eitaa logo
خاطرات و کرامات شهید عاملو
2هزار دنبال‌کننده
843 عکس
349 ویدیو
21 فایل
مؤلف: @alirezakalami صاحب ۱۲ عنوان کتاب ازخاطرات #شهدا نویسنده سه کتاب از شهید عاملو با عناوین #سه_ماه_رویایی و #رویای_بانه و #شهید_کاظم_عاملو 👈برای دسترسی سریع به #فهرست مطالب کانال، ابتدا پیام «سنجاق‌شده» را کلیک کنید، سپس به سراغ #هشتک‌ها بروید 🫡
مشاهده در ایتا
دانلود
سوالاتی که هر عضوی برای شروع در عرصه نویسندگیِ خاطرات شهدا باید پاسخ آنها را بداند.(در نظر داشته باشید در پاسخگویی به سوالات، بنا را به ایجاز و اختصار گذاشته‌ایم) 1- چرا باید خاطرات شهدا را جمع‌آوری کرد؟ 2- کدام شهید را باید به عنوان «سوژه» مدنظر قرار داد؟(بهتر است کدام شهید را کار کنم؟) 3- در کُل نویسندگی خاطرات شهدا به چند مرحله تقسیم می‌شود؟ 4- چگونه باید خاطرات شهدا جمع‌آوری گردد؟(روش یا روش‌های جمع‌آوری کدامند؟) 5- مصاحبه چیست و چگونه باید انجام گیرد؟(روش‌های مصاحبه کدامند؟) 6- نویسندگی را از کجا باید شروع کرد و نحوه پیاده‌سازی و نگارش خاطرات شهدا چگونه است؟ 1- تاریخ جنگ تحمیلی یا دفاع مقدس پُر است از متن و حاشیه‌های جذاب و گاه باورنکردنی برای ما. نَقل و روایت خاطرات دفاع مقدس همواره می‌تواند باعث عبرت نسل‌های آینده در پیشبرد اهداف انقلاب باشد. نسلی که در هر دوره‌ای قاعدتاً گرفتار مشکلاتی در عرصه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بوده و است. خاطرات شهدا نیز جزء مهمی از این تاریخ است. خاطراتی که سبک زندگی پاک و الهی مردانِ مرد و فرشتگان خاکی را به روایت می‌کشد؛ فرشتگانی در هیئت انسان. کافی است برویم به دنبالش و پیدایشان کنیم. خاطرات شهدا را جمع می‌کنیم تا اولاً خودمان با آنها بیشتر آشنا شویم، به رفتارشان تأسی بجوییم و در وهله بعد به دیگران منتقل‌شان کنیم. تأسی از رفتار شهدا انسان را پاک می‌کند؛ آسمانی می‌کند و به خدا می‌رساند. هر چه در جامعه رنگ و بوی شهادت بیشتر بپیجد، آن جامعه برای ظهور حضرت ولی‌عصر(ع) بیشتر آماده می‌گردد. 2- برای جمع آوری خاطرات شهدا بهتر است ابتدا به سراغ شهیدی برویم که نسبت به او آشنایی داریم. این آشنایی از طُرق مختلف می‌تواند بدست آید. مثلاً ممکن است تمثال یا چهره نورانی شهیدی شما را به خود جذب کرده باشد؛ یا حتی اسم یک شهید(همچنان که برای «ژاکلین زکریا»، دانش‌آموز مسیحی پیش آمد و او را به سمت شناخت «شهید سید مجتبی علمدار» به شلمچه کشاند و مسلمان کرد!) شما را به سمت خود کشانده باشد. یا اینکه همیشه دوست داشتید از شهیدی که نامش در محله شماست بیشتر بدانید. و یا شهیدی که از اقوام دور یا نزدیک شماست و همیشه می‌خواستید او را بهتر بشناسید... اینها همه دلیلی می‌شود برای انتخاب شهیدِ دلخواه خود به عنوان سوژه کار و کتاب. این را هم اضافه کنم اگر می‌خواهید در میانه‌ی راه انگیزه‌تان ضعیف نشود، بگردید دنبال «سوالات ذهنیِ» خودتان از یک شهید. همان شهیدی که به نحوی شما را جذب کرده و فکر شما را به خود مشغول کرده است؛ خوبی‌اش این است که باعث می‌شود در بین راهِ تحقیق، اشتیاق شما را برای ادامه کار دوچندان می‌کند. بعید می‌دانم کسی در این کشور زندگی کند و به شهیدی وابسته نبوده و علاقه‌مند نباشد! 3- نویسندگی خاطرات شهدا را می‌توان به سه مرحله تقسیم کرد: ۱- جمع آوری خاطرات ۲- نگارش ۳- چاپ اما شما ابتدا باید تمرکز کنید بر جمع‌آوری اطلاعات شهید. یعنی جمع‌آوری هرگونه مطلبی که منتسب به شهید شماست؛ از خاطره همرزمان و دوستان و آشنایان و وابستگان درجه اول گرفته تا عکس، دستونشه، فیلم و صوت و... . در این صورت شما گام اول را برداشته‌اید. یک نویسنده خوب(در هر زمینه‌ای) ابتدا باید دستش از مطالب و محتوای کتابی که می‌خواهد بنویسد، پُر باشد. لذا شما نیز به عنوان نویسنده‌ای که می‌خواهد از شهدا بنویسد، باید بروید به دنبال هر چیزی که از شهید موجود است. و در این مرحله، خاطرات نقشِ اساسی را دارد؛ خاطراتی که از شهید هست را بشنوید و آنها را ثبت و ضبط کنید تا آماده شوید برای مرحله بعدی. مرحله دوم مربوط می‌شود به نگارش که خود دو مرحله را دارد. اول پیاده سازی فایل‌های صوتی یا تصویری ضبط شده در مصاحبه‌ها و سپس نگارش و قلم‌فرسایی و انتخاب نوع سبک در نگارش خاطرات. تذکر جدی: به کسانی که در مرحله جمع آوری خاطرات هستند توصیه می‌کنم اصلاً به مرحله بعد فکر نکنند و مطلقاً به خود نگرانی راه ندهند. بسیاری مواقع اتفاق می‌افتد که کسی یا کسانی خاطرات شهیدی را جمع‌آوری کنند و بعد از آن به هر دلیلی انگیزه‌ای برای نگارش خاطرات را نداشته باشند. مطمئن باشید زحمت آنها به هدر نرفته و نمی‌رود. چراکه ممکن است به فاصله‌ای-ولو کم یا زیاد-، نویسنده دیگری برود به دنبال نگارش کتابی از همان شهید. در این صورت می‌تواند از مطالب شخص مذکور بهره برده و قانوناً و شرعاً موظف است نام وی را نیز در کتاب خود برده و یا حداقل بدان اشاره کند. برای همین اصلاً نگران نباشید. وقتی خاطرات را جمع آوری می‌کنید، شما فقط یک کار دارید؛ شما تنها مسئول جمع‌آوری خاطرات یک شهید هستید. پس متمرکز شوید بر جمع‌آوری خاطرات. وقتی کار تمام شد تصمیم با خودتان است؛ دوست دارید وارد عرصه نویسندگی شده و کتابی هم از همان شهید بنویسید یا خیر. به هر حال شما گام اول و مهم‌تر را برداشته اید @shahid_ketabi
4- جمع‌آوری خاطرات را می‌توان به انحاء مختلف انجام داد. اول: شنیدن و ضبط کردن خاطرات از طریق ضبط کننده‌های صوتی(مثل رکوردر یا حتی گوشی تلفن همراه). مصاحبه‌کننده در این روش، ابتدا نام و نام‌خانوادگی شخصِ مصاحبه‌شونده را برده و تاریخِ شمسی ضبط را نیز یادآور می‌شود. سپس دستگاه را در نزدیک‌ترین جایی که شخص مصاحبه‌شونده نشسته قرار می‌دهد و سوالات خود را از ابتدا تا انتها می‌پرسد.(فرم سوالات در کانال قرار داده خواهد شد) دوم: در این روش، شخص مصاحبه‌کننده از خودِ راوی یا مصاحبه‌شونده می‌خواهد که خاطرات خود را گفته و آنها را با یک دستگاه ضبط کند و –از طریق ایمیل یا یکی از شبکه‌های اجتماعی- بفرستد. این روش برای مواقعی مفید است که به طرف مقابل‌تان دسترسی ندارید یا امکان مصاحبه حضوری برای هر دو(مصاحبه‌کننده و راوی) فراهم نیست(مثلاً مصاحبه شونده خانم یا آقایی است که نمی‌تواند در حضور شما مصاحبه کند؛ به هر دلیلی) لازم بذکر است که شما قبل از هر چیز باید به مصاحبه‌شونده یادآور شوید که منظور شما از خاطرات دقیقاً چیست و دنبال چه چیزی هستید. این بدان جهت است که او ممکن است در گفته‌هایش به کلّی‌گویی بسنده کرده و مطالب غیرمفید را برای شما بازگو کند. (در مورد اینکه خاطره دقیقاً چیست بعداً مطالبی را در کانال به اشتراک خواهم گذاشت.) سوم: در این روش از شخص راوی(روایت‌کننده خاطرات) می‌خواهد که خاطرات خود را به نگارش درآورده و به صورت مکتوب برای شما ارسال کند. این روش نیز مختص کسانی است که از قلمِ خوبی برخوردارند و به فنِ نویسندگی تا حدودی آشنا هستند. والّا ممکن است برای بازگو کردن مطالب دچار مشکل شده و نتوانند مطلب را به درستی برای شما بیان کرده و به اصطلاح «مطلب را نرسانند». چهارم: هر روشی غیر از این روش یا جمع دو مورد از روش‌ها. مثل اینکه مصاحبه‌کننده در حضور راوی –علاوه بر ضبط کردن- خود شروع به نگارش بیانات و مطالب راوی کند. یعنی علاوه بر ضبط کردن به صورت صوتی، همزمان خاطره را بنویسد... . @shahid_ketabi
