eitaa logo
سَلـٰام‌بَـرابراهـیم❀.•
527 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1هزار ویدیو
86 فایل
"﷽" رفیق‌من،آرزو‌نڪـن‌شھید‌بشۍ؛ آرزوڪن، مثل‌شھـدا‌زندگۍڪنۍ♡:) ڪانال‌ِدیگمون: #نحوه‌آشنایےوعنایاٺ‌شھید @shahidhadi_61 تبادل: @shahidhadi_tb1 ڪُپے‌ڪردۍ‌دعاۍ‌فرج‌بخون 🕊 مطالب‌‌رگباری‌ڪپے‌نشه‌دوست‌عزیز🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
★متــن زیارتـ امـ♥ـام زمان ♥ ↳🌈[ @shahid_hadi99 ]
Jomeh_farahmand.mp3
944.3K
✏زیــارت امـ♥ـام زمان عج ❉الهـم عجل لولیک الفرج❉ ↳🌈[ @shahid_hadi99 ]
سَلـٰام‌بَـرابراهـیم❀.•
😉 ✿|°مرحوم آیت الله بهجت مےفرمود: یڪے از علما در مسجد ڪوفه خدمت حضرت مشرف شد، حضرت به ایشان فرمودند: «براے فرج من دعا ڪنید من بیایم ڪه اگر من بیایم همه مشڪلات حل مےشود، هم مشڪلات تو حل مےشود وهم مشڪلات همه مردم!» 📚نویسنده:ابوالفضل سبزی ↝°@shahid_hadi99
می‌پرسند: مگر روح ما از خدا نیست؟ چطور خدا روح خود را می‌سوزاند؟ چطور روح معاویه‌ها و یزیدها به جهنم می‌روند و روح مؤمنین به بهشت و ...؟ تمامی این مشکلات ذهنی برای این ایجاد می‌شود که برداشت، تفسیر و فهم دقیقی از آیه مبارکه‌ی «وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي »از روح خود در او دمیدم صورت نپذیرفته است و در تعریف‌های عامیانه نیز اندیشه‌های غرب و شرق نفوذ کرده است. از یهودیت و مسیحیت تحریف شده (به تعبیری اسرائیلیات) تا تصورات خرافی بودیسم و هندوییسم. اذهان ناخودآگاه تصور می‌کنند که «از روح خود»، یعنی خدا روحی دارد و آن را به اجزای بسیاری تقسیم کرده و در هر انسانی جزئی از آن را دمیده است! و حال آن که چنین تصوری اساساً خطاست، چرا که اولاً تجسم بخشیدن به خداوند متعال است و ثانیاً مرکب و قابل تجزیه فرض نمودن اوست و ثالثاً مستلزم کم و زیاد شدن و تکثیر وجود اوست؛ و حال آن که خداوند متعال بسیط است، جسم ندارد، شکل ندارد، مرکب و قابل تجریه نیست و کم و زیاد نیز نمی‌شود، مضافاً بر این که «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ» می‌باشد، یعنی چیزی مثل و شبیه او نیست و از تمامی این اوصاف که صفات مخلوق است، [که به جود آمده و از بین می‌روند و از حالی به حال دیگر منتقل می‌شوند] منزه (سبحان) می‌باشد. «مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ» (المؤمنون، 91) ترجمه: خدا فرزندى اختيار نكرده و با او معبودى ديگر نيست، و اگر چنين مى‏بود قطعا هر خدايى آنچه را آفريده بود با خود مى‏برد، و حتما بعضى از آنان بر بعضى ديگر برترى مى‏جستند، منزه است خدا از آنچه وصف مى‏كنند همه چیز از خداست: نه فقط روح، بلکه همه چیز در همه‌ی مخلوقات از خداوند