هرروز صبح با سلام بر ۱۴ معصوم (ع) روزتان را متبرک کنید🌸🌸 السلام علیکَ یا رسولَ الله و رحمة الله و برکاته السلام علیکَ یا امیرَالمؤمنین و رحمة الله و برکاته السلام علیکِ یا فاطمةُ الزهراءُ و رحمة الله و برکاته السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ المجتبی و رحمة الله و برکاته السلام علیکَ یا حسینَ بنَ علیٍ سیدَ الشهداءِ ورحمه الله و برکاته السلام علیکَ یا علیَّ بنَ الحسینِ زینَ العابدینَ و رحمة الله و برکاته السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الباقرُ و رحمة الله و برکاته السلام علیکَ یا جعفرَ بنَ محمدٍ نِ الصادقُ و رحمة الله و برکاته السلام علیکَ یا موسی بنَ جعفرٍ نِ الکاظمُ و رحمة الله و برکاته و رحمة الله و برکاته السلام علیکَ یا علیَّ بنَ موسَی الرضَا المُرتضی و رحمة الله و برکاته السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الجوادُ و رحمة الله و برکاته السلام علیکَ یا علیَّ بنَ محمدٍ نِ الهادی و رحمة الله و برکاته السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ العسکری و رحمة الله و برکاته السلام علیکَ یا بقیةَ اللهِ، یا صاحبَ الزمان و رحمة الله و برکاته

این آستین ریش‌ریش را خوب ببینید. و این دست پیر و پر چین را. دوربین‌های جهان را صدا بزنید. چشم‌ها را فرابخوانید. همه را بیاورید. که آن آستین سپید ساده و آن پیرهن کهنه مندرس را که نخ‌هایش بیرون زده، مقایسه کنند با کت‌وشلوارهای کلاسیک رنگ‌رنگ بر تن سیاستمداران جهان. با تحقیر یک رئیس‌‌جمهور مقابل دوربین‌ها بخاطر یک دست کت‌و‌شلوار. با آن اتاق بیضی مطلّا در کاخ سفید. با آن میز طویل و درب‌های بزرگ طلاکوب در کرملین. رداهای زربافت ریاض. نگاه‌کنید. لنزهایتان را خوب قاب ببندید. این همان آستینی‌است که علی با شمشیر کوتاه کرد و میلی به بازدوختن‌اش نداشت. آستینی که نم‌دار می‌پوشید و از جیفه دنیا لباس دیگری برنگرفته‌ بود. صاحب این لباس، یاور مستضعفان ستم‌دیده است. این تصویری از ملاقات اوست با کارگزان‌اش. می‌بینید؟ او از دنیای شما به پیرهنی سپید و انگشتری سرخ به‌ذکر «العزه‌ لله» بسنده کرده. بگویید که عزت و قدرت، دست خداست. عزت از آستین این پیرهن بیرون آمده. تا شما مشغول دنیای پرزرق و آلات طلاکوبتان‌اید، این دست پیر بیرون زده‌ از آستین، بیرق توحید را به تارک رسانده. ولو کره الکافرون

🔺تصویری از اشک و آه: 🔹حال و روز جانباز معزز شیمیایی و همسر وفادارش در قاب یک تصویر تاریخی، زنی استوار بر ترک موتور نشسته است؛ کپسول اکسیژنی سنگین را بر دوش گرفته تا شوهر جانبازش که پشت فرمان موتور نشسته، بتواند با نفس‌های بریده، زندگی را ادامه دهد. ✅ اما در حقیقت، در سفری بی‌پایان از ایثار و مقاومت. 🔹این تصویر، روایت همسری است که با فقر و نداری کنار آمده، اما لحظه‌ای از حمایت همسر جانبازش دست نکشیده است. 🔹در حالی‌که خون شهدا و نفس‌های همین جانبازان، امنیت و حیات را برای میهن به ارمغان آوردند، این تصویر، هم زخم است و هم آینه: زخم بر پیکر ملتی که جانباز و همسرش را در سختی می‌بیند، و آینه‌ای برای آنان که در رفاه و رانت، خون شهدا را فراموش کرده‌اند. ۱۴۰۴/۶/۱۶ خبر فوری ایثارگران ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