❤️ مهمانان جدید به خانه ی شهدا خوش آمدید.
💖 مهمانان قدیمی هم خوشحالیم که هستید.
💫 در دعای کمیل و ندبه ما رو فراموش نفرمایید.
دوستان پست غدیرمون رو اِن شاءالله ادامه میدم، فرستادن بازم برام. یکم عجله کردم 🙈☺️
شبتون بخیر و نیکی 🌹
التماس دعای فراوان دارم 🙏
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دوستان عزیز
روزتون بخیر و نیکی و مهدوی 🌹
اول اینکه مهمانان تازه ی شهدا خوش آمدید،
دوم اینکه اِن شاءالله به امید خدا از ولادت باب الحوائج موسی ابن جعفر (ع) دوباره برنامه ی ختم صلوات برای حاجت شما عزیزان به نیابت از شهدا خواهیم داشت.
و یه اتفاق مهم، من دیشب که فیلم جانبازان رو فرستادم واقعا دلتنگ شدم، دلم میخواست برم ببینمشون؛ شهدا دعا کردند و این حاجتم خیلی زود داده شد.
به امید خدا ۱۶ شهریور دیدار خواهم داشت. این بار بیمارستان صدر ☺️
✅ از دوستان کانال هم براشون مشکلی پیش اومده، عزیزشون رفته کما، خواهش دارم برای سلامتی این عزیز دعا کنید.
سهمتون هم ۵ امن یجیب....و هرچه تونستید صلوات
🌹 و برای شادی روح یک نوجوان ۱۷ ساله که تازه به رحمت خدا رفته دعا کنید و فاتحه ای بفرستید.
امیدوارم شهدا دستگیرمون باشند. خلاصه برای همه ی دوستان دعا کنید. 😉
خدا خیر کثیر بهتون بده.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
💫 در خدمت #جانباز گرامی برادر یدالله نویدی مقدم هستیم...
⏮ ادامه ی خاطره
👤 خودم را مخفی کردم اما صدای اصابت گلولهها که به دیواره میخورد میشنیدم، لحظات بسیار سختی بود.
دائم برادر امجدیان هم صدام میزد که چطوری؟ چیزی نشده؟ مواظب باش و از این حرفها...
لحظهای پیش خودم فکر کردم احتمال داره با آر پی جی هفت بزنند، و به همین دلیل مجبور شدم هر طوری که شده با سینه خیز به جای قبلی برگردم با هزار مکافات خودم رو به خَرپشت رساندم.
😓 اما جای ما لو رفته بود و دیگه نمیشد آنجا بمانیم. اما امجدیان نظرش آن بود که همانجا بمانیم.
که در آن حین صدای یکی از بچهها رو شنیدم که دستور دادند به خانه جلویی جابجا شویم. ما هم سریع از آن موقعیت خارج شدیم و به یک خانه جلوتر رفتیم.
⚠️ نگو که ما تا نیروهای ضد انقلاب حدودا بیست تا سی متر فاصله داریم، زمانی که وارد راهروی خانه شدیم همینطور تیر بطرفمان شلیک میشد.
💠 ناگهان روی زمین محکم خوردم زمین و تمام اعضای بدنم داغ و درد شدیدی رو احساس کردم. وقتی روی زمین افتاده بودم، برادر امجدیان چفیه دور گردنم را باز کرد و محکم بالای رانم بست.
😨 اما دید که از آن پای دیگرم خونریزی میکند، گفت که یدالله اماده شو تا ببرمت پایین.
همینکه آمد کتف مرا بگیرد و انتقالم بدهد...
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🔹 قسمت دوم (۷)
✉️ ارسالی از رزمنده و #جانباز_شیمیایی عزیز و گرامی جناب آقای #یدالله_نویدی_مقدم
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
💫 در خدمت #جانباز گرامی برادر یدالله نویدی مقدم هستیم...
⏮ ادامه خاطره
😔 بنده خدا گلولهای به کتفش خورد و آن هم مجروح شد.