☝️در مورد ساختار خاطره چه می‌توان گفت؟ خاطره‌نویسی، چون هر نوع نوشته دیگر، اجزا و ارکانی دارد که ساختار آن را تشکیل می‌دهند. راوی، سوژه، مکان و زمان. در خاطره‌نویسی راوی در بطن ماجرا حضور دارد و نوشته از دریافت‌های ذهنی او که برگرفته از واقعیت ماجرا است جان می‌گیرد؛ امّا ممکن است او خود محور خاطره نباشد، بلکه راوی جزئیات و حوادثی باشد که او نیز در کنار آن‌ها حضورداشته است. ویژگی اساسی خاطره عینی‌گرایی آن است. عینی‌گرایی در خاطره‌نویسی چنین تعریف می‌شود: راوی یا سوژه ماجرایی را با حسن نیت و بی‌طرفی بیان می‌کند بدون اینکه حوادث و جزئیات آن را پس‌وپیش کند. خاطره‌ها، فرامکانی و فرازمانی نیستند. ثبت دقیق زمان و مکان و تا حد امکان جزئیات برای توضیح سوژه بسیار دارای اهمیت است. در خاطرات از تخیل و قصه‌پردازی خبری نیست. نمی‌توان برخی صحنه‌ها را حذف و یا بزرگنمایی کرد. تخیل در این اثر ادبی جایی ندارد، یا حداقل این تخیل با مرزی از واقعیت محدود می‌شود. در خاطره یادی از گذشته وجود دارد. ✌️چگونه خاطره‌ بنویسیم؟ دفتر جلد چرمی قهوه‌ای‌رنگ را باز کردم. چندتایی از خاطرات را مروری و سریع خواندم. زمان و مکان اتفاقات در بعضی خاطرات مشخص نبود، چشم‌هایم را می‌بستم که به یاد بیاورم کجا و چه زمانی ماجرا رقم خورده است. در بعضی رؤیاپردازی هم کرده بودم و جاهایی رک و راست ماجرا را نقل کرده بودم. جایی با زبان محاوره نوشته بودم و جایی با زبان معیار و خیلی رسمی. لحن نوشته‌هایم جایی با خشم بود و جایی پر از اندوه و البته شادی را هم می‌توانستم از کلماتی که استفاده کرده بودم درک کنم. تصمیم گرفتم در بخش دوم مقاله در مورد ساختار خاطره، توصیفات، لحن و زبان و تفاوتش با داستان و گزارش بنویسم.  👈در مورد ساختار خاطره چه می‌توان گفت؟ خاطره‌نویسی، چون هر نوع نوشته دیگر، اجزا و ارکانی دارد که ساختار آن را تشکیل می‌دهند. راوی، سوژه، مکان و زمان. در خاطره‌نویسی راوی در بطن ماجرا حضور دارد و نوشته از دریافت‌های ذهنی او که برگرفته از واقعیت ماجرا است جان می‌گیرد؛ امّا ممکن است او خود محور خاطره نباشد، بلکه راوی جزئیات و حوادثی باشد که او نیز در کنار آن‌ها حضورداشته است. ویژگی اساسی خاطره عینی‌گرایی آن است. عینی‌گرایی در خاطره‌نویسی چنین تعریف می‌شود: راوی یا سوژه ماجرایی را با حسن نیت و بی‌طرفی بیان می‌کند بدون اینکه حوادث و جزئیات آن را پس‌وپیش کند. خاطره‌ها، فرامکانی و فرازمانی نیستند. ثبت دقیق زمان و مکان و تا حد امکان جزئیات برای توضیح سوژه بسیار دارای اهمیت است. در خاطرات از تخیل و قصه‌پردازی خبری نیست. نمی‌توان برخی صحنه‌ها را حذف و یا بزرگنمایی کرد. تخیل در این اثر ادبی جایی ندارد، یا حداقل این تخیل با مرزی از واقعیت محدود می‌شود. در خاطره یادی از گذشته وجود دارد. 👈 نقش توصیف و تکنیک در خاطره چیست؟ اساس خاطره‌نویسی بر توصیف است. در توصیف خاطره‌نویسی کاربرد صور خیال کمتر از گونه‌های دیگر ادبی وجود دارد. خاطره نسبت مستقیم و اساسی با واقعیت دارد، لذا باید خاطره دو نفر از یک واقعه، شبیه هم باشد؛ ولی آنچه رخ می‌دهد، چیزی جز این است. علّت آن را می‌توان در تکنیک جستجو کرد. یکی از این تکنیک‌ها که به واقع‌نمایی کمک می‌کند، پرداختن به جزئیات است. تکنیک دیگری که به جذابیت، کشش و تاثیر خاطره‌گویی و خاطره‌نویسی کمک می‌کند، تدوین است. گاهی این تدوین به‌هم‌زدن روایت خطّی زمان است؛ یعنی قسمتی از واقعه را زودتر یا دیرتر از موعد تعریف کردن. در تدوین خاطره، برای این‌که لحظه‌ی حسّاس واقعه خوب درک شود، خاطره‌نویس بعضی از ماجراهای مربوط به آن لحظه را که بعد از آن موقع می‌فهمد، قبل از آن تعریف می‌کند یا می‌نویسد. این روش در تاثیر بر خواننده نقش بسزایی دارد. تکنیک دیگر، «حذف» است. حذف را می‌توان جزء تدوین نیز دسته‌بندی کرد. در این تکنیک هم خاطره‌نویس جریانات بی‌اهمیت واقعه را حذف می‌کند تا ریتم و اهمیت اتفاقات مهم کند نشود و تاثیر‌گذاری بیشتری بر خواننده داشته باشد. در تکنیک «ایجاز» نویسنده با کمترین کلمات باید بیشترین معنا را انتقال دهد. نویسنده باید توجه داشته باشد که ایجاز به معنای ابتر گذاشتن خاطره نیست، به معنای گزیده‌گویی است. او باید با کلمات و عبارات آشنایی داشته باشد تا بتواند با استفاده‌ی به‌موقع از آن‌ها، خواننده و شنونده را از زیاده‌گویی خود خسته نکند؛ گاهی نانوشته‌ها و ناگفته‌ها در یک خاطره تأثیرگذارترند و این وقتی به دست می‌آید که سر نخ این نانوشته‌ها در نوشته موجود باشد و خواننده را در برزخی از معماهای حل‌نشده قرار دهد. @shahid_ketabi
☝️نقش زبان در خاطره چیست؟ زبان از مؤلفه‌هایی است که در تاثیر بر مخاطب در انواع ادبی و هنری مؤثر است. برای نوشتن خاطره از چهار نوع زبان استفاده می‌شود: الف) گفتاری: نویسنده همان‌طور که حرف می‌زند می‌نویسد، او هیچ دخل و تصرّفی در نوشته ندارد و قواعد دستوری را رعایت نمی‌کند. ب) نوشتاری: نویسنده مقداری از زبان گفتاری فاصله گرفته و به زبان معیار نزدیک می‌شود. زبان روزنامه‌ای در این حیطه قرار می‌گیرد. در خاطره‌نویسی این زبان بیشتر کاربرد دارد. ج) معیار: زبان معیار زبان رسانه‌های گروهی یک سرزمین است و قابل‌آموزش است. زبانی که ارکان جمله در آن رعایت می‌شود. د) ادبی: زبانی که در آن از آرایه ادبی استفاده می‌شود. در این زبان توصیف بر اطلاع‌رسانی مسلط است و خبر را بهانه‌ای برای ورود به توصیف می‌دانند. در زبان ادبی آنچه بیشتر مورد توجّه است، معانی ثانوی و عاطفی لغات است. انتقال پیام در زبان ادبی، غیرمستقیم است؛ برخلاف زبان عادی که وظیفه‌اش تفهیم است. نویسنده وقتی خاطره‌ای را با این زبان بازنویسی می‌کند، در حال خلق و ایجاد یک متن ادبی است؛ پس برای انتقال پیام باید از زبان احساسی، درونی و عاطفی استفاده کند. ✌️ لحن خاطره چگونه باید باشد؟ لحن خاطره صمیمی، روان، دل‌نشین، عامیانه و شبیه نامه‌های دوستانه است و در آن از زبان احساسی، درونی و عاطفی استفاده می‌شود. در زندگی روزمره می‌توان یک جمله را با لحن‌های مختلف ادا کرد. این را که فلانی خیلی خسیس است. می‌توان با لحن تمسخرآمیز، کنایه، سوال و حتّی تهدید بیان کرد. امّا وقتی خاطره‌ای نوشته می‌شود، باید از ابزار دیگری استفاده کرد. یکی از این ابزارها، استفاده از کلمات مترادف است. مثال «بتمرگ»، «بنشین» و «بفرما» نمونه این ابزار است. استفاده از هر یک از کلمات فوق فضا و لحن نویسنده را منتقل می‌کند. ابزار بعدی، استفاده از اغراق است. در نوشتن می‌توان از اغراق با استفاده از تکرار استفاده کرد. اشخاص خاطره هم می‌توانند در ایجاد لحن در زبان و نثر موثّر باشند. از طرز حرف زدن آدم‌های درون واقعه، می‌توان برای فضاسازی زبان و نثر استفاده کرد.  👈آیا باید از زبان محاوره در خاطرات مکتوب پرهیز کرد؟ درواقع همان‌طور که هنگام حرف زدن مثل نوشتن عمل نمی‌شود، هنگام نوشتن هم نباید مثل حرف زدن عمل کرد. غیر از نقل‌قول که در گیومه قرار می‌گیرد و آزادی عمل در آنجا زیاد است، باید نوشته را با قواعد ادبی هماهنگ کرد. برای نزدیک شدن به زبان محاوره می‌توان از شگردهایی مثل استفاده از کلمات مناسب سود برد؛ مثلاً فعل «تمام کرد» به‌جای «فوت‌شده» یا «از دنیا رفت». همچنین به‌هم‌زدن ارکان جمله از دیگر شگردهای نزدیک کردن زبان نوشتار به محاوره است. محاوره‌نویسی در خاطرات مکتوب به‌منظور ایجاد صمیمیت و سادگی به کار گرفته می‌شود. به‌هم‌زدن ارکان جمله هم باید همین هدف را دنبال کند.  👈آیا می‌توان گفت خاطره گونه‌ی ادبی است؟ در عرصه‌ی ادبی خاطره‌نویسی در زمره‌ی قالب‌های نگارشی به‌حساب می‌آید. هرگونه‌ی ادبی بیان و موضوع خاص دارد. خاطره نیز چون شیوه‌ی بیان، موضوع، لحن، زاویه دید و شخصیت ویژه دارد، گونه ادبی است. البتّه گونه ادبی از ویژگی‌هایی چون عاطفه، تخیّل و ذوق ادبی برخوردار است. اما گفته شد که یکی از ویژگی‌های خاطره نبودِ تخیل و واقع‌گرایانه بودن آن است، امّا اگر از این زاویه به خاطره بنگریم که این واقعیت در مخاطب، عاطفه، تخیّل و احساس را می‌آفریند، خاطره‌نویسی هم گونه‌ی ادبی محسوب خواهد شد. @shahid_ketabi
