✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
#کتاب_عارفانه 🌙(فوق العاده قشنگ)
#قسمت_سیویکم
«آیت الحق»
برای اینکه از احمدآقا بگوییم باید استاد گران قدر ایشان را بهتر بشناسیم.
کسی که احمدآقا در محضر او شاگردی کرد و مطیع کامل فرمایشات ایشان بود.
آیت الله حاج میرزا عبدالکریم حق شناس تهرانی در سال ۱۲۹۸ شمسی در خانواده ای متدین در تهران متولد شدند.
نام او کریم و نام خانوادگی ایشان صفاکیش بود.
پدرشان در فرمانداری آن روز تهران صاحب منصب بود و به همین جهت به «علی خان» شهرت داشت.
او سه فرزند به نام های ولی ، کریم و رحیم داشت.
منزل پدری ایشان در خیابان ایران قرار داشت که جزء محلات مهم تهران حساب می شد.
پدر در ایامی که فرزندانش کوچک بودند از دنیا رفت.
مادرشان هم تا زمانی که ایشان به سن پانزده سالگی رسید در قید حیات بود.
ایشان از مادرِ بزرگوارشان به نیکی یاد می کردند.
می فرمودند : « مادرم سواد نوشتن و خواندن نداشت. اما به خوبی قرآن و مفاتیح را می خواند❗️و حتی آیات مبارکه ی قرآن را در میان کلمات دیگر تشخیص می داد❗️
او این فهم و شناخت را به خوابی که از امام علی (علیه السلام) دیده بود ، مربوط می دانست.
در آن رؤیا ایشان دو قرص نان از حضرت می گیرند. یکی از آن ها را شیطان می رباید؛ اما او موفق می شود که دیگری را حفظ کرده و بخورد.
بعد از اینکه صبح از خواب برخاسته بود
می توانست آیات قرآن را بشناسد و بخواند❗️
با وفات مادر، دایی بزرگ حاج میرزا علی پیش قدم شده و گفته بود : (( از میان بچه ها کریم به منزل ما بیاید. او فرزند ما باشد.))
بدین ترتیب دو سه سالی در منزل دایی به سر بردند. در این دوره به دبیرستان دارالفنون رفتند.
حاج دایی می خواست ایشان بعد از دوره ی درس به بازار برود
و به کسب و کار بپردازد.
رسم روزگار همین بود. دارالفنون هم دانشگاه و هم ادارات دولتی را نوید می داد.
راهی که برادران ایشان رفتند، و در وزارت خارجه به مقامات رسیدند.
اما تقدیر خدای کریم چیز دیگری بود. ایشان در اواخر دوره ی دبیرستان به چیز دیگری دل بسته شد.
#ادامه_دارد
✨✨✨
#منبع_انتشارات شهیدهادی با کسب اجازه از
انتشارات ومولف برای تایپ.
#تذکر❌تایپ کتاب هادر فضای مجازی حتما بایدبا کسب اجازه از انتشارات ومولف باشد.
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
#کتاب_عارفانه 🌙(فوق العاده قشنگ)
#قسمت_سیودوم
•═• •• 🌺••◈☘◈••🌺 •• •═
ایشان به درک محضر عالم عامل، شیخ محمد حسین زاهد، موفق می شوند.
شیخ زاهد رحمهالله تحصیلات زیادی نداشت.
اما آنچه را که خوانده بود به خوبی عمل می کرد. بسیار وارسته و از دنیا گذشته و زاهد بود. ایشان شاگردان بسیاری داشت که بعضی از آنها بعدها به مقامات عالی رسیدند.
با راهنمایی استاد از خانهی دایی خارج شده و در یکی از حجره های مسجد جامع تهران ساکن میشوند.
ایشان در دورهی دارالفنون به ریاضیات جدید و زبان فرانسه به خوبی مسلط میشوند.
برای همین حسابدار یکی از بازاریان شدند و به اوگفتند:
من حقوق بسیار کمتری میگیرم به شرط آنکه موقع نماز اول وقت بتوانم به مسجد بروم و عصرها درسهایم را بخوانم.
ایشان سالها در درس استاد شیخ محمدحسین زاهد رفتند و از محضر ایشان استفاده کردند.
بعد از مدتی به دنبال استاد بالاتر بودند. تا اینکه آیت الله سید علی حائری رحمهالله معروف به مفسر را مییابند.
میفرمودند: شب قبل از اینکه ما به محضر ایشان برسیم، در عالم رؤیا سید بزرگواری را به من نشان دادند که بر منبری نشسته بود، و گفتند: او باید تربیت شما را بر عهده گیرد. فردا وقتی به محضر آیت الله مفسر رسیدیم، همان بود که دیشب دیده بودم!
حاج آقای حقشناس چندین بار میفرمودند:«در اوایل دوران درس و تحصیل، به ناراحتی سینه دچار شده بودم، حتی گاه از سینهام خون میآمد. سل، مرض خطرناک آن دوران بود. و بیماری من احتمال سل داشت. دکتر ودارو هم تأثیر نمیکرد.
