#قسمت_چهارم
#برای_زین_اب
(زندگینامه و سیره عملی شهید محمد بلباسی)
الآن که دارم به آن روز ها فکر میکنم🤔به نظرم محمد واقعا خستگی😩 را خسته کرده بود😇.این جوان چیزی به نام خواب🛌 و استراحت نمیشناخت.
تازه رسیده بودیم شهرک پایین و قرار شد در حیاط مدرسه ⛪️چادر بزنیم⛺️⛺️. من گشتی در مدرسه زدم تا ببینم اوضاع چطور است.
چون مدتی از آنجا استفاده نشده بود سرویس بهداشتی☹️ کثیف و دیوار هایش شکاف برداشته بود برای همین امنیت👮♂ نداشت. با خودم گفتم:(می رم جلسه🕺🚶♂ بعد با کمک بچه ها اینجا رو درست میکنیم).
وقتی از جلسه برگشتم دیدم دستشویی🚽 تمیز و مرتب است.
زیر سقف پلاستیک کشیده بودند تا در صورت بارش باران⛈ یا ریختن سقف کسی آسیب نبیند.
پرس و جو کردم ببینم کار چه کسانی است.
محمد خندید و گفت:( یه گروه غیبی🌑 اومدن کارو انجام دادن و رفتن. منم نفهمیدم کار کی بود).😂
ادامه دارد....
#علمدار_جهادی
#شهید_محمد_بلباسی
#میتونیم_بلباسی_باشیم
@shahid_mohammad_belbasi