لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تم ایتا ( سردار سلیمانی )
هدایت شده از کویر
🌅 #عکس_نوشته
📝لزوم شناخت منجی :
●بعد از مفهوم خدا، منجی، دومین بحث مشترک میان تمام ادیان است ....
●امروز، نه تنها شناخت امام زمان وظیفه ی ماست ، بلکه باید با تحریفات دشمنان هم ، مبارزه کنیم
.
«توخندیدےوچشمانت،زیادمبُردرفتنرا...
منازلبخندتآموختم،زایندنیا گذشتنرا...»
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
.
#رهبرانہ💜🖇
عشقباتومعناپیدامیڪنھ✨🌿
حضࢪتدلبࢪ…'☁️♥️🔐
هدایت شده از کویر
سلام منجی دلهای ما ...مهدی جان!
#دردهایی هست
کھ دارویش آمدن شماست ؛
جوابمان کردند #نمیآیی ؟!
[یاصاحبالعصرِوالزَّمان]
+برگردانتظارِاهالیِآسمان :)
اَلسَلامُـــ عَلیڪَ یا صاحبــَ الزَمان یا ابا صالح المهدی
#ما_ملت_امام_حسینیم🕊
سلام به یه ادمین فعال نیاز مندیم اگه موردی بود به ایدی زیر پیام بدید👇
@Fatemeh_1_4_0_0
May 11
دل را ببین،
ڪه مرهم تنهایی اش تویی
تنها امید زندگی.. دارایی اش تویی...
تنها غریب شهر منم...
آشنا تویی
شهری ڪه رونق همه شیدایی اش تویی..
#شهید_محسن_حججی
#شهیدانه
#شهیدابراهیمهادی
#نماز
#خاطره
ابراهیم همیشه قبل از مسابقات
دو رڪعت نماز میخواند ازش
پرسیدم چه نمازی میخوانۍ؟
گفت: دو رڪعت نماز میخوانم و
از خدا میخوام یوقت تو مسابقه
حــال ڪسی را نگیرم
*چرا از امام زمان به این مهربانی غافلیم😔*
*💔میفرماید من به شما از خودتان مهربانترم!*😭
*🌱 امام صادق علیهالسّلام میفرمایند*:
*وَ اللَّهِ إِنَّی أرحَمُ بِکُم مِن أنفُسِکُم*
*به خدا سوگند من نسبت به شما از خود شما مهربانترم*.
*📚 الکنی و الالقاب، ج 1، ص 4*
*💜جنسِ محبّت امام علیهالسّلام با سایر محبّتها متفاوت است. محبّت امام محبّتی است خالص، بیمنّت و بینهایت؛ محبّتی است که نه به زبان که در دل و اعماق جانِ او نهفته است و به همین دلیل با همهی وجود و با جسم و جان با شیعیانش پیوند دارد*.
*یکی از نمونههای روشن این محبّت الهی در وجود شریف امام زمان علیهالسّلام، در بیان خود حضرت اینگونه توصیف شده است:*
*❤️إِنَّهُ أٌنهی إِلیَّ ارتِیَابُ جَمَاعَهِ مِنکُم فِی الدَّینِ وَ مَا دَخَلَهُم مِنَ الشَّکِّ وَ الحَیرَه فِی وُلَاهِ أٌمرَهِم فَغَمَّنَا ذَلِکُ لِّا لَنَا وَ سَأونَا فِیکُم لَا فَینَا لِأَنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَلَا فَاقَهَ بِنَا إِلَی غَیرِه*
*به من رسیده است که گروهی از شما در دین به تردید افتادهاند و در دل آنها نسبت به اولیای امرشان شک و حیرت راه پیدا کرده است و این امر مایهی اندوه و باعث ناراحتی ما نسبت به شما و نه دربارهی خودمان گردید، زیرا که خداوند با ماست و با بودن او نیازی به دیگری نداریم.*
*📚 غیبت طوسی، ص 285*
*💚اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💚*
927.1K
وویس شماره۲
چرا چرا چرا
چرافعالیت مجازی؟
چرا دهه هشتادی ها؟
چرا به ممبر کم اکتفا کردم؟
و....
