#خاطره_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده
🌺اولین صبحی که چشم باز کردم و #مصطفی را کنارم دیدم آنقدر لذت بخش بود که مدام به خودم می گفتم نکند رؤیا باشد؟
تمام #دردها را فراموش کردم و دست کوچکش را می بوسیدم. نگاهم به علامت روی دستش افتاد؛ اول فکر کردم شاید ضربه ای خورده با نگرانی از پرستار پرسیدم. گفت: "نگران نباش" این یک علامت است. خیالم راحت شد.
در مقایسه با شبی که دوست نداشتم سپیده صبح را ببینم و مدام با خود می گفتم ای کاش تمام این چیزها خواب باشد.
صبحی که باورش برایم خیلی سخت و نفس گیر بود. من که طاقت کوچکترین ضربه را روی دستش نداشتم حالا باید تحمل کنم تیر در....😔
💢 ⚜ ⚜💢⚜
@shahid_mostafasadrzadeh
#خاطره_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده
💠بعد از #شهادتش یکی از دوستانش اومد منزلمون و تعریف می کرد از عملیاتشون که اول محرم شروع شده بود.
روز دوم ظاهرا نزدیک مصطفی خمپاره میزنن و خاک شدیدی بلند میشه؛
روای در اون حالت گفت: "#سید_ابراهیم شهید شد."#مصطفی با اون لحن شیرینش و سر و روی خاکی گفت: "الان وقتم نیست تاسوعا وقتمه." عزیزم این نقدی بود که همیشه می گفتی مامان این رو نقدی از خدا برام بگیر و من همیشه از خدا عاقبت بخیر شدنت رو می خواستم. دورت بگردم حالا نوبتی که باشه نوبت شماست.
✨🌟✨🌟✨🌟✨🌟✨🌟✨
@shahid_mostafasadrzadeh
#خاطره_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده
🌺یک روز به #مصطفی گفتم: " دوری از تو و نگرانی از یک طرف و بعضی زخم زبانها از طرف دیگر، خیلی عذابم می دهد. حتی به بابا میگویند فکرنکنم کمتر از ماهی هفت میلیون به آنها بدهند." #مصطفی لبخند شیرینی زد و گفت: "مامان مهم نیست که چه کسی چه میگوید ،
مهم این است که ما
بتوانیم از این موقعیتی که پیش آمده نهایت استفاده را کنیم و نگذاریم بدون بهره ،از روی این سفره که برای ساختن آخرتمان پهن شده بلند شویم.
@shahid_mostafasadrzadeh
#خاطره_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده
🌺اولین صبحی که چشم باز کردم و #مصطفی را کنارم دیدم آنقدر لذت بخش بود که مدام به خودم می گفتم نکند رؤیا باشد؟
تمام #دردها را فراموش کردم و دست کوچکش را می بوسیدم. نگاهم به علامت روی دستش افتاد؛ اول فکر کردم شاید ضربه ای خورده با نگرانی از پرستار پرسیدم. گفت: "نگران نباش" این یک علامت است. خیالم راحت شد.
در مقایسه با شبی که دوست نداشتم سپیده صبح را ببینم و مدام با خود می گفتم ای کاش تمام این چیزها خواب باشد.
صبحی که باورش برایم خیلی سخت و نفس گیر بود. من که طاقت کوچکترین ضربه را روی دستش نداشتم حالا باید تحمل کنم تیر در....😔
💢 ⚜💢⚜💢⚜
@shahid_mostafasadrzadeh
🌹🌹🌹
❤️❤️
🌹
#خاطره_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده
#عزیزم چقدر سخت میگذرد این روزها ، یادآوری
#پنجم_محرم 65 که منتظرقدوم مبارکت بودم
و یا #نهم_محرم 94 که پرکشیدی و رفتی 😭 یادآوری هرکدامشان مرا خوشحال وغمگین
می کند.. #تولدت شادی و خیر و برکت دنیوی به همراه داشت
و با رفتنت گر چه ما به #غم_هجران مبتلا شدیم ولی تو به رستگاری رسیدی که با هیچ چیز در دنیا قابل قیاس نیست....❣ وتنها چیزی که می تواند این فراق را جبران کند و به من آرامش دهد ، این است که #سر_سفره_اربابتنشسته ای
ان شاالله🌹
#حسینیه_شهید_مصطفی_صدرزاده
❤️
🌹🌹🌹
@shahid_mostafasadrzadeh
🌹✨❣✨🌹✨❣✨
🌹✨❣✨
✨🌹✨
❣
#خاطره_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده
روز #سوم_محرم😔
عزیزم چقدراعتماد به خدا داشتی و توکلت بالا بود که
با خیال راحت خود و خانواده ات را به خدا سپردی.🌹 تکیه کلامت "افوض امری الی الله" بود. و به این جمله یقین کامل داشتی که ،
تمام #سختی ها و مرارت ها را به جان و دل خریدی و با موفقیت پشت سر گذاشتی و
پیش اربابت #رو_سفید شدی و به چنین درجه بالایی رسیدی
که به گفته قرآن کریم ، نزد پروردگارت #روزی می خوری.🌹 #عزیزم تنها چیزی که دراین روزهای خیلی سخت، می تواند مرا به #آرامش برساند، جایگاهت در نزد پروردگار است.😔
#حسینیه_شهید_مصطفی_صدرزاده
⚜
🌹✨🌹⚜
✨🌹✨❤️✨🌹
🌹✨🌹⚜🌹✨🌹⚜
✨🌹✨❤️✨🌹✨❤️✨🌹✨
@shahid_mostafasadrzadeh
#خاطره_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده
💠بعد از #شهادتش یکی از دوستانش اومد منزلمون و تعریف می کرد از عملیاتشون که اول محرم شروع شده بود.
