هدایت شده از 『 اَلحُسِـٰین🇵🇸』
اومدگفت
علۍ"علیهسلام"
میخوایفاطمہروببینی..
بروخونہ :)
مولاباعجلہازرومنبرپاییناومدن..
نمیدونمباچہحالۍ؛
راهافتادن!
فاصلہيمسجدتاخونشون
چقدربودمگہ!؟
کہمولاچندبارخوردنزمین(:💔
#قصہیِدرد...
سَلـٰامبَـرابراهـیم❀.•
چہکسیگُفتہڪہگُمنـامۍ مادَرجـانَم ؟!؟
تـو میان دل ما "دارُالزَّهرا" داری
هدایت شده از هیأت مکتب الشهداء
بسم الله النور
🔴فاطمیه را عاشورایی برگزار کنید.
مقام معظم رهبری امام خامنه ای(حفظه الله)
هیئت نو+جوانان مکتب الشهداء برای برگزاری مراسم ایام فاطمیه دوم در زمینه های فضاسازی، سیستم صوت و تصویر، اقلام فرهنگی، مواد بهداشتی و دیگر هزینه های جاری نیازمند کمک شما خیّرین عزیز است.
شما می توانید از طریق زیر اقدام به کمک کنید.
🔸کمک نقدی:
6037-9971-4616-7060
بانک ملی | جواد محرم زاده (امور مالی)
🔸کمک غیر نقدی:
@admin_maktaboshohada
#امور_مالی
#نذورات
🔻🔻🔻
✅ @heyat_maktaboshohada
رفقای جان سلام علیکم خوبین الحمدلله 😍♥️
ما یه مدتی بود کتاب صوتی سلام بر ابراهیم رو میزاشتیم کانال ولی بعد یه مدت دیدیم نصف پست هامون حذف شده😔
نمی دونم کار کی بوده ولی هیچ وقت نمیگذریم ازش 😞
حالا کتاب صوتی رو هم که می گذاشتیم حذف شده ان شاءالله از فردا از اول شروع می کنیم و روزی دو قسمت می زاریم براتون ان شاءالله به شرط حیات☺️💛
پس ما رو تنها نذارید و منتظر باشید 🍃✨
سَلـٰامبَـرابراهـیم❀.•
📜|چندخط ازیک زندگی مهم <گرابا گوگل ارث🍃> سهیل کریمی می گفت:《 محمودرضا در حلب برای تعیین گرا از نرم
📜|چندخط ازیک زندگی مهم
<شوخ و جدی🍃>
اهل شوخی بود؛زیاد. اما حد و حدود نگه می داشت گاهی هم کاملاً جدی بود. سهیل کریمی، هنرمند مستندساز بسیجی ،در حلب با محمود رضا بود .وقتی برای تشییع پیکر محمودرضا به تبریز آمد ،شب در منزل حاج بهزاد پروین قدس تعریف میکرد :《محمودرضا شیطنتهای خاص خودش را داشت، اما وقتی تو یه کار می رفت خیلی جدی می شد. یک بار مشغول گرا گرفتن بود چند لبنانی آنجا بودند که مدام به پروپای ما می پیچیدند. محمودرضا یکهو قاطی کرد، برگشت به من گفت:《حاج سهیل! این ها را بزن بروند کنار. پدر من را درآوردند.》 هوا تاریک بود و با سَلَفیهای یکی دو کیلومتر فاصله داشتیم ،من دست به یقه شدم و یکی دو تا از این لبنانیها را گرفتم هل دادم، یکی آمد گفت:《 بابا اینی که زدی همکار تو بود.》 گفتم :همکار چیه؟!》 بعد فهمیدم محمد دبّوق بوده. آمدم گرفتم بوسیدمش و حسین را نشان دادم و گفتم مقصر این بود! این به من گفت اینهارا دور کن .شما جلوی دیدش را گرفته بودید، داشت گرا می گرفت. توی کارش جدی بود. همان قدر که شوخ بود، وارد کار که می شد خیلی جدی می شد.》
محمودرضا گاهی عالم و آدم را سر کار می گذاشت .و گاهی هم شوخی های عجیب و غریبی می کرد .حتی در محل کارش به خاطر یکی از این شوخی ها توبیخ شده بود ،اما هیچ وقت با من که برادرش بودم شوخی نمیکرد .از چیزهایی که هنوز هم یادآوری اش مرا شرمنده می کند، یکی همین مسئله است. من فقط سه سال از او بزرگتر بودم اما محمود رضا حق ادب را ادا میکرد. با هم که بودیم خیلی بگو بخند میکردیم. خیلی پیش میآمد که دربارهٔ کارش یا از سوریه و مسائل معمولی و از سرکار گذاشتن هایش تعریف می کرد و می خندیدیم ،اما هیچ وقت نشد حتی شوخی کوچکی با من بکند و بخندد.