*⛔️ #تَـلَنْـگُــٰـٰـٰـٰـٰـٰرْ☝️🏼
📕دفترچه گناهان یک #شهید ۱۶ ساله‼️
❣در تفحص شهدا،
دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد✍
❌گناهان یک هفته او اینها بود ؛
شنبه : بدون وضو خوابیدم .😴
یکشنبه : خنده بلند در جمع 😆
دوشنبه : وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم .
سه شنبه : نماز شب را سریع خواندم .
چهارشنبه : فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت .🗣
پنجشنبه : ذکر روز را فراموش کردم .☝️
جمعه : تکمیل نکردن ۱۰۰۰صلوات و بسنده به ۷۰۰ صلوات .😔
📝راوی که یکی از بچه های تفحص شهدا بوده می نویسد :
⁉️ دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم...
⁉️ما چی⁉️
❓کجای کاریم
حرفامون شده رساله توجیه المسائل‼️
1⃣غيبت…
تو روشم ميگم🗣
2⃣تهمت…
همه ميگن🔕
3⃣دروغ…
مصلحتي📛
4⃣رشوه...
شيريني🍭
5⃣ماهواره...
شبکه هاي علمي📡
6⃣مال حرام ...
پيش سه هزار ميليارد هیچه💵
7⃣ربا...💸
همه ميخورن ديگه🚫
8⃣نگاه به نامحرم...🙈
يه نظر حلاله👀
9⃣موسيقي حرام...🎼
ارامش بخش🔇
🔟مجلس حرام...
يه شب که هزار شب نميشه❌
1⃣1⃣بخل...
اگه خدا ميخواست بهش ميداد 💰
#شهدا #بهترین_الگو 🕊🌹
#حسین_جان..!
•دلم•
هوایتوراداردخداکندکهراستباشد
کهمیگویند:دلبهدلراهدارد :)🖤
حسین رو دیدم اشک تو چشمش حلقه زد و گفت الهی به رقیه (س)
#بخوانید 🌸
صبح یکشنبه بود قراربود شب ساعت8 حرکت کنیم ؛ 9 صبح بود هنوز گذرنامه نداشتم ویزاکه هیچی
جلوی در اداره گذرنامه بودم
حسین زنگ زد
+سلام داداش خوبی
نوکرم توخوبی
+گرفتی گذرنامه رو ازصبح استرس تو رو دارم😔
داداش گفتن بیام اداره گذرنامه ، اونجاس
+باشه داداش گرفتی بهم بگو ان شاالله ردیف میشه
باشه چشم
قطع کرد رفتم تو خیلی شلوغ بود پرسیدم گفتن کلا صادر نشده باید بشینی شانست بزنه امشب بدن وگرنه فردا...
بابغض زنگ زدم حسین
بهش گفتم نمیشه من بیام قسمت نشد شمابرید
حسین گفت: این چه حرفیه ماقرارگذاشتیم باهم بریم توکل داشته باش درست میشه اگه نشد فردا صبح میریم
گفتم ن برنامه هاتون خراب میشه
گفت نه نهایتش بچه ها روراهی میکنیم منوتوبا اتوبوس میریم
دلمو گرم کرد
داخل جانبود بشینم ایستاده بودم
ساعت شد ۶ عصر حسین پیام داد چه خبر گفتم داداش هنوز ندادن هربیست دقیقه اسم ۱۰ نفرمیخونن تحویل میدن گفت باشه داداش تااینجا اومدی بقیشم ارباب ردیف میکنه
گفتم دارم ازاسترس میمیرم
گفت ی ذکر بهت میگم هربار گیرکردی بگو من خیلی قبول دارم گره کارمنم همین باز کرد( اخه خودشم به سختی اجازه خروج گرفت)
گفتم باشه داداش بگو
گفت تسبیح داری
گفتم اره
گفت بگو الهی به رقیه س حتما سه ساله ارباب نظر میکنه منتظرتم
قطع کردم چشممو بستم شروع کردم
الهی به رقیه س الهی به رقیه س...
10 تانگفتم که یهو گفت این 5 نفر اخرین لیسته بقیش فردا توجه نکردم همینجور ذکر گفتم که یهو اسمم خوندن
بغضم ترکید باگریه گرفتم رفتم سمت خونه حاضر بشم
وقتی حسین رو دیدم گفتم درست شد
اشک توچشمش حلقه زد گفت الهی به رقیه س
#شهید_حسین_معز_غلامی
#خاطره
#اربعین
@shahid_mn