☝️در تفاوت‌های داستان و خاطره چه می‌توان گفت؟ خاطره می‌تواند ساختار داستان داشته باشد ولی شیوه‌ی نوشتن خاطره با داستان تفاوت دارد، رمان یا داستان بر تغییر و رشد شخصیت استوار است ولی اساس خاطره بر حادثه و اتّفاق است، شخصیت‌ها در خلال خاطره‌اند و در آن هیچ شخصیتی پرورده نمی‌شود. برای مثال خاطرات «خسی در میقات» نوشته‌ی جلال آل احمد و «حج» از علی شریعتی خاطره‌اند و روی شخصیت بنا نشده‌اند. حرکت خاطره به سمت داستان است، در داستان واقعیتی خلق می‌شود ولی خاطره بی‌نیاز از داستان است. زاویه دید در داستان بیشتر اوّل شخص و سوم شخص است ولی در خاطره اغلب اوّل شخص است. لحن خاطره دوستانه و خودمانی است امّا لحن داستان بسته به سایر عناصر داستان متفاوت است.  ✌️گزارش و خاطره چطور از هم متمایز می‌شوند؟ فن گزارش‌نویسی عبارت است از نگارش اطلاعات، حقایق، علل، مسائل و رویدادها، استنتاج و ارائه‌ی راه‌حلی که به ترتیب و توالی منطقی، با اختصار و رسایی به خواننده منتقل می‌شود و به عبارت ساده‌تر، پیغامی است که با سرعت، صحت و روشنی به خواننده می‌رسد و این پیغام‌ بر اصل ساده‌نویسی و سالم‌نویسی استوار است. هدف از تنظیم گزارش این است: ارائه‌ی منظّم و مرتّب عقاید و افکار و اطلاعات برحسب نقشه و طرحی معیّن در ساده‌ترین شکل. اگرچه درگذشته‌های دور برخی از سفرنامه‌ها و گزارش‌ها با شرح خاطراتی همراه‌اند، امّا در تعریف خاطره در معنای جدید قرار نمی‌گیرند. گزارش، با خاطره مرزی روشن دارد. گزارش، شرح یا توضیح جزئیات وضعیت و موقعیت یا واقعه‌ای است و به‌طور معمول بر پایه‌ی مشاهده و تحقیق، یا هر دوی این‌ها بنا می‌شود. بسیاری از مقاله‌ها یا ستون‌های روزنامه‌ها و بیشتر داستان‌های مستند‌گونه از گزارش مایه گرفته‌اند. گزارش خبر دادن در مورد حادثه یا موضوعی است. مثل گزارش حادثه، گزارش کار، گزارش سفر، گزارش سیاسی و گزارش هفتگی. گزارش مانند خاطره نیست و به خصوصیّات خلقی و روحی و چون‌وچرایی وقایع و حقیقت‌مانندی آن‌ها کاری ندارد و به ذکر خبر و شرح کلی وقایع و امور اکتفا می‌کند. خاطره‌گویی و خاطره‌نویسی امروزه در دنیایی که اطلاعات در مدّت زمان بسیار کوتاهی منتقل می‌شود و اتّفاقی از دوربین خبرگزاری‌ها پنهان نمی‌ماند، رسانه‌ای ویژه است. دسترسی نداشتن به وسایل ثبت واقعه مثل دوربین در بعضی مکان‌ها و زمان‌ها، مثل شب‌های عملیات نظامی و سلول زندان‌ها و اردوگاه‌ها و … یکی از دلایل اهمیت این رسانه است. ضمن این‌که گرایش‌های جانب‌دارانه‌ی رسانه‌ها باعث می‌شود مردم در برابر اخبار و اطلاعات آن‌ها موضع داشته باشند و به خاطرات و نقل‌قول‌های سینه‌به‌سینه اعتماد بیشتری کنند و نقش تبلیغات رسانه‌ای با نقش تعریف و تمجید مردم از کتاب یا فیلم قابل‌مقایسه نیست. در جوامعی که رسانه‌ها در اختیار قدرت‌ها است، یا همه‌ی رسانه‌ها دولتی هستند و گروه‌های مختلف دسترسی رسانه‌ای ندارند، خاطرات شخصی اهمیت زیادی پیدا می‌کنند. @shahid_ketabi
👌 تفاوت خاطره‌نگاری و یادداشت‌های روزانه چیست؟ یادداشت‌های روزانه یا روزانه‌نویسی گونه‌ای از خاطره‌نگاری است که در آن نویسنده، حالت‌ها و اعمال خود و وقایع پیرامونش را به‌صورت روزنوشت و تقویمی می‌نویسد. بر اساس تعریف ارائه‌شده، داشتن تاریخ اتفاقات و رعایت توالی زمان آن‌ها، مؤلفه‌های اساسی یادداشت‌های روزانه هستند. به‌عبارت‌دیگر یادداشتی که تاریخ مشخصی نداشته باشد در این دسته جای نمی‌گیرد. یادداشت‌های روزانه، از یک‌جهت دیگر هم با خاطره‌نویسی تفاوت جدی دارد و آن نوع برخورد با عنصر زمان است. خاطره‌نویس در حالی اقدام به نوشتن می‌کند که حادثه به سر آمده و مدّت زمان قابل‌توجهی از آن گذشته است؛ به همین دلیل است که خاطره‌نویسی با عنصر «تداعی» قرین است. امّا یادداشت‌های روزانه زمانی نوشته می‌شوند که هنوز واقعه تمام نشده و نویسنده لحظه‌به‌لحظه اقدام به ثبت آن می‌کند. دلیل اینکه در یادداشت‌های روزانه در بسیاری از موارد زمان حال بکار گرفته می‌شود همین است. محمدامین محمدپور در مقاله‌ای بیان می‌کند که می‌توان دو نوع نگاه به خاطره‌نویسی داشت. چنانچه با نگاهی ادیبانه و هنری به موضوع نگاه کنیم، به‌طورمعمول خاطره‌نوشته‌ها ازنظر سوژه و نثر نسبت به یادداشت‌های روزانه از وزن و غنای بیشتری برخوردارند. خاطره‌نویسی‌ها بیشتر زمانی شکل می‌گیرند که واقعه به اتمام رسیده است و نویسنده در محیطی آرام و فارغ از تأثیرات فضای حادثه، اقدام به نوشتن خاطرات می‌کند و در چنین محیطی امکان انتخاب سوژه‌های بکر و نیز امکان استفاده‌ی بیشتر از آرایه‌های ادبی را دارد، امّا کسی که یادداشت روزانه می‌نویسد تا حدود زیادی از این دو امکان بی‌بهره است. او درصحنه حضور دارد و هدفش نوشتن لحظه‌به‌لحظه ماجراست و کمتر فرصت پرداخت ادبی و هنری اثر خود را دارد.  اما با نگاه یک پژوهشگر و مورّخ شاهد برتری کیفی یادداشت‌های روزانه نسبت به خاطره‌‌نوشته‌ها خواهیم بود؛ به‌عبارت‌دیگر آنچه برای یک تاریخ‌نگار یا یک محقق اولویت است، عنصر استناد در مدارک است. یادداشت‌های روزانه به دلیل حضور در صحنه و هم‌زمان نوشتن بی‌هیچ فاصله‌ی زمانی با واقعه، موثّق‌ترین اسناد را در اختیار دارند. چنانچه با رویکردی ادبی با خاطره‌نوشته‌ها و یادداشت‌های روزانه روبه‌رو شویم، خاطرات را تواناتر خواهیم یافت. خاطره نوشته‌ها ادبی‌تر و یادداشت‌های روزانه مستندتر است. @shahid_ketabi