من هم بهش گفتم اگر بیشتر بمونه احتمال داره که باز هم تیر بخورد و گفتم تو پا داری میتونی راه بروی برو و نیروی کمکی بیاور.
✅ اولش قبول نمیکرد اما دید چارهای ندارد و توجه به درد شدیش قبول کرد و رفت.
من هم کشان ،کشان خودم را تا پایین پلهها کشاندم و همینطور خونریزی داشتم و تمام پلهها خونی شده بود. خودم رو داخل اتاق رساندم. چشمم به یک پیرمرد و دختری تقریبا جوان افتاد.
👥 آنها هم با دیدن پاهای خونی من، بندگان خدا هول کردند و دائم داد و بیداد میکردند. چند دقیقهای گذشت و دختره آمد. و شالی به پای دیگرم بست و روی سرم گریه میکردند.
💠 درآن حین خیلی تشنهام بود، لذا از آنها آب درخواست کردم.
😱 اما بی تجربگی کار دستم داد و با خوردن نیمی از لیوان آب خالم بدتر شد.
و به فکرم رسید که آن کسی که بطرفم تیر انداخته حتما مرا دیده که مجروح شدم و احتمال دارد که بیاید و ببیند چه به سرم آمده است.
🌺 من هم یک نارنجک درآوردم و حلقه ضامن آنرا درانگشتم کردم. تا زمانی که کسی آمد هم او را به درک بفرستم و هم خودم دست آنها اسیر نشوم.
درد امانم را بریده بود و اعضای بدنم انگار داغ شده بود و داشتم میسوختم در آن لحظات فکر کردم دیگه پا ندارم و نمیتونم بعدا بجنگم. چشمانم سیاهی میرفت اما به خودم فشار میآوردم که نخوابم.
🔷 نگو خونریزی زیادی کردم و باعث شده که بی حال شوم. من فکر میکردم خوابم میاد.
⏰ یک لحظه دیدم پشت یک نیسان وانت هستم و دائما بالا و پایین میشدم چون بطرف ماشین تیراندازی میکردند و راننده مجبور بود با سرعت تردد کند، هرچه فریاد میکردم که دارم از درد میمیرم اما آنها نمیشنیدند و همینطور به رفتن ادامه میدادند.
تا اینکه به بهداری شهر رسید و داخل شدیم و بلافاصله پرستارها بر سرم حاضر شدند. تا ساعت دوازده شب بیدار میشدم و سپس بخواب میرفتم.
✅ تا اینکه سردار سر لشکر شهید قمی بالای سرم بود و گفت میدانی اولین مجروح لشکر هستید. بعد گفتند هماهنگی کردیم که فردا شما را با بالگرد به تبریز اعزام کنند.
یاد آن حماسهها بخیر و گرامی باد
یاد شهدای آن عملیات گرامی باد...
و اما نیروهای دلاور و سربازان امام روحالله (ره) توانستند چندین نیروی ضدانقلاب رو به درک واصل کنند و چند نفری هم اسیر و تعدادی زخمی کنند، و برای همیشه شهر را از لوث وجود داعشیان (دموکراتها) پاک کنند. و تعدادی از دلاور مردان ما شهید و مجروح شوند.
🕊 ارواح طیبه شهدای گرانقدر سپاه اسلام بر محمد و آل محمد....صلوات
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🔹 قسمت دوم (۸، آخر)
✉️ ارسالی از رزمنده و #جانباز_شیمیایی عزیز و گرامی جناب آقای #یدالله_نویدی_مقدم
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
📖 #برگی_از_زندگی_شهدا (27)
#شهيد_رحمان_فتحی در سال 1341 در روستای قليلو از توابع شهرستان اروميه ديده به جهان گشود.
🎒 تحصيلات ابتدائی خود را در روستای دارغلو به اتمام رساند.
🌸 شهيد فتحی همزمان با اوج گيری مبارزات قهرمانانه ملت ايران به رهبری امام خمينی (ره)؛ در اوايل انقلاب تحصيلات طلبگی خود را رها و به جهت احساس وظيفه شرعی و انقلابی برای تبليغات به اطراف اروميه اعزام شد.
