5.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به تصاویر زلزلهی ترکیه با دقت نگاه کنید!
درماندگی خیلی عظیم انسان هارا ببینید که نمیدانند باید به کجا پناه ببرند!
فرار کردن ها را ببینید غصه ها و زخم هایشان را ببینید!
خانه ها، ماشین ها و سرمایه هایشان را ببینید که از آنها جز تلی از خاک باقی نمانده است!
دوستانشان را ببینید که آنها را رها کرده و به فکر خودشان هستند!
خانواده هارا ببینید که از هم پاشیده شدهاند!
و به این فکر کنید که این زلزله در مقابل اتفاقات قیامت و حوادثی که بر انسان میگذرد مانند قطرهای در برابر دریاست!
به کدام دارایی و قدرت خودمان میبالیم که متکبرانه در زمینی که مهمان آن هستیم زندگی میکنیم!
#زلزله
@shahid_mostafa_mohammadmirzayi
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•♥️🌱•
ام المصائب است،
نگویید پس وفات
او کشته ی مصائب و غم های کربلاست🖤🕯
-بیبیجانم"
#وفات_حضرت_زینب
#ماه_رجب
#امام_زمان
•♥•➺
❥@shahid_mostafa_mohammadmirzayi
کربلایی مجتبی رمضانی12_mojtaba_ramezani-(vafate_hazrate_zaynab-03-95)_(www.rasekhoon.net).mp3
زمان:
حجم:
7.13M
🕯🥀🍂
🥀
🌴 چقدر دلگیره خدایی امشب
🌴 چشاش داره میبنده زینب
🎙 مجتبی رمضانی
#وفات_حضرت_زینب سلام الله علیها
🕯🥀🍂
☆🌺〰️🍃〰️🌺〰️🍃☆
🕊🌺الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🤲
🦋🌺عاشقان عمه سادات زینب کبری سلام الله علیها
✅ @shahid_mostafa_mohammadmirzayi
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_همه_رفتن_و_من_جاماندم_ای_دوست_میرداماد.mp3
زمان:
حجم:
11.74M
🌴همه رفتن و من جاماندم ای دوست
🎤 #سید_مهدی_میرداماد
⏯ #روضه
☆🌺〰️🍃〰️🌺〰️🍃☆
🕊🌺الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🤲
🦋🌺عاشقان عمه سادات زینب کبری سلام الله علیها
✅ @shahid_mostafa_mohammadmirzayi
#شهیدانه
*«هدیه ی پدر»*
♥️فاطمه به دوسالگی که رسید .قصد داشتم جشن تولدی را برایش بگیرم. اما زخم زبان هایی از اطراف به گوشم رسید. 😓تصمیم گرفتم تولد دوسالگی را همانند سال پیش با جمع چهار نفری در کنار مزار جلیل برای فاطمه بگیرم.
خیلی دلم گرفته بود.💔 به گلزار شهدا رفتم و خودم را روی سنگ مزارش انداختم و گفتم : جلیل تحمل زخم زبانهای مردم را ندارم... 🥹 برای من شاد کردن دل فاطمه مهم است و هدایای مردم برایم اصلا مهم نیست . خیلی گریه کردم و به او گفتم : *روز تولد فاطمه کیک تولد می خرم و به خانه می روم و تو باید به خانه بیایی.*
🔹روز بعد در بانک بودم که گوشی تلفنم زنگ خورد . جواب دادم . گفتند: یک سفر زیارتی سوریه به همراه فرزندان در هر زمانی که خواستید...😍
از خوشحالی گریه کردم.😍😭در راه برگشت به خانه آنقدر در چشمانم اشک بود که مسیر را درست نمی دیدم. یک روزه تمام وسایل ها را جمع کردم و روز بعد حرکت کردیم.🧡 از هیجان سوریه تولد فاطمه را فراموش کردم.
زمانی که به سوریه رسیدم یادم آمد که تولد فاطمه چهارشنبه است. بدون اینکه به من بگویند حرم حضرت رقیه (س) را تزئین کردند و با حضور تمام خانواده شهدای مدافع حرم جشن گرفتند .🥹 *شروع سه سالگی فاطمه خانم در کنار سه ساله امام حسین (ع) یک آرزوی بزرگی برای من بود ❤️