 👈تعدادی از نویسندگان اهل‌فن قالب‌های ارائه خاطره را این چهار دسته می‌دانند: ۱_ اتو بیوگرافی تعدادی از خاطراتی که در بازار وجود دارد در این قالب ارائه شده‌اند. در این‌گونه یادداشت‌ها محور اتفاقات شخص نویسنده است که با بیان اوضاع پیرامون، درواقع زندگینامه خود را شرح می‌دهد، خاطرات مشفق کاظمی یک زندگی‌نامه است. ۲_ وقایع‌نگاری با تلفیق حالات درونی در این دسته از یادداشت‌ها نویسنده همراه با گزارش حوادث پیرامون، اقدام به بازگو کردن حالات روحی خود نیز می‌کند؛ مانند خاطرات مهدی بازرگان. ۳_ وقایع‌نگاری در این‌گونه یادداشت‌ها نویسنده کمتر از خود و احوالات درونی‌اش می‌نویسد و بیشتر به ثبت وقایع جهان بیرون می‌پردازد؛ مانند تاریخ بیهقی. ۴_گزارش سازمانی در گزارش سازمانی تمامی شنیده‌ها و دیده‌ها ثبت نمی‌شود و ارزش ندارد، بلکه تنها وقایعی قابل‌نوشتن هستند که برای یک سازمان اهمیت ویژه‌ای دارند. دو قالب دیگر هم برای خاطره‌نویسی بیان‌شده است: كلی‌نگر و جزئی‌نگر بودن خاطره دو قالبی است که نویسنده باید با توجه به موضوع خاطره آن را انتخاب کند و خاطره را بنویسد. اگر خاطره‌ی او دارای حادثه‌ی نادر و جذابی است، باید با كم كردن شاخ و برگ روایت، نقش حوادث را برجسته كند و خاطره را به‌صورت كلی‌نگر بنویسد. اگر هم خاطره‌اش نسبتاً عادی و معمولی باشد، می‌تواند با دقت در جزئیات صحنه‌ها، فضاسازی‌های ماهرانه و شناساندن شخصیت‌های خاطره برای مخاطب، ضعف اندك بودن سیر اتفاقات را جبران کند. خاطرات در زیر پوشش روزگار دراز می‌کشند، مانند اخگر زیر خاکستر تا دستی بجنبد یا گذرِ بادی، خاکسترها را پراکنده کند. @shahid_ketabi
👈 «راوی» بسته به نوع خاطره و موضوع آن انتخاب می‌شود. ۱- راوی سهیم در ماجرا: این راوی نمی‌تواند افکار و ویژگی‌های روحی‌اش را بنویسد زیرا این کار باعث غیرقابل‌باور بودن خاطره خواهد شد. ۲- راوی ناظر بر ماجرا: شخصی متفاوت از شخصیت اصلی راوی می‌شود. او می‌تواند در خلال شرح اتفاقات ویژگی‌های روحی و فکری شخصیت اصلی را موشکافانه بنویسد تا خواننده را بیشتر درگیر ماجرا کند. در خاطره‌نویسی به‌عنوان یک نوع ادبی، به دلیل حضور مستقیم نویسنده، فردیت جنبه‌ای برجسته دارد. جوهر اصلی خاطره‌نویسی من است. نویسنده می‌کوشد در بستر حوادث من را برای خواننده به نمایش بگذارد. در این روند نویسنده به من از بیرون می‌نگرد تا ابتدا بتواند آن را ببیند و سپس بتواند آن را به دید و داوری خواننده بگذارد. برای خواننده زمانی رویدادها قابل‌لمس می‌شوند که بداند من با آن‌ها چگونه برخورد کرده است، آن‌وقت است که قادر خواهد بود خود را به‌جای من راوی بنشاند و از خواندن خاطره لذت ببرد. بسیاری از نوشته‌ها همچون بیوگرافی، اتوبیوگرافی، یادداشت‌های روزانه و گزارش‌نویسی نیز از جنس خاطره‌اند؛ در همه این نوشته‌ها حضور من راوی یکی از ارکان است؛ امّا هر یک از این من‌ها نسبت به زاویه دید گونه‌ی خاطره‌نویسی، کارکردی متفاوت دارند. در خاطره‌نویسی، حضور «من» نشانگر واقع‌گرایی ماجرا است. در حقیقت خاطره‌نویسی بازسازی دوباره‌ی سوژه‌ای است که در ذهن رسوب ‌کرده است. در خاطره‌نویسی یا زندگی‌نامه‌نویسی، من محور اصلی نوشته است. در بیوگرافی یا زندگی‌نامه‌ی دیگرنوشت، نیز من حضور دارد، امّا این با او پرورش‌یافته است. در بیوگرافی جریان من از زبان دیگری نقل می‌شود و این واسطه، ناخودآگاه بر جهت‌گیری نوشته‌ها تاثیر می‌گذارد.  در یادداشت‌های روزانه هم حضور من پررنگ است. نویسنده جریان طبیعی را ثبت می‌کند که ممکن است در میان آن‌ها حادثه‌ی خاصی نیز نوشته شود.  گزارش‌ها نیز با حضور من نوشته می‌شود؛ امّا گزارش، محصول حضور آگاهانه راوی در بطن اتفاق است؛ یعنی گزارشگر از پیش می‌داند که در متن واقعه به دنبال چیست و از حضور خود چه می‌خواهد. @shahid_ketabi
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «کاش کسانی بتوانند مثل شهید آوینی این جهاد عظیم مقابله با کرونا را روایت کنند؛ همچنان ‌که شهید آوینی توانست جزئیّات جبهه را برای ما روایت بکند و آن را ماندگار کند.» ۱۳۹۹/۰۲/۲۱ 🆔 @shahid_ketabi
رسول خدا(ص) می فرماید : «بالاتر از هر کار خیری، خیر و نیکی دیگری است تا آنکه فردی در راه خدا کشته شود، و بالاتر از کشته شدن در راه خدا خیر و نیکی نیست.» وسائل الشیعه @shahid_ketabi
👇👇👇مراحل چاپ کتاب👇👇👇 مرحله اول: آماده سازی محتوای کتاب در این مرحله نویسنده یا مترجم باید محتوای کتاب را آماده کند. این محتوا می‌تواند شامل شعر، داستان، دست‌نوشته، خاطرات و یا یک کتاب علمی باشد. همچنین کتاب مورد نظر می‌تواند به صورت تالیف یا ترجمه باشد. در هر صورت نویسنده باید محتوای کتاب را به صورت دست‌نوشته یا تایپ شده به ناشر تحویل دهد. مرحله دوم: آماده سازی اولیه کتاب(ویراستاری) در این مرحله کارهایی مانند بررسی غلط‌های املایی و نگارشی، تایپ، صفحه‌ آرایی و ویراستاری انجام می‌شود. فایل کامل کتاب باید در این مرحله آماده شود و این فایل باید تا حد امکان کامل و بدون ایرادات علمی و نگارشی باشد. مرحله سوم: دریافت شابک (ISBN) شابک مخفف عبارت «شماره استاندارد بین المللی کتاب» یا به انگلیسی International Standard Book Number است. شابک یک کد ۱۰ الی ۱۳ رقمی است که به هرکتاب منسوب می‌شود. باید توجه نمود که با تجدید چاپ یک کتاب شابک آن تغییر نمی‌کند. همچنین از سال ۲۰۰۷ به بعد شابک از ۱۰ رقم به ۱۳ رقم افزایش یافت تا بتوان کتاب‌های بیشتری را چاپ کرد. در ایران دریافت شابک از خانه کتاب انجام می‌گیرد. به این صورت که ناشر شابک‌هایی که از خانه کتاب دریافت کرده است را به یک کتاب نسبت می‌دهد و سپس فرم مربوطه را پر کرده و به خانه کتاب ارسال می‌کند. مرحله چهارم: دریافت فیپا فیپا که مخفف «فهرست نويسي پيش از انتشار» است شامل اطلاعاتی است که در پشت صفحه عنوان کتاب چاپ می‌شود. اداره كل پردازش و سازماندهي سازمان اسناد و كتابخانه ملي مسئول مستقيم صدور فيپا در ایران است و برای اخذ فیپا باید از طریق این سازمان اقدام کرد. برای دریافت فیپا، کتاب به کتابخانه ملی ارسال می‌شود که شامل شابک، پرینت کتاب و فایل آن در سی دی و در نهایت فرم تکمیل شده درخواست فهرست نویسی است. تحویل فیپا یک هفته الی ۱۰ روز زمان می‌برد. مرحله پنجم: دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مرحله پرینت کتاب به همراه فایل آن در قالب سی دی و اطلاعات مربوط به فیپا و شابک و همچنین طرح رنگی جلد برای صدور مجوز به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال می‌گردد. به طور معمول مجوز وزارت ارشاد یک هفته الی ۴ ماه بعد از تحویل کتاب صادر می‌شود که بستگی به موضوع کتاب دارد. کتاب‌های علمی و دانشگاهی معمولاً در کمترین زمان بررسی می‌شوند اما کتاب‌های شعر یا با موضوعات حساس ممکن است چند ماه پس از ارسال مجوز را دریافت نمایند. همچنین گاهی اوقات ممکن است برای دریافت مجوز نیاز به تغییرات و اصلاحاتی در محتوای کتاب باشد. مرحله ششم: چاپ و صحافی بعد از اتمام مراحل فوق کتاب برای چاپ به چاپ‌خانه ارسال می‌شود. برای کتاب‌های دارای تیراژ بالای ۱۰۰۰ جلد معمولاً از چاپ افست استفاده می‌شود و برای کتاب‌های زیر ۱۰۰۰ نسخه معمولاً چاپ دیجیتالی مورد استفاده قرار می‌گیرد. پس از آماده شدن کتاب چاپ شده، صحافی آن نیز انجام می‌گیرد. با توجه به اینکه این مرحله در اختیار خود ناشر قرار دارد معمولاً به سرعت انحام می‌گیرد. مرحله هفتم: ارسال کتاب به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اعلام وصول پس از اینکه کتاب به چاپ رسید، ناشر باید ۱۰ نسخه از آن به وزارت ارشاد ارسال کند و با دریافت اعلام وصول، عملاً فرایند چاپ کتاب به اتمام رسیده است. @shahid_ketabi