متعال است، چرا که هستی و هستی‌بخش و خالق دیگری وجود ندارد. حیات، علم، زیبایی، قدرت ... سایر کمالاتی که در موجودات و از جمله در انسان که تجلی اتم اسماء الله می‌باشد، از خداوند متعال است و به همین جهت جهان‌بینی ما مسلمانان مبتنی بر «إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ» می‌باشد. اما مفهوم و حقیقت این جهان‌بینی آن نیست که علم، قدرت و سایر اسماء و صفات الهی مرکب بوده و تجزیه شده و به هر کسی بخشی داده شده است. بلکه یعنی کسی از خود و یا از دیگری چیزی ندارد و هر چه هست، تجلی اوست. پس موضوع این که روح ما جزئی از روح خداست و این شبهه که خدا چگونه روح خود را معذب نموده و می‌سوزاند، کلاً مرتفع می‌باشد. روح خدا: در قرآن کریم آیات بسیاری وجود دارد که در آنها خداوند «روح» را به خود نسبت داده است. مثل: «من روحی» و «من روحنا» و «من روحه»، اما چنان چه بیان شد، خدا جسم ندارد که روحی به آن افاضه و اضافه شده باشد و آن روح نیز قابل تجزیه باشد. حتی روح انسان نیز بسیط است و مانند بدن قابل تجزیه و ترکیب نمی‌باشد. بلکه «روحی» یعنی آن را مستقیم و به امر خود آفریدم و البته ما نسبت به «عالم امر»، علم چندانی نداریم. لذا در کلام وحی می‌فرماید: «وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً» (الإسراء، 85) ترجمه: و تو را از روح پرسند، بگو: روح از فرمان پروردگار من است، و شما را از دانش جز اندكى نداده‏اند. پس معنای «روح خدا»، خلق مستقیم و به «امر» او (فقال له کن فیکون) و اختصاص و تشرف آن به مقام قرب الهی حق تعالی نسبت به بدن است. بدن انسان مانند جسم سایر حیوانات است و در بسیاری از قوا نیز ضعیف‌تر از برخی حیوانات می‌باشد، لذا به لحاظ جایگاه و ارزش، نه تنها قابل آن نیست که مسجود ملائک شود، بلکه فاقد امکان اخذ کرامت‌های الهی و تجلی اسماء و صفات او در مرتبه خلیفة اللهی می‌باشد. لذا در خصوص حضرت آدم علیه‌السلام نیز فرمود که ابتدا جمسش را خلق می‌کنم، اما هنگامی که از روح خود در او دمیدم، بر او سجده کنید، چرا که جسم این قابلیت و جایگاه را ندارد: «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ» (الحجر، 29) ترجمه: پس چون آن را درست كردم و در آن از روح خود (روح مبارك و شايسته منسوب به خودم) دميدم، همگى براى (تعظيم) او سجده‏كنان به رو درافتيد. و در مورد سایر انسان‌ها نیز فرمود که ابتدا خلقت آنها از نطفه، علقه، مضغفه و ... به اتمام رساندم و سپس یک خلقتی دیگر، یعنی خلقتی که با نوع اول متفاوت است ایجاد نمودم و بعد از آن تبریک گفت. یعنی این بخش از وجود است که قابلیت اخذ برکات خاص الهی را دارد: «ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ» (المؤمنون، 14)
