eitaa logo
برادر شهیدم
138 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
375 ویدیو
51 فایل
♥بسم ࢪبـ‌ الشھداء♥ حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ لینک ناشناس 👇 حرف دلت رو به شهدا به صورت ناشناس بگو https://harfeto.timefriend.net/16307488180185 کپی با ذکر صلوات آزاد 😉
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️⃟🕊 حاج‌قاسم‌!' قهرمان‌واقعے‌زندگی‌من‌شمایی(: ♥️|↫... 🖤|↫ 🕊|↫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همیشه سعی کن نماز هایت ، در هر شرایطی اول وقت باشه؛ . .👌🏼!' --------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 ؛ 👤 استاد 🇮🇷 ما آرام نداریم، ما انقلابیم تا ظهور امام زمان @shahid_mn
هم سنگریای عزیز سلااام چطورین☺️ راستی یه چیزی رفقا الان اگر امام خمینی ره بودن و حکم جهاد میدادن شما چیکار میکردین؟ میرفتین جهاد یا نه؟ جوابش برای خودتون😃 حالا اینو میخوام بگم 🙈 امام خامنه‌ای ، رهبر حال حکم جهاد دادنااا جهاد تبیین 😁 اونایی که اون بالا نظرش مثبت بود یا علی 😍 بهترین سلاح دستتونه رفقا تا میتونید برای امام زمان عج کار کنید 🤗إن شاء الله روزی رو ببینی ک امام زمان عج بهت بگه دمت گرم برای اومدن من زحمت کشیدی😍
🌷🕊🌹🌴🌹🕊🌷 ✨✨ 🌷🌷 اگر امروز در آرامش و امنیت سال نو را جشن می گیریم ، فراموش نکنیم چه کسانی هزینه این آرامش رو قبلا حساب کردن
همیشه یه شعر از اݥام خامنه ای عزیز کہ در وصف شہدا خوانده بود زمزمہ میکرد ما مدعیاݩ صڣ اول بودیم از آخر مجلســـــ شہدا را چیدند 🕊شهید مدافع حرم مهݩدس سید میلاد مصطفوی🕊
🍊 💕 شھادت‌‌؛ فقط‌درجبهھ‌‌هاۍ‌جنگ‌نیست! اگرانسان‌براۍ‌‌خدا‌کارکند بھ‌یاداوباشدوبمیرد؛ شھید است 🌺:))' - شہیده‌زینب‌کمایے
••🧡📙''↯ - سعےڪنید‌سڪوت‌شما بیشترازحرف‌زدنتان باشد هرحرفےراڪہ‌مےخواهید بزنیداول فڪرڪنید✨ آیاضرورۍهست‌یانہ؟ هیچ‌وقت‌بےدلیل‌حرف‌نزنید... 📙⃟🧡¦⇢
‹♥️🐚› محمدرضابھ‌دوچیزخیلۍحساس‌بود موهاش‌وموتورش! قبل‌ازرفتن‌بھ‌سوریھ؛ هم‌موهاشوتراشید هم‌موتورشوبھ‌دوستش‌بخشید بدون‌هیچ‌وابستگۍرفت...シ ''شهیدمحمدرضا‌دهقان‌امیری" 🥀
‌🌷اگر شهیدانه زندگی کنی شهادت خودش پیدایت میکند لازم نیست به دنبالش بگردی!!!