«فرآیند خاطره نویسی» : «خاطره» یکی از بی تکلف ترین، عام ترین و صمیمانه ترین انواع نوشته است و به یک خاطره به همین دلیل که اصول و قواعد خاطره نویسی در آن رعایت نشده , نمی توان خرده گرفت زیرا این ویژگی ها و قوانین همگی نسبی و در حد ایده هایی است که بر اساس تجربه توسط استادان فن ارائه شده است و می تواند به جذاب تر شدن , شیواتر شدن , و اثر گذار تر بودن خاطره کمک کند. _ یک اتفاق یا حادثه مهم می تواند طی یک فرایند 3 مرحله ای تبدیل به گونه ای موثر و جذاب از «خاطره» شود که این 3 را می توان بدین گونه تعریف کرد: الف: خاطره گفتاری : فرایندی که طی آن , شخص از یک اتفاق یا رویداد مهم در قالب کلمه ها و جمله ها , خاطره ای می سازد.در واقع این نوع خاطره , شکلی کاملا ساده ,بی تکلف و بی قاعده از بیان یک اتفاق است و هدف آن ذکر آن اتفاق یا رویداد است.در این نوع خاطره , کلمات , جمله ها و فضا سازی ها و هر چیز دیگر دارای نقش اساسی و پایه ای نیستند و نقش طبیعی در حد سایر عناصر هر نوشته بر عهده دارند و معمولا دارای این ویژگی هاست:صمیمیت,زبان به کار بردن کلمات شکسته,جابه جا شدن ارکان جمله , تکیه نکردن بر حواشی و حوادث فرعی. ب: خاطره نوشتاری خام: فرایندی که در آن نویسنده , یک خاطره گفتاری را روی کاغذ می آورد.این گونه از خاطره اگر چه اصول و قواعد دست و پا گیری ندارد و صرفا نگارش یک خاطره گفتاری است, ارزش ادبی آن , بیش از خاطره گفتاری است, چرا که نویسنده باید حداقل قواعد نگارش را در آن رعایت کند. از جمله : 1.حذف حشو و زواید : حشر عبارت است از کلمه ها یا عبارتهای زاید و بی نقشی که معمولا در صحبت های عادی و روزمره به کار می رود.این عبارت ها صورت های مختلفی دارد, از جمله تکیه کلام ها ,مانند «عرض شود که ... بله , خلاصه » یا حشو تکرار, مانند «چیز میزا, کتاب متابا, توپ موپا» 2. آوردن فعل و فاعل های متناسب مثلا من رفتم , تو رفتی و ... و به طور کلی رعایت نسبی ترتیب و توالی ارکان جمله. 3. دادن اطلاعات کافی به خواننده , در خاطره گفتاری ممکن است گوینده برخی مطالب را فراموش کند و آن ها را در جای خود بیان نکندو بعد در انتهای گفتارش , آن موضوع را به یاد آورد و بیان کند یا در اثر تذکر مخاطبان قسمت های جا مانده را تکمیل نماید. اما در خاطره نوشتاری خام چون نویسنده وقت کافی برای نوشتن دارد, می تواند اطلاعاتی را که درباره حادثه یا اتفاق خاص , کافی و لازم می داند مرتب می کند و همگی را به خواننده منتقل نمایند. ج: خاطره نوشتاری ادبی: شکلی از بیان خاطره که بر طبق اصول و قواعد تدوین شده و جذابیت , زیبایی و اثر گذاری آن بیشتر از دو گونه قبل است. این نوع از خاطره معمولا در اثر ویرایش و بازنویسی خاطره نوشتاری خام به دست می آید. امروزه عده ای که آگاه به این فن هستند , خاطرات نوشتاری خام را با نثر روان و رعایت اصول خاطره نویسی و نیز استفاده از علائم نگارشی , به خاطره نوشتاری ادبی تبدیل می کنند . زبان خاطره باید صمیمانه باشد و از سوی دیگر , نویسنده خاطره , اجباری در رعایت کامل ارکان جمله ندارد و می تواند آن ها را متناسب با نوع بیان جابه جا نماید؛ در عین حال که نباید کلمات را بشکند. @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر معظم انقلاب در منزل شهدا : من با این اسم بزرگ و ریش سفید و این مسئولیت سنگین، حسرت این حالات شما را می‌خورم... 💠 @Shahid_ketabi
 👈 زبان متناسب با خاطره چه نوع زبانی است؟ برای آن که بتوانیم به سوالات فوق پاسخ دهیم , ابتدا باید کلیاتی راجع به زبان بدانیم. همان طور که نقاش برای خلق نقاشی خود نیاز به شناسایی وسایل کارش دارد تا بتواند با آگاهی از چگونگی و نوع کاربرد هریک از آن ها به خوبی استفاده کند , یک نویسنده نیز باید انواع زبان را بشناسد و زبانی متناسب برای نوشته خود بیابد. زبان به طور کلی به دو بخش «زبان گفتاری» و «زبان نوشتاری» تقسیم می شود. زبان گفتاری همان زبانی است که به وسیله آن با یکدیگر سخن می گوییم. زبان شناسان 3 صورت برای این زبان قایل می‌شوند که عبارت است از : گونه , گویش و لهجه. - نحوه سخن گفتن یک مرد مسن و جا افتاده و یک کودک , دو گونه مختلف از زبان گفتاری است. -ترکی , کردی , گیلکی , نیز 3 گویش ایرانی است. -از میان لهجه های مختلف نیز می توان لهجه های یزدی , اصفهانی , جنوبی و مشهدی را مثال زد. ویژگی های زبان گفتاری : ۱- استفاده از کلمات شکسته مثال :خونه , اونه , نون و ... ۲- جا به جایی ارکان جمله مثال : اومدم خونه و نشستم رو صندلی. ۳- داشتن لحن مثال : کتاب‌هارو بردارم؟ ۴- داشتن حشو و زواید مثال : کتاب متابا کو ؟بچه مچه‌ها کجان؟ زبان نوشتاری : زبان نوشتاری به دو گونه «علمی و «ادبی» تقسیم می شود . زبان عملی زبانی است که در آن هر کلمه بر معنای علمی خود دلالت می کند , ترتیب و توالی ارکان جمله ها حفظ می شود و تنها هدف این نوشته , انتقال یک حقیقت است , مانند بیان چگونگی فعالیت قلب. زبان ادبی نیز گونه ای زبان نوشتاری است که در آن از آرایه های ادبی استفاده می شود و کلمات بر معنای اصلی خود دلالت ندارند. مثلا «سرو» در این زبان به معنی درخت سرو به کار نمی رود , بلکه مفهوم بلند قامتی و استواری را می رساند و «لاله» بر شهید و شهادت دلالت می کند. زبان معیار: زبان معیار زبان رسمی هر کشور است که شامل زبان گفتاری و نوشتاری نیز می شود و همان زبانی است که در نوشتن خاطره یا داستان از آن استفاده می شود. در زبان معیار ملزم و مقید به رعایت قواعد دستور زبان و ترتیب ارکان جمله نیستیم , اما این بدین معنا نیست که بتوانیم بدون سبب ارکان جمله را به هم بزنیم برای مثال اگر نویسنده بخواهد بر کلمه خاصی تاکید کند آن را در ابتدای جمله بیاورد. ویژگی های زبان معیار: ۱- وضوح: در این زبان , هر کلمه بر معنای حقیقی خودش دلالت می کند.مثلا «کوه»مفهوم کوه را می رساند و «سرو» بر مفهوم درخت سرو دلالت دارد.جمله ها نیز همین ویژگی را دارند.مثلا جمله «نگاهی به بیرون انداختم»جمله چندان زیبایی برای یک خاطره یا داستان نیست زیرا بر معنای غیر از مفهوم حقیقی خود دلالت می کند و به معنی «به بیرون انداختن نگاه»می باشد؛ در حالی که به جای آن می توان از این جمله استفاده کرد :«بیرون را نگاه کردم.» ۲- نداشتن حشو زواید ۳- سادگی: یکی دیگر از ویژگی های زبان معیار , سادگی است.به عبارت دیگر , کلمه ای را در زبان معیار به کار می‌بریم که در زبان عامه به معنی کردن نیاز نداشته باشد؛ یعنی , همان گونه می‌نویسیم که عموم مردم می گویند (با رعایت ویژگی های زبان معیار)پس زبان معیار از نظر سادگی باید به زبان گفتار نزدیک باشد. به مثال زیر توجه کنید.👇 نبودی خیروک , خان تیغ زبانش را کشیده بود و حرف هایی بلغور می کرد که پشیزی پیش من و تو ارزش نداشت . خیلی زود نگاهم رنگ باخت و قامت ستبر و فربه اش پیش نگاهم به گل نشست و شد همانی که باید باشد. «ریشه در اعماق/ ابراهیم حسن بیگی» ۵- جابه جایی ارکان جمله بر اساس نوع راوی و نحو بیان : گفتیم که در زبان معیار ملزم و مقید به رعایت قواعد دستور زبان و ترتیب ارکان جمله نیستیم, اما این بدین معنی نیست که بتوانیم بدون سبب ارکان جمله را به هم بزنیم . برای مثال , اگر نویسنده بخواهد بر کلمه ای خاص تاکید کند , آن را در ابتدای جمله می آورد . همچنین اگر اهداف زیر را داشته باشد , می‌تواند ارکان جمله را جا به جا کند: ایجاد لحن , تاکید , داشتن نوعی زبان مخصوص خود (با دلیل و منطق) زبان معیار , زبان فرهنگی و ادبی مشترکی است که درس خوانندگان , روحانیون , سیاست مداران , دانشمندان , روزنامه نویسان و نویسندگان کتاب های درسی و علمی و فنی و تخصصی آن را به کار می برند و با آن می نویسند و ادای مقصود می کنند. @shahid_ketabi
