شهید حسین معز غلامے³¹⁵
هوالمحبوب 🕊رمان #هادے_دلہا قسمت #هفتادوششم قرار شد همه باهم بمونیم و اثاثم رو جمع کنیم و ببریم بذ
🕊رمان #هادے_دلہـــــا
قسمت #هفتاد_وهفتم
امروز فشار روحی خسته ام کرده بود..😣
فکرشم نمیکردم یه روزی اینجوری از خونه ی خودم برم.😞
اتاق دوران مجردی رقیه خانم رو از صبح خالی کرده بودن تا وسایل من جایگزین بشه
و من باید دوران جدید زندگیم رو از اینجا شروع کنم.
تو پذیرایی نشسته بودیم
رو به حسن آقا گفتم : داداش میشه منو ببری مزار #محسنم؟
حسن آقا: بله بفرمایید بریم
زن داداش با اون خانم رضایی تماس گرفتید؟
-نه الان تماس میگیرم
شماره بهار رو گرفتم
-الو سلام
بهار : سلام خواهری خوبی؟
-نه بهار دلم میخواد برم پیش محسنم 😔نمیخوام دنیای بدون اون رو😭
بهار : گریه نکن عزیز خواهر کجایی؟
-آه داریم میریم پیش محسن با برادر شوهرم
بهار : باشه میام اونجا
وقتی رسیدیم حسن آقا رفت عقب ایستاد.
نشستم کنار محسن
"خوبی همسری؟
بدون من پیش سید الشهدا بهت خوش میگذره؟😔☹️
نگفتی زنم بارداره بدون من چیکار کنه؟ 😭
نگفتی زینبم همش هجده سالشه ؟؟؟
از خونمون رفتم بدون تو
محسن بهم نمیگن چطوری شهید شدی😭💔
محسن من از دنیای بدون تو میترسم😰😭
بهار : زینب😰
رفتم تو بغل بهار
-بهار دیدی زندگیم شروع نشده تموم شد
بهار من باید چیکار کنم
فردا میخوان وسایل محسن رو بیارن بیا ببین
هر چند شماها همتون میدونید محسنم رو چطور کشتن😭😭😭😭💔💔
حسن : زنداداش بریم حالتون بد میشه.
خانم رضایی میشه کمکش کنید تا ماشین و بعدش با ما تا منزل بیایید؟
اون شب به ما چه گذشت بماند..
ساعت سه بعد از ظهر مادرم اینا اومدن.
بهار ، مقدم ، احمدی و خیلی های دیگه
بالاخره ساعت شش غروب شد
چند تا پاسدار وسایل محسن رو آوردن
با اشاره حسن بهار و رقیه اومدن کنارم نشستن
تو ساک محسن سلام بر ابراهیم بود ولی وقتی کاور لباس رزم رو باز کردم. خودم و طفلم از درون جیغ میزدیم😭😫
محسن رو تیر باران کرده بودن سرش رو نیمه بریده بودن از پیش تا جلو برای همین همه ازم پنهان میکردن😭😭😭💔💔😔😔
وقتی مهمونا رفتن رفتم تو اتاقم فقط جیغ زدم..
وقتی چشمام رو باز کردم تو بیمارستان بودم.
دکتر : دخترم ماه هشتم بارداری هستی دوره حساسی هست بیشتر مواظب پسرت باش
منو ببرید پیش محسن😭
گروهکی اونشب قصد ورود و تجاوز به خاک ایران داشته ، یک گروهک تروریستی وهابی بوده برای مراسم چهارده خرداد و شب های قدر بود
گروهکی که تشنه به خون شیعه بود.
روزها میگذرد و یک هفته بعد #چهلم_محسنم هست..💔
حاضر شده بودم برم مزار محسن که صدای خاله محسن مانع بیرون رفتنم شد
**خواهر جان زینب الان جوانه بالاخره میره
حسن هم که جوانه خب همین الان صیغه کنید تا عده زینب تمام بشه
مادر : خواهر این چه حرفیه زینب قصد ازدواج نداره فعلا
نگو این حرفا رو
از اتاقم خارج شدم بدون سلام رد شدم😐😒
ادامه دارد...