#ادامهدارد...
#شھیدمحمودرضابیضایی
📚|برگرفته ازکتاب#توشهیدنمیشوی
🥀@shahid_hadi99
「♥️ بہ نیت دوست شھیدم مےخوانـم」
.
بِسمِاللهِالرَّحمٰـنِالرَّحیـم
اِلٰھی عَظُمَ البَلاء وَ بَرِحَ الخَفاء وَنڪَشَفَ الغِطاء وَ انقَطَعَ الرَجاء
وَضٰاقَتِ الاَرضُ وَمُنِعَـتِ السَماء وَاَنتَ المُستَعٰـانُ وَاِلَیڪَ المُشتَڪٰی وَ عِلَیڪَ المُعَـوَلُ فیٖ شِدَةِ وَالرَخـاء
اَللھُمَ صَـلِ عَلـٰی مُحَّمَد
اولِی الاَمـرِ الَذیٖنَ فَرَضتَ عَلَینـٰا طاعَتھُم
وَعَرَفتَنـٰا بِذٰلِڪَ مَنزِلَتَھُم
فَفَــرِّج عَنـٰا بِحَقِھِم فَرَجاً عٰاجِلاً قَریبا ڪَلَمحِ البَصَر اَو هُـوَ اَقـرَب
یـٰامُحَّمَدٌ یـٰاعَلی یـٰاعَلیٌ یـٰامُحَّمَد اِڪفیٰانی فَاِنَڪُمـٰا ڪافیٖان وَانصُرانی فَاِنَڪُمـٰا ناصِران
یـٰامَولانٰا یـٰاصاحِبَالزَّمان
اَلغَوث اَلغَوث اَلغَوث
اَدرِڪنیٖ اَدرِڪنیٖ اَدرِڪنیٖ
اَلسـاعَة اَلسـاعَة اَلسـاعَة
اَلعَجَل اَلعَجَل اَلعَجَل
یـٰا اَرحَمَ الرّاحِمیـٖن بِحَقِّ مُحَّمَدِ وَآلـِهِ الطٰاهِرین
.
๑🌻.⇝|@shahid_hadi99
Γ•.🕌|
اول صبح سلامے بدهیم خدمت ارباب 🖤✋🏻
السلام علےٰ ساڪن ڪربلا .....
"السلام علے الحسین و علے ، علے بن الحسین
و علے اولاد الحسین و علے اصحاب الحسین "
🕊^@shahid_hadi99••
" قَلْبُ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَن "
چرا به این اندازه قلب مهم است؟!
چرا نگفته اند :
فکر مومن؟! عقل مومن؟ جانِ مومن ؟! و...
چرا قلب عرش خداست ،
حرم خداست ، خانه ی خداست؟!♥️
هدایت شده از 『 اَلحُسِـٰین🇵🇸』
پلاکراازگردنتدرآوردی...
گفت:ازکجاتورابشناسند؟!
گفتی:آنکہبایدبشناسد؛میشناسد(:
#بیپلاڪ💔
「•.🌿 #یڪڪتاب_یڪزندگی
.
ڪتاب"قرار برقرار"
🍁|° خاطرات شهید#مصطفی صدرزاده
🖌به قلم:فاطمه سادات افقمه
#رفیقشھیدم
#خادمالشهدا
•.🕸⇝| @shahid_hadi99