👇«ویژگی های ساختاری خاطره»👇 ۱- صمیمیت زبان: یک خاطره باید طوری نوشته شده باشد که خوانده احساس کند نویسنده به آن چه می نویسد معتقد است و دروغ نمی گوید: همانطور که شما اتفاق مهمی را برای دوستتان تعریف می کنید و از هیچ محدودیتی در این تعریف رنج نمی برید . بهتر است خاطره خود را نیز بی هیچ تکلفی و به گونه ای صمیمانه , بر کاغذ بیاورید.اما این نکته را در نظر داشته باشید که : بیان صمیمی و نبود محدودیت , به معنی بی توجهی به قواعد نگارش , عفت کلام و حرمت قلم نیست. ۲- نثر خودمانی: خاطره نویس , اجباری در رعایت کامل ارکان جمله ندارد و می تواند آن ها را به صورت دلخواه و متناسب با نوع بیان به کار ببرد .این نکته را مورد توجه قرار دهید که خاطره نویس با توجه به تعریف زبان گفتاری و نوشتاری , بهتر است از نوشتن کلمات به صورت شکسته پرهیز کند . برای مثال , به جای " خانه" ننویسد "خونه", یا به جای "برویم" ننویسد"بریم". ۳- برجستگی حوادث: مهمترین ویژگی ساختاری خاطره , برجسته بودن و برجسته ساختن حوادث در خلق و نگارش خاطره است. به عبارت دیگر تیپ شخصیتی معمولا واقعه ای را می توانیم به عنوان خاطره مطرح سازیم که اولا برای مان اتفاق افتاده باشد ؛ ثانیادر آن حادثه ای وجود داشته باشد و به قولی زیر بنای خاطره , تغییر در حالت تعادل و روز مرگی باشد , مثلا اتفاقی نادر وجود داشته باشد که ممکن است فقط یک بار روی دهد. از دو نوشته زیر , کدام یک می تواند دستمایه نوشتن یک خاطره باشد ؟ _من امروز صبح بیدار شدم , صبحاه ام را خوردم , به مدسه رفتم و بعد به خانه برگشتم _ من امروز صبح بیدار شدم , صبحاه ام را خوردم و خواستم به مدرسه بروم که دیدم کیفم گم شده است. ۴- واقع گرایی: خاطره نویسی صورتی از نوشتن است که در آن خیال خیال پردازی و ذهنیت گرایی نقش اساسی ندارد و نویسنده فقط حادثه ای واقعی را که برای او پیش امده و در او اثر گذاشته است, بدون کم و کاست بیان می کند. این ویژگی بدان معنا نیست که خاطره نویس نمی تواند ذهنیات خود را در خلال خاطره مطرح کند , بلکه مقصود این است که بهتر است خاطره ای خیالی و غیر واقعی ننویسد , چرا که بدین ترتیب نوشته اش بیشتر شبیه داستان خواهد بود نتایج خاطره . دو مثال زیر را بخوانید و به سوالات مطرح شده پاسخ دهید. همدردی , همراهی با سردی زوزه کشان خودش را به پنجره کلاس می زد که به جای شیشه با مقوا بسته شده بود و صدای تق تق مقوا , آرامش کلاس درس را در هم می ریخت. چراغ نفت سوز کلاس را که مدام بوی نفت می داد , کنار میز و نیکمت دانش آموزان بردم و از آن ها خواستم تا هر کدام شان احساس سرما می کند, کنار چراغ بیایید و خودش را گرم کند .زهرا یکی از دانش آموزان کلاس که همیشه چهره ی غمگین و گرفته ای داشت , در خود فرو رفته بود . با خود فکر کردم : شاید سردش شده باشد . گفتم:"زهرا بیا کنار چراغ گرم شو"زهرا آهسته از پشت میز بیرون آمد و کنار چراغ ایستاد. _ خیلی دوست داشتم که مقدار زیادی طلا داشته باشم.دوست داشتم که همه چیزم از طلا باشد و به این خاطر همیشه در فکر و خیالم طلا وجود داشت. آن روز توی کوچه قدم می زدم که پیرمرد کوچک اندامی را دیدم . پیرمرد نزدیک من آمد و گفت : "من یک جادوگرم و می خواهم تو را به بزرگترین آرزویت یعنی طلا برسانم.در ازای آن نیز تو از چیزهایی می خواهم که بعدا خواهم گفت . او این را گفت و در یک چشم بهم زدن غیبش زد . قلبم بد جوری می زد , نفس عمیقی کشیدم , باورم نمی شد که این اتفاقات رویا و خیال نباشد. کدام یک از این دو مثال می تواند قسمتی از یک خاطره باشد ؟ با توجه به اینکه در مثال یک ذهن گرایی وجود دارد (. با خود فکر کردم : شاید سردش شده باشد) و در مثال دوم , هم ذهن گرایی و هم خیال پردازی , آیا می توان گفت که هیچ کدام از این دو مثال خاطره نیست؟ ۵- مشخص بودن زمان و مکان : در یک خاطره , به خصوص خاطره تاریخی , بهتر است مکان و زمان مشخص باشد تا به این نحو وضعیت اجتماعی آن دوره نیز تا حدی برای آیندگان روشن شود. ۶- روانی و روشنی: نویسنده خاطره از آن جا که قصد ندارد فنون نگارشی و صنایع ادبی را در خاطره اش نمایش دهد , بهتر است خاطره را به گونه ای بنویسد که مخاطب به سادگی آن را بفهمد و در این مورد به زحمت نیفتد. او می تواند با ساده نوشتن و پرهیز از پیچاندن موضوع,خاطره را قابل فهم تر و اثر گذارتر نماید ؛ حال آن که یک داستان نویس به سادگی می تواند داستانش را گنگ, مبهم و پیچده بنویسد و حتی همین پیچیده نویسی سبب اعتبار و زیبایی کار او می شود. نویسنده خاطره از آن جا که قصد ندارد فنون نگارشی و صنایع ادبی را در خاطره اش نمایش دهد , بهتر است خاطره را به گونه ای بنویسد که مخاطب به سادگی آن را بفهمد و در این مرد به زحمت نیفتد. ۷- داشتن ابتدا و انتها: نویسنده خاطره بهتر است که خاطراتش را از جایی مشخص که معولا شروع حادثه خاطره است , آغاز کند و هیچ
یک از موضوعات مربوط به آن خاطره را از قلم نیندازد تا از به وجود آمدن سوال های متعدد در ذهن خواننده جلوگیری نماید یا پاسخ آن ها را بدهد.نویسنده همچنین نباید خاطره را بدون رسیدن به نقطه ی پایانی و انتهای عقلانی رها سازد , مگر آن که از این کار مقصود خاصی داشته باشد . همچنین ادامه ندادن بی مورد خاطره پس از پایان یافتن حادثه ی اصلی , به زیبایی آن خاطره کمک می کند. ۸- خلاصه بودن: در مدت زمانی که حادثه ی اصلی یک خاطره اتفاق می افتد , ممکن است چندین حادثه ی فرعی دیگر نیز روی دهد. به یک خاطره به این دلیل که اصول و قواعد خاطره نویسی در آن رعایت نشده , نمی توان خرده گرفت زیرا این ویژگی ها و قوانین همگی نسبی و در حد ایده هایی است که بر اساس تجربه توسط استادان فن ارائه شده است و می توان به جذاب تر شدن , شیوا تر شدن و اثر گذار تر بودن خاطره کمک می کند. @shahid_ketabi
مقام معظم رهبری : در مقوله خاطرات و تاریخ جنگ، من می‌خواهم تکیه و تاکید کنم؛ ما همه این حجم کاری که انجام دادیم، در مقابل آنچه باید انجام بگیرد، بسیار کم است. با این که الان، هم سپاه، هم ارتش، هم حوزه هنری، هم بخش‌های مختلف مردمی، هم ستاد کل و آن قسمت تاریخ جنگ مشغول کار هستند، در عین حال، فرآورده‌های مجموع اینها، هم از لحاظ کمیت، بسیار کمتر از آن چیزی است که باید باشد، هم از لحاظ کیفیت اگرچه بعضی از کیفیات آنها واقعا خوب است اما در مجموع آن کیفیتی که باید نشان دهنده زیبایی‌ها، ظرافت‌ها، لطف‌ها، برجستگی‌ها و درخشندگی‌های این دوران عجیب باشد، نیست و هنوز خیلی جا برای حرف زدن هست؛ خیلی. ببینید! وقتی گفته می شود مثلا ما ۶۰۰ یا هزار عنوان کتاب درباره دفاع مقدس نوشته‌ایم، بعضی‌ها خیال می‌کنند که این خیلی زیاد است؛ نه، این خیلی کم است. جنگ یکی از مقاطع حساس تاریخ برای همه ملت‌هاست؛ چه در آن جنگ شکست بخورند، چه پیروز بشوند؛ بررسی این حادثه برای آن ملت‌ها، سرشار از درس است. نه این که فقط افتخار کنیم؛ افتخار کردن، یکی از بخش‌های قضیه است؛ اطلاعات فراوان، آگاهی‌های گوناگون، نشان دادن وضعیت‌هایی که وجود داشته است و وضعیت‌هایی که می‌تواند در آینده وجود داشته باشد، از بخش‌های دیگر قضیه است. در دنیا روی جنگ‌هایی که اتفاق می‌افتد، خیلی کار می‌کنند. ۱۳۸۵/۰۷/۲۹ @shahid_ketabi
