#بیوخاص ○━━ˡᵃᵘᵍʰ ᵉᵛᵉⁿ ⁱⁿ ᵗʰᵉ ʷᵒʳˢᵗ ᵒᶠ ᶜⁱʳᶜᵘᵐˢᵗᵃⁿᶜᵉˢ━──⇆ °•🦋بخنــدحتۍتوبدتــرین‌شرایط... 〖🕯•^@shahid_hadi99 〗

دخٺراݩ‌چادࢪےسلام✋🏻(: یھ‌ڪانال‌بࢪاٺوݩ‌اوࢪدم‌عالی👌🏻 فقط‌ڪافیہ‌یہ‌سࢪے‌بہ‌ڪانال‌بزنیݩ🌱 ماچادرےها‌دخٺࢪاݩ‌زینبیم💫 دعوٺٺوݩ‌می‌ڪنم‌بہ‌‌یھ‌دنیاےدخٺرونہ🦋 •پروفایل •ٺم •پس‌زمینہ •چادرانہ •دخٺرونہ •شھدایێ •انگیزشۍ وڪلێ‌چیزهاے‌جالب‌دیگہ🐾 ‌♡↻ °•|چادرےها دخٺران زینب‌اند|•° @Chadoryhadokhtaranzeynaband مݩٺظࢪٺوݩ‌هسٺیم🖇 در °•|چادࢪےها دخٺراݩ زینب‌اند|•°💡

#یڪ_ورق_زندگے. دختر شینا #مقدمه خوشحال شده بودے. به روزهایت مےرسے.دست آخر گفتے«نمےخواستم چیزے بگویم؛اما انگار همه چیز را گفتم.» خوشحال تر از تو من بودم.رفتم سراغ پیاده ڪردن مصاحبه ها. قرار گذاشتیم وقتے خاطرات آماده شد،مطالب را تمام و ڪمال بدهم بخوانے اگر چیزے ازقلم افتاده بود،اصلاح ڪنم؛اما وقتے آن اتفاق افتاد،همه چیز به هم ریخت. تا شنیدم،سراسیمه آمدم سراغت؛اما نه بایڪ دست کاغذ، با چند قوطے ڪمپوت و آبمیوه. حالا ڪِےبود، دهم دی ماه 1388. دیدم باورم نمےشد، گفتم:«دورت بگردم، قدم خیر‌!منم، ضرابے زاده. یادت مےآید فصل گدجه سبز بود تو برایم تعریف میڪردے و من گوجه سبز میخوردم. ترشے گوجه هارا بهانه مےڪردم وچشم هایم را مےبستم تا تو اشڪ هایم را نبینے،آخر نیامده بودم دردو دل و غصه هایت را تازه ڪنم. مےگفتے‌«خوشحالے‌ام این است ڪه بعد از این همه سال، یڪ نفر ازجنس خودم آمده، نشسته روبه رویم تا غصهٔ تنهایے این همه سال را برایش تعریف ڪنم. غم و غصه هایے ڪه به هیچڪس نگفته‌ام» مےگفتے«وقتے باشما ازحاجے میگویم، تلزه یادم مےآید دل سیر ندیدمش، هیچ وقت مثل زن و شوهر هاے دیگر پیش هم نبودیم.عاشق هم بودیم؛ اما همیشه دور از هم.باورڪنید توے این هشت سال، چندماه پشت سرهم پیش هم نبودیم. حاجے شوهر من بود ومال من نبود. بچه هایم همیشه بهانه‌اش را مےگرفتند؛چه آن وقت هایے ڪه زنده بود؛چه بعد از شهادتش. مےگفتند مامان، همه باباهایشان مےآید مدرسه دنبالشان، ماچرا بابا نداریم؟ مےگفتم مامان ڪه دارید. ادامھ‌دارد.... 📚براساس خاطرات قدم خیر محمدے کنعان(همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمےهژیر) 🖌به قلم:بهناز ضرابےزاده ڪپے به شرط دعاے خیر ↝°@shahid_hadi99

