eitaa logo
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
2.4هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
3.4هزار ویدیو
191 فایل
شهید حسین معز غلامے: هرڪجا گره به ڪارت افتاد بگو الهے به رقیه (س)💚 ولادت🎂:1373/1/6 شهادت🕊️:1396/1/4 محل‌شهادت:حماه سوریه ذاکراهل‌بیت‌🎤 🌱مزار:بهشت زهراقطعه 50ردیف 116 کانال دوم: @deeldadeh_shohada 📱ادمین تبادل: @z_mht213 #باحضورجمعی‌ازخانواده‌شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
- چرا صدات انقد خسته س ؟! + چیزی نیست ، کلاسم تموم شده میام خونه [ جای کفش را از روی چادرش پاک میکند ] #دانشگاه #کوچه #ما‌هیچ ! کانال شهیدمعزغلامی ❤️| @shahid_moezegholami |❤️
#گمنام_وبی_صدا 🍂ترم های اول ورود به #دانشگاه به پیشنهاد یکی از بچه ها قرار شد یه گروه👥 تشکیل بدیم از بچه های مشتی و #بااخلاص و پای کار که کارای صلواتی🌸 برای بچه های دیگه انجام بدیم. 🍁مثلا واکس زدن پوتین👞 بچه ها، کارهای #خدماتی و نظافتی و... طوری که هیچکس شناخته نشه🚯 جلسه گرفتیم و چند تا #تیم تشکیل دادیم. هر تیم یه مسئول داشت و چند تا نیرو. اسم کار رو گذاشتیم #ستاد جنگ های نامنظم با نفس 🍂هر تیم رو هم به اسم یه #شهید نام گذاری کردیم. هر کدوم از بچه ها به نیابت از یک شهید🌷 اتیکت اسم اون شهید بزرگوار رو به سینه میزدن🏵 اما با #چفیه صورتشون رو میبستن تا شناسایی نشن❌ 🍁صبح خیلی زود یا آخرای شب، طوری که کسی #متوجه_نشه فعالیت خودشون رو انجام میدادن. #حسین_آقا فرمانده یکی از تیم ها شد که به اسم سردار شهید محمد حسین، عموی شهیدش🌷 نام گذاری شده بود... 🍂هدف🎯 از انجام این کارها #رفاه حال بچه های دانشگاه بود. عموما بعد یه روز طاقت فرسای آموزشی همه مثل #جنازه خودشون رو میرسوندن به تخت خواب😓 اما یه عده مشتی مثل #شهید، اگرچه خودشون خسته بودند، بجای استراحت، میرفتن پوتین گلی و خاکی دوستاشون رو واکس میزدن✨ و #سرویسا رو نظافت می کردن که بقیه اذیت نشن👌 #شهید_حسین_معزغلامی #شهید_مدافع_حرم ╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━🌼═━╮ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
"بسم رب الشهدا" 🌸مادرش می‌گوید: یکی از دوستان احمدرضا از شمال با منزل همسایه‌مان تماس گرفت، احمدرضا رفت و بعد از چند دقیقه برگشت. 🌸پرسیدم احمدرضا که بود؟! ☘ گفت: یکی از دوستانم بود. 🌸 پرسیدم: چکار داشت؟! ☘گفت: هیچی، خبر قبول شدنم را در دانشگاه داد! 🌸گفتم: چی؟؟ ☘گفت: می‌گوید رتبه اول را کسب کرده‌ای! باخوشحالی من و پدرش گفتیم : رتبه اول⁉️ پس چرا خوشحال نیستی⁉️ ☘احمدرضا گفت: اتفاق خاصی نیفتاده است که بخواهم خوشحال شوم. در همان حال آستین‌ها را بالا زد وضو گرفت و رفت ! یادم هست با اینکه دانشگاه قبول شده بود، همراه عمو بزرگش می رفت بنّایی، می گفتم احمدرضا تو الان قبول شده ای، چه احتیاجی هست که به بنّایی بروی⁉️ ☘می‌گفت : می خواهم ببینم چقدر زحمت می‌کشند! می‌خواهم سختی کارشان را لمس کنم!... پ.ن: 🌹 احمدرضا دانشجوی نمونه رشته پزشکی دانشگاه شهید بهشتی تهران و رتبه یک کنکور تجربی سال ۱۳۶۴ ┄┅─✵💝✵─┅┄ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ┄┅─✵💝✵─┅┄
هدایت شده از مدیران کانال ها