زیبای «شهید محمد مهدی لطفی نیاسر» که در نخستین ساعات دوشنبه ۲۰ فروردین ماه ۹۷ پس از اصابت چندین موشک به فرودگاه نظامی تیفور در استان حمص سوریه به شهادت رسید. شهید راه نابودی اسراییل... @shahid_ketabi
👈موضوعاتي براي ثبت خاطرات شهدا موضوعات زیر می‌تواند راهگشای نوشتن خاطرات و مطالبی درباره شهدای گرانقدر و گمنام شهرمان باشد و بدون شک هرکس با خواندن موضوعات زیر مطالب بسیاری را از شهدا بیاد خواهد آورد و اگر دربارۀ هر یک از موضوعات زیر فقط چند سطر نوشته شود تبدیل به کتابی حداقل یکصد صفحه‌ای خواهد شد. ۱- اطلاعات و خاطرات شخصي و خانوادگي شهيد: نام و نام خانوادگی شهيد و والدین – اسم مستعار شهید - تاریخ دقیق تولد – شهر یا روستای ولادت – مکان تولد (خانه ، بیمارستان) –  شهید ، فرزند چندم خانواده است؟ - تعداد برادران و خواهران – علت نامگذاری – در قید حیات بودن پدر و مادر – نذر و نیازها و زیارتها قبل و بعد از تولد – مصادف بودن تولد شهید با ولادت ائمه معصومین(ع) – اتفاقات خاص طبیعی هنگام تولد – مشکلات دوران کودکی – وضعیت اقتصادی خانواده – مشخصات اقليمي زادگاه شهید – خاطرات دوران كودكي – روحيه جوانمردي و بزرگ‌منشي در دوران كودكي- بيماريها و جراحي شدن در كودكي و نوجواني- خاطرات تحصیلی و مدارس دوران تحصيل – عشق و روابط عاطفی و زندگي مشترك – روش آشنا شدن با همسر - تربیت فرزندان- كار و شغل – دوران تحصیل - خاطرات ورزشي – نام دوستان نزدیک شهید - سیمای شهید- مهارتهای فني – قبولی در دانشگاه – رشته تحصیلی دبیرستان و دانشگاه - فعاليتهاي فرهنگي – موضوعات خاص هنري، ادبي مورد علاقه شهيد- علاقۀ خاص به شخصيتهاي تاريخ اسلام و معاصر- علاقه به مكاني خاص مثل : مسجد، حسينيه ، امامزاده ، مدرسه و غيره – علاقه به شغلی خاص - سوابق علمی ، مدیریتی - ورزشهاي مورد علاقه- فعالیتهای مذهبی، سیاسی، اجتماعی و مسئولیتهای قبل از جنگ - موضوعات ديگر ۲- خاطرات مبارزاتي، اجتماعي، سياسي، نظامي شهيد: تاریخ و خاطرات اولين اعزام - عشق به جهاد – پشتيباني (نيرو، مالي، فرهنگي) – شرکت در مراسم ملی مثل راهپیمائی‌ها، انتخابات‌ها – پیشقدم بودن در امداد رسانی در حوادث غیر مترقبه مثل سیل ، زلزله و غیره - اطاعت از فرماندهي - تدبير نظامي و مديريت - تقيد به انجام كامل ماموريت - ابتكار و طرحهاي نظامي – تعداد مجروحیت‌ها - خاطرات نحوه مجروحيت - خاطرات بعد از مجروحيت – زمان و مكان اسارت - دوران اسارت - بازگشت از اسارت - ايجاد روحيه در رزمندگان - محبوبيت شهيد نزد ديگران - نظارت و سركشي به  نيروهاي تحت امر - شرح عملياتهای شهید (نام ، منطقه ، تاریخ ، نتایج) - خاطرات دفاع و پایداری - سخنراني شهيد - تشويق نيروها - اهميت دادن به سلامتي نيروها - مهارت نظامي و فردي - بی توجهی به غنایم - فعاليتها و مسئوليتها در دوران دفاع مقدس - مبارزه با گروهكها و فرقه‌هاي منحرف و ضاله - آموزش نیروها - كسب اطلاعات علمي و نظامي – قداست لباس جهاد – مهربانی و رئوفت با اسرای دشمن - فعالیت‌هاي پشت جبهه - درك امدادهاي غیبی - تمام مناطق عملياتي كه شهيد در آنها حضور داشته و تاریخ آنها - موضوعات ديگر ۳- ديانت، اعتقادات، اخلاقيات و روحيات خاص شهيد: آرمانهاي مذهبي - آرزوهای شهيد - عشق به شهادت - شجاعت و ایثار - دوري از خود‌خواهي و غرور - شهامت و جوانمردي- خصلت‌هاي پهلواني - تلاش و پشتكار - نظم و انضباط - هوش، استعداد، ابتكار و خلاقيت –  توانايي جسمي و رزمي - نظافت و وضع ظاهري - استقامت و پايداري - گذشت و بخشش - تعاون و همكاري - زيركي و هوشمندي -  وطن دوستي – عشق به زادگاه - اهميت به علم و حرمت علما - هيبت و صلابت - نفوذ و تاثير كلام - ارتباط با جانبازان و ايثارگران - همت در رفع مشكل ديگران - سعه صدر - حجب و حيا - حسن برخورد - ايثار و فداكاري - ساده زيستي و پرهيز از تجمل - تواضع و فروتني - دستگيري از ضعيفان - سركشي از خانواده شهدا - ارتباط خاص با شهداي قبل از خود - اخلاص عمل – حق‌گوئي و حق‌جوئي - صداقت و راستگويي - احترام به والدين و آموزگاران و همسايگان و دوستان - محبت و مهرباني - توجه به خانواده - احترام به سادات - ضمانت از دیگران -  قناعت و صرفه جويي - مظلوميت شهيد - علاقه‌مندي به خدمتگزاران نظام و روحانيت - مشورت در امور -  تقيد به حضور بر مزار شهدا  - قدرشناسي- غيرت و تعصب ديني  - رقت قلب - دقت در حلال و حرام -  دقت در حفظ بيت‌المال - حمايت از حق و توصيه به آن - صبر و تحمل و توصيه به آن -  نزديكي قول و عمل - پرهيز از گناه - جهاد با نفس - امانت داري - وفاي به عهد - راز داري - توكل به خداوند در تمام امور - اصلاح بين ديگران - عشق به ائمه اطهار - اعتقاد به ولايت - نوافل و تهجد و شب‌زنده‌داري - اداي دين - عدالت - اعتقاد به معاد - صله رحم - نيكوكاري - تسليم بودن در برابر امر پروردگار - ذكر و ياد خدا - توجه به امور معنوي - پايبندي به امر به معروف و نهي از منكر - احساس مسؤليت - تقيد و سفارش به حجاب - تقيد به نماز - دقت در وقت نماز - تقيد به نماز جماعت - مقدمات و مؤخرات نماز - توصيه به نماز - روزه‌های واجب و مستحبی
(در کودكي و دوران دفاع مقدس)- حج - تولي و تبري - عهد و نذر - تقيد به مسائل شرعي - دعا و توسل انفرادي - دعا و توسل جمعي - قرض دادن - رعايت آداب مستحب - انس با قرآن- قرائت و حفظ قرآن- اجتناب از مكروهات - توجه به امر ازدواج - حالات معنوي خاص - اوقات فراغت - شوخ طبعي - وقايع خنده دار - تكيه كلام‌ها - موضوعات ديگر ۴- خاطرات شهادت روز و مکان دقیق شهادت - تاریخ دفن - سن شهید در هنگام شهادت - پيش‌بيني شهادت - خواب و رؤياي شهادت - اثر شهادت بر ديگران - قدرت روح و كرامات، قبل و بعد از شهادت - خواب و رؤياي ديگران در مورد شهيد، قبل و بعد از شهادت - خواب و رؤياي شهيد در مورد خودش و ديگران- خاطرات ساعات آخر قبل از شهادت - لحظۀ شهادت و نحوۀ آن- آخرين جملات شهيد - آخرين وداع با دوستان - آخرين وداع با خانواده – آخرین ذکر شهید در هنگام شهادت - تشييع و تدفين شهيد - خبر شهادت - روابط عاطفي با خانواده و دوستان قبل و بعد از شهادت - اثر شهادت بر حيوانات خانگي - مطلع شدن خانواده از شهادت شهيد از طريق عوامل غير طبيعي - دعاها، مناجات‌ها، سرودها، شعرها و نوحه‌هاي مورد علاقه شهيد – شهیدان مفقودالاثر - موضوعات ديگر ۵- آثار بجا مانده از شهيد عكس - نامه - وصيت نامه - نوار های صوتي و تصويري - ديوار نوشته‌ها - آثار هنري و صنايع دستي - شعر و سرود و داستان - كتاب - تحقيقات علمي - البسه - وسائل عبادي - موضوعات ديگر (لازم است آثار بجا مانده از شهید فقط یادداشت گردد تا در صورت نیاز ، با هماهنگی مرکز از آنها عکس و فیلم گرفته شود). ۶- دربارۀ شهید و شهادت آثار و ابنیه به نام شهید (مثل خیابان ، مدرسه و غیره ) – وبلاگ یا سایت اینترنتی دربارۀ شهید - شعر و قطعه ادبی درباره شهید و شهادت - نامه‌ای به شهید یا شهدا - گفتگوهای عارفانه با شهید - درددل با شهیدی خاص یا شهدا - پیام از طرف شهید به مردم - بیان آرزوهای شهید - تقاضای شفاعت در دنیا و آخرت - و موضوعات دیگر @shahid_ketabi
