eitaa logo
🇮🇷کانال رسمی شهید مهدی سهرابی
2.1هزار دنبال‌کننده
148 عکس
60 ویدیو
17 فایل
شهید مهدی سهرابی که تنها چند ماه از عروسی‌اش گذشته بود، در حملات ددمنشانه‌ی رژیم جعلی اسرائیل به اصفهان به شهادت رسید. ولادت: ۴ اسفند ۱۳۷۹ شهادت: ۱ تیر ۱۴٠۴ خادم کانال: @mahfa_ir (تشکیل شده توسط همسر شهید) تنها کانال رسمی شهید مهدی سهرابی🇮🇷✅
مشاهده در ایتا
دانلود
بـســم‌الـرب‌الحـسـن (ع) ای محبوب من!!! از همان روز اول که در چشمانت نگاه کردم، فهمیدم که همسفرِ من در این مسیر، تو هستی. از آن دعایی که به اشتراک سر سفره‌ی عقد کردیم، بسیار معنا گرفتم. بدان که از همان روز تا به همین روز، هر روز بیشتر به تو عاشق شده ام. دلتنگی امری طبیعی برای هر فرد است. میدانم زمانِ دوری زیاد است و در مواقعی دلتنگی به اوج خود می رسد؛ اما به تو از روی عشق و محبت میگویم خودت را غرق در قرآن و اهل بیت کن که تنها راه چاره همین است. هرگاه دلتنگی ات به قله ی خود رسید، برای آمدن مهدی (عج) دعا کن! نه برای آمدن مهدی خودت. حرکاتت را برای خدمت به حضرت مهدی انجام بده و از سکون بپرهیز. --| ای زیبای من همیشه دوستت دارم |-- ـ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ۱۴٠۲/۶/۲۵ ٠٠:۲۶ کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
❤️یک جهان عشق نهان است اینجا...❤️ مهدی بیشتر از دو سال، تهران (دانشکده افسری) درس میخوند و فقط یک سال و دو ماه بود که اومده بود سرِکار... اون موقع معمولا یک ماه تهران و یه هفته اصفهان بود. (البته گاهی اوقات پنجشنبه-جمعه ها هم میومد) وقتی میرفت، غبار دلتنگی دلم را میگرفت.💔 بعد از یه مدتی، مهدی تصمیم گرفت برام یه سری نوشته بذاره.📝 بعضیشو قبل از رفتن می نوشت و بعضیشو اون هفته ای که بود می نوشت و جاهای مختلف اتاقم مخفی میکرد. بعضی وقتا که پشت تلفن بهش میگفتم خیییلی دلم برات تنگ شده، جای یکی از نامه ها را بهم میگفت.(البته بعضیشونم خودم پیدا میکردم) و کلا حال من عوض میشد🥰 انگار با هر نامه به اندازه ی چند روز انرژی بهم تزریق میشد🌻 • این پاکت نامه را با یه عالمه عشق برای نامه ها و پیامک ها و جملاتی که پشت تلفن به هم می گفتیم درست کردیم...💌 کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
به نام عاشق ترین سالها می گذرد و عشقِ من و تو قدیمی تر می شود... ما بزرگتر می شویم و زندگی جوان تر. عشق از آن دسته اتفاقاتی است که قدیمی تر شدنش مایه افتخار است و چه افتخار بزرگی است. من عاشقِ تو و تو عاشق من، این یک زندگی است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌۱۴٠۲/۱٠/۲۲ ❤️ـ❤️ـ❤️ـ❤️ـ❤️ـ❤️ـ❤️ـ❤️ـ❤️ـ❤️ـ❤️ اینم خودم کشف کردم😍 تاریخ کشف: ۳ بهمن ۱۴٠۳ داشتم وسایلم را مرتب می کردم. رسیدم به باکس کش مو و کلیپسام. گفتم خوبه کاااامل بریزمش بیرون و دوباره مرتبش کنم. وقتی بَرِش داشتم، دیدم این برگه ی سفیدِ پر محبت مثل مهتاب خودنمایی کرد. همون موقع نخوندمش و بعد از اینکه بهش گفتم و خودش اجازه داد همون موقع خوندم. مهدی می گفت واقعا فکرشو نمی کردم حالا حالا ها این باکس را برداری. گفتم وقتی یه خانم مرتب داری، باید فکرشو می کردی😌 وقتی خوندمش، به عمیق بودن عشقمون بیش از پیش پِی بردم و فهمیدم که مهدی هم مثل من فکر میکنه و هردومون به این معتقدیم که عشق هرچی قدیمی تر میشه، مفهوم ارزنده تری پیدا میکنه و هیچ وقت یک چیز قدیمی، به دردنخور نیست!♡ ❤️ـ❤️ـ❤️ـ❤️ـ❤️ـ❤️ـ❤️ـ❤️ـ❤️ـ❤️ـ❤️ پ.ن: وقتی نامه های مهدی را میخوندم سعی میکردم همون موقع یا نهایتا تا یکی دو روز بعد تاریخچه ی اون نامه و احساساتم را پشت برگه یا یه برگه ی عین اون بنویسم و بهش وصل کنم. قسمت دوم متن همون نوشته های خودمه. کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