ترجمه: آن گاه نطفه را علقه (به شكل خون بسته) كرديم، سپس علقه را (به صورت) مضغه (نظير گوشت جويده شده) ساختيم، آن گاه مضغه را (تبديل به) استخوان‏ها (ى نرم) نموديم، پس بر استخوان‏ها (لباس) گوشت پوشانديم، سپس آن را (كه جسمى نموكننده بود به واسطه دميدن روح حيوانى به صورت) خلقى ديگر (و جاندارى زنده و صالح براى عقل و علم) ايجاد كرديم، پس آفرين بر خدا و پرخير و بركت است او كه نيكوترين آفرينندگان است. بهشت و جهنم روح و جسم: انسان چه در این دنیا و چه در عالم قیامت، دارای روح و جسم است. جسمش خلق شده از عناصر دیگر می‌باشد و روحش مستقیم و به امر الهی وجود یافته است. در این عامل، جسم لذت‌ها و دردهای (اَلَم‌های) خودش را دارد که روح درکی از آنها ندارد و روح نیز لذت‌ها و اَلَم‌های خودش را دارد که جسم درکی از آنها ندارد. از یک لذت جسمی (مثل خوردن، یا جماع)، روح لذت روحانی خودش را می‌برد و از یک درد و عذاب روحی، جسم درد تأثرات خودش، مثل به هم ریختگی سیستم اعصاب یا روان را می‌برد. بهشت و جهنم نیز همین‌طور است. لذت روح در بهشت از لذت جسم متفاوت است. روح لذت کمال، تقرب، وصال و لقاء الله را می‌برد که قابل توصیف نیست. حد و مثال دنیایی‌اش، رسیدن به هدف یا دیدار معشوق و امنیت و بهجت در سایه این وصال است. جسم نیز در بهشت لذات جسمانی خوردن، آَشامیدن، تزویج و ... را می‌برد. در جهنم نیز همین‌طور است، جسم می‌سوزد، پوست می‌اندازد، زقوم می‌خورد و حمیم ،می‌آشامد، روح نیز آتشی متناسب با روح دارد که سوزاننده روح است؛ آتشی که شعله‌هایش از دل بلند می‌شود که به مراتب سوزناک‌تر از عذاب جسمانی بدن است. مثل همین دنیا که سوزش سوختن دل، به مراتب بیشتر از سوختن جسم است. همان‌طور که همه چیز از خداست، اما فرمود «روح من»، یعنی آن را بی‌واسطه به خودش اختصاص داد، مرتبه‌ای از بهشت را نیز به خود اختصاص داد و فرمود: «جنّتی» و آتش سوزانده‌ی روح را نیز به خود اختصاص داد و فرمود: «نارالله»یی که شعله‌هایش از دل، قلب و جان زبانه می‌کشد: «وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحُطَمَةُ * نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ * الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ» (الهمزة، 5 تا 7) ترجمه: و چه چيزت آگاه كرد كه حُطَمَه (آتش شکننده) چيست؟ * آتش برافروخته خداوند است آتشى كه بر دل‏ها افتد و زبانه كشد. و علت این پاداش و عقاب نیز آن است که به «روح انسان»، کرامت و شرافت اختیار و انتخاب داده شد که به سوی اعلی علیین رود و یا اسفل السافلین، لذا به هر سو رفت، در همان مقام و جایگاه قرار می‌گیرد و از لذت‌ها و یا دردهای (عذاب) آن می‌چشد.
