#حاج_حسین_یکتا
💬 از خدا بخواید که نیرو حوالهای بشید!
تو اون جبهه هم همینجور بود؛ یعنی وقتی روبرو رو میدیدیم، اون میدون مینها، اون سیمهای خاردار، اون نهر دویجی، اون کانالا، اون فضای آب گرفتگی زمین، [تازه] اگه فقط قطعه شلمچه رو بگیم و اروند رو نگیم، عبور از آب رو. یا اون ور نگیم؛ فکه و رملها و سیم خاردار و... . هر بخشش رو بخواید نگاه کنید، آمارهاش با آمارهای ما، دیتاهاش با دیتاهای ما، پهنای باندش به پهنای باند ما و خیلی چیزاش نمیخوند. ولی من اعتقاد دارم که خدا یه ده تا فرمانده لشکرِ حوالهای مثل خرازی و باکری و قاسم سلیمانی و حسین همدانی و... به امام خمینی داد، که همونها کار اون جنگ عظیم رو جلو بردن.
از خدا بخواید که توی این جنگ نرم از اون نیرو حوالهایها بشید! چون ما یه گزینش داریم، یه حواله. و اعتقاد دارم اون نیرو حوالهایها نیروهاشونو پیاده میکنن و هلیبُرن میکنن پشت نیروهای دشمن و اگه اونا اومدن تصرف عقول و قلوب دختر و پسر ما رو بکنن، ما در یک نقطهای ضربهای به اونها خواهیم زد که اصلاً فکر نکنن.
@shahid_mohammad_belbasi
کاش بودی تولدت را تبریک میگفتیم.
🎉🎉🎉🎉🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎁
#تولدت_مبارک_فرمانده ✨🎂
@shahid_mohammad_belbasi
...دلـــترا
اینْقــــدر
بندِاینوآننکُن!💔
#صاحبْدارد ...🌱!
@shahid_mohammad_belbasi
#برای_زین_اب
#قسمت_یازدهم
( زندگینامه و سیره عملی شهید محمد بلباسی)
آمد👋 دنبالم وگفت : علیرضا ! مادر شهید دوامی💙 توی اردوگاهه🏕 و امشب میخواد برگرده🚫 ساری🏝 ، دوست دارم❤️ برای خداحافظی🤗برم پیشش . با این که موقع آمدن 😎، در همان کاروانی👨👩👦👦 بودم که مادر شهید💚 حضور داشت ، قبول کردم👍 با او به دیدن😳خانم نیکدوز بروم . قبل از ما یکی1⃣ از مسئولین👮♀ به همراه خانمی👩 ، مهمان حاج خانم👵 بودند . مادر شهید💚 روی صندلی نشسته🗣 بود و صحبت🗣 می کرد . بعد از سلام و احوال پرسی🤝، محمد گوشه ای نشست👥 و سکوت کرد🗣❌ تا حاج خانم👵 صحبت کند ولی آن آقای مسئول👮♀ که داعيه خیلی چیزها را داشت، مشغول صحبت شد🤔
محمد یک خصوصیتی🔰⚪️ داشت ؛ وقتی خیلی خسته بود 🛌، هاله ای از خواب🎈 را می توانستی در صورتش🧔 ببینی . این مربوط به زمانی بود که دیگر به هیچ وجه نمی توانست خستگی اش🛏 را کنترل 🎮کند . وسط صحبت🗣 خانم نیکدوز و آن مسئول 👮♂، سنگینی خواب را روی صورت🧔 محمد دیدم . آماده ی چرت زدن⚠️ بود ، حق✅ هم داشت ! او به تنهایی به اندازه چند نفر کار 🤠👨🔧👨💼می کرد مطمئنم که در آن لحظه می خواست از شدت خستگی بیهوش😴 شود . حاج خانم که متوجه وضعیت محمد شد 🤖، بین صحبت هایش گاهی از او تأیید✅ می خواست و می گفت : « درست است آقای بلباسی🔆❤️💙؟ » محمد هم سری تکان می داد🙃
ادامه دارد .....
#شهید_محمد_بلباسی
#علمدار_جهادی
#میتونیم_بلباسی_باشیم
@shahid_mohammad_belbasi
🍃شهادت میخوای؟!
پس بدان ڪه . . . ❣
تنها ڪسانی #شهید می شوند ڪه شهید باشند… 🌙
🌼به این سادگی ها نیستـــــ
💥باید قتلگاهی رقم زد 🔥
باید ڪُشت!!
←منیت را→
←تڪبر را→
←دلبستگی را→
←غرور را→
←غفلت را→
←آرزوهای دراز را→
←حسد را→
←ترس را→
←هوس را→
←شهوت را←
←حب دنیا را←
باید از خود گذشت 👣
✌️🏻باید ڪشت «نَفس» را
شهادت #درد دارد! 🥀
💔دردش ڪُشتن " لذت " هاست...
باید #ڪشته شویم تا شهید شویم!
بايد اقتدا كرد به شهدا 💛
@shahid_mohammad_belbasi
✅حقالناس که فقط پول نیست
تا اسم « #حق_الناس » میاد فوری یاد پول و بدهی میافتیم. بعد هم با افتخار میگیم «خب خدا رو شکر من که حق کسی رو نخوردم»
چرا فکر نمیکنیم خیلی چیزها میتونه حقالناس باشه؟ مثلا رعایت نکردن حجاب، #غیبت کردن، گرفتنِ وقت دیگران یا شکستن دلشون... حالا اگه این دلی که شکستیم دل امام زمانمون باشه چی؟
😌خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش
🇮🇷فرزندان سلیمانی پرور🇮🇷
@shahid_mohammad_belbasi
#خاطره_شهید 🎤♥️
به قول سید :" همه میترسند! آدم شجاع کسی نیست که نترسه!
شجاع کسیه که میترسه ولی میگه ؛ خدایا ببین قلبم داره میزنه💓، خدایا ببین دارم میترسم ولی به خاطر تو به ترسم غلبه میکنم🙃✨
میترسم برم اما به خاطر تو میرم! به سمتم گلوله میاد ، میترسم گلوله بزنم ولی به خاطر تو میزنم!
به خاطر تو میزنم چون تو عشق منی ، خدای منی، چون همه ی وجودم برای توئه ...♥️
به ترسم غلبه میکنم و میزنم...
#شهید_مصطفے_صدرزاده
راوی : #شهید_مرتضی_عطایی ♡
@shahid_mohammad_belbasi
#رفیق..
ظہورنزدیکترازاونچیزیہ
کہذهنوعقلومنطقما؛درکشکنہ!
کوچیکترینکارما..
دقتکن کوچیکترینکارما
توظہورآقااثرداره🌿♡|
اَݪٰلّہُـمَ عجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ🦋
#ماه_رجب
#ظهور_نزدیک_است
@shahid_mohammad_belbasi