روز دوم ظاهرا نزدیک مصطفی خمپاره میزنن و خاک شدیدی بلند میشه؛
روای در اون حالت گفت: "#سید_ابراهیم شهید شد."#مصطفی با اون لحن شیرینش و سر و روی خاکی گفت: "الان وقتم نیست تاسوعا وقتمه." عزیزم این نقدی بود که همیشه می گفتی مامان این رو نقدی از خدا برام بگیر و من همیشه از خدا عاقبت بخیر شدنت رو می خواستم. دورت بگردم حالا نوبتی که باشه نوبت شماست.
✨🌟✨🌟✨🌟✨🌟✨🌟✨
@shahid_mostafasadrzadeh
#خاطره_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده 🌹🍃
🌺یک روز به #مصطفی گفتم: "دوست دارم باهم بریم مکه خونه خدا؛ اما می ترسم شناسایی شده باشی." گفت: "مامان نگران نباش ان شاءالله خدا توفیق میده میرم پیش خودش."
حتی به خونه خدا هم راضی نبود؛ دوست داشت کنار خدا باشه.
ای وای که من کجا و #مصطفی کجا
#مصطفی مصداق نامش بود: #برگزیده
🌺🍃🌺🍃🌺
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
#خاطره_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده
💠بعد از #شهادتش یکی از دوستانش اومد منزلمون و تعریف می کرد از عملیاتشون که اول محرم شروع شده بود.
روز دوم ظاهرا نزدیک مصطفی خمپاره میزنن و خاک شدیدی بلند میشه؛
روای در اون حالت گفت: "#سید_ابراهیم شهید شد."#مصطفی با اون لحن شیرینش و سر و روی خاکی گفت: "الان وقتم نیست تاسوعا وقتمه." عزیزم این نقدی بود که همیشه می گفتی مامان این رو نقدی از خدا برام بگیر و من همیشه از خدا عاقبت بخیر شدنت رو می خواستم. دورت بگردم حالا نوبتی که باشه نوبت شماست.
✨🌟✨🌟✨🌟✨🌟✨🌟✨
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
#خاطره_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده
برای اولین بار که مصطفی
#مجروح شده بود، آوردنش بیمارستان بقیه الله .
وقتی برای ملاقات رفتیم ، گفتیم #مصطفی صدرزاده اینجا بستری است؟
گفتن ما اینجا به این اسم کسی نداریم😳
وقتی تماس گرفتیم ،گفتن:
بگید #سید_ابراهیم_احمدی ☺️🌹 وقتی رفتیم داخل اتاق مصطفی ، کلی خندیدیم .☺️💕 بعد مصطفی دستبند بیمارستان را، به #باباش نشون داد ، گفت:
#دورت_بگردم مهم اینه که گفتم فرزند #محمدم👏💕👏 🌹 ✨🍃
@shahid_mostafasadrzadeh
#خاطره_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده
🌺اولین صبحی که چشم باز کردم و #مصطفی را کنارم دیدم آنقدر لذت بخش بود که مدام به خودم می گفتم نکند رؤیا باشد؟
تمام #دردها را فراموش کردم و دست کوچکش را می بوسیدم. نگاهم به علامت روی دستش افتاد؛ اول فکر کردم شاید ضربه ای خورده با نگرانی از پرستار پرسیدم. گفت: "نگران نباش" این یک علامت است. خیالم راحت شد.
در مقایسه با شبی که دوست نداشتم سپیده صبح را ببینم و مدام با خود می گفتم ای کاش تمام این چیزها خواب باشد.
صبحی که باورش برایم خیلی سخت و نفس گیر بود. من که طاقت کوچکترین ضربه را روی دستش نداشتم حالا باید تحمل کنم تیر در....😔
💢 ⚜💢⚜💢⚜
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
#خاطره_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده
🌺یک روز به #مصطفی گفتم: " دوری از تو و نگرانی از یک طرف و بعضی زخم زبانها از طرف دیگر، خیلی عذابم می دهد. حتی به بابا میگویند فکرنکنم کمتر از ماهی هفت میلیون به آنها بدهند." #مصطفی لبخند شیرینی زد و گفت: "مامان مهم نیست که چه کسی چه میگوید ،
مهم این است که ما
بتوانیم از این موقعیتی که پیش آمده نهایت استفاده را کنیم و نگذاریم بدون بهره ،از روی این سفره که برای ساختن آخرتمان پهن شده بلند شویم.
@shahid_mostafasadrzadeh