❀.•وظایف منتظران در عصر غیبت °↺اصلاح اجتماعی یڪی از وظایف مهم مردم در دوران غیبت ڪبری، داشتن روحیه اصلاح گری در سطح جامعه است . هر فردی باید در برابر آحاد جامعه اسلامی احساس مسؤولیت ڪرده، در راه اصلاح و ساختن افراد تلاش نماید، تا جامعه و افراد آن آماده پذیرش حڪومت جهانی حضرت مهدی شوند . اصلاح جامعه از راه امر به معروف و نهی از منڪر تحقق می یابد و قانون امر به معروف و نهی از منڪر در متن دین اسلام بسیار مورد تاڪید قرار گرفته است. @shahidhadi_61
ختم‌صلۅاٺ‌به‌نــیټ‌شهدا مخصوصاداداش‌ابراهیم♥.• . وهدیہ‌به‌تمام‌معصومین‌وحضرات..🕊 . (ویابه‌هرڪسےڪہ‌خواستید،هدیہ کنید)🦋 . به‌نیټ‌آقای‌غایبون‌ان‌شاالله زودترفرجشون‌برسہ وحاجت‌روایی‌همگی‌واعضاي‌ڪانال . ختم این هفته به نیٺ↵شهید هادی ذوالفقاری تعداد صلواٺ ازشروع ختم↵ .4100 لینڪ‌گروه💌↯•• https://eitaa.com/joinchat/2329083937C85b355a8ca
بسم الله الرحمن الرحیم
°🦋|•• • . •.❀به نیّت دوست شهیدم میخوانم . ••❦«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيم» . •.✾اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛✨ . •.✾شایسته میباشد در قسمت پایانی دعا به احترام امام زمان (علیه آلافُ التحیةوالثناء)بایستیم و بخوانیم🌿.• . •.✾يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ.❧•` . ⇅♥️🌙🌱°^ @shahid_hadi99
💠حدیث روز💠 💎 قال الصادقُ علیه آلافُ التحیة و الثناء: 🌸اَرج الله رَجاءَ لایجرّئک عَلی مَعصیتِه و خَف اللهَ خوفاً لا یؤیسُک مِن رَحمته؛ 🌸به خداوند امیدوار باش، امیدی که تو را بر انجام معصیتش جرات نبخشد و از خداوند بیم داشته باش بیمی که تو را از رحمتش ناامید نگرداند. 📚وسایل الشیعه باب جهادالنفس ، جلد15 ، صفحه 218 @shahid_hadi99
⇠شهیدحاج ‌حسین‌همدانے [💌]دشمنان نمیدانند و نمیفهمند ڪه ما براۍ شهادت مسابقه میدهیم.. و وابستگے نداریم و اعتقاد ما این است ڪه از سوے خدا آمده‌ایم و به سوے او میرویم...! 💡@shahid_hadi99
⃟🕷Sé como un cactus no necesitas caricias ‏مثل‌ڪاڪتوس‌محتاج‌نوازش‌ڪسےنباش!🌵⃟ 〖💡•^@shahid_hadi99
🍃 بشنو از چادر که در توصیف زن تارو پودش با تو میگوید سخن تارو پودم را شرافت بافته: تاشرافت‌رابه عصمت‌بافته «در کلاس حفظ تقوا و شرف دختران‌دُرندوچادرچون صدف» بهترین سرمایه ی زن چادر است شیوه‌ےفاطمه‌وزینب چادر است حفظ چادر حافظ ناموس هاست پاسدارِحیله‌ےجاسوس‌هاست حفظ چادر سد فحشا می‌شود روسفیدےنزدفاطمه(س) می‌شود @Shahid_hadi99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Salam-bar-ebrahim.pdf
