هدایت شده از کانال رسمی شهید نوید صفری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به اشک چله گرفتم که محترم باشم
ولی نشد که شب اربعین حرم باشم
@shahidnavid_safari
امروز سالگرد شهادت توست...
برای دلِ تنگ و گرفته ی ما بخوان امن یجیب نوید...💔😭
شهادت : #اربعین حسینی ۱۳۹۶، #شهید_بی_سر
#شهید_نوید_صفری_طلابری
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
✍دست نوشته #شهید_نوید_صفری_طلابری خطاب به مادر معززش
مادر بدان اگر من شهید شدم غصه ندارد و افتخار برای خودم و شما دارد و من منتظرم شما بیایید و همه چیز را برای شما مهیا میکنم. به شرط صبر و استقامت و ایمان و بدان هر وقت یک سلام به سیدالشهدا (علیه السلام) بدهی من کنار تو حاضر هستم...
و درد دل تو را گوش میکنم من همیشه کنارتم خدا فرموده من خودم جایگزین شهید درخانواده هستم و بدان من را به حضرت زینب (سلام الله علیها) سپردی و از این به بعد من پسر بی بی زینب (سلام الله علیها) شدم.
تمام عمر سعی کردم هر کاری داری انجام دهم تا دلت شاد شود؛ از کار خانه تا کار فنی و حال باید در عرصه جهاد دیگر به مادر شهدای مدافع حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) خدمت کنم. تمام هدفم این است از طرف حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای مدافعان و خود حضرت زینب (سلام الله علیها) خدمت کنم و ثوابش را به بی بی و حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) هدیه بدهم ان شاءالله.
من منتظر شما هستم اما از شما جدا نیستم.
#شهید_بی_سر_اربعین۹۶
#ما_ملت_امام_حسینیم✌️
harimeharam.ir
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
مهمانان عزیز شهدا، اِن شاءالله ساعت ۱۱ شب هیئت مجازی و مجلس روضه خوانی به مناسب #اربعین آقا امام حسین (ع) و اصحابشان داریم.
همراهمون باشید.🌹
چشم گریان سویت از شام خراب آورده ام
خیز، ای لب تشنه از بهر تو آب آورده ام
گر بپرسی داغ تو با سینه خواهر چه کرد
قامت خم گشته ای بهر جواب آورده ام
😔
اشک سرخ، چهره زرد و تن سیاه و موسفید
اینهمه سوغات از شام خراب آورده ام
اشک می بارم ز داغ سه ساله دخترت
گرچه پرپر شد گلت با خود گلاب آورده ام
😭
همرهم زین العباد این حجت دادار را
جان و تن مجروح از بزم شراب آورده ام
Shab20Safar1399[02].mp3
15.78M
این دشت پاره پاره پر از بوی آشناست
تنها لباس یوسف این خاک بوریاست....
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
▪️ذکر مصیبت به مناسبت اربعین
[در اولین اربعین، جابر بن عبدالله انصاری که همراه عطیه به زیارت مرقد امام حسین (ع) و اصحابش رفته بود]
یک نوع ذکر مصیبتی کرد. سلام کرد و سلام کرد، سلام دوستانهای. بعد یکمرتبه فریاد کرد: حبیبی یا حسین! محبوبم! عزیزم! حسینم! چرا جابرت، غلامت، نوکر قدیمیات تو را سلام میکند و جواب سلامش را نمیدهی؟! بعد خودش به خودش جواب داد : جابر چه میگویی؟! آیا نمیدانی با حبیبت حسین چه کردند؟! آیا نمیدانی میان سر حسین و تن حسین جدایی انداختند؟! عجیب است!
نوشتهاند این پیرمرد اعمی و نابینا به چشم سر و بینا به چشم دل، همین طور که سلام کرد و گفت: «سلام بر تو ای حسین و سلام بر این ارواحی که دور تو هستند» سرش را گردش داد، گویی میبیند ـ و میدید ـ همه ارواح مقدسی را که در آنجا بودند، مخصوصا ارواح اصحاب اباعبدالله را. بعد جملهای را که ما به لفظ میگوییم، او از صدق دل گفت که: شهادت میدهم که اگرچه ما نبودهایم ولی با شما هستیم.
عطیه تعجب کرد و بعدا از او سؤال کرد: جابر تو چه گفتی؟ آیا ما با اینها شریک هستیم؟ ما که نبودیم تا مانند اینها جانبازی و فداکاری کنیم؛ چطور تو میگویی که ما با اینها بودیم؟!
فرمود: نه، ما با اینها بودیم، چون خدا خودش میداند که ما این حرف را از صدق دل میگوییم. اگر برای من مقدور میبود و اگر من میبودم، از صدق دل میگویم که مانند اینها جانبازی میکردم. یا لَیتَنی کنْتُ مَعَک فَاَفوزَ فَوْزآ عَظیمآ.
ما این جمله را به لفظ میگوییم، اما از لفظ تا حقیقت هزار فرسنگ است....
#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
▪️🍃
جناب جابر چنین شهادتی داد و چنین زیارت سوزناکی به همراه عطیه کرد، زیارتی که موفق شد به صورت رسمی یعنی با همه آدابش انجام بدهد؛ غسل کند، جامه نو و پاکیزه به تن کند و بدن خودش را خوشبو کند و بیاید زیارت جانسوزی بکند. اما من برای اباعبدالله زیارت دیگری سراغ دارم که مانند زیارت جابر، رسمی و همراه با آداب نیست، چون شرایط فراهم نبود؛ زائر نه قبلا غسل زیارت کرده بود و نه جامه تازه پوشیده بود و نه بدن خودش را به سُعْد خوشبو کرده بود، اما قطعا از زیارت جابر جانسوزتر است و آن، زیارت خواهر بزرگوارش زینب سلام الله علیها در روز یازدهم محرم است.
وَ قُلْنَ بِحَقِّ اللهِ اِلّا ما مَرَرْتُمْ بِنا عَلی مَصْرَعِ الْحُسَینِ
وقتی که اسرا را سوار بر آن شترهای بی جهاز کردند و خواستند به طرف کوفه حرکت بدهند، خودشان آنها را قسم دادند به حق خدا و گفتند حالا که میخواهید ما را ببرید، پس ما را از قتلگاه اباعبدالله عبور بدهید. این تقاضا اجابت شد. تا اسرا را آوردند از کنار اجساد شهدا عبور بدهند بیاختیار خودشان را از روی مرکبها به روی زمین انداختند. زینب سلام الله علیها با اینکه یک پسر شهید دارد اما از پسر خودش یاد نمیکند، رفت بدن مقدس ابا عبدالله را پیدا کرد. فَوَجَدَتْهُ جُثَّةً بِلا رَأْسٍ عارٍ عَنِ اللِّباسِ....
😭😭😭💔💔💔
#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
ای کاش می شد من هم این شب ها
در گوشه ای دنج از حرم باشم
😭😭
#به_تو_از_دور_سلام✋💔