«توضیحات لازم دربارۀ گروه مورد تحقیق و مصاحبه»: شماره مصاحبه : ----- تاریخ : --- مكان :  -- منطقه :----- روستا : ------ گوینده خاطره : -- نسبت با شهید :---- نويسنده‌ي خاطره :--- ویراستار :---- اطلاعات کاملی درباره مصاحبه شونده  و حالات و احساس او درباره شهید :---- مهمترين پيام و خاطره‌ي مصاحبه شونده درباره‌ي شهيد مورد نظر و بقيه شهدا عکس‌ها و وسائل و مدارکی که از خانوده شهید تحویل گرفته شد :----------- نشانی دقیق محل سکونت و کد پستی خانواده شهيد يا مصاحبه شونده :------ تلفن منزل --------------- شماره همراه ----------- ایمیل : ---------- افراد مطلع ديگر : --------  تاریخ مراجعه بعدی و مکان -----------------نقاط ضعف و قوت این مصاحبه ------------- کمبودها ------------------- اسامی اعضای گروه و مسئولیت‌های خاص در این مصاحبه :----------------- @shahid_ketabi
اگر از گناه «مطهری»، «رجایی» هست که «بهشتی» شوی اگر «باهنر» شهادت آشنایی، «مفتح» درهای بهشت خواهی شد اگر «همت» ترک گناه کنی، «صیاد» دل‌ها می‌شوی... @shahid_ketabi
«بایگانی صحیح، اولین و مهم‌ترین تصمیم‌ برای جمع‌آوری خاطرات یک شهید» از اولین لحظۀ تصمیم‌گیری تا آخرین مرحلۀ کار جمع‌آوری خاطرات شهدا، وجود یک «مرکز» قوی و همدل برای مدیریت و سازماندهی فعالیت‌ها و برنامه‌ها جزء ضروریات است. گاهی این مراکز بصورت رسمی وجود دارند و شما با مراجعه به آنها بر اساس نوع علاقه و مهارت و نیاز مرکز، همکاری‌تان را شروع می‌کنید. گاهی ممکن است چنین مراکزی در محل شما وجود نداشته باشند، در این صورت باید با دوستان خود یک گروه تشکیل دهید و خودتان شرح وظایف و حوزۀ عملکرد و برنامه‌های دیگر را بصورت معقول و منطقی تعیین و تدوین و تقسیم مسئولیت کنید. گاهی نیز بخاطر عدم وجود مرکز یا گروه یا علل دیگر مجبورید بصورت انفرادی روی موضوع مورد علاقۀ خود کار کنید که در این صورت هم باید یک مرکز مدیریت ذهنی برای خود طراحی و تدوین نمائید، یعنی هم بعنوان «مرکز» و هم بعنوان «نیرو» وظائف و تکالیف خود را در مسیر هدف مقدسی که دارید با اطمینان و اعتماد به نفس و قدرت و دقت و شکیبائی، مدیریت کنید. به هر حال، یک مرکزیت برای هدایت صحیح کارهای شما حتماً لازم است و این مرکز ، چه خودتان باشید و چه گروهتان و چه ادره‌ای خاص، باید دارای خصوصیات زیر باشد: ۱- مرکز باید با اهداف کوتاه‌مدت و بلند‌مدت شما کاملاً آشنا و هماهنگ و همدل باشد. ۲- مدیر مرکز باید فعال‌ترین عضو گروه باشد و قدرت ایجاد انگیزه، هماهنگی، زمانبندی، پشتیبانی، بایگانی، هدایت نیروها و تصمیم‌گیری سریع و منطقی در تمام امور محوله داشته باشد، از لحاظ فنون ادبی نیز خبره باشد یا از افراد خبره بعنوان مشاور و راهنما استفاده کند. اگرچه تمام کارهای مرکز مهم و حیاتی است ولی بایگانی صحیح و کلاسه‌بندی و کدگذاری مصاحبه‌ها و خاطرات و ذخیره کردن آنها و تهیۀ نسخۀ پشتیبان از فایل‌های کامپیوتری جزو مهم‌ترین کارهای مدیریت مرکز و همکاران به حساب‌ می‌آید. به عبارت دیگر، وضعیت بایگانی باید آنقدر صحیح و آسان و سریع باشد که هر محقق و خاطر‌ه‌نگاری بتواند در کوتاه‌ترین زمان ممکن به دستنوشته‌ها و نوارهای صوتی و تصویری و سی‌دی‌ها و فایل‌های کامپیوتری دسترسی داشته باشد و در اسرع وقت گمشدۀ خود را بین صدها و هزاران ساعت مصاحبه پیدا کند. رسیدن به این هدف در صورتی ممکن است که مرکز از اولین لحظۀ تصمیم‌گیری روش بایگانی خود را تعریف و ساماندهی کند، یعنی در اولین مرحلۀ کار به فکر آخرین مرحله باشد، در غیر این صورت، مرکز با حجم زیادی از اطلاعات روبرو خواهد شد که دستیابی به یک خاطرۀ کوچک از بین آنها، مستلزم گوش دادن مجدد به تمام مصاحبه‌ها و خواندن تمام دستنوشته‌هاست و ممکن است محقق در برخورد با چنین بایگانی بی‌در و پیکری انگیزه‌اش را  دست بدهد و کار را رها کند. وقتی که بحث از بایگانی به میان می‌آید فوراً عبارت «انبار کردن چیزهای به درد نخور» به ذهن متبادر می‌شود و فرد «بایگان» را بی‌تجربه‌ترین و به‌دردنخورترین عضو گروه قلمداد می‌کنند در حالیکه قضیه کاملاً باید برعکس باشد. ۳- نکتۀ مهم دیگر اینکه بایگانی فقط شامل کلاسه‌بندی و کدگذاری نمی‌شود، باید محتوای هر دستنوشته و نوار و سی‌دی بطور خلاصه و مفید نوشته شود. مثلاً اگر یکصد ساعت مصاحبه انجام شده ، تنها شماره‌گذاری مصاحبه‌ها و دسته‌بندی کردن و برچسب زدن روی آنها کفایت نمی‌کند بلکه باید اطلاعات مهم آنها با استفاده از کلمات کلیدی طوری یادداشت شود که محققین بعدی بدانند که مثلاً خاطرات مربوط به «کرامات شهدا» در کدام نوارها و در دقیقۀ چندم آنهاست و طول زمانی هر خاطره چند دقیقه یا ثانیه است و ... . ۴- فرد بایگان باید به فنون این نوع دسته‌بندی اطلاعات کاملاً آشنا باشد و افراد گروه را آموزش دهد و فرمهای لازم را تهیه و در اختیار مصاحبه‌گران بگذارد. اعضای گروه نیز باید هنگام تحویل دادن نوارها و مدارک خود فرم مخصوص را پر کرده باشند و تحویل بایگان دهند و بایگان از پذیرفتن فرمهای ناقص امتناع ورزد و فرمهای کامل را فوراً وراد سیستم کند. منظور از سیستم، فقط کامپیوتر نیست بلکه کل سیستم بایگانی مد نظر است که شامل کامپیوتر هم می‌شود. @shahid_ketabi
خاطرات و کرامات شهید عاملو
«بایگانی صحیح، اولین و مهم‌ترین تصمیم‌ برای جمع‌آوری خاطرات یک شهید» از اولین لحظۀ تصمیم‌گیری تا آخ
کلمات کلیدی در مصاحبه‌ها و بایگانی  بایگان باید کلمات کلیدی را برای گروه بوجود آورد و معانی و روش کاربرد آنها را به افراد آموزش دهد. (کلماتی که در قسمت «موضوعات» این کتاب آمده‌اند می‌توانند جزو کلمات کلیدی یا منابع بوجود آورندۀ آنها به حساب آیند.) در هر مصاحبه بصورت طبیعی تعدادی کلمات کلیدی وجود دارد (مثل نام شهید، نام عملیات و منطقۀ جنگی، نام شهر و روستای او، محل شهادت و دفن، نام مصاحبه شونده و مصاحبه‌گر وغیره) امّا کلماتی دیگر نیز هستند که مصاحبه‌گر باید آنها را بشناسد و در گزارش خود یادداشت نماید. بعنوان مثال یک خاطرۀ کوچک دربارۀ «ساده زیستی شهید» می‌تواند به کلمات کلیدی «ولایت، عبادت، صرفه‌جوئی، پارسائی، احساس مسئولیت نسبت به بیت‌المال و ...» نیز مرتبط باشد که مصاحبه‌گر باید آنها را یادداشت نماید و تحویل بایگان دهد و بایگان باید با استفاده از همین کلمات کلیدی اطلاعات بایگانی خود را تکمیل‌تر و «به‌روزتر» کند تا استفاده‌کنندگان بعدی مجبور نباشند برای استخراج یک خاطره ساعتها وقت خود را صرف گوش دادن به تمام نوارها و خواندن دستنوشته‌ها کنند. قطعاً ذوق و سلیقه و مهارت و مدیریت بایگان و مدیر مرکز و دقت نظر مصاحبه‌گران می‌تواند این کار بزرگ را در آغاز راه و تداوم آن به نحو احسن عملی کند و نهایت بهره‌برداری را در کوتاه‌ترین زمان و سریع‌ترین روش، میسر و فراهم سازد و اگر فرد به تنهائی ، کار مرکز و بایگان و مصاحبه‌گر و نویسنده را انجام می‌دهد نباید وقت مردۀ خود را صرف بایگانی کند بلکه باید برای این موضوع بسیار مهم وقتی خاص اختصاص دهد و نپندارد که استفاده کنندۀ اطلاعات او، تنها خودش است بلکه سیستم بایگانی خود را طوری تنظیم و تعریف کند که هر فرد با وارد شدن به آن و خواندن «اصول بایگانی او»  فوراً به نکات مورد نظرش. @shahid_ketabi