✨💫 نمانده‌در‌دلم‌دگر‌توان‌دوری😔 چه‌سود‌از‌این‌سکوت‌و‌آه‌از‌ این‌صبوری‌...🥀 تو‌ای‌طلوع‌آرزوی‌خفته‌بر‌باد‌ بخوان‌مرا‌تو‌ای‌امید‌رفته‌از‌یاد‌🥀 ای‌که‌مرا‌خوانده‌ای‌راه‌نشانم‌بده‌😭 🌱 🕊
‹🌸🦋› با‌هم‌رفتیم‌قم..🚗 جلو‌ضریح‌بهم‌گفت‌:احمد،آدم‌باید ‌زرنگ‌باشہ‌ما‌از‌تهران‌اومدیم‌زیارت‌ باید‌یہ‌هدیہ‌بگیریم..🎁!° گفتم‌چے‌مےخواے؟ گفت شهادت... :) °|شهیدعباس‌دانشگر🌱|° ¦🕊¦⇦
「🌙"♥️」 خواهری گفتن‌چراچشمات‌انقدرقشنگہ...؟! گفتن‌چون‌تاحالاباهاشون‌ - گناه‌نکردم (:✌️🏻! اللهم الرزقنا الشهادت 😓
| 🤍🕊| ‹در آرزوے شهادت› ••از شهدا یاد گرفتیم: از ابراهیم هادی،پهلوانی را... از حاج همت،اخلاص را... از باکری ها،گمنامی را... از علی خلیلی،امر به معروف را... از مجید بقایی،فداکاری را‌‌... از حاجی برونسی،توسل را... از مهدی زین الدین،سادگی را... از حسين همدانى،جوانمردى و اخلاق را... از حاج قاسم سلیمانی،ولایت مداری را... بااین همه نمیدانم چرا،موقع عمل که میرسد شرمنده ایم..!😔 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🌱
‹🔗♥️› ‌ •° یِ‌روزمیرسـھ‌فقط‌میان‌بالاسرت‌فاتحـھ میدن‌ومیـرن..🚶🏿‍♂️ ولـےشایدیِ‌روزی‌باشـھ‌کـھ‌جـٰای‌فاتحـھ دادن‌ورفتن‌بیان‌برای‌رفاقت‌ کردن.. اینوتومیتونـےتعیین‌کنـے منتھا باشـھادت🙃'' (: •° 🔗♥️¦⇢ 🔗♥️¦⇢ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
‍ ♥️🕊 🗣اومد بهم گفت: " میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ "🙂 ساعت ۴ صبح بیدارش کردم ، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون...🚶🏻‍♂ بیست الی بیست و پنج دقیقه گذشت ، اما نیومد ..⏰ نگرانش شدم😟 ؛ رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و توش نماز شب می خونه و زار زار گریه می کنه !⚰😳 🔸بهش گفتم : " مرد حسابی تو که منو نصف جون کردی ! می خواستی بخونی چرا به گفتی مریضم و می خوام داروهام رو بخورم ؟؟! 🤭 ↩️برگشت و گفت : شاهده من مریضم ،🤕 چشمای من مریضه ،👀 دلم مریضه .💔 من شونزده سالمه! چشام مریضه 👀! چون توی این شانزده سال امام زمان عج رو ندیده...😔 دلــم مریضه ! بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم...🤲🏻😓 👂🏻گوشام مریضه ! هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم...!!😭 فقط ۱۶ سالش بوده...ما چقد باهاش فاصله داریم..؟؟!!!💔🚶‍♂ 💔🕊️ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌
🌷 ‌‌ یکـبار فاطمہ را گذاشـت روۍ اپن ‌آشپزخانـھ و بہ او گفت: بپر بغـل بابا و فاطمہ بـھ آغـوش‌ او پرید 🌱 بـھ مـن نگاھ کـرد و گفت: ببین فاطمہ چطور بـھ من اعتماد داشت؛ اون پرید و میدونست من اون رو میگـیرم ، اگـھ ما همینطور بـھ خدا اعتماد داشتیـم همہ مشڪلاتمان حل بود . واقعۍ یعنـے همین‌ کـھ بدانیم در هر شـرایطے خدا مواظـب مـٰا هست' 🌿
+ میدونی بزرگترین درد واسہ یہ دختر چیه؟! _ بزرگترین؟! نہ نمیدونم ... چیه؟! + اینڪه بگه ڪاش پسر بودم ، شهید میشدم :) و با این جمله اش بالشش تا صبح خیسہ‌. ♥️🥀
از شهدا به شما الو............📞 صدامونو میشنوید!؟؟؟.... قرارمون این نبود.........🤔 قرارمون بد حجابی نبود... بی غیرتی نبود...💔🥀 قرارشد بعداز ماها 《راهمون》روادامه بدید...👊 امادارید《راحت》ادامه میدید....😳😔 عکس ماهارو میبینید... ولی❌عکس ما عمل می کنین... ماشهید نشدیم که مرغ ومیوه ارزون بشه... ماشهید شدیم که بی حیایی اروزن نشه.... حرف اخر: این رسمش نبود🥀 حرف دل...