#یڪ_ورق_زندگے. دختر شینا #مقدمه پنج تا بچه را مےانداختم پشت سرم، مےرفتیم خدیجه را به مدرسه برسانیم. معصومه شیفت بعدازظهر بود. ظهر ڪه مےشد،پنج نفرے مےرفتیم دنبال خدیجه، اورا از مدرسه مےآوردیم و شش نفرے مےرفتیم و معصومه را مےرساندیم مدرسه. و عصر دوباره این قضیه تڪرار مےشد و روزهاے بعد و بعد و بعد... اشڪ مےریختم،وقتے ماجراے روزهاے بزفے پاروے پشت‌بام و حیاط را برایم تعریف مےڪردے. اے دوست نازنینم!بچه هایت را بزرگ ڪردے. تنها پسرت را زن دادے،دخترهارا به خانهٔ بخت فرستادے. نگران این آخرے بودے! بلند شو. قصه‌ات هنوز تمام نشده. ام.پے.ترے را روشن ڪرده‌ام. چرا حرف نمےزنے؟! چرا این طور تهے نگاهم مےڪنے؟! دخترهایت دارند برایت گریه مےڪنند. مےگویند:«تازه فهمیدیم مامان این چند سال مریض بوده و به خاطر ما چیزے نمےگفته. مےترسیده ما ناراحت بشویم. مےگفت شما تازه دارید نفس راحت مےڪشید و مثل بقیه زندگے مےڪنید. نمےخواهم به خاطر ناخوشے من خوشےهایتان به هم بریزد.» خواهرت مےگوید:«این بیمارے لعنتے‌…» نه،نه‌نمےخواهم ڪسے جز قدم خیر حرف بزند. قدم جان!این طورے قبول نیست. باید قضیهٔ زندگےات را تمام ڪنے همه چیز را درباره حاجے گفتے. حالا كه نوبت قصهٔ صبورے و شجاعت و حوصله و فداڪارےهاے خودت رسیده،این طور مریض شده‌اے و سڪوت ڪرده‌اے. چرا من را نمےشناسے؟!بلند شو، این قصه باید گفته شود،بلند شو، ام.پے.ترے را روشن ڪرده‌ام. روبه رویت نشسته‌ام. این طورے تهے به من نگاه نڪن! ادامھ‌دارد.... 📚براساس خاطرات قدم خیر محمدے کنعان(همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمےهژیر) 🖌به قلم:بهناز ضرابےزاده ڪپے به شرط دعاے خیر ↝°@shahid_hadi99

بسم الله الرحمن الرحیم

°🦋|•• • . •.❀به نیّت دوست شهیدم میخوانم . ••❦«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيم» . •.✾اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛✨ . •.✾شایسته میباشد در قسمت پایانی دعا به احترام امام زمان (علیه آلافُ التحیةوالثناء)بایستیم و بخوانیم🌿.• . •.✾يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ.❧•` . ⇅♥️🌙🌱°^ @shahid_hadi99

💠حدیث روز💠 💎قال امیر المومنین‌علی‌ٌعلیه‌آلاف تحیةوالثناء: 🌸نَفَس المَرءِ خُطاهُ إلى أجَلِهِ؛ 🌸نَفَس‌هاى آدمى گام‌هاى او به سوى مرگ است. 📚 نهج البلاغه(صبحی صالح)، ص۴۸۰، ح۷۴ @shahid_hadi99

♥️^°میدونے قشنگ ترین جمله چیه ؟! اونجا ڪه خدا میگه : [ای فرزندان آدم ؛ همه این مخلوقات رو براے تو آفریدم و تو را براے خودم ] اصن قشنگ تر از این جمله هست! ن والا..... #یا‌رَفیق‌َمَن‌ْلا‌رفیق‌لَه #دلانھ @shahid_hadi99

سلام پیگیری میکنم☺️

🌱مـــ٘وضــــوع: #منطــق_اشـــک قسـمــٺ سیزدهـم #اســـتــادپناهېــــان #به_گوش_باشیـــم🔊 ⃟❧꯭@shahid_hadi99