🌹 شهيد فتحی يکی از اعضای تشکيل دهنده سپاه پاسداران اروميه بود. به محض اينکه شرارت های ضد انقلاب در کردستان شروع شد شهيد فتحی حضور فعال خود را در صحنه نشان داد تا جايی که دوستان و آشنايان او را #قهرمان_کردستان لقب دادند.
✅ سرانجام پس از عمری جهاد در يک ماموريت به تاريخ 1362/2/19 منطقه سرو که فرماندهی آن را به عهده داشت در محاصره اشرار مسلح قرار گرفت و با رگبار گلوله ضد انقلاب به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
✉️ ارسالی از جناب مهاجر
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🍃🌸 #شهيد_رحمان_فتحی
#تاریخ_شهادت : 1362/02/19، آذربایجان غربی، ارومیه
عملیات : درگیری با ضد انقلاب
منطقه عملیاتی : سرو
نحوه شهادت : اصابت تیر به سینه
مزار : باغ رضوان ارومیه، قطعه شهدا
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌹 #شهید_سید_مرتضی_آوینی :
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند،
اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند.
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🍃🌸 #شهيد_رحمان_فتحی
#تاریخ_شهادت : 1362/02/19، آذربایجان غربی، ارومیه
عملیات : درگیری با ضد انقلاب
منطقه عملیاتی : سرو
نحوه شهادت : اصابت تیر به سینه
مزار : باغ رضوان ارومیه، قطعه شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
📜 #وصیت_نامه #شهيد_رحمان_فتحی
🕊 به نام خدا
من به شما وصيت می کنم نسبت به خدا شکرگذار باشيد.
💠 در هنگام شادی و غم و رنج و اندوه نسبت به دين خدا و نسبت به امام خمينی بی وفايی نکنيد و از زندگی جز سادگی و بی ريايی و بنده خالص بودن انتظار نداشته باشيد.
🌍 دنيای کنونی به اسبی می ماند که سوارش هرکجا براند می رود مثلا چنگيزها - اسکندرها...
👈 در مقابل حضرت محمد (ص) و حضرت علی (ع) ابوذرها و حرها...
✅ اما آنها کجا و اينها جا؟!
✉️ ارسالی از جناب مهاجر
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
#تاریخ_شهادت : 1362/02/19، آذربایجان غربی، ارومیه
عملیات : درگیری با ضد انقلاب
منطقه عملیاتی : سرو
نحوه شهادت : اصابت تیر به سینه
مزار : باغ رضوان ارومیه، قطعه شهدا
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
یا رب! دعای خسته دلان مستجاب کن
اشکی بده که راه فرج باز می کند
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
#این_الطالب_بدم_المقتول_بکربلا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
دوستان همیشه همراه؛ برای سلامتی یک پسر بچه و کودکی هم که نارسایی کلیه داره، دعا کنید.
و همینطور برای آقایی به اسم حسام هم دعا کنید.
شهدا برامون دعا کنند، برای حاجاتمون و گرفتاری ها.
خدا به دعاهاتون حاجت خودتونم بده 🙏🌹
دوستان شبکه 2
برنامه بدون تعارف...
دیدار این بار با #جانبازان
✅ براتون دانلود هم میکنم اِن شاءالله
دوستان فردا اِن شاءالله ختم صلوات داریم برای هدیه به امام بزرگوارمان، دوستانی که حاجت دارند اسم بدهند، توی لیست قرار بدم. 🙏🌹
#خادم_شهدا :
@ya_zahra_s_adrekni
هدایت شده از به یاد شهید محسن حججی
#قرار_بی_قراری
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🌹 یک آیت الکرسی هدیه به امام رضا (ع)، برای برگشتن حاجی و باخبر شدن از وضعیتش...
🕊🌹 #حاج_احمد_متوسلیان
❤️ الهی به امید تو
❤️ مهمانان جدید به خانه ی شهدا خوش آمدید.
💖 مهمانان قدیمی هم خوشحالیم که هستید.
شبتون بخیر و نیکی 🌹
التماس دعای فراوان دارم 🙏
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا