نتوانستند شیر مردان تنگستان را تسلیم کنند. سرانجام دولت انگلیس به دولت مرکزی قاجار نامه ای داد تا به حکمیت مبلغ ۴۰۰هزار پوند در زمان فقر و گرسنگی مردم ایران به دلاور دلواری پیشنهاد بدهند تا دست از مبارزه بکشد و بگذارد قوای بیگانه انگلیس وارد شیراز و کل ایران بشود اما فرمانده جنگ رئیسعلی دلواری گفت ناموس و سرزمینم بهایش خون اجنبی است نه زر و زیور دنیا . فرمانده ۳۲ساله هرگز عقب ننشست و هرگز باج به اجنبی نداد اما بالاخره در یکی از شبیخون ها فردی خود فروخته و نفودی بنام غلامحسین تنگکی از پشت سر پهلوان رئیسعلی دلواری را با سه گلوله به شهادت رساند .و جسد رئیسعلی دلواری ۲۶سال بصورت امانت به خاک سپرده شد و بعدا جابجا شد و بدن پهلوان لر کاملا سالم بود ۱۲شهریور یاد شیر مردی که زیر پرچم اجنبی نرفت و خون خود را نثار سربلندی ایران کرد گرامی باد 🍃🌾🍃🌸🍃🌾🍃 @shahid_hadi124
🍃💐🍃🍁🍃💐🍃 🍃🍁🍃 🍃 لحظه‌ی غروب، متعلّق به امام زمانت است، برنامهٔ خود را طوری تنظیم کن که چند دقیقه توسل به ارواحنافداه داشته باشی. همه باهم دعای فرج روزمزمه کنیم 🍃 🍃🍁🍃 🍃💐🍃🍁🍃💐🍃
🌸🌸🌸 بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد #اللهم عجل لولیک الفرج #التماس دعا ________ @shahid_hadi124 🌸🌸🌸
💐🌹💐🌹 🌹💐🌹 💐🌹 🌹 اذان مغرب به افق دلها🌷 نمازاول وقت فراموش نشود🌷 التماس دعای فرج 🌹 💐🌹 🌹💐🌹 💐🌹💐🌹
🍃💐🍃🌹🍃💐🍃 ان شاء الله امشب هم داستان شهید قسمت بیست و پنجم قسمت بیست وششم قسمت بیست وهفتم در کانال قرار خواهد گرفت التماس دعا_ای شهید @shahid_hadi124
بسم الله رب الشهدا و الصدیقین 📚 🌺قسمت 5⃣2⃣ ✨والفجر یک 📝راوی رسول سالاری 🍃صبح شانزدهم فروردین شصت و دو بود. علیرضا رسید دارالخوئین. بچه ها داشتند آماده می شدند که به سمت منطقه عملیاتی حرکت کنند. علیرضا به بچه ها ملحق شد. ساعتی بعد سوار اتوبوس ها شدیم. 🍃توی راه گز و شیرینی را باز کرد. بین بچه ها پخش کرد.ساعتی بعد کنار جاده آسفالتی دهلران ایستادیم. از اتوبوس ها پیاده شدیم و سوار کامیون شدیم. از آنجا هم به موقعیت لشگر در شمال فکه رفتیم. 🍃اطراف مقر ما پر از شقایق و لاله های وحشی بود. منظره خیلی زیبایی درست شده بود.نزدیک به سه روز آنجا بودیم. علیرضا در اوقات بیکاری مشغول ساختن مهر با خاک نرم فکه بود.شاید می دانست این خاک روزی سجده گاه عاشقان می شود! 🍃عصر روز سوم, یکی از فرماندهان لشکر امام حسین (ع) به اردوگاه آمد. مسئولین گروهانها و دسته ها را جمع کردند. من و علیرضا هم باهم بودیم. بعد هم آن فرمانده شروع به صحبت کرد: 🍃برادر ها, ان شاالله امشب برای عملیات والفجر یک راهی منطقه فکه شمالی می شویم. از لشکر ما و از این محور دو گردان امیرالمومنین(ع) و امام حسین(ع) خط شکن عملیات هستند و دو گردان دیگر پشت سر آنها. 🍃برادر خسروی با گردانشون باید خط اول دشمن رو مثل نعل اسب دور بزنه و پس از چندین کیلومتر پیاده روی به خط دوم دشمن حمله کنه. برادر قربانی هم با گردانشون می زنه به خط دشمن و جلو میاد. یکی دیگر از لشگر ها هم از سمت چپ شما کار رو شروع می کنه. 🍃بعد هم در مورد موانع و میادین مین و تجهیزات دشمن صحبت کرد. پس از پایان جلسه زودتر از علیرضا رفتم پیش بچه های گروهان, یکی از بچه های محل من را صدا کرد و گفت: تو این چند روز دقت کردی علیرضا چقدر تغییر کرده و چقدر تو خودشه!؟ با تعجب گفتم منظورت چیه؟ ! 🍃گفت: دیشب تو چادر خوابش نمی برد.حرف هایی هم می زد که عجیب بود. 🍃وقتی پرسیدم:علیرضا این حرف ها یعنی چی؟ گفت: فردا, پس فردا خیلی از ما نیستیم. اون موقع می فهمی!! 🌷ادامه دارد.... 💚 کانال و 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
📚 🌺 قسمت 6⃣2⃣ ✨والفجر یک 📝راوی رسول سالاری 🍃ساعت ده شب بیستم فروردین, حرکت بچه ها شروع شد. بعد از مدتی پیاده روی رسیدیم به یک خاکریز, از آن عبور کردیم و به یک ستون نشستیم. 🍃علیرضا مرتب شوخی می کرد و جک می گفت. روحیه بچه ها را تقویت می کرد. بعضی از بچه ها به خاطر عدم موفقیت عملیات قبلی نگران بودند. علیرضا هم برای آن ها جمله حضرت امام را می گفت که; مهم انجام تکلیف است نه گرفتن نتیجه. 🍃صدای تیراندازی های پراکنده شنیده می شد.ولی هنوز دستور حرکت صادر نشده بود, من هم که در انتهای ستون بودم,رفتم و خوابیدم روی خاکریز. 🍃دقایقی بعد یکدفعه یک گلوله خورد کنار پام! کمی ترسیدم.ولی نمی شد از این محل استراحت گذشت. همینطور دراز کش توی حال خودم بودم که یکدفعه یک گلوله آمد و خورد توی کلاهم!! نفهمیدم چه جوری از روی خاکریز پریدم پائین.بدنم به شدت می لرزید. 🍃توی سکوت شب دیدم همه بچه های انتهای ستون می خندند.با تعجب گفنم: چیه!؟ خنده داره!؟ یکی از بچه ها با خنده گفت: فکر کردی تیر به کلاه اهنیت خورد؟ ! تعجب من را که دید ادامه داد:علیرضا با سنگ زد به کلاهت! گفتم علی, خدا خفت نکنه, من که نصفه جون شدم... 🍃هنوز جمله تمام نشده بود که یک گلوله آمد و دقیقا" خورد به همان جائی که من خوابیده بودم.همه بچه ها با تعجب به من و محل اصابت گلوله نگاه می کردند. 🍃علیرضا گفت کار خدا را می بینی! لحظاتی بعد دستور حرکت داده شد. ما به همراه گردان امام باقر(ع) نزدیک به دو کیلومتر به سمت چپ رفتیم و بعد هم حدود شش کیلومتر به سمت دشمن, آن هم از داخل معبر میدان مین. 🍃معبر کامل پاکسازی نشده بود. برای همین چند تا از بچه ها شهید و مجروح شدند. با این حال به انتهای معبر رسیدیم.به نزدیک سنگرهای دشمن. 🌷ادامه دارد.... 💚 کانال و 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
📚 🌺قسمت 7⃣2⃣ ✨ والفجر یک 📝راوی:رسول سالاری 🍃برادر خسروی از پشت بیسیم نحوه حرکت را گفت: گروهان یکم به سمت جلو, گروهان دوم(حضرت ابوالفضل(ع)) به سمت چپ و گروهان سوم به سمت راست.موانع وحشتناکی سر راه بچه ها بود.اما با سختی بسیار از آنها عبور کردیم.درگیری شروع شد. 🍃من هم به دنبال علیرضا به سمت چپ می دویدم.این منطقه پر از تپه های کم ارتفاع بود.بالای هرکدامشان یک سنگر تیربار بود. 🍃با شلیک های اولین تیربار عراقی, بچه ها روی زمین نشستند. علیرضا داد زد: آرپی جی زن وخی بزنش, گلوله های اول و دوم آرپی جی از بالای سنگر رد شد ولی گلوله سوم سنگر را منهدم کرد.بچه ها هم بلند شدند و در تاریکی به حرکتشان ادامه دادند. چند سنگر تیربار را زدیم و پس از عبور از کانال, رسیدیم به جاده شنی, این جاده مستقیم از سمت عراقی ها به سمت ما می آمد. 🍃قرار بود ما در همین مسیر به سمت جلو حرکت کنیم. سمت چپ ما در صدمتری جاده, یک دیوار کوتاه طولانی قرار داشت.در سمت راست ما ارتفاعات و موانع مختلف قرار داشت.تقریبا از روی تمام تپه ها به سمت ما شلیک می شد. علیرضا گفت: اینطوری نمی شه! بعد هم چند تا نارنجک از ما گرفت و دوید به سمت تپه ها. با پرتاب هر نارنجک یکی از سنگرهای تیربار را خاموش می کرد. علیرضا جلو می رفت. ما هم خیلی سریع به حرکتمان ادامه دادیم حدود پانصد متر جلوتر یکدفعه یک تیربار عراقی از کنار تپه ای بچه ها را به رگبار بست. 🌷ادامه دارد.... 💚 کانال و 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
🌹 ارسالی اعضای محترم کانال☝️☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم.... ❤🌹❤🌹 بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ❤ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 💚 کانال و 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd ❤🌹❤🌹❤