نام نویسنده؛بانومینودری
#کپی_باذکرآی_دی_ڪانال_ونام_نویسنده_وگرنه_حرام_است
┄┅─✵💝✵─┅┄
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
┄┅─✵💝✵─┅┄
اَعوذ باالله از ٺعلقاٺِ دنیا...!🌎
ڪه ما را
دیر به حسین(ع) رساند...💔
┄┅─✵💝✵─┅┄
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
┄┅─✵💝✵─┅┄
💢چه قشنگ میگه
🎙 حاج حسین یکتا:
تو ❤️قلبی که جای #شهید نیست
اون #قلب نیست
#قبره...
┄┅─✵💝✵─┅┄
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
┄┅─✵💝✵─┅┄
┄┄┅┄┅┄✪﷽✪┄┅┄┅┄
#ڪـــــلامشهــــید
#شهــیدحســـــݩباقـــــرۍ:
اگر از دستِ ڪسی ناراحت شدید
#دو رڪعت نماز بخوانید بگوئید:
خــ♡ ــدایا این بنده تو حواسش
نبود مݩ از او #گذشتـــم تو هـــم
بگـــذر...!
#روحششادنامشجاودانه
#روزتونمتبرکبهنگاهشهدا
┄┅─✵💝✵─┅┄
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
┄┅─✵💝✵─┅┄
مداحی آنلاین - شهید گمنام - مجتبی رمضانی.mp3
1.73M
⏯ #صوت_شهدایی
🍃دلم گرفته بازم چشام بارونیه
🍃خبر آوردن بازم تو شهر مهمونیه
🎤 #مجتبی_رمضانی
🍃🌹🍃🌹
┄┅─✵💝✵─┅┄
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
┄┅─✵💝✵─┅┄
⭕️ ۴۳ روز بابارو ندیدم
الان رفته پیش خدا
باهم کشتی میگرفتیم
یک بار دیگه که خیلی وقت بود ندیدمش انقدر ضعیف شدم که نتونستم تو کشتی شکستش بدم
💠قیمت امنیتمون خیس شدن صورت این بچه و دلتنگیش برای باباشه
#حامد_سلطانی
ظهرتون با یاد شهدا از جنس دلتنگی های یتیمی
ما هم یتیم 💔 ما ۱۴۰۰ سال هست پدرمان را ندیدیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
┄┅─✵💝✵─┅┄
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
┄┅─✵💝✵─┅┄
گفتی که بما دل شکستگان نزدیکی....😔
ما نیز دلی شکسته داریم ای دوست...
داداش حسین:✋
امروز کنار حضرت حجت برای گناهانمان استغفار میکنید و طبق معمول ما رو شرمنده تر....
فقط این بار بگین خدایا آدمش کن
حیف بمیره😔
شهیدش کن 😇
#شهیدانہ
....🌹💛🌹....🌹💛🌹....
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
....🌹💛🌹....🌹💛🌹....
مشکل اینه که شهدا میخواستن برا خدا کار کنن....💔
ولی ما میخوایم برا شهرت و چهار؛پنج تا چاکرتم و خیلی خانومی اینا کار کنیم 😐
ما مشکلمون اینه که شعیه ای حرفی هستیم😢 نه شیعه عملی 👌
#برای_خدا_به_یاد_خدا🌹
چگونهـ از جان نگذرد آن ڪس ڪهـ
مےداند جان،
بهاے دیدار اسٺ؟!♥️🕊
{ #شهید_سیدمرتضے_آوینے }🌹
┄┅─✵💝✵─┅┄
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
┄┅─✵💝✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #ڪلیپ
وداع فرزند شهید با پیکر مطهر بابا حامد عزیزش در #معراج_شهدا #مدافع_حرم #شهید_حامد_سلطانی
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
بخاطر...
گريہ هاے...
غریبانہ...
شمــا سٺ...
دنیا...
غروب جمعہ...
چہ دلــ💔ــگیر...
مےشود😔...