بـســم الـرب الـعـاشـق عزیز دلم در قلبت زیبایی یافتم آن زمانی که لبخند زدی و در رویت مهربانی دیدم آن زمان که نگاه کردی تبسمی با عشق ۱۴٠۲/٠۹/۱۵ 𖧷▹ ·————‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌—‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌—‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌—·𖧷·‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌———————· ◃𖧷 مربوط به عکس دوم: می گفت ما دیگه تو زندگیمون من و تو نداریم :) همه‌ی من و‌ تو های زندگی تبدیل به ما شده عزیزم♡✓ 𖧷▹ ·————‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌—‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌—‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌—·𖧷·———————· ◃𖧷 تاریخ کشف: ۲۴ آذر ۱۴٠۲ داشتم توی رشته ی افکار (یادداشت هایی که با گیره به یک بند کنفی آویز کردم) که به اتاقم وصل کردم دنبال یه انگیزشی مناسب برای بچه های کلاس قرآنم می گشتم که یهو دیدم زیر یکی از گیره ها، دوتا برگه هست. با خودم گفتم چرا حواسم نبوده و دو تا نوشته را زیر یک گیره گذاشتم؟! بعد که برگه ی رویی را کنار زدم، دیدم آقا مهدی یه عاااالمه عشق و ذوق را زیر این برگه قایم کرده که توی موقع مناسبش به من بگه برو فلان جا برات یه برگه گذاشتم که بخونی! ولی فعلا که یکیشو خیلی اتفاقی پیدا کردم😉 خلاصه خیییلی ذوق کردم متنش که فوق العاده بود و خیلی دوست داشتم😍علاوه بر اون شکل نوشتن و پشت برگه (عکس دوم) خیلی خیلی خوشگله💕 ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
-¦ هو العشق ¦- ـ.ـ.ـ.ـ از تو سپاسگزارم به خاطر تمام خوب بودن‌هایت. عشقم، بدان که تو را بسیار دوست دارم بدان که غیر تو هیچ کس نمیتواند همسفر و همسر من باشد. هر لحظه به یادت هستم💗 مهدی ۱۴٠۲/٠۸/٠۵ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‎‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‎‎‌⊱⊰ྀུ─────❥✿❊♡❊✿❥─────⊰ྀུ⊰ اون موقعی که مهدی بعدش میخواست بره، خونه نبودیم که بتونه چند نوشته را جاهای مختلف مخفی کنه. دفترچه یادداشت من را گرفت که مثل همیشه یه نوشته‌ی خوشگل برام بنویسه🤩 بهش گفتم چندتا بنویس که هر دفعه خیلی بی‌طاقت شدم، یکیشو بخونم... ۵ تا نوشت و این اولیش بود :) : من مطمئنم الان خیلی بیشتر از قبل به یادم هستی و حواست بهم هست عزیزِ دلم🥺❤️ کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
سلام مهدی جان... عشق همیشگی و ماندگار من❤️ یادته ماهگرد عقدمون، قشنگ ترین یادآوری هر ماهمون بود؟ یادته ۲۷ اُم هر ماه، توی هر شرایطی که بودیم، لبخند میزدیم و حالمون را به احسن الاحوال تبدیل میکردیم و عاشقانه را به هم تبریک میگفتیم؟😍 یادش بخیر... حالا تو رفتی تا کلمه‌ی ، معنایی فراتر از عاشقی زمینی پیدا کنه... همسر بهشتی من! امروز دومین ماهگرد پرواز آسمانی توست؛ تو که ماهگرد عشقت را هر ماه به یادم میاوردی، امروز تو آغوشِ معشوقِ حقیقی، پروازی به وسعت بی‌نهایت داری.🦋 دومین ماهگرد شهادتت مبارک ای تازه دامادِ عاشق‌پیشه، که پیمانِ عشقت را با خدا بستی و جاودانه شدی.💙 ۱۴٠۴/٠۶/٠۱ کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
بسم رب الحسین عزیز من، فاطمه جانم؛ این را بِدان که در این دنیا هر کدام وظیفه‌ای داریم و این را هم بدان که هر یک از موانع بر سر راه زندگی و موفقیت، پله‌ای است برای صعود... مانند تپه ای که بعد از فتحِ آن، تو بالاتر ایستاده‌ای و بزرگتر و بامنزلت تر شده‌ای. -¦ عزیزِدلم مراقب خودت باش ¦- مهدی سهرابی ۱۴٠۲/٠۲/٠۷ کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
شاید با دیدن عکس، به این فکر کنین که چرا یه عالمه خوراکیِ رنگارنگ باید اینجا باشه؟ کی این کار را انجام داده؟ اصلا اینجا کجاست؟ ـ👇🏻 اینجا، خونه‌ی قشنگِ ماست... خونه ای که پارسال چنین موقعی داشت آماده میشد برای عروسیِ مهدی و فاطمه💞 ۱۵ شهریور۱۴٠۳، یکی از اون روزایی بود که برای چیدمانِ جهیزیه رفته بودیم توی خونمون... خیلی استرس داشتم؛ هم برای کارای عروسی و هم برای امتحانات ترم تابستان که پیش‌رو داشتم. موجِ بزرگِ نگرانی‌ها، مغزمو طوفانی کرده بود و بعضی وقت‌ها، واقعا نمیتونستم تمرکز کنم😫 ولی مهدی هر بار با یه کار خاص و ویژه این دریای پرتلاطم را آروم میکرد... اون روز وقتی رفتم توی خونمون، یه کم که گذشت، مهدی گفت تشنه نیستی؟! گفتم نه زیاد! گفت خب حالا برو یه کم آب بخور، برای منم یه لیوان آب بیار.🌷 منم رفتم توی آشپزخونه و در یخچال را که باز کردم، خیییییلی غافلگیر شدم😲 مهدی یه عالمه خوراکی‌های مورد علاقه‌ی من را خریده بود و این شکلی گذاشته بود توی یخچال:) این سوپرایز خلاقانه ی مهدی برای من خیلی معناها داشت؛ مثلا اینکه من به فکرتم، دوست دارم همیشه لبخند روی لبات باشه، و خیلی دوستت دارم‌های دیگه.... من نه تنها اون روز، بلکه تا چند روز با یه حسِ خوبی درس میخوندم و به کارام می‌رسیدم.😍 کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