حالا گفتن نداره
ولی اونایی که
قامتِ عباس(ع) رو دیده بودند
از قبرِ کوچک عباس(ع) متحیر بودند...💔😭
تیر باران ڪه شدے یادِ حسن افتادم
دستت افتاده ز تن، فرق تو شق القمر است
تا تو بودی رباب اصغر داشت🙂
غرق بوسه سپیدی غبغب
تا تو بودی رقیه معجر داشت.....
روی دوش تو خواب خوش هر شب:)
وای از آن لحظه ای که غوغا شد:)))
رفتی و در حریمِ حرم بلوا شد...💔
سایه ات بین نخل ها گم شد😭
پسر فاطمه چه تنها شد....:)
حاج محمود کریمیenc_1701601516982209756616.mp3
زمان:
حجم:
2.66M
ابالفضل باوفا...
علمدار لشکرم...:)
تا رسیدی کنار نهر فرات...
علقمه در مقابلت پا شد!
در کمینت چهار هزار نفر....
تیر ها در کمان مهیا شد:))))
قد و بالات کار دستت داد...
چند صد تیر در تنت جا شد😭😭
بی هوا دست راستت افتاد....:)💔
دست چپ هم شکار اعدا شد🙂💔
حرمله در شکار چشم آمد😭
هدفش چشمهای زیبا شد:)))
خواستی تیر را برون بکشی...
گردنت خم به سوی پاها شد💔
از سر تو کلاه خود افتاد...
یک نفر با عمود پیداشد😭😭😭
آنچنان ضربه زد به فرق سرت...
تا سرِ چین ابرویت وا شد:)