{ دعای روز دوم ماه مبارک رمضان🌸 } https://eitaa.com/shahid_moezegholami

نماز اول وقت نماز اول وقت نماز اول وقت🌸

پیام تشکر مادر شهید حسین از حاضرین در مراسم سالگرد شهید و پدر بزرگوار ایشان: بسمه تعالی به رسم ادب و به دستور خالق هستی که فرموده کسی که خلق خدا را سپاس نگوید گویی خداوند را سپاس نگفته، ازهمه دوستداران عزیز شهید، بی نهایت قدردانی و تشکر می نمایم. پس از ۷سال حضور بی دریغ و مهربانانه شما در مراسم سالگرد شهید و پدر بزرگوارشان چشمگیر بود که بی شک از برکات خداوند و عنایت شهید است. پیشانی حمد و ستایش و شکر به درگاه خدا می گذارم و از همه شما مهربانان تشکر می کنم. حضور دلگرم کننده خانواده معزز شهدای مدافع حرم و شهدای هشت سال دفاع مقدس و امنیت، خادمین حرم مطهر رضوی، گروه جهادی شهید حسین و دوستان مهربان و صمیمی و همه چیز تمام شهید همواره مورد ستایش و سپاس است. https://eitaa.com/shahid_moezegholami

ای وای از تشنگی شش ماهه ارباب..... https://eitaa.com/shahid_moezegholami

توسل ویژه شهید برونسی به حضرت زهرا (س) 🥀🥀 سعید عاکف، نویسنده کتاب خاک‌های نرم کوشک در یکی از فصل‌های این کتاب، روایتی را از شهید برونسی نقل کرده که روایتگر ضمیر پاک این شهید بزرگوار و ارتباط عاطفی او نسبت به خاندان اهل بیت (ع) است:  «هنوز عملیات درست و حسابی شروع نشده بود که که کار گره خورد. گردان ما زمینگیر شد و حال و هوای بچه هاُ حال وهوای دیگری. تا حالا این طور وضعی برام سابقه نداشت. نمی‌دانم چه‌شان شده بود که حرف شنوی نداشتند. همان بچه‌هایی که می‌گفتی برو توی آتش، با جان و دل می‌رفتند! به چهره بعضی‌ها دقیق نگاه می‌کردم. جور خاصی شده بودند؛ نه می‌شد بگویی ضعف دارند؛ نه می‌شد بگویی ترسیدند. هیچ حدسی نمی‌شد بزنی.  هرچه براشان صحبت کردم، فایده‌ای نداشت. اصلا انگار چسبیده بودند به زمین و نمی‌خواستند جدا شوند. هر کار کردم راضیشان کنم راه بیفتند، نشد. اگر ما توی گود نمی‌رفتیم، احتمال شکست محور‌های دیگر هم زیاد بود، آن هم با کلی شهید. پاک در مانده شدم. نا‌امیدی در تمام وجودم ریشه دوانده بود. با خودم گفتم چه کار کنم؟ سرم را بلند کردم روبه آسمان و توی دلم نالیدم که: خدایا خودت کمک کن. از بچه‌ها فاصله گرفتم؟ اسم حضرت صدیقه طاهره (س) را از ته دل صدا زدم و متوسل شدم به وجود شریفش. زمزمه کردم: خانم خودتون کمک کنین. منو راهنمایی کنین تا بتونم این بچه‌ها رو حرکت بدم. وضع ما رو خودتون بهتر می‌دونین.  چند لحظه‌ای راز و نیاز کردم و آمدم پیش نیرو‌ها. یقین داشتم حضرت تنهام نمی‌گذارند. اصلا منتظر عنایت بودم توی آن تاریکی شب و توی آن بیچارگی محض، یکدفعه فکری به ذهنم الهام شد. رو کردم به بچه‌ها. محکم و قاطع گفتم: دیگه به شما احتیاجی ندارم! هیچ کدومتون رو نمی‌خوام. فقط یک آرپی جی زن از بین شما بلند شه با من بیاد . دیگه هیچی نمی‌خوام. زل زدم به‌شان. لحضه شماری می‌کردم یکی بلند شود. یکی بلند شد. یکی از بچه‌های آرپی جی زن. بلند گفت: من می‌ام. پشت بندش یکی دیگر ایستاد. تا به خودم آمدم  همه یگردان بلند شده بودند. سریع راه افتادم، بقیه هم پشت سرم.  پیروزیمان توی آن عملیات، چشم همه را خیره کرد. اگر با‌‌ همان وضع قبل می‌خواستیم برویم، کارمان این جور گل نمی‌کرد. عنایت‌ام ابی‌ها (س) باز هم به دادمان رسید بود.» https://eitaa.com/shahid_moezegholami

خدایا! اگر مۍ دانستم‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ با مرگ من یڪ دختر در دامان #حجاب مۍرود، حاضر بودم هزاران‌ بار‌ بمیرم‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ تـا هزاران دختر در دامانِ‌حجابـ بروند شهید عبد الحسین برونسی سالروز شهادت🕊️💔💔 https://eitaa.com/shahid_moezegholami

💠 نیکی های یاری گر ذکر اعجاز انگیزی که گناهان تجربه‌گر را تبدیل به حسنات کرد ✅ هرروز ساعت 17 بازپخش 1 بامداد  و 12:30 روز بعد از شبکه چهار سیما . https://eitaa.com/shahid_moezegholami

سلام علیکم بزرگواران 🌸 ۶۹۰۰۰هزار ختم صلوات به نیت ظهور و سلامتی امام زمان علیه السلام؛ رفع گرفتاری از تمامی گرفتاران و نجات مردم مظلوم غزه و هدایت همه ی جوانان هدیه به اموات و شهدا و ذوالحقوق و بد وارث و بی وارث و ائمه اطهار علیهم السلام برای وارد کردن تعداد صلوات در لینک زیر تعداد خود را وارد کنید🍃 https://EitaaBot.ir/counter/tsiq 🆔https://eitaa.com/shahid_moezegholami