سلام رفقاے جاݧ{♥} خوبین که الحمدالله ؟ یه طرح خاص و قشنگ ویژه ے یک روز قشنگہ دیگہ {ولادت باسعادت حضرت زینب (س) }🌟 به این صورت که : با کمک دوستاتون😍 در #دانشگاه #حوزه #محله #خیابون و.. یک سری پروانه های متوسط که در تصویر موجود هست،یا حتے پاکٺ نامه هایے باتزئیݧ هاے قشنگ همراه با نوشته هاے زهرایـے پویش🍃 با روی خوش ،زبانی شیرین به افراد بی حجاب و یا بدحجاب هدیه میدیم🎁 و همچنین به بچه های کوچیک تری که همراهشون هست یه آبنبات چوبی قشنگ هدیه میدیم 🍫🍭🍬 {اگه دوست داشتین مثل دفعه ے قبل همراه با یک شاخه گل 🌹یا گلدون هاے کوچیک باشه🌱 یا حتی یک شکلات کوچیک } یا هرچیزی که دراختیارتون هست😊 #سخت‌نگیرین مهم اصل کاره میتونین از طرح ها ایده بگیرین و از طرف امام حسن جان(ع)💛 هدیه بدین😍 بگیݧ عیدی از طرف #امامہ☺️ براے دیدن طرح هاے جذاب وهمچنین محتوا و کار هاے پیشنهادے وسابقه ے چنیݧ برنامه هایے لطف کنین بیاین اینجا👇 ✨|| @nimeshaebanfatmi #پویش_حجاب_فاطمے
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
🔃 خلط با ! ✍ اون چیزی که یک داستان ،‌ یک و یک یا رو تبدیل به یک اثر هنری سالم میکنه که در حوزه مردم اثر مثبت میذاره فقط یا نیست . به صرف این که بگیم فلان داستان ، فلان سریال پایان مثبت و آموزنده ای داره ، نمیشه گفت پس این اثر هنری ، در زمره آثار هنری ارزشی و دارای بار فرهنگی مثبت طبقه بندی میشه . بلکه یک ، یک یک علاوه بر پایانی که داره باید در تمام طول مسیرش دقیق و ظریف باشه . به عنوان مثال ؛ نمیشه که من کاروانی رو به مشهد ببرم ولی سر راه چند تا پارتی شبانه هم ببرم (‌و مثال های دیگه ...)‌ بعد بگم چون من دارم می برم مردم رو به مشهد کار خیر کردم! اگر در خلال یک قصه که در نهایت میخواد اثر مثبتی بر مخاطب بذاره در طول مسیر روایت داستانش ملاحظات فرهنگی رو رعایت نکنه ، کنار اون اثر مثبتی که در نهایت دنبالش میگشت ، و پنهان نا مناسبتی هم به بار میاره. مثلا اگر توی یه قصه ، ماجرا از زبان یه دختری روایت میشه که یه پسری تو شده و توی داستان داره جذابیت های ظاهری این پسر از زبان دختر به جزئیات اشاره میکنه و بعد جلوتر این دختر و پسر کم کم با هم بهونه صحبت پیدا میکنن و بعد این پسر یهو از دهانش در میره و این اسم کوچیک دختر رو صدا میکنه ... دختر هم با این که اولش خجالت میکشه ولی ته دلش کلی ذوق کرده و شب خوابش نمی بره که فلانی منو به اسم صدا کرد و فلان و بیسار ... وقتی شما این موارد رو پر رنگ و با جزئیات توضیح میدی فارغ از این که در نهایت میخوای چه اثری رو مخاطب بذاری ، همینجا در خلال داستان داری الگوسازی میکنی برای دختر که پیگیر این ویژگی های ظاهری تو پسرهای اطرافت باش (مثلا رنگ مو ، رنگ چشم ، نوع ریش ، تیپ و قد بلند یا کوتاه و ... ) وقتی شما نشون میدی یه دختر تو حسرت یه پسری تو دانشگاهه ، وقتی نشون میدی دخترای دانشگاه به استاد دانشگاه شون دل دادن و این رو برای مخاطب باز میکنی ... داری این رفتارها رو ارزش میکنی . اگرم نتیجه بگیری که اینا ارزش نیست اما حداقل جذابش کردی . داری عشق های پنهانی که کم کم این به منجر میشه رو برای مخاطب جذاب میکنی ... حالا هر نتیجه ای که میخوای بذاری در نهایت بذار ... ولی این عوارض در طول قصه سر جاش خواهد بود . اگر هدف درستی دارید ، مسیر تون هم باید درست باشه . ◾️🍃🌱↷ 『 @modarese_novin 』🏴