3.54M
ڪتاب:سلام برابراهیم۱ زندگےنامه و خاطرات شهید ابراهیم هادے [💡@shahid_hadi99 ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سَلـٰام‌بَـرابراهـیم❀.•
#یڪ_ورق_زندگے.• براے خداحافظے بر میگردمـ↻•° #پارت‌پنجاه‌و‌دوم آن‌موقع از اسم عملیات و شهرۍ ڪه آزا
‌‌‌: .• براے خداحافظے بر میگردمـ↻•° بوۍ خوش اسپند به مشام مےرسید.صداۍ نوار از بلندگو‌ها شنیده مےشد.نرسیده به میدان یڪے از رزمنده ها را دیدم.آشنامان بود.سلام و علیڪ ڪردم و در جواب سوالش گفت به استقبال رزمنده ها مےروم.گفت: _آن‌ها آمدند.ما بچه‌هاۍ قائم‌شهر پیاده شدیم و بقیه به طرف سارۍ رفتند. به دور و برم نگاه ڪردم.درست مےگفت.رزمنده‌هاۍ بسیجے با لباس خاڪے و سربندهاۍ قرمز ڪنار خانوادشان بودند و دیده‌بوسے مےڪردند.با یڪ نگاه خیابان را ورانداز ڪردم تا شاید بتوانم نورعلے را ببینم.گفتم: _پس نورعلے چے شده؟مگر پیاده نشد؟ وقتے حرف مےزد به من نگاه نمےڪرد.به جاۍ نامعلومے خیره بود و در جوابم گفت: _همه ڪه نمےتوانستند سنگر را رها ڪنند.مسئولیت آقا نورعلے سنگین است.حتما مےبایستے در جبهه مےماند.مگر جنگ تمام شده ڪه همه برگردند. انگار مرا در استخر آب یخ انداخته باشند،تمام تن‌ام سرد شد.حتے توان نداشتم صاحبه را توۍ بغل‌ام نگه دارم.صاحبه را ڪف پیاده‌رو گذاشتم و خودم به دیوار تڪیه دادم.بعد از این همه انتظار، نمےخواستم باور ڪنم ڪه نورعلے نیامده است.گفتم: _آخر دیروز یڪے از برادران مےگفت همه‌ۍ رزمندگان لشڪر۲۵ ڪربلا ڪه توۍ جبهه بودند براۍ استراحت به شهرهاشان برمےگردند. _همه‌ۍ لشڪد ڪه نمےتواند برگردد.حتما باید ڪسے توۍ جبهه بماند.شاید اوهم باقے مانده باشد. _نورعلے سه‌ماه است توۍ جبهه است.توۍ این مدت به خاطر عملیات‌هایے ڪه داشتند اصلا مرخصے نیامده است. ساڪ‌اش را از زمین برداشت .همانطور ڪه خداحافظے مےڪرد گفت: _نگران نباشید.حتما آقاۍ یونسے هم بر مےگردد . . . . خانه‌ۍ خواهر شوهرم،گل بوته ،توۍ مسیر بود.طاقت نداشتم دوباره این راه را تا خانه برگردم.دست بچه‌ها را گرفتم و رفتم خانه‌شان.حالم ڪه بهتر شد به خانه برگشتم. حیاط خانه ساڪت و سوت و ڪور بود.از توۍ اتاق صدایے به گوش نمےرسید. مادرشوهرم نبود. گریه‌ام گرفت.پشت در نشستم و اشڪ روۍ گونه‌ام سرازیر مےشد.مریم دست‌هاش را دور گردنم حلقه ڪرد و گفت: _مامان !گریه مےڪنے؟دلت براۍ بابا تنگ شد؟مگر ندیدۍ عمو چے گفت؟..حتما بابا برمےگردد ! --------------------- ادامھ‌دارد... 📚بر اساس خاطراتے از سڪینھ عبدۍ همسر سردار شھید نورعلے‌ یونسے |° کپی به شرط دعای خیر ↝•°@shahid_hadi99