🍃🌹
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
یک بار از من پرسیده بود: چقـــدر
#منتظر دریافت حقوق ماهیانه ات میـــــمانی؟؟؟!☹️
گفتم : از هـــمان ابتدای زمانی ڪه
حقوقـــــم را میگیرم؛ منتظرم ڪه
موعد بعـــدی پرداخت حقوق ڪی
میـــــرسه‼️
آهی از سر حسرت کشید و گفت:
اگر مردم این انتظاری را که بخاطر
#مــال دنیا و دنیا میکشند💔 کمی
از آن را برای امام زمان میکشیـدند
ایشان تا حالا ظهـــور کرده بودند
امام منتظـــــر ندارد.😔😔
شهیدمدافعحرم
#محمود_رادمهر
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
👤استاد #پناهیان
📹حسی که تکراری نمیشود!
🔻بالاتر از لرزش یک رابطه بین دختر و پسر ..
📺موضوعی که تلوزیون حاضر نمیشد آن را پخش کند!
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
38.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
👤استاد #دانشمند
✅ یاصاحب الزمان عج به فدای غربت آقا
✅ زحمات اهل بیت هدر را ندیم
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
بوی غریبی را میتوان حس کرد
از مزارهای شهیدان...
از تابوتهایشان...
وصیت نامه هایشان.
نگذاریم این غریبی بیشتر بشود.
#شهید_گمنام
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
ساعت ۴ صبح بود که مجبور شد بزنه به خط، پاتک خورده بودیم و داشت خط میشکست .
فوری خداحافظی کرد. داشت میرفت بیرون از مقر، یهو برگشت...
انگشتر و ساعت و کارد و هرچی که ارزشمند بود رو در آورد و گذاشت رو میز، بعدم پلاکشو درآورد گذاشت کنار همونا...
گفتم چکار میکنی سیدمجتبی؟
گفت:
اگر برنگشتم، نامردا از من چیزی غنیمت نگرفته باشن برن باهاش کیف و حال کنن.
اینو گفت و خندید و رفت!
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
شهید حسین معز غلامے³¹⁵
ساعت ۴ صبح بود که مجبور شد بزنه به خط، پاتک خورده بودیم و داشت خط میشکست . فوری خداحافظی کرد. داش
تاحالا سابقه نداشت موقع رفتن این کارو بکنه، دلم شور افتاد. گفتم داره میره که برنگرده.
صداش کردم باهاش دوباره خداحافظی کردم و رفت...
وقتی گروهانش شکست خورد و خبر عقب نشینی و تلفات بالا رو آوردن و خبر رسید که سیدمجتبی غیبش زده اما قطعا شهید شده، ترسیدم و گفتم حتما پیکرشو بردن...
وقتی حدود سه روز بعد پیکرش لابلای شهدای زینبیون و فاطمیون و سوری و... تو بخش مفقودین از روی اتیکت(برچسب بازوبند) "لبیک یا مهدی" دستش شناسایی شد، یاد اون کارش افتادم...
#جمعه_های_انتظار
ضمنا پست اینستاگرامی این مطلب نیز در صفحه شهید منتشر شده است
https://www.instagram.com/p/B4UBFcYp3LO/?igshid=1jtdgxtd7iqw8
ای ماندنت به رنگ سبز و رفتنت به رنگ خون
ما مانده ایم و دلتنگی و غم و جنون...
دو شهید در یک قاب:
-شهید محمدحسین محمدخانی
-شهید حامد سلطانی
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
شهید حسین معز غلامے³¹⁵
ای ماندنت به رنگ سبز و رفتنت به رنگ خون ما مانده ایم و دلتنگی و غم و جنون... دو شهید در یک قاب:
در منطقه لازقیه سوریه بخاطر تله انفجاری تکویری ها شهید شدن
ارادت به امام رضا(علیه السلام ) داشتند
با توسل به امام رضا(ع) شهادت گرفتن و روز شهادت امام رضا(ع) شهید شدند
دیروز هم تو مراسم وداع تو معراج براشون روضه امام رضا(ع) خواندن داخل مزارشون هم با پارچه سبز پوشاندن
خلاصه امام رضایی رفتن😭😭😭😭
شادی روحشان صلوات
#شهیدحامدسلطانی