به‌ سید‌ می‌گفتن: اینا‌ کـــی هستن‌ مياری هيئت بهشون‌‌ مسئوليت‌ میدی؟! می‌گفت: کســـی که‌ تو‌ راه‌ نیست، اگه‌ بیاد‌ تویِ مجلس‌ اهـل‌بیت و‌ یه‌ گوشه‌ بشینـه و‌ شما‌‌ بهش‌ بها ندی، میره‌‌ و‌‌ دیگه‌ هم‌ بر نمـــی‌گرده؛ اما‌‌ وقتـــی تحویلش‌‌ بگیری جذب‌ همین‌ راه‌‌ میشه..! -شهیدسیدمجتبی‌علمدار
میگفت↓ همه‌نگاهشون‌بھ‌ماست مااون‌کاری‌کھ بایدمیکردیم، کردیم راه‌کربلارو‌بازکردیم…(: شماهم‌یھ‌کاری‌کنیدراه‌ظهوربازشھ🙂✋🏼 حاج‌حسین‌یڪتا🌱
|✨🥀| میگفت: من یڪ¹ چیزے فهمید‌ه‌ام! خُـدا شہادت را همیشه به آدم‌هایے داده ڪه در ڪار سختڪوش بوده‌اند..|✌️🏻 🕊
🌹 طبیب‌دلت‌ڪه‌شهدا‌باشند هوای‌دلت‌هم‌آسمانی‌میشود..(:
طنز جبهه 😂 یه‌روزفَرماندِه‌گردانِمون‌بِه‌بَهانه‌دادن‌پَتو هَمه‌بَچهاروجَمع‌كردوبـٰاصِدای‌بُلند گفت:«كی‌خَسته‌است؟» گُفتیم:«دُشمن✌🏼» صِدازد:«كی‌ناراضیه؟» بُلندگُفتیم:«دُشمَن✌🏼» دوبارِه‌باصِدای‌بلند‌صِدازد:«كی‌سَردِشه؟» ماهَم‌باصِدای‌بلندتَرگُفتیم:«دشمن✌🏼» بَعدِش‌فَرماندمون‌گفت: «خوب‌دمَتون‌گَرم✋🏼، حالاكِه‌سَردتون‌نیست مۍخواستَم‌بِگم‌كه پَتوبه‌گِردان‌مـٰانَرسیده!😁😂»‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸 😂🤣🌸 🌸خروپف 🌸صحبت از شهادت و جدایی بود و این‌که بعضی جنازه‌ها زیر آتش می‌مانند و یا به نحوی شهید می‌شوند که قابل شناسایی نیستند. هرکس از خود، نشانه‌ای می‌داد تا شناساییِ جنازه، ممکن باشد. یکی می‌گفت: «دست راست من این انگشتری است.» دیگری می‌گفت: «من تسبیحم را دور گردنم می‌اندازم و...» اما نشانه‌ای که یکی از بچه‌ها داد، برای ما بسیار جالب بود. او می‌گفت: «من در خواب، خُروپُف می‌کنم؛ پس اگر شهیدی را دیدید که خُروپُف می‌کند، شک نکنید که خودم هستم.» 😁😁
🌸 😂🤣🌸 🌸اسلام در خطر است... 🌸بچه‌های گردان دور یک نفر جمع شده بودند و بر تعداد آنها هم اضافه می‌شد. مشکوک شدم من هم به طرفشان رفتم تا علت را جویا شوم. دیدم رزمنده‌ای دارد می‌گوید: «اگر به من پایانی ندهید بی اجازه به اهواز می‌روم.» پرسیدم :‌ «چی شده؟ قضیه چیه؟» همان رزمنده گفت: «به من گفتند برو جبهه، اسلام در خطره آمدم اینجا می‌بینم جان خودم در خطره . ⇨
🌱 دڪتر با خنده بهش گفت: برادر مگه پشتِ لباست ننوشتے ورود هرگونه تیر و ترکش ممنوع؟🤨 پس چرا مجروح شدی ؟! گفت: دڪتر جآن ؛ترکشه بیسواد بوده! تقصیر من چیه !🤷🏻‍♂ ☺️💕 جبهه