سَلـٰام‌بَـرابراهـیم❀.•
‌‌‌: #یڪ_ورق_زندگے.• براے خداحافظے بر میگردمـ↻•° #پارت‌پنجاه‌وسوم بوۍ خوش اسپند به مشام مےرسید.صد
‌‌‌: .• براے خداحافظے بر میگردمـ↻•° شب شده بود .دست و دلم به ڪار نمےرفت.اما بچه‌ها گرسنه بودند.رفتم توۍ آشپزخانخ و دست به ڪار شدم. به بچه‌ها شام دادم اما خودم اشتها نداشتم.لقمه از گلوم پاییم نمےرفت.به صاحبه شیر دادم و خواباندمش.مریم و محدثه هم از نیامدن باباشان دمغ بودند.مثل شب‌هاۍ پیش،بازۍ نمےڪردند.پاهام را دراز ڪردم و سر آن‌ها را روۍ پاهام گذاشتم.با موهاشان بازۍ ڪردم.سڪوت عجیبے همه‌ۍ جاۍ خانه را پر ڪرده بود.چیزۍ شبیه سڪوت قبل از طوفان ! ناگهان صداۍ زنگ در،سڪوت را شڪست.مریم و محدثه بےمعطلے بلند شدند و نشستند.با خوشحالے گفتند: _آقا جان آمد!..... چقدر دلم مےخواست نورعلے پشت در باشد.یڪ لحظه همه‌ۍ فرضیات را ڪنار هم چیدم و به خودم قبولاندم ڪه نورعلے آمده‌است.با یڪ حرڪت بلند شدم.چادرم را برداشتم و به طرف در حیاط رفتم.مریم و محدثه دوان دوان دنبالم آمدند و داد زدند: _جاااان‌جام آقا جان آمد...جااااا‌ن‌جان..... به محض باز ڪردن در،لبخند روۍ لب‌هام خشڪ شد. آن‌قدر دستپاچه بودم ڪه سلام یادم رفت.چند نفر پشت در ایستاده بودند.تڪ‌تڪ چهر‌ها را وارسے ڪردم تا نورعلے را بین آن‌ها پیدا ڪنم..آقاۍ علے‌رضا‌بلباسے،حاج‌آقااسلامے،پدر و مادر من و و پدر و مادر نورعلے،چند نفر از فامیل و.....آما نورعلے نبود... مریم و محدثه خودشان را پشت چادرم مخفے ڪردند و داشتند دزدڪے نگاه مےڪردند. بابام گفت: _نمےگذارۍ بیاییم توۍ خانه؟ از جلوۍ در ڪنار رفتم و به آن‌ها اجازه ورود دادم.قیافه‌ها غمگین و گرفته بود. محدثه پرسید: _پس آقا جان ڪو؟نیامد؟ بدون اینڪه به سوال محدثه جواب بدهم،پشت سر مهمان‌ها به اتاق رفتم.خواستم برایشان چاۍ بگذارم،اما مادرم گفت: _نمےخواهد دخترم !بنشین پیش بچه‌هات.من چاۍ مےگذارم. دزدڪے به صورت‌ها نگاه خیره شدم.نگاه‌ها روۍل‌هاۍ فرش نخ‌نما‌شده‌ۍ اتاق سر مےخورد و به این طرف و آن طرف مےلغزید.با اینڪه فقط ۱۹سال سن داشتم اما معنے سڪوت و این مهمانے ناخوانده‌ۍ شبانه را مےفهمیدم.حتما اتفاقے براۍ نورعلے افتاده بود. از این لحظه همه‌ۍ فڪر‌هاۍ بد به ذهنم هجوم مےآورد.همه‌ۍ اتفاقاتے را ڪه ممڪن بود براۍ نورعلے افتاده باشد توۍ ذهنم مرور ڪردم. صداۍ آرام آقاۍ بلباسے مرا به خود آورد.او از دوستان صمیمے نورعلے بود... ادامھ‌دارد... 📚بر اساس خاطراتے از سڪینھ عبدۍ همسر سردار شھید نورعلے‌ یونسے |° کپی به شرط دعای خیر ↝•°@shahid_hadi99