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
☆ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ‌☆ ♡دعای عهد♡ 💠اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ،💠 وَ رَب
با سلام روزتون بانگاه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)شروع شود ان شاء الله خواندن دعای عهد را هر روزفراموش نکنیم التماس دعای فرج
🍃🌸❤️🍃 💫روزمون رو با صلوات خاصه حضرت فاطمــه زهرا(س) آغاز میکنیـــم 🍃 حتما سعی کنید هر روز این صلوات ‌را بخوانید 🍃🌸❤️🍃 @shahid_hadi124
با سلام ان شاء الله به نیابت از و.... ابراهیم هادی تورجی زاده محسن حججی هدیه به زهرا(س) امروز صفحه 201و. 202 را تلاوت می کنیم @shahid_hadi124
بنیت زیارتش درهر روز میخوانیم: صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک یا اباعبدالله السلام علی قتیل الادعیاء السلام علی ساکن کربلاء السلام علیک ورحمت الله وبرکاته @shahid_hadi124
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ والصبح اذاتنفس ای نور سلام... معنای قشنگ وتر مَوتور سلام ای آیہ‌ی تطهیر دلم یامهدی(عج) تقدیم نگاه پاڪٺ از دور سلام #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ #سہ_شنبہ_هاے_جمڪرانے❤️🍃 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا بقیة الله فی عرض...... برای اقا دعا کنید بهش توسل کنید چطوری به امام زمان (عج) توسل کنیم؟؟؟ لطفا این کلیپ را تا آخر گوش کنید @shahid_hadi124
یکی از دوستان نزدیک مرحوم مرشد(مرشد چلویی) می گفت: شخصی از حاجیان بازار، روضه هفتگی داشت که در شبهای تولد یا وفات، ولیمه و غذا می داد. شبی با جناب مرشد به منزل او رفتیم. دیدیم صاحب منزل نیست، پرسیدیم:«حاج آقا کجاست؟» پاسخ دادند: «حاج آقا مریض است و در اطاق کناری خوابیده است». با جناب مرشد به آن اطاق رفتیم، دیدیم صاحب روضه در بستر خوابیده و از درد ومرض ناله می کند و حالش خوب نیست. از یک طرف صدای بلندگوی روضه شنیده می شد و از یک طرف صدای ناله صاحب روضه! قدری که نشستیم، جناب مرشد به من گفت: «می خواهیم راهی نشان بدهم که حاج آقا زود حالش خوب شود»؟ با اشتیاق گفتم: «بله آقا اگر بفرمایید، خوب است. این بیچاره راه نجات بدهیم، آدم مومن و خوبی است، راحت می شود ». مرحوم مرشد سری به علامت رضا تکان داد وگفت: «مدتی قبل که در این منزل شام می دادند، این حاج آقا کسانی را که جزو هیأت بودند ومی شناخت، برای صرف شام به داخل منزل هدایت کرد. وقتی داخل اطاق آمد، متوجه شد یک مرد فقیر با دو بچه خود که لباس پاره و کهنه ای به تن داشتند، از غیبت او استفاده کرده و داخل اتاق نشسته اند که شام بخورند. این حاج آقا، با عصبانیت مسکین و اطفال او را از منزل بیرون کرد و گفت: موقعی که شام باشد همه اهل روضه می شوند»! از همان شب، حال صاحب منزل به هم می خورد و این مدتی که مریض است، هیچ دارویی او را درمان نخواهدکرد، مگر اینکه آن مرد مسکین و اطفال او را پیدا کند و از آنان دلجویی نماید. دوست جناب مرشد به من گفت: عجیب آن که پس از چند روز توانستند از طریق مسجد محل، آن مرد مسکین را پیدا کنند. او را به منزل آوردند و مقداری غذا و پول به او دادند. او خوشحال شد و رفت. فردای آن روز صاحب منزل شفا یافت. @shahid_hadi124
أین عمار باولایت تا شهادت قرائت حدیث کساء و سخنرانی حاج حسین یکتا مکان:یادمان شهدا نجف آباد (مزار شهید محسن حججی) زمان:سه شنبه ۱۳ شهریور ساعت ۱۸ عصر 💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇 @shahid_hadi124
چند روز دگر مانده که با ناله بگوییم ؛ 😭 داره میادمحرمت.... اینو میگم 😭😭😭 دلت برای آماده کن کانال @shahid_hadi124