فصل دوم
قسمت 0⃣2⃣
کمک به هیئت
راوی: محمد علی محمدی
بچه گربه های اقا مصطفی محله را دست گرفته بودند و همه را اذیت می کردند. 😅
مثلا گروهی بودیم که ایام محرم به بهانه کمک به هیئت؛
سینی دست می گرفتیم.
یک پارچه هم از مسجد بر میداشتیم و روی سینی می گذاشتیم.
به در خانه ها می رفتیم و به اسم هیئت پول جمع می کردیم
ولی با ان پول از مغازه خوراکی می خریدیم و دور هم میخوردیم
مصطفی وقتی این قضیه رو فهمید.
همه ما را در پایگاه جمع کرد و در را بست.
اول با چوب کتک زد.
چوب رو شکست؛ یک شلنگ دست گرفت
😱
و ان قدر ما را زد که نتونستیم از جا بلند شویم؛
ولی با این حال همه می خندیدیم؛
😁
چون محبت او به دل تک تک بچه ها افتاده بود🤍
و می دانستیم
که اگر کتک هم می زند از روی دوست داشتن است. 😊
از این شیطنت ها زیاد می کردیم.
اگر اقا مصطفی تنبیه مان می کرد ناراحت نمیشدیم.
می دانستیم حقمان است.
اما باز هم همان کار ها را می کردیم چون برایمان شیرین بود. 😅😅
.
.
.
داداش مصطفی🤍
#سرباز_روز_نهم
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
اللهم عجل ولیک الفرج❤️
📲 #عکس_استوری
🌺 #میلاد_پیامبر_اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)
🌺 #میلاد_امام_جعفر_صادق(علیه السلام)
https://eitaa.com/mostafa_sadrzadeh1365
•🎉❛
امشب سخن ازجان جهان باید گفت
توصیف رسول انس و جان باید گفت
در شـــــام ولادت دو قــطب عالم
تبریک به صــاحب الزمان باید گفت ˓ ִֶָ ࣪
...
ولادت با سرسعادت حضرت پیامبراکرم‹ص› و رئیس مذهب تشیع آقاصادقائمه‹ع› برهمگان مبارک🥰💕࿔
🌸به جبهه فرهنگی مجازی کهف الشهدا بپیوندید↙️↙️↙️
https://eitaa.com/shahid_qolizadeh1346