وصیت‌نامه شھید ♥️.• بایدبه‌خودمان‌بقبولانیم‌ڪه‌دراین‌زمان‌به‌دنیا‌آمده‌ایم و شیعه‌هم‌به‌دنیاآمده‌ایم‌ڪه‌مؤثردرتحقق‌ظھورمولا باشیم واین‌همراه‌باتحمل مشڪلات،مصائب،سختی‌ها،غربت‌هاودوری‌هاست وجزبافداشدن‌محقق‌نمی‌شودحقیقتاً. نمی‌خواهم‌حرف‌های‌آرمان‌گرایانه‌بزنم‌و یا غیر واقعی صحبت بکنم؛ نه! حقیقتاًدرمسیرتحقق‌وعده‌بزرگ‌الھی‌قرارگرفته‌ایم؛ هم‌من،هم‌تو. بحمدالله؛خدارابایدبخاطراین‌شرایط‌واین‌توفیق‌بزرگ شاڪرباشیم. الان‌ڪه‌این‌نامه‌رابرایت‌می‌نویسم، شب‌قدراست و شب‌شھادت‌حیدرڪرار(ع)ودرفضای‌ملڪوتی بین‌الحرمین‌صبرومصیبت‌وتحمل‌مشڪلات‌وسختی‌ها، بین‌الحرمین‌دومظلومه،دوشھیده، یڪی‌خانم‌زینب‌ڪبری‌(روحی فداها)ودیگری بنت‌الحسین،خانم‌رقیه(س)هستم‌وبه‌یادتم. نمی‌دانی‌بارگاه‌ملڪوتی۳ساله امام‌حسین‌الان هم‌چقدرغریب‌است؛ درمحل‌یهودی‌ها، درمجاورت‌ڪاخ‌ملعون‌معاویه و درمحاصره‌وهابی‌های وحشی‌و‌آدمڪش. چه بگویم‌ازاوضاع‌اینجا؛ تاریخ‌دوباره‌تڪرارشده‌و این‌بار ابناءابوسفیان‌وآل‌سفیان باردیگرآل‌الله‌را محاصره‌ڪرده‌اند؛ هم مرقدمطهرخانم‌زینب‌ڪبری وهم‌مرقدمطهردردانه‌اهل‌بیت، رقیه (س). ولی‌این‌بارتن به‌اسارت‌آل‌الله نخواهیم‌داد چراڪه به‌قول‌امام(ره) مردم‌ماازمردم‌زمان‌رسول‌الله‌بهترند. واضح‌تربگویم؛ نبردشام،مطلع‌تحقق‌وعده‌آخرالزمانی‌ظهوراست ومن‌وتودقیقاًدرنقطه‌ای‌ایستاده‌ایم ڪه بالطف‌خداوندوائمه‌اطهارنقشی برگردنمان‌نهاده‌شده‌است و بـایدبه‌سرانجام برسانیمش‌باهم تاباردیگرشاهدمظلومیت‌وغربت‌فرزندان‌ زهرای‌مرضیه(س)نباشیم؛ اگربدانی صبرت‌چقدردراین‌زمان‌حساس درحفظ‌وصیانت ازحریم آل‌الله‌قیمت‌دارد، لحظه‌به‌لحظه‌آن‌را قدرمی‌شماری. معرڪه‌شام‌میدان‌عجیبی‌است. به‌قول‌امام‌خامنه‌ای: «بحران‌سوریه‌الان‌مقابله‌جبهه‌ڪفر و استڪباروارهاب‌با تمام‌قوا،دربرابرجبهه مقاومت‌واسلام‌حقیقی‌است.» درواقع‌جنگ‌بین‌حق‌وباطل‌و این‌خاڪریزنباید فرو بریزد؛ نباید. خط‌مقدم‌نبردبین‌حق(جبهه مقاومت) و باطل درشام‌است؛ تمام‌دنیاجمع‌شده‌اند؛ تمام‌استڪبار،ڪفار،صهیونیست‌ها، مدعیان‌اسلام‌آمریڪایی،وهابیون آدمڪش‌بی‌شرف، همه‌وهمه‌جبهه‌واحدی تشڪیل‌داده‌اند وهدفشان‌شڪست اسلام‌حقیقی‌وعاشورایی،رهبری‌ایران و هدفشان‌شڪست نهضت‌زمینه‌سازان ظهوراست‌و‌بس. 🕊 °↷@shahid_hadi99
↺پست های امروز تقدیم بھ↶ سردار حسین همدانی شبتون فاطمے➿.• عشقتون حیـــ♥️ـــدرۍ مھرتون حسنے🌱•° ارزوتون هم حرم ارباب ان شاءالله💫°` یا زینب مدد... نمازشب و وضو یادتون نره🦋•• . التماس دعاۍفرج و شھادت☔️.•