یک روز تمام پس انداز خود را که از کار برایم باقی مانده بود صدقه دادم. شبهنگام در عالم رؤیا حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را زیارت کردم، و به ایشان متوسل شدم.
ایشان دست مبارک را بر سینهام کشید و فرمودند :
این مریضے چیزے نیست، مهم مرض هاے اخلاقے آدم است،
و اشاره به قلب فرمودند. خلاصہ مریضے برطرف شد.
جریان سربازے پیش آید.
ایشان بایستی بہ سربازے می رفتند. و این چیزے نبود ڪہ در روزگار رضاخان ڪسے به آن رضایت دهد.
به همین جهت با ڪمڪ بعضی از آشنایان، شناسنامہ را تغییر می دهند، و ڪریم به عبدالڪریم و صفاڪیش بہ حق شناس تبدیل می شود.
سن هم ده، دوازده سال یا حتے بیشتر افزایش می یابد.
لذا تولد ایشان در شناسنامه ۱۲۸۵ شمسی است.
ایشان می فرمودند : به محل آزمایشات پزشڪی رفتم تا تکلیف سربازی من مشخص شود.
وقتی از پله ها بالا رفتم، قلبم به سرعت به تپیدن در آمد. به خودم گفتم : من ڪه نمی ترسم پس چرا قلبم این چنین به تپش در آمده!؟
در محل معاینه، پزشکان ارتش قلبم را معاینه کردند.
معاینه کننده به دیگری گفت : زودتر معافیت این را بنویس برود ؛ چون این جوان دو روز بیشتر زنده نیست!
در هر صورت معافیت صادر شد و من بیرون آمدم.
پایین پله ها ضربان قلب به حال عادی بازگشت!
ایشان محضر بسیاری از علمای تهران نظیر آیت الله شاه آبادی و دیگران را درڪ می کنند و بعدها به قم می روند.
ایشان مدتی شاگرد آیت الله حجت و امام خمینی بودند. بعدها که آیت الله العظمی بروجردی به قم آمدند شب و روز در خدمت ایشان بودند.
آیت الله حق شناس در تمام درس های فقه و اصول آیت الله بروجردی شرکت کرد. ایشان همه را نوشت و امروز این تقریرات در شمار میراث علمی ایشان باقی است.
ایشان از چهار نفر از علمای مهم آن روزگار اجازه ی اجتهاد کسب می کنند و به درس و بحث خود ادامه می دهند.
سال ۱۳۳۱ شمسی شیخ محمد حسین زاهد، امام جماعت مسجد امین الدوله، در بازار مولوی تهران از دنیا رفت.
ایشان وصیت کرده بود که....
•═• •• 🌺••◈☘◈••🌺 •• •═
#ادامه_دارد
✨✨✨
#منبع_انتشارات شهیدهادی با کسب اجازه از
انتشارات ومولف برای تایپ.
#تذکر❌تایپ کتاب هادر فضای مجازی حتما بایدبا کسب اجازه از انتشارات ومولف باشد.
شهید حسین معزغلامی:
این دعای عظم البلا را زیاد بخوانید....
...•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌹
🌷صدای ایل در وصف سرداران ایل🌷
💠اجرای حماسه خوانی بسیار زیبا و بی بدیل، با گویش بختیاری در وصف سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید شیر علی مردان خان، امشب در عصر جدید با نوای دل نشین جوان برومند و انقلابی کربلایی #هادی_احمدی روی آنتن شبکه سه می رود🍃🌺
با لطف و یاری پروردگار عالم با نصب #آپلییکیشن_روبیکا حمایت خویش را از این جوان برومند برای ماندن و افتخار آفرینی در فصل دوم عصر جدید اعلام می داریم 🥀🌏
لینک در یافت برنامه روبیکا👇👇👇
https://rubika.ir/getApp
گفتند ڪه از قدیم
تو مرد رفاقتے
من هم میان این همه
دلداده ها بخر ...🌿°•.
#شهیدحاجحسینمعزغلامے🌹
#یادشهداباصلوات
┄┅─✵💝✵─┅┄
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
┄┅─✵💝✵─┅┄
+اینکه ما هنوزم نفس میکشیم،
یعنی #خدا بهمون فرصت داده ...!!
_ممنون که حواست هست ...(:❤️
┄┅─✵💝✵─┅┄
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
┄┅─✵💝✵─┅┄
شهید حسین معز غلامے³¹⁵
+اینکه ما هنوزم نفس میکشیم، یعنی #خدا بهمون فرصت داده ...!! _ممنون که حواست هست ...(:❤️ ┄┅─✵💝✵─┅┄
رفقا🙃
حواسمون باشه که این فرصتا رو از دست ندیم
یه روزی دیگه هیچ فرصتی برای جبران باقی نمیمونه ...!! :)